- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
روابط ناسالم و بی انضباطی در روابط دختر و پسر، یک معضل اجتماعی است و بر والدین و مسئولین فرهنگی و اجتماعی، لازم است این مسئله را به دقت بررسی و با شناخت کامل آسیب ها، ضمن پرهیز از هر گونه تصمیم گیری احساسی، راهکارهای مناسب در قبال آن را عملیاتی سازند و زمینه را برای شکل گیری رابطه سالم بین دختر و پسر فراهم کنند.
برای بررسی این موضوع با پنج سؤال روبرو هستیم:
- منظور از روابط ناسالم چیست؟
- قرآن کریم چه الگوهایی برای رابطه سالم ارائه نموده است؟
- روابط ناسالم چه آسیب هایی دارد؟
- زمینه های این روابط ناسالم چیست؟
- چه راهکارهایی برای پیشگیری از روابط ناسالم وجود دارد؟
پرسش اول: منظور از روابط ناسالم چیست؟
ارتباط دختر و پسر، امری اجتناب ناپذیر است، زیرا در کوچه و خیابان، هنگام خرید و رفت و آمد نمی شود بین آن ها دیوار کشید. هنگامی که از «روابط ناسالم» به عنوان معضل اجتماعی یاد میشود، منظور روابط افسارگسیخته است.
اسلام با این آزادی افراطی است که مخالفت می کند؛ نه اینکه زنان را از جامعه طرد نماید و از هر نوع حضور و فعالیت آنان، و برخورد و ارتباط با مردان، جلوگیری کند! پس رابطه سالم از نظر قرآن راهی میانه است که دو جنس مخالف در چهارچوب مشخصی می توانند با هم ارتباط و معاشرت داشته باشند.
پرسش دوم: قرآن کریم چه الگوهایی برای رابطه سالم ارائه نموده است؟
ابتدا باید با الگوهای قرآنی آشنا شویم و رابطه سالم را از روابط ناسالم جدا کنیم. قرآن به دنبال خلق جامعه ای پاک، خانواده ای پاک، و انسانی پاک است. و برای همین ما را در ارتباط با جنس مخالف به طور کامل آزاد نگذاشته و از ما خواسته پرهیزکار باشیم: در پوشش، در مدل حرف زدن و راه رفتن، در عطر زدن و آرایش کردن.
برای همین است که قرآن، کانون های پاکی مانند «مسجد» را قداست بخشیده[۱]؛ و از همسران پیامبر (ص) خواسته نمونه ای از خانواده پاک باشند[۲]؛ و به کسانی که رفتارهای ناپاک را در جامعه مؤمنان رواج می دهند وعده عذاب داده[۳]؛ و آن مؤمنانی را که در جامعه ای ناپاک استوار ایستاده و پاکی خود را حفظ نموده، ستوده است[۴].
الگوهای قرآنی برای رابطه سالم
در همین راستا با دو نمونه از الگوهای قرآنی برای رابطه سالم آشنا می شویم که می تواند زمینه ساز یک جامعه پاک باشد.
۱-موسی (ع) و دختران شعیب
در سوره قصص می خوانیم:
«و چون به آب مدین رسید مردمى را دید که از چاه آب مى کشند، و در طرف دیگر دور از مردم، دو زن را دید که گوسفندان را از اینکه مخلوط با سایر گوسفندان شوند جلوگیرى مى کردند، موسى پرسید: چرا ایستاده اید؟ گفتند: ما آب نمى کشیم تا آنکه چوپان ها گوسفندان خود را ببرند، و پدر ما پیرى سالخورده است.
موسى گوسفندان ایشان را آب داده، سپس به طرف سایه بازگشت و گفت: پروردگارا من به آنچه از خیر بر من نازل کنى محتاجم. چیزى نگذشت که یکى از آن دو زن که با حالت شرمگین راه مىرفت به سوى موسى آمد و گفت: پدرم تو را مىخواند تا پاداش آب دادنت را بدهد، …»[۵]
این الگوی قرآنی به ما نشان می دهد که زنان و مردان در جامعه می توانند با حفظ حریم و حیا، با یکدیگر برخورد و تعامل داشته باشند و از روابط ناسالم نیز پرهیز کنند.
دختران حضرت شعیب (ع) در خانه نبوت تربیت یافته اند، و از این رو است که قرآن رفتار آنان را به تصویر کشیده تا سرمشق دیگران شوند.
