- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ب. خانه خدا
در بحث قبل اثبات شد که کعبه اولین معبد عمومی در روی زمین و با ارزشترین مکان است اما مشخص نگردید که این خانه متعلق به کیست. در این بخش با استناد به آیات الهی استنباط خواهد شد که کعبه خانه خداست. و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی …[۵۵] و اذ بوانا لابراهیم مکان البیت ان لا تشرک بی شیئا و طهر بیتی … [۵۶]
در عظمت این خانه همین بس که خود خداوند متعال در این دو آیه مبارکه، این خانه را به خودش نسبت داد و این تنها خانهای است که به خداوند استناد شده است و در مورد دیگری حضرت ابراهیم(علیه السلام) این خانه را به خداوند منان نسبت داد: ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم[۵۷]
از آنجایی یکه عظمت و عزت خداوند قابل تصور نیست خانهای را که خود خدا به خودش نسبت داد هم قابل تصور نخواهد بود از این رو دو تا از بهترین بندگان خود یعنی ابراهیم و اسماعیل را مأمور تطهیر آن کرد چونکه این خانه متعلق به اوست هر کسی نمیتواند آن را تطهیرکند، چنانکه مشرکین به احترام این خانه حق ورود در آن، بلکه نزدیک شدن آنرا ندارند: انما المشرکین نجس فلا تقربوا المسجد الحرام[۵۸]
بلکه مسلمین و مؤمنین هم بدون جواز عبور و لباس احرام و رمز مخصوص حق ورود ندارند و اگر اشتباهاً عبور کردند باید برگردند اگر به موسی خطاب شد: فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی[۵۹]. ای موسی این سرزمین مقدس طوی است کفشهایت را دربیاور.
اما زائر خانه خدا هنوز به وادی مقدس کعبه نرسیده بلکه فرسنگها مانده باید کفش و کلاه و… را در آورد چونکه خانه، خانه خداست و بخاطر همین خانه است که منطقهای حرم امن الهی و مقدس و محترم شمرده شده که شامل شهر مکه و بخشی از اطراف آن میگردد و دارای احکام و خصائص ویژهای گشته است.
پس کعبه خانه خداست و سفر حج بسوی بیت الله است پس هر کس در روی کره زمین بخواهد به زیارت خانه خدا برود باید آهنگ حج کند و از آنجائی که سفر حج الی الله است پس هر کس بخواهد صاحبخانه را با چشم دل ببیند باید از نزدیک مهمان او شود مگر میشود کسی به مهمانی برود آن هم مهمانی چند روزه و بر سر سفر اکرام او بنشیند اما وجود میزبان را احساس نکند و با چشم دل نبیند همچنانکه حسین بن علی(علیه السلام) در دعای عرفه فرمود: عمیت عین لا تری
ج. کانون توحید
و اذ بوّانا لابراهیم مکان البیت ان لا تشرک بی شیئاً و طهر بیتی للطائفین و القائمین والرکع السجود[۶۱]
در این آیه کریمه دو چیز هدف تبرئه ابراهیم (علیه السلام) در کنار خانه خدا قرار داده شد یکی نفی و دیگری اثبات، اولی مربوط به شخص ابراهیم (علیه السلام) است که هدف از اسکان او این است که هرگز به او شرک نورزد و اساس خانه را بر توحید استوار کند و بعد از اینکه خودش موحد شد باید این خانه را طوری پایهگذاری کند که خالی از هر گونه شائبه شرک و کفر باشد تا دیگران هم فقط او را عبادت کنند. شاهد دیگر بر اینکه این مکان کانون توحید است استعمال ضمیرمتکلم وحده (بی و بیتی) در دو جای این آیه است یعنی خداوند با ضمیر متکلم وحده به خودشنسبت داد یعنیخانه خداست پس فقط باید خدا پرستیده شود و به تعبیر مرحوم علامه طباطبائی بیت را به خود نسبت داد تا بفهماند که این خانه مخصوص عبادت من است لاغیر[۶۲] وبـهتعـبیربعـضی مفسـرین دیگـر، اضـافه البـیت الـی نفـسه یعـنی لا یلیـق ان یعبد فیه غیره.[۶۳]
و احتمالاً نامگذاری کعبه به بیت عتیق[۶۴] اشاره به همین مطلب فوق باشد این خانه آزاد است و کسانی صلاحیت طواف و عبادت به گرد بیت عتیق را دارند که از بند عبودیت غیرخدا آزاد شده باشند و یا لااقل با طواف دور این کانون توحید از هر نوع رقیت و بندگی غیرخدا آزاد شود و فقط سر به آستان خدا فرود آورد.[۶۵]
مؤید دیگر تکرار لاشریک لک لبیک در تلبیه میباشد یعنی از آنجائی که حاجی قصد ورود به سرزمین توحید و تجلیگاه توحید دارد از اول باید اساس خود را بر توحید و نفی غیر، بنا کند همچنانکه شاید وجه استحباب ورود به مسجد الحرام از باب بنی شبیه (محل دفن بت هبل در فتح مکه) برای این جهت باشد که این خانه از آنجائی که کانون توحید است ابتدا باید غیر خدا لگدمال، سپس وارد شد.
