- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
خوشبختانه بیماری افسردگی، یک اختلال قابل درمان است اما داروهای ضد افسردگی، برای درمان آن کافی نیستند. در حالی که این داروها قابلیت تغییر شیمی مغز و رفع مشکلات بیولوژیکی ریشه دار را دارند، اما بیماری افسردگی گاه نیاز به روان درمانی نیز دارد.
اگرچه بیماری افسردگی بیش از ۱۰ درصد جمعیت عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد، اما هنوز تصورات و اسطوره ها در مورد این بیماری ادامه دارند. به منظور تسخیر افسردگی، این مهم است که در مورد آن حقایق درست به جمعیت عمومی، آموزش داده شود.
باورهای عامیانه اشتباه در مورد بیماری افسردگی
تصورات غلط درباره بیماری افسردگی، یکی از موانع اصلی برای ادامه و پیگیری روند درمان هستند. در اینجا به برخی افسانه های رایج در مورد بیماری افسردگی و حقایق پشت این افسانه ها اشاره شده است:
۱-افسردگی یک بیماری واقعی نیست.
بسیاری از مردم به اشتباه معتقدند که افسردگی به عنوان یک ضعف شخصیت یا غم و اندوه تعریف شده است. اما باید گفت این عارضه، یک اختلال پیچیده است و آن هم با ریشه های روانی، اجتماعی و بیولوژیکی. افسردگی یک بیماری روانی است که می تواند از راه های مختلف از جمله دارو و روان درمانی اصلاح شود.
افسردگی، یک بیماری جدی است و علت اصلی ناتوانی در افراد بزرگسال آمریکایی می شود. اما هنوز هم این بیماری با غم و اندوهِ عادی اشتباه گرفته می شود. شواهد بیولوژیکی این بیماری را می توان در اسکن مغز مشاهده کرد. این اسکن ها نشان می دهند که در این بیماران، سطح فعالیت غیرطبیعی در مغز دیده می شود. مواد شیمیایی اصلی مغز که سیگنال ها را بین اعصاب منتقل می کنند نیز، در افراد افسرده متعادل نیستند.
۲-داروهای ضد افسردگی همیشه می توانند افسردگی را درمان کنند.
خوشبختانه بیماری افسردگی، یک اختلال قابل درمان است اما داروهای ضد افسردگی، برای درمان آن کافی نیستند. در حالی که این داروها قابلیت تغییر شیمی مغز و رفع مشکلات بیولوژیکی ریشه دار را دارند، اما بیماری افسردگی گاه نیاز به روان درمانی نیز دارد.
البته برخی نیز این باور غلط را دارند که درمان افسردگی به معنی استفاده مادام العمر از دارو است. حقیقت این است که دارو، تنها یکی از ابزارهای مورد استفاده برای بهبود افسردگی است و درخواست کمک به این معنا نیست که شما مجبور به مصرف داروهای تجویزی هستید.
در واقع، مطالعات نشان می دهد که برای افسردگی های خفیف تا متوسط، تأثیر “گفتار درمان ” به اندازه دارودرمانی است؛ حتی اگر شما از داروهای ضد افسردگی استفاده کنید، به احتمال زیاد مجبور نیستید تا آخر عمر به مصرف آن ها ادامه دهید. دکترتان زمان مناسب برای متوقف کردن دارو را به شما اطلاع خواهد داد.
۳-بیماری افسردگی همیشه به خاطر یک وضعیت تلخ رخ می دهد.
اگرچه رویدادهای تلخ مانند مرگ، منجر به ایجاد بیماری افسردگی می شود، اما گاه این بیماری می تواند بدون هیچ رویداد منفی نیز رخ دهد، حتی زمانی که همه چیز در زندگی مثبت به نظر می رسد. غم، بی حالی، تمایل به خودکشی و … اغلب می تواند بدون توضیح و به طور ناگهانی تظاهر کند. در واقع گاه هیچ دلیل منطقی برای ابتلا به بیماری افسردگی وجود ندارد.
