- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
تعریف لغوی و اصطلاحی امامت
امامت از ماده أمم (الاَمّ) گرفته شده که در لغت به معنای قصد کردن،[۱] قصد مستقیم و توجه به سوی مقصود است.[۲] امام به کسی گفته میشود که به قول یا فعل او اقتدا شود و به هر چیزی دیگری مثل کتاب و امثال آن نیز امام اطلاق میگردد و فرقی نمیکند که امام محق باشد یا مبطل و به همین دلیل خداوند فرموده است: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم»[۳]؛«(به یاد آورید) روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان مى خوانیم».[۴]
در اصطلاح برای امامت از طرف شیعه و سنی تعاریفی شده که همۀ آنها دارای یک مفاد است. از نظر مذهب شیعه امامت ریاست عامه برای شخصی از اشخاص است در امور دین و دنیا به عنوان نیابت از رسول خدا .[۵] اهل سنت نیز امامت را به روش شیعه تعرف کرده اند. در کتاب مواقف تعریفی از قول علماء اهل سنت اینگونه نقل شده که امامت ریاست عامّه است در دین و دنیا و سپس خودش می گوید بهتر این است که گفته شود امامت خلافت و جانشینی رسول خدا است در اقامه دین به طوری که پیروی و متابعت او بر همۀ امت واجب باشد.[۶] تفتازانی نیز می گوید امامت ریاست عامه است در دین و دنیا به عنوان جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که با قید جانشینی، نبوت از تحت آن خارج می گردد و با قید عمومیت، قضا و ریاست نواحی و نیز ریاست کسی که از طرف امام جعل میشود خارج می گردد.[۷]
در مسئله امامت اختلاف اساسی بین شیعه و سنی وجود دارد. یکی از اموری که بر مسئله امامت و خلافت مترتب میگردد مسائل اعتقادی، احکام فقهی و سایر قوانین اجتماعی و اقتصادی بوده که امت اسلامی در هر زمانی به آن نیازمند است. این مسئله به قدری اهمیت دارد که حتی امروز داعیه حکومت داری و رهبری جامعه اسلامی مبتنی بر امامت و خلافت اسلامی به شدت در بین مسلمین مطرح است. روی این جهت اهل سنت بر طبق اقتضای مبانی اعتقادی خودشان در امر خلافت و امامت مبنایی را پذیرفته اند که بر نحوۀ تصاحب منصب خلافت در صدر اسلام توسط خلفاء سه گانه و خلفای اموی مبتنی میباشد.[۸] از اینرو آنان تمام حکومت های رائج و حاکم در کشورهای اسلامی را مشروع دانسته و آنها را واجب الاطاعۀ می دانند هر چند امام و حاکم، فاجر و فاسق بوده و با زور شمشیر حکومت را قبضه کرده باشد. از اینرو معتقدند برای هیچ کسی روا نیست ایمان به خدا و روز قیامت بیاورد و شب را بخوابد؛ مگر اینکه امامی نیکوکار یا فاجر داشته باشد و او امیرالمؤمنین است.[۹] به همین دلیل اهل سنت شیعیان را به علت اینکه همه حاکمان کشورهای اسلامی را غاصب حکومت الهی دانسته و حکومت های آنان را غیر مشروع می دانند، مورد طعن قرار داده و این عقیده آنان را باطل می داند. آنان می گویند که شیعه دوازده امامی که به مذهب جعفری معروف است حکومت های اسلامی را از صدر اسلام تا عصر حاضر غیر مشروع دانسته و هر حکومتی که قبلاً بوده یا در عصر حاضر وجود دارند و یا در آینده خواهند آمد به نظر شیعیان مغتصب و باطل اند به جز حکومت امام علی علیه السلام که مشروع بوده است.[۱۰]
بنابراین مسئله حکومت یکی از مسائل مهمی است که حتی در عصر حاضر بر وجود اختلاف در امامت مترتب می گردد زیرا شیعیان حکومت را حق کسی می دانند که یا حجت خدا باشد و یا اینکه نائب حجت خدا باشد.[۱۱]
یکی دیگر از ثمرات و آثار مهمی که بر مسئله امامت و خلافت مترتب می گردد، وجود مقدس حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) و امامت و ولایت آن حضرت است که بنابر اعتقاد شیعه که همان مذهب اهل بیت است، در عصر حاضر امام معصوم و خلیفه واقعی و وصی رسول الله به عنوان آخرین حجت و خاتم الاوصیاء در قید حیات و دارای ولایت تمام و کمال بر جهان هستی است و زمین هیچ گاه از حجت خدا نمیتواند خالی باشد.
اما آنانی که امامت را تنصیصی نمی دانند و از فروع دین و از وظیفه مردم می دانند که برای خود امامی تعیین کنند، در مورد امام زمان و مهدی امت هیچ سخنی نمی توانند داشته باشند و این خود یکی ثمرات مهم اختلاف شیعه و سنی در مسئله امامت است.
پی نوشت:
[۱] . لسان العرب، ج۱۲ ص۲۲.
[۲] . المفردات فی غریب القرآن، ج۱ص۸۷.
[۳] . اسراء، ۷۱.
[۴] . المفردات فی غریب القرآن، ج ۱ص۸۷.
[۵] . علامه حلی، الباب الحادی عشر، ص۱۰، ، مؤسسه مطالعات اسلامى، تهران، چ۱، ۱۳۶۵ش. ؛ و الاعتماد فی شرح واجب الاعتقاد، ص ۸۷.
[۶] . میر سید شریف، المواقف، ج۳ ص ۵۷۴. الشریف الرضی، قم، چ۱، ۱۳۲۵ق. تصحیح: بدرالدین نعسانی.
[۷] . سعد الدین تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵ ص۲۳۴. الشریف الرضی، قم، چ۱، ۱۴۰۹ق. مقدمه و تحقیق و تعلیق: دکتر عبد الرحمن عمیره
.[۸]ابوسعید عبدالرحمن، الغنیه فی اصول الدین، ص ۱۸۰ – ۱۸۲، بیروت، مؤسسه الخدمات، اول ۱۹۸۷ م.
[۹] . هبه الله بن الحسن، اعتقاد اهل السنه، ج۱ ص ۱۶۷، ریاض، دارالنشر، ۱۴۰۲ ق.
[۱۰] . خطیب، سید محبّ الدین، الخطوط العریضۀ ، ص ۱۸.
[۱۱]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص ۴۸۴، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۰۵ ق.
نویسنده: حمیدالله رفیعی