د. تجلیگاه نشانههای الهی
فیه آیات بینات مقام ابراهیم و من دخله کان آمنا و لله علی الناس حج البیت … [۶۶]
در این خانه نشانههای روشن الهی از توحید و معنویت و نبوت و امامت و ایثارگریها و زندگی سراسر مبارزه حضرت ابراهیم (علیه السلام) … به چشم میخورد که قدم به قدم آن یادآور آیات و نشانههای فراوان الهی است که هر کس بخواهد این آیات را ببیند باید آهنگ این خانه کند و از طرف دیگر باید سعی و تلاش نماید تا این آیات را در جان خود مشاهده نماید و همچون هاجر بعد از سعی و تلاش، به چشمهای دست یابد.
مراد از آیات بینات چیست؟
مفسرین در تفسیر آیات بینات دو گونه اختلاف نمودهاند یکی در تعیین مصادیق آیات بینات کـه این اختـلاف مهم نیست چونکـه از قبیل بیـان مصادیق است و هر مفسری بعض مصادیق آنرا ذکر کرده و ادعای انحصار آنرا هم ندارد.
اختلاف دیگر این است در این آیه کریمه چند تا از آیات بینات ذکر شده است. سه قول وجود دارد:
۱. بعضی از مفسرین گفتهاند: در این آیه فقط یکی از آیات بینات که مقام ابراهیم(علیه السلام) باشد ذکر شده است اما از آنجایی که آیات جمع و مقام ابراهیم مفرد آورده شد چند توجیه نمودهاند یکی اینکه مقام ابراهیم بمنزله آیات بینات است مثل خود ابراهیم که بمنزله یک امت مطرح شده است ان ابراهیم کان امه قانتا لله … [۶۸]
از این رو آلوسی در توضیح آن گفت: صح بیان الجمع بالمفرد بناءاً علی اشتمال المقام علی آیات متعدده بعد گفته: اگر چه مقام در ظاهر یک آیه است اما چند آیه را در خود جمع کرده است از جمله اثر قدمیه فی الصخره – عوصهما فیها الی الکعبین – ابقاءه علی ممر الزمان … حفظه علی الاعداء دون سائر آیات الانبیاء[۶۹]
و یا گفتهاند تعداد آیاتی که در مقام ابراهیم وجود دارد این است که مقام هم دلالت بر قدرت خداوند دارد هم نبوت حضرت ابراهیم[۷۰] و هم میرساند که دین پیامبر اسلام بر دین ابراهیم استوار است.
