- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محقق شماره 1
- 0 نظر
افسردگی زنان فقط ناشی از تجربیات تلخ و دردناک زندگی نیست. بلکه عواملی مانند ساختار ژنتیکی، سطح هورمونی، استرس و بیماری ها هم می توانند عامل افسردگی زنان شوند.
علاوه بر تغییرات هورمونی و شیمیایی دوران بلوغ، حساسیت در مقابل سختی ها و مشکلات، تردیدهای شخصی و کاهش اعتماد به نفس در حل مشکلات و نیاز به تأیید و کسب موفقیت در دختران بزرگسال، از عوامل آسیب پذیری آنها بوده و به افسردگی زنان دامن می زند.
در روز غربالگری افسردگی که از سال ۱۹۹۱ در آمریکا تعیین شد، هر ساله در حدود نیم میلیون نفر مورد ارزیابی سلامت روحی قرار می گیرند. در روز ملی غربالگری افسردگی در آمریکا برنامه های متعددی برای اطلاع رسانی عمومی در خصوص بیماری افسردگی، علل و عوامل، نشانه ها و دستورالعمل های درمان ارائه می شود.
این برنامه ها به طور کلی شامل بسته آموزشی حاوی فرم ارزیابی سلامت، جزوه های آموزشی و راهنمای کلینیکی، و دسترسی رایگان به منابع آنلاین از جمله تست های تشخیص این بیماری است و سالیانه از سوی نهادهای بی شماری بر عهده گرفته می شوند. برای مثال در سال ۲۰۱۲، بیش از هزار سازمان در برگزاری ۲۸۰ برنامه مرتبط در سطح این کشور سهیم بودند.
زنان به دلیل شرایط ویژه روحی و سبک زندگی خاص، بیش از مردان در مقابل ابتلا به افسردگی آسیب پذیر هستند. افسردگی زنان از دیگر سو، افراد دیگر در خانواده را نیز درگیر می کند و لذا توجه به این موضوع افسردگی زنان بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از زنان به ندرت در صدد شناخت بیماری افسردگی زنان برمی آیند و این در حالی است که آگاهی از ویژگی های افسردگی و کم و کیف درمان آن، می تواند در تشخیص به هنگام افسردگی زنان و اقدام برای درمان آن بسیار مؤثر باشد.
انواع افسردگی
قبل از سخن پیرامون افسردگی زنان لازم است با انواع افسردگی آشنا شویم. به طور کلی افسردگی دارای سه نوع حاد، مزمن، و خفیف است. گونه حاد و مزمن این بیماری، دارای فراوانی بیشتری است. در نوع حاد، زندگی فرد دچار اختلال جدی می شود، توانایی فرد برای کار کردن، خوابیدن، مطالعه، صرف غذا، و لذت بردن از تفریحات همیشگی، کاملاً از بین می رود و رفتار وی دچار حالتی غیرعادی می شود. به طور کلی، هر فرد تنها یک بار دچار افسردگی حاد می شود؛ اگرچه در برخی افراد، این حالت ممکن است عود کند.
در افسردگی نوع مزمن، علائم طولانی مدت افسردگی برای مدت دو سال یا بیشتر به طور خفیف تری از نوع حاد آن بروز می کند. اگرچه زندگی فرد در اثر این وضعیت مختل نمی شود، اما رفتار وی ممکن است دچار اعوجاج گشته و احساس خوبی در زندگی نخواهد داشت. افراد مبتلا به این نوع افسردگی، احتمالاً در آینده در معرض ابتلا به نوع حاد آن نیز هستند. در افسردگی نوع خفیف، علائم مشابه دو نوع دیگر به صورت خفیف تر و گذراتر بروز می یابد. در شرایط بسیار ویژه، ممکن است فرد دارای علائمی باشد که در دو نوع دیگر افسردگی مشاهده نمی شود.
دسته بندی های دیگری نیز از انواع افسردگی وجود دارد. برای مثال، در افسردگی روانی، فرد دچار حالات روان پریشی همچون علائم بویایی، شنیداری، و دیداری متفاوت و باورهای توهمی به برخی مسائل غیرواقعی می شود. همچنین، افسردگی فصلی که با آغاز زمستان رخ می دهد و با فرارسیدن بهار برطرف می شود.