۴-ابتلای والدین به افسردگی، به معنای ابتلای بقیه اعضای خانواده است.
اگرچه تحقیقات نشان می دهد که بیماری افسردگی می تواند پایه های ارثی داشته باشد، اما به طور کلی مشکلات بهداشت روانی یکی از اعضای خانواده، می تواند سبب این مساله را در بین افراد دیگر خانواده نیز شایع کند. اتفاقی که با دوری از عوامل خطر بیماری افسردگی، کاملا قابل پیشگیری است.
۵-داروهای ضد افسردگی، شخصیت افراد را تغییر می دهند.
داروهای ضد افسردگی با تغییر مواد شیمیایی مغز منجر به کاهش اختلالات خلقی می شوند. فکر کردن در مورد تغییر مواد شیمیایی مغز می تواند ترسناک به نظر بیاید اما این داروها تنها برای تغییر مواد شیمیایی خاصی در مغز طراحی شده اند و نمی توانند شخصیت فرد را به طور کلی تغییر دهند.
۶-داروهای ضد افسردگی را باید تا آخر عمر مصرف کرد.
این داروها به عنوان یک راهکار طولانی مدت برای درمان افسردگی مطرح شده اند. اما طول دوره درمان، بستگی به شدت اختلال دارد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
بسیاری از افراد مبتلا به بیماری افسردگی، لازم نیست بعد از دوره درمان، این داروها را در روزهای ما بقی عمر خود مصرف کنند. به همین دلیل، گزینه روان درمانی نیز در کنار درمان های دارویی پیشنهاد شده است و فرد افسرده می تواند راهکارهای جدید و سالم را برای مقابله با افسردگی با هدف از بین بردن نیاز به دارو بیاموزد.
همچنین باید توجه داشت که خیلی اوقات می توان مسیر درمان افسردگی بدون دارو را در پیش گرفت تا از عوارض زیانبار داروهای شیمیایی نیز در امان ماند.
۷-بیماری افسردگی فقط مخصوص زنان است.
اگرچه بنا به گزارش ها زنان دو برابر بیشتر از مردان به بیماری افسردگی مبتلا می شوند، اما این بیماری مختص هر دو جنس است. در واقع نرخ خودکشی ناشی از افسردگی در مردان بالاتر از زنان است.
۸-حرف زدن درباره افسردگی، روند آن را وخیم تر می کند.
این یک تصور غلط است. بحث درباره افسردگی با دیگران احساسات مخرب را تقویت نمی کند و فرد را روی تمرکز منفی نگه نمی دارد. در واقع تنها بودن با احساسات منفی خطرناکتر است.
داشتن یک شنونده حمایتی، قابل اعتماد و بدون قضاوت برای درمان بیماری افسردگی بسیار مهم است. در حقیقت گفتار درمانی، برای درمان افسردگی های خفیف تا متوسط می تواند مفید باشد.
۹-بیماری افسردگی جزیی از روند پیری است.
بسیاری از افراد مسن، افسرده نیستند، اما اگر افسردگی در افراد مسن به وجود آید، ممکن است نادیده گرفته شود. سالمندان ممکن است غم خود را پنهان کنند و یا دارای علائم مبهمی باشند از قبیل: طعم غذاها را دوست نداشته باشند، دردهایشان بدتر شود و یا تغییر الگوی خواب داشته باشند.
برخی بر این باورند که افسردگی، بخشی از کهنسالی است. اکثر مردم چالش های پیری را بدون دچار شدن به افسردگی پشت سر می گذارند. اما هنگامی که افسردگی رخ می دهد، ممکن است نادیده گرفته شود.