توجیه دیگر اینکه مقام مصدر است از این رو جمع بسته نمیشود پس مقامات ابراهیم (علیه السلام) مراد است.[۷۱]
۲. قول دیگر این است که در این آیه مبارکه دو تا از آیات (مقام ابراهیم (علیه السلام) – و من دخله کان امنا) ذکر شده است یعنی نعمت امنیت هم بعنوان یکی دیگر از آیات بینات ذکر شده، همچنانکه خداوند متعال در موارد دیگر امنیت را بعنوان یکی از نعمتهایش به رخ مشرکین کشیده است: اولک یروا اناجعلنا حرما امنا ویتخطف الناس من حولهم افبا لباطل یؤمنون وبنعمه الله یکفرون[۷۲]
وجود نعمت امنیت در سرزمینی که مردم آن ربوده میشدند دلالت بر قدرت خداوند دارد پس چرا به باطل ایمان میآورند و شکر نعمت را بجا نمیآورند و به خداوند ایمان نمیآورند این قـائل در توجیه جمع بودن آیـات گفته است اگـر چـه مقام و امنیت تثنیه است و آیات جمع اما لفظ الجمع قد یستعمل فی الاثنین[۷۳]
۳. قول سوم که از همه معقولتر و احتیاج به توجیههای مذکور در قول اول و دوم ندارد این است که بگوئیم سیاق آیات در مقام بیان مزایای بیت الله است همچنانکه در آیه قبل در مقابل اعتراض یهود به برتری بیت المقدس بر کعبه سه مزایا برای کعبه را ذکر فرمود (اول بیت وضع للناس … مبارکا – هدی للناس) در دنباله آن هم یکی دیگر از مزایای کعبه را ذکر میکند (فیه آیات بینات) که خانه خدا را بعنوان تجلیگاه آیات روشنش معرفی کرده است و سپس سه تا از مهمترین آیات را ذکر نموده است.[۷۴] الف: مقام ابراهیم ب: تقریر الامن فیه . من دخله کان آمنا (توضیح این دو مطلب در ضمن اقوال قبلی بیان شد). ج: ایجاب حجه علی الناس المستطعین (و لله علی الناس حج البیت)
تذکر چند نکته
الف) ذکر این سه نشانه و علامت در آیه مورد بحث به معنی انحصار آیات بینات در این سه نیست بلکه از باب ذکر مهمترین آنهاست چنانکه مفسرین آیات دیگری هم ذکر نمودهاند مانند زمزم. صفا و مروه – حجر اسماعیل – حجرالاسود. دوام و بقاء خانه خدا در طول تاریخ در برابر دشمنان سرسخت و …
همچنان که امام صادق (علیه السلام) در مورد این آیات سؤال شد فرمود: مقام ابراهیم حیث قام علی الحجر فاترت فیه قد ماه و الحجر الاسود و منزل اسماعیل[۷۵]
مرحوم علامه طباطبائی هم در ذیل این روایت گفت: فی هذا المعنی روایات اخر ولعل ذکر هذه الامور من باب العدو ان لم تشتمل علی بعضها الایه[۷۶]
ب) بنابر قولسوم باید برای دوجمله آخری کلمه أن در تقدیر گرفت تا بدل یا عطف بیان برای آیات بینات واقع شود یعنی مقام ابراهیم و ان من دخله کان آمنا و ان الله علی الناس حج البیت. سپس بعنوان اختصار ان حذف شد پس معنی آیه این میشود مقام ابراهیم و امن من دخله و حج البیت من استطاع الیه سبیلا[۷۷]
پس کعبه تجلیگاه آیات روشن الهی و یادآور مبارزات و بندگی قهرمان توحید و تسلیم و رضای محض اسماعیل و ایثار و فداکاری هاجر و صبر و بردباری وضف ناشدنی رسول الله(ص) و مبارزات و حماسههای بینظیر پرچمدار عدل و توحید امیرالمومنین(علیه السلام) و یادآور شکنجه شدن اصحاب رسول الله(ص) وبالاخره مکانی که سیزده روزاقامت درآن،سیزده سال خاطرات زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله) را بهمراه دارد. از اینرو حضرت امام رضوان الله علیه فرمود: جای جای این سرزمین محل نزول و اجلال انبیاء بزرگ و جبرئیل امین و یادآور رنجها و مصیبتهای چند سالهای است که پیامبر اکرم (ص) در راه اسلام و بشریت متحمل شدهاند …[۷۸]
بناء کعبه یادآور ایثار و هجرت ابراهیم …[۷۹] اخلاص پدر و پسر[۸۰] و کوه صفا و مروه یادآور تلاش و سعی هاجر و یادآور دعوت عمومی پیامبر اکرم بر فراز این کوه . جبل النور یادآور نزول قرآن و جبرئیل امین . مولد علی یادآور یکی از معجزات الهی، وخلاصه قدم به قدم آن یادآور آیات و نشانههای فراوان الهی است.
