- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
حقیقت این است هر کسی نمی تواند شیعه واقعی اهل بیت (علیهم السلام) باشد. به مجرد اعتقاد به امامت امام علی (علیه السلام) و امامان اهل بیت (علیهم السلام) کسی شیعه واقعی نمی شود. در جهان تشیع، بسیارند کسانی که خود را پیروان اهل بیت (علیهم السلام) می دانند اما در عین حال آنان شیعه واقعی محسوب نمی گردند.
شیعه واقعی دارای شروطی است که در احادیث اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با توجه به آیه تطهیر و شأن نزول آن نیز از اهل بیت (علیهم السلام) به شمار می آیند.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در بوستان نبوی و در خاندان وحی تحت تربیت پدر گرامی اش رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) که بهترین معلم اخلاق و توحید بود، آداب و ارزش های اسلامی را آموخت آن گونه که باطنش با قرآن مانوس گردید و اسرار و دانش ها را چنان فرا گرفت که کتابی به نام مصحف فاطمه را که علم گذشته و آینده در آن است پدید آورد.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که از ابتدا جان و روحش آمیخته به عطر حیات بخش قرآنی بود، با بیان احکام و معارف الهی، جامعه اسلامی و به خصوص زنان را نسبت به وظایف شان آشنا ساخت و در عمل به قرآن و نشر آن از همگان پیشی گرفت و هر که در مکتب توحیدی اش زانوی ادب زد از نامداران و ره یافتگان به درگاه ربوبی شد. شاگردان و پروش یافتگان کلاس درسش از خادمین، حافظین و گروندگان واقعی قرآن گردیدند.
از حضرت زهرا (سلام الله علیها) حدیثی نقل شده که در آن شرط شیعه واقعی را بیان فرموده است. در این نوشته در ابتدا متن عربی حدیث را نقل کرده و سپس به ترجمه آن پرداخته شده است:
متن حدیث
[قَالَ الامام (علیه السلام) ] قَالَ رَجُلٌ لِامْرَأَتِهِ: اذْهَبِی إِلَى فَاطِمَهَ (علیهاالسلام) بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) فَسَلِیهَا عَنِّی، أَنَا مِنْ شِیعَتِکُمْ، أَوَ لَسْتُ مِنْ شِیعَتِکُمْ. فَسَأَلَتْهَا، فَقَالَتْ (علیها السلام): قُولِی لَهُ: إِنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاکَ، وَ تَنْتَهِی عَمَّا زَجَرْنَاکَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شِیعَتِنَا، وَ إِلَّا فَلَا.
فَرَجَعْتُ، فَأَخْبَرْتُهُ، فَقَالَ: یَا وَیْلِی- وَ مَنْ یَنْفَکُّ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا، فَأَنَا إِذَنْ خَالِدٌ فِی النَّارِ، فَإِنَّ مَنْ لَیْسَ مِنْ شِیعَتِهِمْ فَهُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ.
فَرَجَعَتِ الْمَرْأَهُ فَقَالَتْ لِفَاطِمَهَ (علیهاالسلام) مَا قَالَ لَهَا زَوْجُهَا.
فَقَالَتْ فَاطِمَهُ (علیهاالسلام): قُولِی لَهُ: لَیْسَ هَکَذَا [فَإِنَ] شِیعَتَنَا مِنْ خِیَارِ أَهْلِ الْجَنَّهِ، وَ کُلُّ مُحِبِّینَا وَ مُوَالِی أَوْلِیَائِنَا، وَ مُعَادِی أَعْدَائِنَا، وَ الْمُسَلِّمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا- لَیْسُوا مِنْ شِیعَتِنَا إِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا وَ نَوَاهِیَنَا- فِی سَائِرِ الْمُوبِقَاتِ.
وَ هُمْ مَعَ ذَلِکَ فِی الْجَنَّهِ، وَ لَکِنْ بَعْدَ مَا یُطَهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلَایَا وَ الرَّزَایَا، أَوْ فِی عَرَصَاتِ الْقِیَامَهِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا، أَوْ فِی الطَّبَقِ الْأَعْلَى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا- إِلَى أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ- بِحُبِّنَا- مِنْهَا، وَ نَنْقُلَهُمْ إِلَى حَضْرَتِنَا.[۱]
ترجمه حدیث
مردى به زنش گفت نزد حضرت فاطمه دختر رسول خدا (صلى اللَّه علیه و اله) بروید و از او بپرسید آیا من از شیعیان شما هستم یا نیستم، آن زن رفت و سوال کرد. حضرت فاطمه (سلام اللَّه علیها) فرمود: به او بگو اگر به آنچه ما تو را امر کرده ایم، عمل مى کنى و از آنچه تو را نهی کرده ایم اجتناب می کنی، شیعه ما هستى. اگر نه شیعه ما نیستی.