علائم افسردگی
علائم کلی افسردگی که می تواند از فردی به فرد دیگر متغیر باشد، عبارتند از:
۱- حس غم، عصبیت، و خلأ دائمی؛
۲- حس ناامیدی و یا بدبینی؛
۳- حساسیت، ناآرامی، عصبیت؛
۴- احساس گناه، بی ارزشی و ناامیدی؛
۵- بی علاقگی به فعالیت های لذتبخش سابق از جمله رابطه جنسی؛
۶- کم انرژی بودن و خستگی؛
۷- اختلال در تمرکز، حافظه و تصمیم گیری؛
۸- بی خوابی، خواب های مقطع و خواب بیش از حد؛
۹-پرخوری یا بی اشتهایی؛
۱۰- فکر و تلاش برای خودکشی؛
۱۱- درد، سردرد، گرفتگی و سوءهاضمه ممتد که با درمان برطرف نمی شود.
عوامل افسردگی زنان
افسردگی زنان می تواند ناشی از عوامل متعددی مانند عوامل ژنتیکی، هورمونی، بیولوژیکی، شیمیایی، محیطی، روانی، و اجتماعی باشد.
۱-عوامل ژنتیکی
چنانچه در سابقه خانوادگی افسردگی مشاهده شود، احتمال ابتلای فرد به افسردگی دور از ذهن نیست. البته می توان گفت زنانی هستند که بدون وجود سابقه خانوادگی افسرده شده و زنانی هستند که با وجود سابقه خانوادگی به این بیماری مبتلا نشده اند. بنابراین، ژنتیک نمی تواند صریحاً تعیین کننده باشد، بلکه تلفیق این عامل با سایر عوامل، می تواند سبب ایجاد افسردگی زنان شود.
۲-عوامل شیمیایی و هورمونی
دستگاه های مدرن همچون ام آر آی نشان می دهد که مغز افراد مبتلا به افسردگی، با مغز افراد سالم متفاوت است. به این معنی که در افراد مبتلا به افسردگی، بخش های مربوط به تنظیم خلق و خو، فکر کردن، خوابیدن، اشتها، و رفتار درست عمل نمی کند. علاوه بر این، ناقل های عصبی مسئول برقراری ارتباط نیز در این افراد دچار اختلال می شوند.
دانشمندان در حال حاضر در تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال هستند که آیا هورمون های زنانه و تغییرات آن، می تواند عامل ابتلا به افسردگی زنان باشد یا خیر؟ از آنجا که هورمون ها قادر به تغییر ترکیب شیمیایی مغز هستند، می توانند به راحتی بر احساسات و خلق و خوی فرد تأثیر گذارند. لذا در مطالعه و بررسی افسردگی زنان، دوره های خاص در زندگی زنان همچون بلوغ، دوره پیش از قاعدگی، قبل، بعد و طول دوران بارداری، و آستانه و دوره یائسگی، از این منظر مورد توجه دانشمندان است.
۳-استرس
تجربیات تلخ، از دست دادن عزیزان، روابط سخت و شرایط استرس زا، چه خودخواسته و چه ناخواسته، مقدمه افسردگی محسوب می شوند. کار اضافی، مسئولیت های زندگی، مراقبت از کودکان و سالمندان خانواده، تجربه سوءاستفاده و بدرفتاری، و فقر می تواند از جمله این عوامل باشد. از آنجا که عملکرد زنان نسبت به این گونه موقعیت ها به گونه ای است که برای مدت طولانی تری آنها را در شرایط استرس نگه می دارد، بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. البته، همه زنان در اثر این شرایط دچار افسردگی نمی شوند.
بیماری های همزاد افسردگی زنان
افسردگی زنان مانند افسردگی مردان غالباً با بیماری های دیگری همراه می شود که اطلاع و آشنایی با آنها می تواند به درمان همزمان آن کمک کند. متأسفانه این همراهی بیماری ها در زمان افسردگی، در زنان بیشتر مشاهده می شود و می تواند شامل اختلال هاضمه، اختلالات عصبی، و فوبی های اجتماعی، باشد.
افزایش مصرف بی رویه الکل و مواد مخدر نیز می تواند سبب افسردگی زنان شود. بیماری های قلبی، سکته، سرطان، ایدز، دیابت، پارکینسون، اختلالات تیروئیدی، و تصلب شرائین، سایر بیماری های همزاد افسردگی هستند. برای کمک به درمان این گونه افراد، بهتر است درمان افسردگی زنان و بیماری همزاد آن، به طور همزمان پیگیری شود.
افسردگی زنان در سنین و دوره های مختلف زندگی
۱-افسردگی در دختران
ابتلای به افسردگی در دختران و پسران غیربزرگسال به یک میزان مشاهده می شود، اما با ورود به بزرگسالی، افسردگی در میان دختران شایع تر می گردد. علاوه بر تغییرات هورمونی و شیمیایی دوران بلوغ، حساسیت در مقابل سختی ها و مشکلات، تردیدهای شخصی و کاهش اعتماد به نفس در حل مشکلات و نیاز به تأیید و کسب موفقیت در دختران بزرگسال، از عوامل آسیب پذیری آنها به افسردگی در این سنین شناخته شده اند.