ﮬ: منطقه امن بینالمللی
من دخله کان امنا [۸۱] واذ جعلنا البیت مثابه الناس وامنا [۸۲]
بر هیچ فرد عاقلی پوشیده نیست که بزرگترین نعمت برای هرانسان وجوامع انسانی وجود یک محیط امن و مطمئن است که افراد آن جامعه باکمال صفا و صمیمت به دور از هر نوع نفرت و تمایزات و تجاوزات در کنار هم بسر برند که تحقق چنین جامعه و مرکزی از آرزوهای دیرینه بعضی از دانشمندان از زمان افلاطون تا عصر تمدن بوده و هست و سازمانها و جوامع بینالمللی باتمام وسعت و خرج سنگین درصدد تحقق چنین آرمانی هستند اما تاکنون راه به جایی نبردهاند واز سوی دیگر ضرورت چنین منطقه و مکانی با توجه به دنیای پر آشوب و هیجان که شعله جنگ و نزاع و تفرقه سراسر عالم را فرا گرفته بر هیچ شخصی پوشیده نیست اما خداوند متعال طبق حکمت متعالیهاش قرنها قبل، منطقهای را در یک نقطه زمین برای چنین اهداف مقدسی تأسیس وتامین نموده است که در هیچ جای دنیا چنین امنیتی وجود نداشته وندارد به حدی که حتی شکار حیوانات بلکه نشان دادن آن با گوشه چشم ممنوع میباشد آن هم درمنطقهای که یتخطف الناس من حولهم، امنیتی که باعث سکون قلب و آرامش خاطر گردد[۸۳]. خصوصاً با عنایت به آیه دوم که جهت مبالغه از مصدر استفاده شده[۸۴] ووصف برای بیت قرار داده شد تادلالت بر امنیت خالص وواقعی بکند. چونکه ءامناً با أمناً باهم فرق دارند.
بعلاوه توجه به اطلاق ءامناً و أمناً در هر دو آیه ما را به مطلب دیگری رهنمون میکند که مراد، امن از دنیا و آخرت است چنانکه امام صادق (علیه السلام) در توضیح امنیت بیتالله فرمود: من أمَّ هذا البیت وهو یعلم انه البیت الذی امره الله عزوجل به و عرفنا اهل البیت حق معرفتنا کان ءامنا فی الدنیا والاخره[۸۵]
مؤید این روایت دودسته دیگر از روایات است که دستهای بر امن دنیوی دسته دیگر بر امن اخروی دلالت دارند[۸۶].
این تامین الهی در حقیقت پاسخ به دعاهای مکرر حضرت ابراهیم در مورد امنیت آن منطقه است که بنو به خود حکایت از اهمیت این نعمت میکند خصوصاً با توجه به دعاهای هفتگانه ابراهیم[۸۷] که اولین درخواست خود راهمین نعمت قرار داده[۸۸] تا آنجا که این دعای امنیت را مقدم بر توحید ودوری از بتپرستی[۸۹] نمود همچنانکه خداوند در بیان عظمت این نعمت فرمود: اولم نمکن لهم حرمنا امنا[۹۰]. و در جای دیگر فرمود: اولم یرو انا جعلنا حرمنا امنا ویتخطف الناس من حولهم افبالباطل یومنون و بنعمه الله یکفرون [۹۱]
خداوند منان در یک سرزمین بحرانی که در همه جا کشتار و غارت بود یک منطقهای را در امنیت قرار داد در حالیکه دربیرون این منطقه، انسانها ربوده میشدند وازآنجائیکه این نعمت بزرگ احتیاج به شکرگزاری عملی و اعتقادی داشت فرمود آیا بجای شکر و ایمان آوردن به خدا، سراغ باطل میروید و به نعمت خدا کفران میورزید آنهم در خانه خدا در کانون توحید بسراغ بت و صنم میروید: بدلو نعمت الله کفراً …. و جعلو لله اندادا [۹۲].
همچنان که در این عصر هی خیلی از افراد بجای شکر این نعمت به دنبال بتهای شرق و غرب به راه افتادند و جعلو لله انداداً. سپس در دنباله آیه چنین نتیجه میگیرد: و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بالحق لما جائه …[۹۳]
آیا ظلم و ستم از این برتر تصور میشود که انسان بجای شکر از نعمت و ایمان آوردن به خداوند،در بیت الله و کانون توحید به سراغ غیر الله برود که این بدترین نوع کفران نعمت است.
