پایگاه علمی فرهنگی اعتقادی الشیعه پرسش ها و پاسخ ها سوالات ما اهل سنت
در صحاح اهل سنت نقل شده که خداوند مانند انسانها میخندد. در صحیح بخاری داستانی از قیامت در مورد خروج برخی از جهنم و داخل شدن آنان به بهشت نقل
روایاتی در صحاح وجود دارد که برای خداوند حرکت را ثابت میکند. یعنی خدواند از جایی به جایی میرود. در حالی که حرکت از ویژگیهای جسم است. در صحیح
سؤالی که شاید برای هر محققی پیش آید، این است که انگیزه خلفا در منع گسترش احادیث نبوی چه بود؟ آیا به راستی خلفا از نقل احادیث جلوگیری میکردند؟
نقل و انتشار و تدوین حدیث، در بین اهل سنت، از ابتدای قرن دوم به طور رسمی مجوز گرفت و به تدریج آغاز گردید، و علت تأخیر صد ساله از زمان حیات پیامبر
عمر در باره خلافت ابوبکر گفت: «کانت بیعه أبی بکر فلته وقى الله شرها»[۱]. و معنای فلته این است که کاری بدون تدبر و فکر و نظر اتفاق بیافتد.[۲] پس
در متون اهل سنت حدیثی به صورت بسیار گسترده نقل شده که هر کسی بمیرد و «و لیس فی عنقه بیعه» یا «و لیس له امام» یا «بغیر امام» و «لیست علیه طاعه» به
علمای اهلسنت اعتراف کردهاند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می خواسته اند در واپسین روزهای عمر خود در مسئله حدیث قرطاس با خواستن
در حدیث دوات و قلم که به حدیث قرطاس معروف است آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مریض بود و مردم داخل خانه او جمع شده بودند.
بر طبق کتابهای اهلسنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی»؛[۱] یعنی فاطمه