از طرف دیگر، دختران بیش از پسران در معرض آسیب های اجتماعی همچون فقر، تحصیلات ناموفق، تجاوزات جنسی دوران کودکی، و تروما هستند. طبق یکی از مطالعات انجام شده، بیش از ۷۰٪ دختران مبتلا به افسردگی، پیش از ابتلا دارای یک دوره پراسترس در زندگی بوده اند؛ حال آن که این میزان در میان پسران مبتلا، تنها ۱۴٪ بوده است.
۲-افسردگی زنان باردار
بر خلاف تصور قدیمی، زنان باردار نیز همچون سایر زنان در معرض ابتلا به افسردگی هستند و افسردگی زنان باردار واقعیت دارد، به خصوص در صورتی که سابقه این بیماری را در پرونده داشته باشند. در اکثر موارد، عود بیماری به دلیل توقف مصرف داروها در دوران بارداری رخ می دهد.
متخصصین معتقدند مصرف داروهای افسردگی مثل SSRIs در طول بارداری می تواند منجر به سقط یا اختلال در رشد جنین شود. دسته ای دیگر معتقدند جنینی که در سه ماه آخر بارداری در معرض این داروها قرار می گیرد، ممکن است با اختلالاتی نظیر اختلالات تنفسی، حساسیت، سوءتغذیه، عصبانیت، و کاهش قند خون متولد شود.
متخصصین بر اساس تأثیرات مصرف داروهای افسردگی و یا قطع مصرف در دوران بارداری که می تواند منجر به عود بیماری در مادر و یا اختلال در تولد نوزاد شوند، توصیه هایی را با در نظر گرفتن عوامل محیطی به مادران ارائه می کنند. افزون بر این مطالب، پس از زایمان نیز ممکن است مادر به افسردگی بعد از زایمان مبتلا شود.
۳-افسردگی زنان مسن
افسردگی زنان مسن بیشتر از مردان مسن است که این وضعیت، بعد از یائسگی کاهش می یابد. در این دوران، افسردگی زنان، بیشتر در زنانی رخ می دهد که در گذشته به آن مبتلا بوده اند. بنابراین، نمی توان افزایش سن را در ابنلای زنان مسن به افسردگی دخیل دانست.
مرگ همسر، بازنشستگی، بیماری های مزمن، همگی می تواند باعث سرخوردگی شود و به افسردگی زنان منجر شود اما بعد از گذشت دوره لازم، زنان مسن ممکن است یا سلامتی خود را بازیابند و یا دچار افسردگی شوند. این وضعیت می تواند ناشی از آن باشد که افراد مسن، کمتر قادر به بیان احساسات خود بوده و احتمالاً علائم کمتری را نیز بروز می دهند.
در افراد مسنی که برای اولین بار افسردگی را تجربه می کنند، این علائم می تواند شامل تغییرات جسمانی و مغزی همچون کاهش جریان خون و سفتی رگها و نتیجتاً انسداد عروقی و سکته باشد.
عوارض مصرف داروهای افسردگی زنان
برای افسردگی زنان داروهایی تجویز می شود که دارای اثرات و عوارضی هستند. سردرد، تهوع، بی خوابی و عصبانیت، حساسیت، مشکلات در روابط جنسی نظیر بی میلی جنسی، خشکی دهان که با نوشیدن مایعات بیشتر برطرف می شود، یبوست که با مصرف میوه، سبزیجات و لبنیات مرتفع می شود، مشکلات مثانه از جمله کاهش شدت ادرار، تاری دید، گیجی در طول روز که می تواند مانع رانندگی شود و ضرورت مصرف شبانه داروها را بیشتر می کند؛ همگی از عوارض جانبی مصرف داروهای ضدافسردگی هستند.
همچنین مواد ضدافسردگی داروها به مقادیر کمی قادر به راهیابی به شیر مادر بوده و لذا مواد دریافتی در خون نوزاد غالباً به قدری ناچیز است که در تست های آزمایشگاهی خود را نشان نمی دهد. به هر حال، برای مصرف این داروها لازم است تا سلامت مادر و نوزاد همزمان در نظر گرفته شود.