آنان بیرون از خانه کار می کردند و به پدرشان در دامداری کمک می نمودند. کار بیرون از خانه را با عفت همراه کرده بودند و طوری عمل می کردند که با مردان بیگانه مخلوط نشوند و کار کردن آن ها آسیبی به دنبال نداشته باشد.
۲-زنان پیامبر (ص) و شیوه گفتار با نامحرم
خداوند متعال در سوره احزاب به همسران پیامبر (ص) توصیه هایی بیان فرموده و آن ها را از روابط ناسالم بر حذر داشته:
«اى زنان پیامبر! شما مثل سایر زنان نیستید، البته اگر تقوا پیشه سازید، پس در سخن دلربایى مکنید، که بیماردل به طمع بیفتد، و سخن نیکو گویید. … خدا جز این منظور ندارد که پلیدى را از شما اهل بیت ببرد، و آن طور که خود مى داند پاکتان کند.»[۶]
گرچه خطابِ این آیات به زنان پیامبر (ص) است، امّا تعلیلى که در ادامه آیه آمده، همه زنان را در بر می گیرد. در مجموع، قرآن کریم از بانوان می خواهد با حیا سخن بگویند و با نامحرمان عشوه و ناز نکنند و دل ها را مجذوب خود نسازند. و از سوى دیگر، به مردان نیز سفارش می کند که با زنان، با قلبی سالم (و نه آکنده از تمایلات جنسی) رو به رو شوند. دو جنس مخالف این گونه می توانند از روابط ناسالم پرهیز کنند.
پرسش سوم: روابط ناسالم چه آسیب هایی دارد؟
اینک باید ببینیم روابط ناسالم (افسارگسیخته) چه آسیب هایی دارد.
۱-آسیب های روانی روابط ناسالم
اگر میان زن و مرد حریمی نباشد، هیجان جنسی بالا می گیرد. اشتباه است که گمان کنیم تمایلات آدمی محدود است و از جایی به بعد تمام می شود. هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان، و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان، سیر نمی شود.
از طرفی تقاضای نامحدود انجام نشدنی است و همیشه با خود احساس محرومیت و ناکامی می آورد، و منجر به اختلالات روانی می گردد.[۷]
حال اگر در سطح جامعه، جاذبه های جنسی رواج یابد و جوانان روابطی آزاد داشته باشند، دختران با جلوه گری هایشان، ذهن پسران را آشفته می کنند. خود دختران نیز آسیب می بینند، زیرا چه بسیار دخترانی که در آرزوی رسیدن به زیبایی به اختلالات روانی دچار می شوند .[۸]
اگر در کوچه و خیابان، دلبری مرسوم شود، و جلوه گری هنر بشود، دخترانی که زیبا نیستند، در فشار قرار می گیرند و احساس کمبود و حقارت می کنند.
آفت دیگر این که، روابط ناسالم معمولاً ناپایدار بوده و بر پایه سودجویی می چرخد نه تعهد، برای همین افراد به شکست عشقی دچار می شوند و روح لطیف و با نشاط آن ها گرفتار افسردگی می شود.
روابط ناسالم، آسیب دیگری نیز دارد و آن این است که دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثیر آن بر زندگی آینده دچار تشویش خاطر و نگرانی هستند و این نگرانی، اثر مخربی بر بهداشت روانی آن ها می گذارد.
۲-آسیب های اجتماعی روابط ناسالم
آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماعی است، آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است[۹] زیرا از طرفی شخصیت و کرامت زن را در حد یک کالا برای کامجویی مردان تنزل می دهد و امنیت روانی لازم را برای فعالیت اجتماعی او از بین می برد، و از طرف دیگر مردان، تمرکز حواس و دقت کافی را برای کارهای خود ندارند.
هر چه روابط ناسالم کاهش یابد و جامعه از تحریکات شهوانی دور گردد، جامعه سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به کار خود رسیدگی کرده، جوانان در محیط کار و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پیشرفت های بیشتری خواهند رسید.
۳-آسیب های خانوادگی روابط ناسالم
روابط ناسالم و معاشرت های آزاد و بی حدومرز در برخی خانواده ها، زمینه بی بندوباری جوانان را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت یک محدودیت درآورده. ازدواج برای آن ها آغاز محرومیت است، و به دوران آزادی خاتمه می دهد و او را ملزم می سازد که به همسرش وفادار باشد.