او می گوید برگشتم و سخنان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را به او گفتم. مرد گفت: واى بر من پس چه کسی ما را از این گناهان خلاص مى کند و من در جهنم مخلد خواهم شد؛ زیرا هر کس شیعه نباشد تا ابد در جهنم است.
زن برگشت و جریان را به حضرت فاطمه (علیها السلام) گفت: حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: به شوهرت بگو این طور نیست که خیال کرده اى، شیعیان ما از نیکان اهل بهشت هستند همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما و کسانى که با قلب و زبان تسلیم ما هستند، همه اینها از شیعیان ما نیستند هنگامى که با اوامر و نواهی ما مخالفت می کنند (اوامر ما را انجام ندهند و از منهیات ما دست باز ندارند) و مرتکب گناهان شوند.
این گروه با همه این ها اهل بهشت هستند؛ لکن بعد از اینکه به وسیله بلایا و مصیبت ها پاک شوند و یا در روز قیامت به انواع سختی ها گرفتار شوند و یا در طبقه اول جهنم معذب گردند تا اینکه ما آنان را به خاطر محبتی که با ما داشته اند نجات می دهیم و به طرف خود مى آوریم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در حدیثی که از آن حضرت نقل شده به یک شرط کلی شیعه واقعی اشاره فرمودند و آن این بود که از اوامر و نواهی اهل بیت (علیهم السلام) متابعت شود. در روایت و کلام بزرگان به شراط متعددی شیعه واقعی اشاره شده است که در اینجا به چند مورد مهم اشاره می شود:
نگفتن دروغ و تهمت نزدن از شروط شیعه واقعی
شیعه واقعی هیچ گاه دروغ و تهمت را در عواطف مذهبى راه نمى دهد و از هیچ فردى از شیعه واقعى شنیده نشده است که بزرگى را متهم به دروغ و مطالب ناروا کند و حاشا که امتى را به چیزهائى متهم کند که از آن به دور است.[۲] بنابراین شیعه واقعی د برخود های و سنخان خود بسیار محتاط هستند و حتی به دشمنان خود دروغ نمی بندند و آنان مورد تهمت و افترا قرار نمی دهند.
توجه به حضرت ولی عصر (عج) از شروط شیعه واقعی
توجه به حضرت ولى عصر (عجل اللَّه تعالى فرجه الشریف) و دعا براى وجود شریفش، ابراز عشق و علاقه به محضرش و دعا براى تعجیل ظهورش همه و همه نشانه یک شیعه واقعى است؛ ولى بى تردید، آن کس که براى ظهور مصلح جهانى دعا مى کند، براى اصلاح خویش و جامعه خود مى کوشد و آن کس که در انتظار منجى بشریت و امام بر حق به سر مى برد، خود نیز همچون سربازى فداکار و گوش به فرمان، براى جانبازى در راه اسلام و نجات ستمدیدگان، تلاش مى کند.
دعاى ندبه نجواى عاشقانه اى است براى دلدادگان و رمزى است براى هر شیعه منتظر، تا با زمزمه آن و توجه به محتوایش، هم براى وجود نازنین امام زمان دعا کند، هم عشق و ارادت خویش را به آن حضرت نشان دهد و هم راز و رمز سربازى را به درستى بیاموزد و هم با یک دوره فشرده از تاریخ پیامبران و دلایل ولایت امیر مومنان (علیه السلام) آشنا شود.[۳]
اسوه بودن شیعه واقعی برای دیگران
نام تشیع را بردن و آن را یدک کشیدن و در صفوف شیعه قرار گرفتن، ساده است، ولى شیعه واقعى شدن مشکل است، به خصوص انتظار امام زمان (عج) و ائمّه هدى (علیهم السلام) از اهل علم و شاگردان این مکتب بیشتر است و این عده باید اسوه و مقتداى مردم باشند، تا مردم به آن ها اقتدا کنند. مهم ترین راه تبلیغ همین است که انسان چنان تقوا و ورع داشته باشد که مردم به وسیله او خدا را بشناسند و بدانند که انسان واقعى و شیعه واقعى کیست. شیعیان واقعى افرادى شجاع، صبور، پر محبت، پرهیزکار و اجتناب کننده از حرام هستند، و حب جاه و مقام ندارند.[۴]
تقوا داشتن از شرایط شیعه واقعی
نام شیعه بر خود گذاشتن و شرکت در مجالس دعا، توسل و عزادارى- که همه مطلوب است- براى شیعه واقعى بودن کافى نیست؛ بلکه شرط اول تقواست که او را از گناه باز دارد و هوا و هوس را مهار کرده و حلال و حرام را از هم جدا کند.