پژوهشی در ۲۰۰۴ نشان داد ۴٪ از نوجوانانی که داروهای ضدافسردگی مصرف کرده اند، اقدام به خودکشی نموده اند. در حالی که این تعداد در میان مبتلایانی که قرص های شکر (پلاسبو) مصرف کرده بودند، تنها ۲٪ بود. در ۲۰۰۵، سازمان غذا و داروی ایالات متحده نسبت به عوارض مصرف این داروها در این دسته سنی هشدار داد و در ۲۰۰۷ تمامی تولیدکنندگان ملزم به قرار دادن این پیام هشدار برای کودکان و جوانان تا سقف ۲۴ سالگی بر روی ظرف های دارو شدند.
از سوی دیگر، پژوهشی بلندمدت نشان داد که تأثیرات مطلوب این داروها، بر عوارض نامطلوب آن غلبه دارد. جوشانده و مخمر موسوم به سنت جان، یکی از داروهای گیاهی پرمصرف برای مبتلایان به افسردگی خفیف و مزمن در ایالات متحده و اروپاست. با این حال، مطالعات مختلف نشان دهنده تلقینی بودن تأثیر این دارو و اثرات خنثی کننده آن بر سایر درمان ها از جمله داروهای ایدز و پیوند عضو بوده است. روان درمانی و شوک الکتریکی نیز از دیگر روش های رایج درمان افسردگی هستند.
کمک های جانبی برای درمان افسردگی زنان
چنانچه کسی در میان نزدیکان و بستگان شما مبتلا به افسردگی مزمن یا خفیف است، می توانید به روش های خاصی به کاهش علائم این بیماری در وی کمک کنید؛ حمایت عاطفی، وادار کردن وی به صحبت کردن، خودداری از بی اعتبار کردن به گفته های توهم آلود وی و در عوض تلاش برای فهماندن واقعیت به فرد، تشکیل جمع های دوستانه و ترتیب دادن برنامه های تفریحی بدون وادار کردن وی به هیچیک از آنها، و امیدواری دادن برای بهبودی.
جهت بهبود و درمان افسردگی زنان می توان از این روش ها کمک گرفت: انجام تمرینات ورزشی سبک و منظم، تعیین اهداف واقع بینانه برای زندگی، تغییر کارها و مسئولیت های سنگین به بخش های کوچکتر و قابل مدیریت، صرف زمان برای همنشینی با سایرین، کمک برای بهبود درازمدت و نه آنی خلق و خو، به تعویق انداختن تصمیمات مهم برای بعد از بهبودی و اعتماد به نفس برای تفکر مثبت.
تفاوت های جنسیتی و میزان ابتلا به افسردگی زنان و مردان
تقریباً همه افراد به صورت خفیف احساس افسردگی را در خود تجربه کرده اند. بی حوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی و ناخشنوی، همه تجربیات رایج افسردگی هستند. بر طبق آمارهای موجود افسردگی زنان دوبرابر مردان است و زنان دو برابر مردان به افسردگی مبتلا می شوند. در این مورد فرضیه هایی مطرح شده که در ادامه به شرح آن می پردازیم زنان بیشتر از مردان جویای درمان افسردگی هستند بنابراین درباره افسردگی اطلاعات بیشتری در دسترس است.
در جامعه ما زنان بیشتر از مردان به ابراز نشانه های افسردگی تمایل دارند وقتی زنان با ضایعه ای روبرو می شوند، برای عدم تحرک و گریه، بیشتر تقویت می شوند، در حالی که تقویت مردان به سمت خشم و بی تفاوتی است. اینها الگوها و نقش هایی هستند که زنان و مردان جامعه ایی که در این فرهنگ می بالند از کودکی برای پذیرش آنها تقویت می شوند.
فرضیه های زیستی می گویند فعالیت آنزیم شیمیایی، استعداد ژنتیکی و دوره ماهیانه افسردگی پیش از قاعدگی بر آسیب پذیری زنان تاثیر دارند و افسردگی زنان در این دوره شیوع دارد. (اگر زمینۀ ژنتیکی بروز افسردگی بین زنان و مردان به طور مساوی وجود داشته باشد احتمال می رود، زنان افسرده شوند در حالی که مردان به سمت سوء مصرف مواد گرایش پیدا می کنند).
اگر افسردگی رابطه تنگاتنگی با درماندگی داشته باشد، در می یابیم چنانچه زنان یاد بگیرند که درمانده تر از مردان باشند، افسردگی زنان بیشتر از مردان آشکار خواهد شد. جوامعی که در هنگام مواجهه با یک ضایعه، زنان را برای فکر و خیال و عدم فعالیت تقویت کرده در حالی که مردان را به سمت اقدامات صبورانه و کنار آمدن هدایت می کند ممکن است هزینه گزافی برای افسردگی زنان بپردازد که یکی از مهمترین آنها می تواند تربیت نادرست نسل های آینده باشد. (کودک این نقش های سنتی و انتظارات اجتماعی را با نگاه کردن به پدر و مادر و دیگر بزرگترهای محبوب، در خود نهادینه می کند).