ولی اگر طبق نظر دین روابط جنسی به محیط خانوادگی محدود شود، آنگاه ازدواج برای جوان پایان انتظار و محرومیت خواهد بود.[۱۰] . پس اولین آسیب روابط ناسالم، بیرغبتی به ازدواج و تشکیل خانواده است.
آسیب دوم: پسری که قبل از ازدواج با افراد زیادی ارتباط داشته است، هنگام ازدواج به هر دختری که نظر کند، می پندارد او نیز روابط متعددی داشته و پاک نیست و در نتیجه روح بی اعتمادی و سوء ظن در جامعه اوج می گیرد، و این همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی فرموده است .[۱۱]
آسیب سوم روابط ناسالم این است که زن و مرد، همواره در حال مقایسه اند: مقایسه آنچه دارند با آنچه ندارند. آنچه ریشه خانواده را می سوزاند این است که این مقایسه ها آتش هوس را در زن و شوهر، و مخصوصاً در وجود شوهر دامن می زند .[۱۲]
بسترها و زمینه های رابطه ناسالم و راه های پیشگیری از آن
برای پرهیز از روابط ناسالم و آسیب هایش ابتدا باید زمینه های آن را بشناسیم.
۱-نگاه ناسالم
یکی از زمینه های روابط ناسالم، نگاه ناسالم به جنس مخالف است. قرآن کریم می فرماید:
«به مردان مؤمن بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان نامحرم بازگیرند و فرج هاى خویش را نگهدارند، این براى ایشان پاکیزه تر است که خدا از کارهایى که مى کنید آگاه است. و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را [از نامحرمان] فرو بندند …»[۱۳]
حفظ نگاه مخصوص مردان نیست؛ زلیخا اسیر نگاه شده بود و زنان مصر با دیدن یوسف دست خود را بریدند[۱۴]. لذا قرآن کریم به زنان مؤمن نیز دستور داده که چشم را از نگاه به مردان نامحرم فروبندند و این گونه از روابط ناسالم پرهیز کنند.
برای همین هنگامی که مردی نابینا خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد، آن حضرت از همسران خود خواست که جلسه را ترک کنند و پشت پرده قرار بگیرند. آنان با تعجب گفتند: «وی کور است!» حضرت فرمود: «شما که کور نیستید و او را می بینید».[۱۵]
الگوی زنان عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: «خیر زن در آن است که نه او مردی را ببیند و نه مردی او را ببیند» [۱۶].
همچنین در روایات آمده است که «کسی که چشم خود را فروبندد دل را آسوده کند»[۱۷]
«از پشت به زنان نامحرم نگاه نیفکنید»[۱۸]
«از روبهرو به زن نامحرم خیره نشوید.»[۱۹]
«اگر به طور اتفاقی نگاه به نامحرم افتاد چشم را بگردانید.»[۲۰]، «و بار دیگر نگاه خود را به وی نیفکنید.»[۲۱]
۲-خودنمایی
خودآرایی ناپسند نیست، ولی خودآرایی به قصد خودنمایی در برابر نامحرم ناپسند، و زمینه ای برای روابط ناسالم است. قرآن کریم به زنان پیامبر (ص) دستور می دهد که:
«در خانه های خود بنشینند و مانند زنان جاهلیتِ نخست، خودنمایی نکنند»[۲۲].
«زینت خود را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند، و باید که روپوش هایشان را به گریبان ها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند، مگر براى …، و مبادا پاى خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است ظاهر شود»[۲۳]
منظور از «زینت زنان» محل زینت است زیرا اظهار خود زینت از قبیل گوشواره و دستبند حرام نیست .[۲۴]
جوانی از انصار پیامبر (ص) در کوچه های مدینه زنی را دید (در آن زمان، زنان مقنعه را پشت گوش می انداختند) وقتی زن از او گذشت، او را تعقیب کرد و از پشت او را می نگریست تا داخل کوچه تنگی شد و در آنجا استخوان یا شیشه ای که در دیوار بود، به صورت مرد برخورد کرده آن را شکافت، همین که زن از نظرش غایب شد تازه متوجه گردید که خون به سینه و لباسش می ریزد؛ با خود گفت: نزد پیامبر می روم و جریان را به او خبر می دهم. پیامبر از او پرسید چه شده است؟ جوان جریان را گفت. سپس جبرئیل نازل شد و حفظ حجاب و زینت را بر زنان مسلمان واجب نمود تا مردان مسلمان حفظ شوند .[۲۵]
۳-صدای دلربا
همانطور که در الگوی دوم گذشت با ناز حرف زدن ممکن است شهوت نامحرم را تحریک کند. برای همین قرآن به زنان می گوید: «در سخن دلربایى مکنید، که بیماردل به طمع بیفتد، و سخن نیکو گویید»[۲۶]
منظور از «بیماری دل» نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد [۲۷].