و: مرجع و پناهگاه عمومی
و اذ جعلنا البیت مثابه للناس وامنا [۹۴]
از آنجائیکه آیه در مقام یادآوری یکی از نعمتها به پیامبر اسلام یا مردم میباشد[۹۵] و با ضمیر متکلم معالغیر آنرا به خودش نسبت داد و از سوی دیگر لفظ مثابه هم مطلق و هم با تاء مبالغه[۹۶] ذکر شده و از ناحیه دیگر مثابه یک لفظی است که معنای وسیعی بهمراه دارد بطوری که بعضی از مفسرین تا دوازده معنی برای آن ذکر کردهاند[۹۷] که توجه به همه اینها ولفظ الناس سبب توجه بیشتر به مثابه بودن خانه خدا خواهد شد خانهای که ملجا ومرجع و پناهگاه همه مردم قرار داده شد، مکان مقدسی که نفع و ثواب مادی و معنوی بهمراه دارد خانهای که محل بازگشت وتوبه از گناهان فردی و اجتماعی وباعث تنبه وبیداری از هرگونه غفلت ولغزش و سبب سیراب از آب حیات زندگی خواهد شد.
۵. اهمیت حج از جهت زمان
الحج اشهر معلومات[۹۸]
حج از جمله اعمالی است که باید در ماههای معینی انجام پذیرد و بطوری که در این آیه، حج خود این ماههای معین مطرح شده است مثل اینکه حج همین ماهها معین است وماههای معین همان حج است. پس هرعملی که در قبل یا بعد از این ماهها انجام گیرد از اعمال حج محسوب نخواهد شد و این ماههای معین بر اساس روایات معتبر ماههای شوال وذیقعده و چند روز از ذیحجه است که این سه ماه از ماههای حرام هستند که در اسلام محترم ودارای احکام ویژهای است.
ان عده الشهور عند الله اثنا عشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السموات و الارض منها اربعه حُرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن انفسکم [۹۹]
حج علاوه بر اینکه مثل صوم درماه معینی انجام میگیرد امافرقی که با مانند صوم دارد این است که ماههای حج از ماههای حرام است که پیش خداوند محترم است بعلاوه اگر قضا روزه ماه مبارک رمضان در ماههای دیگر سال قابل جبران است اما در حج چنین چیزی امکان ندارد باید در همان وقت مشخص انجام پذیرد از این رو در آیه، فوق. اشهر معلومات حمل بر الحج شد با آنکه حج خود اشهر معلومات نیست بلکه اعمال حج در ماههای معینی انجام میپذیرد.
بعلاوه از ظاهر آیه دیگر استفاده میشود که یکی از حکمتهای وجود ماه با آن همه اهمیتی که دارد بیان اوقات زمان حج ذکر شده است: یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج[۱۰۰].
روشن است که سوال از حقیقت قمر نیست بلکه سوال از هلال ماه است که حکمت و فایده ان چیست چنانکه از جواب این مطلب به خوبی فهمیده میشود چونکه جمله قل هی مواقیت للناس و الحج جواب از حقیقت ماه نیست بلکه اشاره به حکمت وآثار هلال ماه دارد. که این مضمون در آیات دیگر هم تکرار شده است.[۱۰۱]
مؤید دیگر شأن نزولی است که از معاذ بن جبل نقل شده که خدمت پیامبر عرض کرد مکرر از ما سؤال میشود که این هلال ماه چیست که تدریجاً بصورت بدر کامل در میآید و باز به حالت اول بر میگردد و مثل شمس یک حالت ندارد.[۱۰۲]
پس از این آیه مبارکه و نظایر آن استظهار میشود که ماه یک تقویم طبیعی برای تمام افراد بشر اعم از باسواد و بیسواد است که میتوانند از این تقویم استفاده نموده و بر اساس آن نظام زندگی را استوار کنند اما نکته قابل توجه در این آیه مبارکه این است که جمله هی مواقیت للناس شامل همه وظائف دینی و غیردینی میشود اما برای نشان دادن اهمیت حج مجدداً آنرا به تنهائی ذکر نمود تا ارتباط تنگاتنگ حج با دگرگونی ماه را برساند و ماههای حج از راه هلال قمر بدست آید چونکه حج را به هیچ وجه نمیشود در ماههای دیگر انجام داد. از این رو در دنباله آیه مبارکه، انجام دادن اعمال حج در غیر موسمش را تشبیه کرده به انسانی که بخواهد از نقبی که پشت خانهاش زده وارد منزلش بشود و از راه معمولی وارد نشود چنانکه فرمود: و لیس البربان تأتوا البیوت من ظهورها و لکی البر من اتقی و اتوا البیوت من ابوابها[۱۰۳]. چنانکه بعضی مفسرین در تفسیر این آیه گفتهاند که آیه مبارکه اشاره به یکی از اعمال جاهلیت بنام نسییء دارد که حج را به خاطر منابع شخصی در غیر ایامش انجام میدادند.[۱۰۴].
