- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- 0 نظر
با به قدرت رسیدن فاطمیان، سازمان دعوت اسماعیلیه نیز گسترش و تکامل یافت. فاطمیان مراکزی همچون دار العلم و الأزهر را برای تربیت داعیان خود تأسیس و تجهیز کردند؛ و سازمان دعوت را همچون نظامی آرمانی برای جهان اسماعیلی آینده پایه ریزی کردند.
شکل گیری سازمان دعوت در فرقه اسماعیلیه
اسماعیلیان با تکیه بر پیشینه خانوادگی و هاشمی بودن، اهداف سازمانی و نیز زمینه های مساعدی که برایشان به وجود آمد، موفق به تشکیل سازمان دعوت اسماعیلی شدند. آنها مدعی امامت منصوص اسماعیل و فرزندش محمد بن اسماعیل، به عنوان امام پس از امام صادق (ع) بودند؛ و بنا به اقتضای زمان و با توجه به نظارت و سخت گیری حکومت های وقت و فعالیت گروه های رقیب، برای رسیدن به انگیزه ها و اهداف خود، دست به تشکیل سازمان سری دعوت زدند و با یاری داعیان خود آن را گسترش دادند.
از اهداف مهم امامان اسماعیلی و پیروان، دست یابی به خلافت، رسیدن به قدرت و گسترش اصول عقاید خویش بود که یکی از عوامل ضروری پیدایش سازمان دعوت بوده است. اسماعیلیه در چارچوب سازمان دعوت خویش برای رسیدن به اهداف خود به فعالیت گسترده سیاسی معتقد بودند. بر این اساس از جمله عواملی که باعث شد اسماعیلیان در این راستا موقعیت بهتری به دست آورند فقدان حضور گسترده امامیه در صحنه های نظامی و سیاسی، در پیروی از رویه امام صادق (ع) و دیگر ائمه امامی پس از ایشان بود که زمینه را برای اسماعیلیان فراهم کرد.[۱]
سازمان دعوت اسماعیلی پس از تأسیس خلافت فاطمی
اسماعیلیان پیش از به قدرت رسیدن فاطمیان، به طور مخفیانه و زیرزمینی به دعوت و فعالیت می پرداختند. تا اینکه در سال ۲۹۶ هجری، عبیدالله مهدی توانست در افریقا به عنوان اولین خلیفه فاطمی قدرت را در دست بگیرد و دوران ستر را به پایان رساند. از آن زمان فاطمیان دعوت اسماعیلی را به طور گسترده و علنی، و با تأسیس مراکز علمی بسط و توسعه بخشیدند.
تأسیس دار العلم در عصر فاطمی
خلیفه ششم فاطمى، الحاکم بأمر الله، که توجه خاصى به امور دعوت و تعلیم داعیان فاطمى داشت، دار العلم را برای این منظور در ۳۹۵ ق بنیان نهاد. این مرکز علمى که دارای کتابخانه نفیسى بود، برای اشاعه اصول عقاید شیعیان به طور کلى، و اسماعیلیان فاطمى به طور اخص مورد استفاده قرار گرفت.
دار العلم که تحت ریاست داعى الدعات قرار داشت، و با دعوت اسماعیلیه به طور نزدیکى مرتبط بود، تا آخر دولت فاطمیان همچنان پای بر جا ماند. عقاید و جهان شناسی اسماعیلیان فاطمى که از زمان معز، خلیفه چهارم، به «حکمت» مشهور شده بود، در این مرکز تدریس مى شد و در همان جا داعیان فاطمى تعالیم لازم را کسب مى کردند. الحاکم بأمر الله، اغلب شخصاً در جلسات درس دار العلم که گاه تنها به اسماعیلیان اختصاص داشت، حضور مى یافت.
تسامحی که در ابتدای تأسیس این مرکز علمی از سوی الحاکم بأمر الله نشان داده شده بود، سبب شد برخی از علمای اهل سنت نیز در این مرکز علمی به آموزش و پژوهش مشغول شوند. از علمای اهل سنت افرادی چون حافظ عبدالغنی بن سعید (م ۴۰۹ ق)، ابوالحسن علی بن سلیمان انطاکی مقری (م ۳۹۹ ق)، ابواسامه جناده بن محمد بن حسین اسدی هروی (م ۳۹۹ ق)، و ابوالفضل جعفر در دار العلم تدریس داشته اند.