پس برای زنان شایسته است با نامحرم با لحنی معمولی و ساده سخن بگویند و این گونه از روابط ناسالم پیشگیری کنند.
تأثیر کلام به قدری است که مولای متقیان (ع) از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: « از این میترسم که صدای آن ها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود».[۲۸]
۴-تأخیر در ازدواج
زن و مرد، مکمّل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس کمبود و نیاز می نماید.
زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد[۲۹]؛ و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد.
خلاصه اینکه «هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیمه دیگر است»[۳۰]؛ و این نگرانی به آرامش تبدیل نمیشود مگر از طریق آن یگانه راهی که خداوند متعال ترسیم نموده و آسایش انسان را در آن قرار داده است[۳۱] .
تا زمانی که دختر و پسر این نیاز را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش نرسیده باشند در معرض خطر روابط ناسالم هستند. لذا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است.»[۳۲]
در ادامه داستان موسی و دختران شعیب به این آیات می رسیم:
«یکى از آن دو زن به پدر خود گفت چه خوب است او را اجیر کنى که بهترین اجیر آن کس است که هم نیرومند باشد و هم امین. پیرمرد به موسى گفت مى خواهم یکى از این دو دخترم را به همسریت درآورم در برابر اینکه هشت سال اجیرم شوى، …»[۳۳].
بنا بر این آیات شایسته است پدران به فکر ازدواج دختران خود باشند و در مواقع لزوم از دامادهای خوب خواستگاری کنند. ازدواج سد بزرگی در مقابل روابط ناسالم است.
۵-سردرگمی و بحران هویت
اریکسون، سن ۱۲–۲۰ سالگی را مرحله احساس هویت در مقابل سردرگمی می داند و می گوید مشکل این دوره خطر آشفتگی هویت، به ویژه هویت جنسی و شغلی نوجوان است. در بعضی موارد جوانانی که قادر به رو در رویی با سردرگمی خود نیستند، هویتی منفی را انتخاب می کنند و به هویت ها و نقش هایی متکی می شوند که به صورت نامطلوب ترین و خطرناک ترین اعمال به آن ها عرضه شده است .[۳۴]
کسی که احساس پیشرفت و رضایتمندی از هویت، شغل و خانواده خود ندارد به رفتارهای ناهنجار روی می آورد که به این رفتارها «رفتارهای جایگزین» می گویند. یکی از این رفتارهای جایگزین، برقراری روابط ناسالم است.
پس برای پیشگیری از روابط ناسالم، باید به نوجوانان در هویت یابی کمک کرد تا بتوانند برای خویشتن، تصویری رضایت بخش و امیدآفرین به دست آورند.
۶-عدم تقید خانواده به مسائل دینی
جوانان اولین برخوردها و معاشرت ها را در خانه تجربه می کنند. خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان می آموزد. اگر خانواده ها از روابط ناسالم پرهیز نکنند، دیگر چه انتظاری از جوانان می توان داشت؟ قرآن کریم می فرماید: «ای مؤمنان! خود و خانواده تان را از آتش دوزخ نگاه دارید.»[۳۵]
۷-بی توجهی به نیازهای جوانان
جوانان به محبت، صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود آنان دست به کار می شوند و از آنجا که معمولا جوانان شتاب زده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند.
نکته دیگر، پرهیز از بیکاری است. خداوند به پیامبر توصیه می فرماید: «هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن»[۳۶]
والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آن ها را از بسیاری از فسادها حفظ میکند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هر گونه افراط، تفریط، برخورد خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند.
همچنین با نظارت نامحسوس بر رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان را حفظ نمایند، زیرا «اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست»[۳۷] . از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که «آتش لجاجت را در آنان شعله ور تر می کند»[۳۸] .
۸-فرهنگ نادرست
اگر در میان جوانان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است؛ و یا این اندیشه که داشتن چنین روابطی، نشانه بزرگ شدن است؛ و یا پیدا کردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند؛ روز به روز روابط ناسالم زیاد خواهد شد.
دو راه برای اصلاح فرهنگ نادرست
برای رهایی از این زمینه فساد، یعنی فرهنگ نادرست، می توان به دو راهکار زیر اشاره کرد.