مقام عصمت مانع ارتکاب گناه است به طورى که معصوم حتى فکر گناه هم نمى کند و همان گونه که انسان از نوشیدن آب گندیده جویها اکراه دارد و دورى مى کند، معصوم هم از ارتکاب گناه دورى مى کند.
عدالت مقام پایین تر از عصمت است، یعنى اگر گناهى هم مرتکب شود توبه مى کند.[۵]
عمل به دستورات الهی از شرایط شیعه و اقعی
امام باقر (علیه السلام) به یکى از دوستان خود فرمود:
أَبْلِغْ شِیعَتَنا أَنَّهُ لا یُنالُ ما عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِعَمَلٍ[۶]؛ به شیعیان ما بگو که هیچکس به مواهب و رحمت هاى الهى نمى رسد مگر با عمل.
این گفتار امام باقر (علیه السلام) پاسخى است به آن ها که تصور مى کنند تنها به عنوان قبول نام تشیع و ابراز عشق به خاندان پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى توانند بزرگترین مقام را در پیشگاه خدا داشته باشند، در حالى که مى دانیم اساس اسلام روى عمل گذاشته شده و شیعیان واقعى آن ها هستند که برنامه عملى آنان اقتباسى است از برنامه هاى عملى على (علیه السلام) و یارانش و اصولا تشیع از ماده مشایعت به معناى گام برداشت پشت سر کسى است؛ بنا بر این آن ها شیعه واقعى خاندان پیغمبرند که پشت سر آن ها گام بر مى دارند.[۷]
نتیجه گیری
طبق سخن حضرت فاطمه (علیهاالسلام) شیعه اهل بیت (ع)، با محب اهل بیت (ع) تفاوت دارد. شیعه واقعی اهل بیت (ع) کسانی هستند که در اوامر و نواهی مطیع اهل بیت (ع) بوده و از گناهان پرهیز می کنند. اما کسانی که در ظاهر شیعه هستند و مرتکب گناه می شوند، شیعه واقعی اهل بیت (ع) به شمار نمی آیند بلکه از محبین اهل بیت (ع) محسوب می شوند. طبق احادیث و روایات، این گروه از شیعه نیز پس از پاک شدن از گناه، وارد بهشت می گردند.
تهیه کننده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱]. التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری (ع)، ص۳۰۸.
[۲] . علامه امینى، ترجمه الغدیر، ج۹، ص۱۰۰، ترجمه جمعى از نویسندگان، تهران.
[۳] . ناصر مکارم شیرازى، ناصر، کلیات مفاتیح نوین، ص ۱۸۹، قم، مدرسه الامام على بن ابى، چ۲۹، ۱۳۹۰ش.
[۴] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، ص ۳۵ قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، چ۱، ۱۳۸۵ش.ملاحظات: تهیه و تنظیم حجه الإسلام مسعود مکارم و حجه الإسلام والمسلمین محمد رضا حامدى
[۵] . مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، ص۱۱۳، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، چ۱، ۱۳۸۵ش.ملاحظات: تهیه و تنظیم حجه الإسلام مسعود مکارم و حجه الإسلام والمسلمین محمد رضا حامدى.
[۶] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص ۷۳۳، قم، دارالحدیث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
[۷] . مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و پنجاه درس زندگى، ص ۸۶، قم، مدرسه امیر المومنیین، چ۱.
منابع
۱. حسن بن على، امام یازدهم (علیه السلام)، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری (ع)، قم، مدرسه الامام مهدی، چ۱، ۱۴۰۹ ق.
۲. علامه امینى، ترجمه الغدیر، ترجمه جمعى از نویسندگان، تهران.
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی،قم، دارالحدیث، چ۱، ۱۴۲۹ق.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، مشکات هدایت، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، چ۱، ۱۳۸۵ش.ملاحظات: تهیه و تنظیم حجه الإسلام مسعود مکارم و حجه الإسلام والمسلمین محمد رضا حامدى.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و پنجاه درس زندگى، قم، مدرسه امیر المومنیین، چ۱.
۶. ناصر مکارم شیرازى، ناصر، کلیات مفاتیح نوین، قم، مدرسه الامام على بن ابى، چ۲۹، ۱۳۹۰ش.