پی نوشت:
[۵۵] . بقره ۱۲۵.
[۵۶] . حج ۲۶.
[۵۷] . ابراهیم ۳۷.
[۵۸] . توبه ۲۸.
[۵۹] . طه ۱۳.
[۶۱] . حج ۲۶.
[۶۲] . المیزان ج ۱۴ ص ۳۶۸.
[۶۳] . المنار ج۱ ص ۴۶۶.
[۶۴] . و لیطوفوا بالبیت العتیق – ثم محلها الی البیت العتیق حج ۲۹ و ۳۳.
[۶۵] . جرعهای از بیکران زمزم ص ۵۸.
[۶۶] . آل عمران ۹۷.
[۶۸] . نحل ۱۲۰.
[۶۹] . روح المعانی ج ۴ ص ۵۶.
[۷۰] . روح المعانی ج ۴ ص ۵۶.
[۷۱] . تفسیر کبیر ج ۸ ص ۱۶۰.
[۷۲] . عنکبوت ۶۷.
[۷۳] . تفسیر کبیر ج ۸ ص ۱۶۰.
[۷۴] . مختار المیزان ج ۳ ص ۳۵۲ و مختار رشید رضا درالمنارج ۷ ص ۸ و در روح المعانی ج ۴ ص ۶ و تفسیر کبیر ج ۸ ص۱۶۰ بعنوان قولی ذکر شده است.
[۷۵] . فیض کاشانی – صافی ج ۱ ص ۳۵۸. نور الثقلین ج ۱ ص ۳۶۷.
[۷۶] . المیزان ج ۳ ص ۳۵۶.
[۷۷] . تفسیر کبیر ج ۸ ص ۱۶۰.
[۷۸] . حج در کلام و پیام امام خمینی ص ۱۳.
[۷۹] . ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم.
[۸۰] . ربنا تقبل منا … بقره ۱۲۷.
[۸۱] . آل عمران ۹۷.
[۸۲] . بقره ۱۲۵.
[۸۳] . الامن، طمأنیه النفس وزوال الخوف. مفردات راغب.
[۸۴] . وصف به للمبالغه: روح المعانی ۱ ص ۳۷۸.
[۸۵] . صافی ج ۱ ص ۳۶۰ و نورالثقلین ج ۱ ص ۳۶۹.
[۸۶] . صافی ج ۱ ص ۳۶۰ و نور الثقلین ج ۱ ص ۳۶۹.
[۸۷] . سوره ابراهیم آیات ۳۵ تا ۴۱.
[۸۸] . و اذ قال رب اجعل هذا البلد امنا.
[۸۹] . و اجتبنی و بنی ان نعبد الاصنام.
[۹۰] . قصص ۵۷.
[۹۱] . عنکبوت ۶۷.
[۹۲] . ابراهیم ۳۸.۳۰.
[۹۳] . عنکبوت ۶۸.
[۹۴] . بقره ۱۲۵.
[۹۵] . اذکر یا ایها الرسول او اذکر یا ایها الناس.
[۹۶] . روج المعانی ج ۱ ص ۱۷۸.
۹۷ . تفسیر فرقان ج۲.۱ ص۱۳۷.
۹۸. بقره ۱۹۷.
[۹۹] . توبه ۳۶.
۱۰۰. بقره ۱۸۹.
[۱۰۱] . کقوله تعالی: و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب یونس: ۵ و کقوله نمحونا آیه اللیل و جعلنا آیه النهار مبصره لتبتغوا فضلا من ربکم و لتعلموا عدد السنین و الحساب اسراء ۱۲
[۱۰۲] . مجمع البیان و تفسیر کبیر دیل آیه۲ . بقره ۱۸۹.
[۱۰۴] . تفسیر کبیر ج۵ ص ۱۳۹
منبع: برگرفته از سایت سازمان تبلیغات اسلامی.