افراد مسن تر ممکن است غم و اندوه خود را پنهان کنند و یا علائم مبهم و متفاوتی داشته باشند: طعم غذا دیگر به نظرشان خوب نمی آید، دردها بدتر می شوند، و یا الگوی خوابشان تغییر می کند. مشکلات پزشکی می توانند باعث ایجاد افسردگی در سالمندان شوند و افسردگی می تواند بهبودی حمله قلبی یا جراحی را به تأخیر بیندازد.
۱۰-صحبت کردن در مورد افسردگی، آن را تشدید می کند.
قبلاً به مردم توصیه می شد که با صحبت کردن در مورد مشکلات آن ها را ماندگار نکنند. امروز، شواهدی وجود دارد حاکی از آن که گفتگوی هدایت شده با یک متخصص می تواند کارها را بهبود بخشد.
انواع مختلف روان درمانی با پرداختن به الگوهای منفی افکار، احساسات ناخودآگاه، یا مشکل در ارتباطات به درمان افسردگی کمک می کنند. گام اول، صحبت کردن با یک متخصص سلامت روان است.
۱۱-سخت کار کردن، باعث از بین رفتن افسردگی می شود.
بیماری افسردگی تقریباً از هر شش نفر، یک نفر را درگیر می کند، به همین دلیل است که راه حل های عامیانه و اطلاعات نیمه حقیقی بسیاری در مورد این بیماری شایع، وجود دارد.
یکی از این نظریات این است: خود را در کار غرق کن تا احساس بهتری پیدا کنی. در واقع چنین پیشنهادی، ممکن است برای غم و اندوه ملایم کمک کننده باشد، اما بیماری افسردگی، مورد متفاوتی است. در حقیقت، زیاد کار کردن می تواند خود، نشانه ای از بیماری افسردگی بالینی باشد، به خصوص در مردان.
۱۲-افراد افسرده زیاد گریه می کنند.
لزوماً همیشه این طور نیست. بعضی از مردم، زمانی که افسرده هستند گریه نمی کنند و یا حتی به شدت غمگین به نظر نمی رسند. در عوض آن ها از لحاظ عاطفی حس”خالی” بودن دارند و ممکن است احساس بی ارزشی و یا بی فایده بودن داشته باشند. حتی بدون علائم مشخص، افسردگی درمان نشده مانع از داشتن یک زندگی کامل و غنی خواهد بود و به خانواده فرد آسیب خواهد زد.
۱۳-نوجوانان ذاتاً ناراضی هستند.
اگر چه بسیاری از نوجوانان، دمدمی مزاج و اهل جر و بحث هستند اما غم و اندوه و یا تحریک پذیری طولانی مدت برای نوجوانان طبیعی نیست. هنگامی که ناخشنودی بیشتر از دو هفته طول می کشد، ممکن است نشانه ای از افسردگی باشد- که از هر ۱۱ نوجوان یک نفر به آن مبتلا است.
نشانه های دیگری که حاکی از آن است که یک نوجوان ممکن است به کمک نیاز داشته باشد، عبارتند از: همواره غمگین و عصبانی بودن حتی با دوستان، لذت نبردن از فعالیت هایی که قبلاً مورد علاقه بودند و یا افت ناگهانی نمرات در مدرسه.
۱۴-بیماری افسردگی به سختی درمان می شود.
واقعیت این است که بیشتر افرادی که برای درمان افسردگی اقدام می کنند، بهتر می شوند. در یک مطالعه گسترده توسط موسسه ملی بهداشت روان، مشخص شد که علائم افسردگی در۷۰ درصد از افراد افسرده، پس از استفاده از دارو از بین رفت البته نه در دور اول استفاده از دارو. مطالعات نشان می دهد بهترین درمان، ترکیب دارو و مشاوره است.
واقعیت ها در مورد بیماری افسردگی
واقعیت این است که هر چه بیماری افسردگی بهتر شود، به تبع آن، خواب و اشتها نیز بهبود پیدا می کند و افرادی که به یک مشاور برای درمان مراجعه کرده باشند، به مهارت های بهتری برای مقابله با این تنش در زندگی مجهز شده اند. با این حال واقعیت هایی هم در مورد بیماری افسردگی وجود دارد که باید به آن ها توجه داشت:
۱-تشخیص افسردگی در مردان سخت است.