تسامحی که این خلیفه در آغاز فعالیت دار العلم نسبت به مذاهب اهل سنت از خود نشان داد و دعوت او از مدرسان سنی و نیز گروهی از دانشمندان علم نجوم، پزشکی و ادب سبب شد تا به تدریج روند آموزش ها از انحصار دانش های مذهبی فاطمی بیرون شود، اما چندان نپایید که الحاکم به دستگیری مدرسان سنی مذهب و قتل و حبس آنان فرمان داد و از آن پس آموزش ها به همان شیوه مذهبی اسماعیلیان ادامه یافت.[۲]
مجالس الدعوه و مجالس الحکمه: برنامه های درسى اسماعیلیان
در مصر، برنامه های درسى و علمى گوناگونى برای تعلیم گروه های مختلف اسماعیلیان و داعیان آنها تدوین یافته بوده است که به «مجالس» (مجالس الدعوه) شهرت داشتند، و در الازهر و دار العلم و دیگر مؤسسات علمى قاهره توسط فقها و متکلمان اسماعیلى اجرا مى شدند.[۳]
در میان این مجالس، جلساتى که به مباحث کلام و حکمت اختصاص داشتند، به «مجالس الحکمه» مشهور بوده، و شرکت در آنها برای عموم اسماعیلیان امکان پذیر نبوده است. اغلب داعى الدعات شخصاً مطالب مجالس را تهیه و تنظیم مى کرده که مهم ترین نمونه آن در «المجالس المؤیدیه» تبلور یافته است.
داعى الدعات و انتخاب داعیان فاطمی
در مورد سازمان دعوت، داعى الدعات مسئولیت انتخاب داعیان مناطق تحت استیلای فاطمیان را نیز به عهده داشته است. این نمایندگان رسمى «دعوت هادیه»، به تمام شهرهای مصر و همچنین دیگر بلاد فاطمى مانند دمشق، صور، عکا، رمله و عسقلان گسیل مى شدند.[۴] به نظر مى رسد که در مورد انتخاب داعیان مناطق خارج از مرزهای حکومت فاطمیان نیز داعى الدعات نقش مهمى داشته است.
وظایف، عنوان، و گزینش رئیس اجرایی سازمان دعوت
اطلاعات بیشتری درباره وظایف خاص داعى الدعات که از مقر مرکزی دعوت در پایتخت فاطمیان به امور کلى دعوت رسیدگى مى کرده است، در دست نیست. خود عنوان «داعى الدعات» نیز عمدتاً در منابع غیر اسماعیلى به کار رفته است.[۵] متون اسماعیلى بر جا مانده از دوره فاطمى که به سلسله مراتب دعوت اشاره دارند، معمولاً عنوان «باب» و گاهى «باب الابواب» را به صورت مترادف با واژه داعى الدعات در مورد رئیس اجرایى سازمان دعوت به کار برده اند.
حمیدالدین کرمانى اشارات متعددی به اهمیت مقام باب و نزدیکى او به شخص امام دارد.[۶] باب که زیر نظر مستقیم امام اسماعیلی، مسئول اداره امور عالیه و طرح سیاست های کلى دعوت بوده، با کمک چندین دستیار به وظایف خود عمل مى کرده است. باب از میان عالم ترین و متقى ترین اسماعیلیان واجد شرایط برای احراز این سمت، و توسط شخص امام اسماعیلى برگزیده مى شده است.
سلسله مراتب سازمان دعوت فاطمى
برخى از مؤلفان اسماعیلى اشارات نادر و پراکنده ای به سلسله مراتب سازمان دعوت فاطمى دارند که به «حدود دین» یا «مراتب الدعوه» معروف بوده است. این سازمان به تدریج طى دوره فاطمى توسعه و تحول یافت و در زمان الحاکم بأمر الله، شکل خاص و ثابتى پیدا کرد؛ ولى سلسله مراتب دعوت در زمان داعى الدعات المؤید به صورت نهایى خود در آمد.