الف: اصلاح فرهنگ
اگر چنین افکاری در جامعه رسوخ کرده باشد، بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است که تمام امکانات خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به کار بگیرند. زیرا تا فرهنگ سازی درست صورت نگیرد خرده کارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.
ب: دقت در انتخاب همنشین
باید راه های صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان دوستان سالمی انتخاب نمایند. رسول خدا (ص) می فرمایند: «دین و منش هر شخص، متناسب با دوست و همراهش است.»[۳۹]
نتیجه گیری
روابط ناسالم یعنی آزادی بی حدومرز در روابط دختر و پسر که می تواند از نظر روانی، اجتماعی، و خانوادگی آسیب زا باشد و اسلام نیز آن را مردود می شمارد. الگوهایی که قرآن کریم در این موضوع به ما ارائه کرده، می تواند جوانان ما را از روابط ناسالم دور نگه دارد و به رشد و موفقیت آن ها کمک کند. پس باید الگوهای قرآنی را به جوانان آموزش دهیم؛ نسبت به زمینه های ناسالم هشیار باشیم؛ و در چالش های جوانی آنها را راهنمایی کنیم؛ و زمینه های رابطه سالم را برای نسل جوان فراهم کنیم.
پی نوشت ها
[۱] . توبه/۱۱۰
[۲] . احزاب/۳۳
[۳] . نور/۱۹
[۴] . اعراف/۸۱
[۵] . قصص/۲۳ -۲۵ (ترجمه برگرفته از ترجمه المیزان)
[۶] . احزاب/۳۲-۳۳
[۷] . شهید مطهری، مسئله حجاب، ص۷۲
[۸] . سعداوی، چهره عریان زن، ص ۱۶۸
[۹] . شهید مطهری، مسئله حجاب، ص. ۷۸
[۱۰] . شهید مطهری، مسئله حجاب، ص. ۷۵
[۱۱] . هجرات/۱۲
[۱۲] . حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، ص. ۶۹
[۱۳] . نور/۳۰-۳۱
[۱۴] . یوسف/۳۱
[۱۵] . احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۶، ص ۲۹۶
[۱۶] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۴
[۱۷] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۷۱
[۱۸] . همان، ص ۲۷۴
[۱۹] . المنذری، الترغیب و الترهیب، ج ۳، ص ۳۵، حدیث ۶
[۲۰] . احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۵۸
[۲۱] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۶
[۲۲] . احزاب/۳۳
[۲۳] . نور/۳۱
[۲۴] . علامه طباطبایی، المیزان، (ترجمه موسوی همدانی)، ج ۱۵، ص ۱۵۶
[۲۵] . محدث کلینی، کافی، ج ۵، ص ۵۲۱، حدیث ۵
[۲۶] . احزاب/۳۲
[۲۷] . علامه طباطبایی، المیزان، (ترجمه موسوی همدانی)، ج ۱۶، ص ۴۶۱
[۲۸] . شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ص ۶۷
[۲۹] . شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص ۱۴
[۳۰] . مقیمی حاجی، جوانان و روابط، ص ۷، به نقل از لذات فلسفه ص ۱۲۲
[۳۱] . روم/۲۱
[۳۲] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۴، ص ۲۷۲، حدیث ۷۸۰۷
[۳۳] . قصص/۲۶-۲۷
[۳۴] . سیداحمد رهنما و همکاران، روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی، ج ۲ ص ۷۸۲
[۳۵] . تحریم/۶
[۳۶] . انشراح/۷
[۳۷] . آمدی، شرح غرر و درر، ج ۱، ص ۳۹۴
[۳۸] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۸، ص ۴۸۵، حدیث ۱۷۸۳۱
[۳۹] . محمدی ری شهری، میزان الحکمه ، ج ۵، ص ۲۹۷، حدیث ۱۰۲۲۱
منابع
- بشارت؛ آذر و دى ۱۳۷۷؛ شماره ۸
- بشارت؛ ۱۳۷۷؛ شماره ۵؛ نویسنده: مرتضى دانشمند
- روزنامه کیهان؛ نقل از نشریه پاسدار اسلام؛ ش ۳۰۷
- رضایی اصفهانی، محمد علی؛(۱۳۸۷) پرسش های قرآنی جوانان: روابط دختر و پسر، قم، انتشارات پژوهش های تفسیر و علوم، چاپ سوم.