عزیزان یک مرد افسرده، و حتی دکتر او ممکن است نتوانند بیماری افسردگی او را تشخیص دهند. دلیلش این است که مردان نسبت به زنان، کمتر در مورد احساسات خود صحبت می کنند؛ و برخی از مردان افسرده، به نظر غمگین و یا پژمرده نمی رسند.
در عوض، مردان ممکن است تحریک پذیر، عصبانی و یا بی قرار باشند. آن ها حتی ممکن است به دیگران آسیب بزنند. برخی از مردان برای کنار آمدن با بیماری افسردگی، دست به رفتارها بی پروا می زنند و یا از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند.
۲-افسردگی، تنها دلسوزی برای خود است.
فرهنگ ما، نیروی اراده و سرسختی روانی را تحسین می کند و سریعاً به کسی که از مشکلی شکایت دارد، برچسب می زند. اما افرادی که دچار بیماری افسردگی بالینی هستند، تنبل نیستند و یا تنها برای خودشان متأسف نیستند. آن ها نمی توانند کاری کنند که افسردگیشان، ناگهان از بین برود.
افسردگی، یک بیماری پزشکی است؛ یک مشکل سلامتی که مربوط به تغییرات مغزی است. این بیماری نیز همانند بیماری های دیگر، معمولاً با درمان مناسب بهبود می یابد.
۳-هر کسی ممکن است افسرده شود.
هر کسی چه درونگرا چه برونگرا، خجالتی یا مطمئن به خود، هر کسی با هر پیشینه قومی و نژادی، می تواند به بیماری افسردگی مبتلا شود. این بیماری در زنان، دو برابر مردان رواج دارد، اما ممکن است دلیلش این باشد که زنان، با احتمال بیشتری درخواست کمک می کنند.
اغلب برای اولین بار در اواخر نوجوانی یا اواخر دهه سوم زندگی، خود را نشان می دهد، اما بیماری افسردگی می تواند در هر سنی ایجاد شود. تجارب شخصی دشوار می تواند، باعث آغاز بیماری افسردگی شود یا افسردگی ممکن است به طور ناگهانی ایجاد شود.
۴-افسردگی می تواند به آرامی و بدون جلب توجه اتفاق بیفتد.
بیماری افسردگی می تواند به تدریج اتفاق بیفتد که این قضیه باعث می شود تشخیص آن، سخت تر از یک بیماری ناگهانی باشد. یک روز بد، تبدیل به یک هفته بد می شود سپس از سرکار و مدرسه غیبت می کنید و یا از موقعیت های اجتماعی فرار می کنید.
یک نوع از افسردگی که ادواری خویی (Dysthymia) نام دارد می تواند به عنوان یک بیماری مزمن، سال ها باقی بماند. یک بیماری پنهان که به آرامی و در سکوت، می تواند شغل و روابط شما را در معرض خطر قرار دهد و یا افسردگی می تواند تبدیل به یک شرایط جدی و ناتوان کننده شود. بسیاری از افراد، چهار تا شش هفته پس از درمان، احساس تسکین قابل توجهی پیدا می کنند.
۵-تاریخچه خانواده، سرنوشت نیست.
اگر بیماری افسردگی در پیشینه خانوادگی شما وجود دارد، احتمال زیادی وجود دارد که شما نیز به آن مبتلا شوید. اما ممکن است این اتفاق نیفتد. افرادی که سابقه خانوادگی ابتلا به افسردگی را دارند، باید مراقب بروز علائم اولیه افسردگی باشند و در صورت مشاهده، به سرعت اقدام کنند. این بدان معناست که استرس را کاهش داده، بیشتر ورزش کنند، برای مشاوره، و یا درمان های تخصصی دیگر مراجعه کنند.