زنان بیشتر از مردان، حالت گرا هستند و به همین خاطر، برای نگران شدن درباره رویدادهای ناگوار زندگی و توضیح دادن آنها آمادگی دارند که مهمترین آنها افسردگی است. در حالی که مردان بیشتر به عمل و کمتر به فکر گرایش دارند. حالت گرایی، افسردگی را افزایش می دهد در حالی که عملگرایی می تواند خُلق افسرده را کاهش دهد و موجب یافتن راه حلی برای مشکلات زندگی شود.
تغییرات خُلق پیش از قاعدگی، یا افسردگی پیش از قاعدگی، تغییرات هیجانی هستند که قبل از قاعدگی رخ می دهند و با شروع قاعدگی کاهش می یابند؛ نااستواری هیجانی، خشم، تنش، افسردگی، خستگی پذیری، احساس ناتوان شدن، مشکل تمرکز کردن، تغییرات اشتها، حساسیت زیاد به طرد، تغییرات خواب، نشانه های جسمانی که موچب بروز اختلال جدی در کار یا عملکرد اجتماعی می شود و این نشانه ها می تواند مقدار افسردگی زنان را افزایش دهد.
تصویر ذهنی از بدن و تعقیب لاغری از طریق رژیم غذایی که در کشورهای پیشرفته نزد خانم ها رایج است: علت ریشه ایی افسردگی، ناکامی و درماندگی است. رژیم غذایی یک چرخه ناکامی و درماندگی را تشکیل می دهد. ابتدا رژیم گیرنده وزن خود را کاهش می دهد و منجر به کاهش افسردگی همراه با اضافه وزن می شود. ولی در نهایت وقتی که وزن آنها بر می گردد، ناامید می شوند.
گروهی دیگر که وزن خود را حفظ کرده اند و نمی گذارند به حال اول برگردند و مجبورند رژیم کم کالری نارضایت بخشی را حفظ کنند، دچار عارضه جانبی افسردگی که سوءتغذیه طولانی، است، می شوند. همچنین در فرهنگ های دارای ایده آل لاغری اختلال های خوردن (بی اشتهایی عصبی و جوع) شایع است و در همه این جوامع، زنان دو برابر بیشتر از مردان رژیم می گیرند و به افسردگی مبتلا هستند.
تمامی این دلایل، فرضیه هایی هستند که در مورد علت این که که چرا زنان دو برابر مردان افسرده می شوند مطرح می شوند، اما در این بین، زنانی هستند که از آنها به عنوان زنان آسیب ناپذیر در برابر افسردگی نام می برند، جالب است بدانیم که این زنان چه ویژگی هایی دارند.
چهار عامل آسیب ناپذیری وجود دارد که حتی با وجود عوامل مستعدکننده و ضایعه جدید از بروز آسیب پذیری در این زنان جلوگیری می کند:
۱-داشتن رابطه ای صمیمی با همسر
۲-شغل نیمه وقت یا تمام وقت خارج از خانه
۳-داشتن کمتر از سه فرزند در خانه
۴-اعتقادات مذهبی عمیق
تمامی این عوامل، می تواند از فرد در برابر افسردگی محافظت کند. شاید وجه اشتراک این چهار عامل، این باشد که به آنها در احساس عزت نفس و تسلط، کمک نموده و در عین حال از شکل گیری نگرشی که ناامیدی ایجاد می کند، جلوگیری می کند.
نتیجه گیری
افسردگی زنان می تواند ناشی از طیف وسیعی از عوامل مختلف و متنوعی نظیر تجربیات تلخ و دردناک زندگی، ساختار ژنتیکی، سطح هورمونی (تغییرات هورمونی و شیمیایی دوران بلوغ)، استرس و بیماری ها، حساسیت در مقابل سختی ها و مشکلات، تردیدهای شخصی و کاهش اعتماد به نفس در حل مشکلات و نیاز به تأیید و کسب موفقیت باشد. افسردگی زنان علایم عمومی بیماری افسردگی و درمان های آن را دارد. با این حال باید توجه داشت که برخی تفاوتهای جنسیتی در حوزه نگرش، ساختار ذهنی و مسئولیت ها می تواند در بروز و نیز شدت افسردگی زنان تاثیر معناداری داشته باشد.
منابع اقتباس: آسیب شناسی روانی (سلیگمن)؛ تهیه و تنظیم: سهیلا آقاجانی؛ کارشناس ارشد روانشناسی بالینی شبنم؛ میگنا