دوازده جزیره جهان
تمامى منابع اسماعیلى متفق هستند که جهان، یا به طور دقیق تر سرزمین های غیر فاطمى آن، به ۱۲ جزیره تقسیم مى شده، و هر یک از این جزایر، منطقه جداگانه و مستقلى برای اشاعه دعوت اسماعیلیه بوده است. این ۱۲ منطقه، یا «جزایر الأرض»، عبارت بوده اند از سرزمین های عرب، روم، صقالبه، نوب، خزر، هند، سند، زنج، حبش، چین، دیلم (سرزمین ایران) و بربر.[۷] هر یک از این جزایر زیر نظر یک داعى عالى رتبه بوده که عنوان «حجت» داشته است. از مشهورترین داعیان اسماعیلی در ایران، ابوحاتم رازی، نسفی، و سجستانی را می توان نام برد.
در آثار اسماعیلى صدر دوره فاطمى، به «حجت» با نام های دیگری مانند «نقیب» و «لاحق» و «ید» هم اشاره رفته است، ولى این عناوین بهتدریج منسوخ شده بوده است. «حجت» در هر جزیره عالى ترین مرجع دعوت و صدر داعیان آنجا بوده است. در سلسله مراتب دعوت، پس از باب و حجت، داعیان مختلف بوده اند که در هر جزیره مسئولیت فعالیت های خاصى را به عهده داشته اند. شمار داعیان بعضى از جزایر به حدود ۳۰ نفر مى رسیده است.[۸]
طبقه بندی داعیان
منابع، داعیان را در ۳ ردیف طبقه بندی کرده اند که به ترتیب اهمیت عبارت بوده اند از «داعى بلاغ»، «داعى مطلق»، و «داعى محدود (محصور)». درباره وظایف گوناگون این ۳ نوع داعى اطلاعات خاصى در دست نیست.
داعى محدود احتمالاً دستیار اصلى داعى مطلق بوده، و در غیاب حجت و داعى بلاغ هر جزیره، و یا داعى مطلق آنجا، اختیارات تام مى یافته است. داعى بلاغ نیز عمدتاً نقش رابط بین سازمان مرکزی دعوت در پایتخت فاطمى و مرکز محلى دعوت در هر جزیره را به عهده داشته است.
در اوایل دوره فاطمیان، گاهى عناوین دیگری مانند «جناح»، به جای داعى، در سرزمین های ایرانى به کار مى رفته است.[۹] داعیان با کمک دستیارانى فعالیت مى کردند که به طور کلى «مأذون» خوانده مى شدند. در تشکیلات دعوت در هر جزیره دست کم دو نوع مأذون وجود داشته است: مأذون مطلق و مأذون محدود (محصور)؛ مأذون محدود سرانجام عنوان «مُکاسِر» یافت.
مأذون مطلق، یا دستیار اصلى داعى که اغلب خود در نهایت به مقام داعى ارتقا مى یافت، اجازه یا «اذن» داشته است تا از تازه واردان به جماعت اسماعیلیه عهد یا میثاق معمول را اخذ کند. وی همچنین مقررات متداول را به نواسماعیلیان مى آموخته است.
مسئولیت اصلى مکاسر که اختیاراتش محدود بوده، شناسایى و انتخاب افراد برای ورود به جماعت اسماعیلیه بوده است.
تعلیم مأذون ها بر عهده داعیان بوده است و خود داعیان اغلب در دار العلم و دیگر مؤسسات تخصصى قاهره تعلیم مى یافتند و سپس به جزیره محل مأموریتشان فرستاده مى شدند.
ضمن اینکه تماس مستمر بین هر جزیره و مرکز دعوت در پایتخت فاطمى وجود داشته است، داعیان به میزان قابل توجهى از استقلال عمل در محل مأموریت خود برخوردار بوده اند. اسماعیلیان عادی مقامى در تشکیلات دعوت نداشتند و معمولاً «مستجیب» نامیده مى شدند.
سلسله مراتب هفتگانه دعوت، از باب (داعىالدعات) تا مکاسر (مأذون محدود)، همراه با وظایف اصلى و آرمانى آنها توسط داعى کرمانى تشریح شده است.[۱۰]
فلسفه سازمان دعوت فاطمی
یادآوری این نکته لازم است که سازمان دعوت فاطمى منعکس کننده الگویى آرمانى برای زمانى که دنیای اسلام کلاً تحت استیلای امام اسماعیلى قرار مى گرفته، بوده است. به عبارت دیگر، نه تنها تمام سلسله مراتب دعوت همواره اشغال نشده بوده اند، بلکه بعضى از مراتب آن همیشه خالى مى مانده است. توضیحات ناقص و پراکنده ای درباره سلسله مراتب دعوت فاطمى، پس از حدود امام و باب (داعى الدعات) وجود دارد.
