- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حسین بن علی بن ابی طالب (علیه السلام) (۴ق-۶۱ق) امام سوم شیعیان است. او که در بین شیعیان امام حسین (علیه السلام)، اباعبدالله و سیدالشهداء نیز خوانده می شود، در واقعه کربلا به شهادت رسید.
امام حسین (علیه السلام) فرزند دوم امام علی (علیه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و نوه حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است و پس از برادرش امام حسن (علیه السلام) حدود یازده سال امامت شیعیان را بر عهده داشت.
در منابع اسلامی روایات فراوانی درباره فضائل او وجود دارد و شیعیان برایش جایگاه ویژه ای قائل اند. حسین بن علی (علیهما السلام) در نزد اهل سنت نیز از احترام خاصی برخوردار است.
بنا بر روایات شیعه و اهل سنت، حسین بن علی (علیه السلام) یکی از اصحاب کساء است، در ماجرای مباهله حضور داشته و به همراه برادرش، مصداق کلمه «ابناءَنا» (پسرانمان) در آیه مباهله هستند. او همچنین یکی از اهل بیت است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.
امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت امام حسن (علیه السلام)، با وجود افرادی که از نظر سن بزرگتر از وی بودند، شریف ترین فرد از بنی هاشم به شمار می رفت. بنا بر نقل یعقوبی، معاویه پس از شهادت حسن بن علی به ابن عباس گفت: از این پس تو سرور قوم خود هستی. ابن عباس در پاسخ گفت: تا زمانی که حسین هست، نه.
همچنین گزارش هایی از مشورت بنی هاشم با حسین بن علی (علیهما السلام) و ترجیح نظر او بر دیگران وجود دارد. نقل شده است که عمرو بن عاص نیز او را محبوب ترین فرد از زمینیان نزد اهل آسمان می دانست.
ورود امام حسین (ع) به کربلا
اکثر منابعی که تاریخ امام حسین (علیه السلام) را گزارش داده اند زمان ورود کاروان امام حسین (علیه السلام) را روز پنج شبنه که مصادف با دوم محرم سال ۶۱ هجری است می دانند،[۱]
احمد ابن داوود دینوری نویسنده کتاب اخبار الطوال، تاریخ نویس قرن سوم بر خلاف نظر مشهور مورخین، تاریخ رسیدن امام حسین (علیه السلام) را روز چهارشنبه، اول محرم می داند.[۲]
بعد از این که حر ابن یزید ریاحی از رفتن امام حسین (علیه السلام) جلوگیری نمود و به امام حسین (علیه السلام) عرض کرد همین جا و در همین سرزمین فرود آید که فرات نزدیک است. امام حسین (علیه السلام) رو به وی کرد و پرسید: «اسم این منطقه چیست؟» در پاسخ گفتند: اینجا کربلا است.
امام (علیه السلام) فرمود: اینجا، جایگاه کَرْب (رنج) و بَلاست. پدرم هنگام حرکتش به سوی صفین، از اینجا گذشت و من با او بودم. ایستاد و از نام آن پرسید. نامش را به او گفتند. پس فرمود: «جاى کَرب و بلاء(اندوه و آسیب)!».
آنگاه فرمود: «قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها، فَهاهُنا وَاللّهِ مَناخُ رِکابِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ سَفْکُ دِمائِنا، وَ هاهُنا وَ اللّهِ هَتْکُ حَریمِنا، وَ هاهُنا وَ اللّهِ قَتْلُ رِجالِنا، وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا، وَ هاهُنا وَ اللّهِ تُزارُ قُبُورُنا، وَ بِهذِهِ التُّرْبَهِ وَعَدَنِی جَدِّی رَسُولُ اللّهِ وَ لا خُلْفَ لِقَوْلِهِ»؛
(همین جا توقف کنید و از آن کوچ نکنید. پس به خدا سوگند! خوابگاه شتران ما و جاى ریخته شدن خونمان است. به خدا سوگند! اینجا محل هتک حریم ما و کشته شدن مردان و ذبح کودکان ماست. به خدا سوگند! اینجا محل زیارت قبور ماست. جدم رسول خدا (ص) مرا به این تربت نوید داده است که در فرموده او تخلفى نیست).[۳]
پس از آن امام حسین (علیه السلام) دستور فرمود که بارهایشان را در آنجا فرود آوردند.
یکی از اندیشمندان اهل سنت به نام سبط ابن جوزی آورده است که وقتی امام (علیه السلام) این کلمه «کربلا» را شنید، فرمود: اندوه و بلا؛ ام سلمه به من خبر داد که روزی جبرئیل نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و تو پیش من بودی و گریستی، پیامبر (ص) فرمود: فرزندم را به من بده. آن گاه تو را گرفت و در دامان خود قرار داد.
جبرئیل به رسول خدا گفت: او را دوست داری؟ فرمود: آری. گفت: امت تو او را خواهند کشت. اگر می خواهی، خاک سرزمینی را که در آن کشته می شود به تو بنمایانم. فرمود: آری. جبرئیل بال خود را بر کربلا گستراند و قدری از خاک آنجا را به پیامبر نشان داد. امام حسین (علیه السلام) پس از نقل این مطلب، خاک کربلا را بویید و فرمود: به خدا قسم، این همان زمینی است که جبرئیل درباره آن به جدم خبر داد که من در آن کشته می شوم.[۴]
در برخی منابع آمده که امام حسین (علیه السلام) بعد از آن که به کربلا مستقر گردید بستگان و اصحابش را جمع کرد و خبطه ای خواند و فرمود: «خداوندا به درستی که ما عترت و خاندان پیامبرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هستیم که [از شهر و دیارمان] اخراجمان کردند و پریشان و سرگردان از حرم جدمان [رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم] بیرون شدیم و بنی امیه به ما تعرض کردند؛ خدایا پس حقمان را از آنان بگیر و ما را برابر ظالمان یاری ده.» پس رو به اصحاب کرده فرمود:
اَلنَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ؛
(مردم، بندگان دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان؛ حمایت و پشتیبانی از دین تا آنجاست که زندگیشان در رفاه است پس هرگاه بلاء و سختی حادث شود دینداران کم می شوند.)[۵]
گفته شده که امام حسین (علیه السلام) زمین کربلا را به مساحت چهار میل در چهار میل از صاحبان زمین که از بنی اسد بود به قیمت شصت هزار درهم می خرد و از آنان تعهد می گیرد که مسلمانان را به سوی قبرش راهنمایی کنند و به مدت سه روز به زائران غذا و امکانات بدهند…[۶]
پی نوشت ها
[۱] . مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۴؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۶۸.
[۲] . دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۵۳.
[۳] . اثبات الهداه، ج ۵، ص ۲۰۲ .
[۴] . سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ج۲، ص۱۵۶-۱۵۷
[۵] . خوارزمی، مقتل الحسین، مکتبه المفید، ج۱، ص۳۳۷
[۶] . نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۳۲۱.