۶-افسردگی، شبیه زوال عقل عمل می کند.
بیماری افسردگی در سالمندان، می تواند علت ریشه ای مشکلات حافظه، گیجی و در برخی موارد، هذیان باشد. پرستاران شخصی و پزشکان ممکن است این مشکلات را با علائم زوال عقلی، یا زوال حافظه که مربوط به پیری است اشتباه بگیرند.
درمان برای اکثر سالمندان افسرده مفید واقع خواهد شد. روان درمانی برای افرادی که نمی توانند یا نمی خواهند از دارو استفاده کنند، بسیار مفید است.
۷-تفکر مثبت می تواند کمک کننده باشد.
نصیحت قدیمی مبنی بر “تمرکز کردن بر نیمه پر لیوان” تبدیل به یک تمرین پیشرفته شده است که می تواند افسردگی را تسکین بخشد. این شیوه درمان رفتارشناختی (CBT) نامیده می شود.
با این روش مردم راه های جدید تفکر و رفتار را یاد می گیرند. رفتار منفی و “صحبت کردن با خود به شیوه منفی، شناسایی شده و با افکار خوش بینانه تر و خلق و خوی مثبت تر جایگزین می شود. استفاده از CBT به تنهایی و یا به همراه دارودرمانی برای بسیاری از مردم مؤثر است.
۸-ورزش مثل یک داروی خوب عمل می کند.
مطالعات اخیر نشان می دهد که ورزش کردن به طور منظم و با شدت متوسط، می تواند علائم بیماری افسردگی را بهبود ببخشد و برای افراد مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط مفید باشد. همچنین ورزش کردن با یک گروه و یا یک دوست خوب می تواند هم برای شما حمایت اجتماعی در بر داشته باشد و هم خلقتان را بهبود بخشد.
۹-قضیه، همیشه افسردگی نیست.
برخی از وقایع زندگی باعث ایجاد غم یا ناامیدی می شوند، اما تبدیل به بیماری افسردگی بالینی نمی شوند. غمگین شدن پس از مرگ، طلاق، از دست دادن شغل، و یا تشخیص وجود یک مشکل جدی پزشکی، کاملاً طبیعی است.
یک نشانه، حاکی از نیاز به درمان این است که غم و اندوه هر روز ثابت است. هنگامی که کسی ناراحت است، ممکن است زمان کوتاهی به یک شوخی بخندد و یا حواسش از غم خویش منحرف شود؛ اما در مورد بیماری افسردگی چنین نیست.
۱۰-امید به روزهای بهتر، واقعی است.
در نهایت افسردگی، افراد ممکن است فکر کنند هیچ امیدی برای زندگی بهتر وجود ندارد. این ناامیدی بخشی از بیماری است، نه یک واقعیت حتمی. با درمان، تفکر مثبت به تدریج جایگزین افکار منفی خواهد شد.
هر چه افسردگی بهتر می شود، خواب و اشتها نیز بهبود پیدا می کنند و افرادی که به یک مشاور برای درمان مراجعه کرده باشند، به مهارت های بهتری برای مقابله با تنش در زندگی مجهز شده اند.
نتیجه گیری
با وجود آموزش ها و افزایش آگاهی عمومی جامعه پیرامون بیماری افسردگی، هنوز بین مردم، تصورات و باورهای غلط در مورد این بیماری رایج است. طبیعی است پیروی از این باورهای نادرست، می تواند مسیر بهبودی مبتلایان به بیماری افسردگی را با چالش مواجه کرده و در برخی موارد حتی به وخیم تر شدن حال بیمار بیانجامد. در مقابل، توجه به واقعیت ها پیرامون بیماری افسردگی می تواند به روند بهبودی بیماران سرعت بخشیده و در کنار دارودرمانی و روان درمانی، مفید واقع شود.
منابع اقتباس: آوای سلامت؛ میگنا (روانشناسی و بهداشت روان)