نتیجه گیری
سازمان دعوت اسماعیلی در عصر فاطمی به کامل ترین شکل خود رسید. داعیان فاطمی در مراکز بزرگی همچون دار العلم، با شرکت در مجالس دعوت و حکمت، تعلیم و تربیت می یافتند و زیر نظر باب امام به یکی از جزایر دوازده گانه گسیل می شدند و زیر نظر داعی آن جزیره به فعالیت می پرداختند. باب امام یا داعی الدعات نیز توسط خلیفه فاطمی برگزیده می شده است. سازمان دعوت فاطمى منعکس کننده الگویى آرمانى برای زمانى که دنیای اسلام کلاً تحت استیلای امام اسماعیلى قرار مى گرفته، بوده است.
پی نوشت ها
[۱] . شریفی و همکاران، ۱۵۱
[۲] . مقریزی، المقفی الکبیر، ج۱، ص۳۶۹، ص۳۹۱، ۴۵۸-۴۶۰، ج۲، ص۳۸۰؛ مقریزی، الخطط، ج۱، ص۴۵۸، ج۲، ص۳۴۲، ۳۶۳؛ صفدی، ج۱۱، ص۱۴۸
[۳] . مقریزی، الخطط، ج۱، ص۳۹۰، ۳۹۱، ج۲، ۳۴۱-۳۴۲؛ قلقشندی، صبح الاعشى، ج۱۰، ص۴۳۴- ۴۳۹
[۴] . قلقشندی، صبح الاعشى، ۸/۲۳۹-۲۴۱، ۱۱/۶۱ -۶۶
[۵] . ابنمیسر، اخبار مصر، ص۱۸؛ مقریزی، اتعاظ الحنفاء، ۲/۲۵۱
[۶] . کرمانی، راحه العقل، ص۱۳۵، ۱۳۸، ۲۲۴؛ نیز نک: مؤید فی الدین، المجالس المؤیدیه، ۳/۲۲۰، ۲۵۶-۲۵۷، ۲۶۳-۲۶۴
[۷] . قاضى نعمان، تأویل الدعائم، ج۲، ص۷۴، ج۳، ص۴۸-۴۹؛ سجستانی، اثبات النبوات، ص۱۷۲
[۸] . ناصر خسرو، وجه دین، ص۱۷۸
[۹] . سجستانی، اثبات النبوات، ص۹۱، ۱۰۰، ۱۲۸
[۱۰] . کرمانی، راحه العقل، ۱۳۴-۱۳۹، ۲۲۴- ۲۲۵
منابع
۱- ابن میسر، محمد، اخبار مصر، قاهره، المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیه، چاپ اول، ۱۹۸۱م
۲- سجستانى، ابویعقوب اسحاق بن احمد، اثبات النبوات، تهران، رایزن، چاپ اول، ۱۳۹۵ش
۳- شریفی، جعفر، و همکاران، بررسی تطبیقی اهداف و اصول سازمان دعوت عباسیان و اسماعیلیه، تاریخ اسلام، س۱۶، ش۲
۴- قاضی نعمان، ابن حیون نعمان بن محمد، تأویل الدعائم، قاهره، دار المعارف، چاپ دوم، ۱۹۷۲م
۵- قبادیانی، ابومعین حمیدالدین ناصر بن خسرو، وجه دین، تهران، طهوری، چاپ دوم، ۱۳۴۸ش
۶- قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشى فی صناعه الإنشاء، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۷ق
۷- کرمانى، احمد بن عبدالله، راحه العقل، قاهره، دار الفکر العربی، چاپ اول، ۱۹۵۳م
۸- مؤید فى الدین، هبه الله بن موسی، المجالس المؤیدیه، قاهره، مکتبه محبولی، چاپ اول، ۱۹۹۴م
۹- مقریزی، احمد، اتعاظ الحنفاء، قاهره، وزاره الاوقاف، ۱۳۸۷ق
۱۰- مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۸ق
۱۱- مقریزی، احمد بن علی، المقفی الکبیر، بیروت، دار الغرب الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق
منبع مقاله | اقتباس از:
دفتری، فرهاد، اسماعیلیه، دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش