- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
ازدواج کردن و خوشبخت شدن، کار ساده ای نیست! خوشبختی در زندگی مشترک مسیری پر پیچ و خمی دارد. قدم اول این مسیر، خواستگاری است.
رفت و آمدها، هزینه ها و احتمال رد شدن درخواست ازدواج و بعد از آن دچار مشکلات روحی روانی شدن به واسطه خواستگاری ناموفق، بخشی از این مرحله را تشکیل می دهد.
اگر در خواستگاری جواب رد بشنوید، ناراحت می شوید و این طبیعی است اما باید باور کنید که این تجربه تنها یک قسمت از زندگی است و شما باید بدانید چگونه در این وضعیت رفتار کردن درست است
وقتی مرحله خواستگاری، بی سرانجام تمام می شود، به خصوص وقتی که روی مثبت بودن جواب، حسابی باز کرده اید، احساس بدی به سراغتان می آید. حق هم دارید، ترجیح همه آدم ها این است که مورد تایید قرار بگیرند.
ولی باور کنید که این، آخر دنیا نیست. شما جوانید و آن قدر از لحاظ روانی توانمندی دارید که بتوانید به سلامت از این موقعیت سخت بیرون بیایید و گامی بلندتر در مسیر خوشبختی خود بردارید.
«بعد از کلی آمدن و رفتن و واسطه بازی، آخرش هم جواب منفی داد. با این که دو هفته از آن روز گذشته ولی هنوز بدجوری حالم گرفته است. گاهی فکرهایی هم به سرم میزنه مثل این که یه جوری حالش رو بگیرم، ولی به خودم میگم بعدش چی؟ کاش یکی بود که من رو از این حال، خلاص می کرد».
خواستگاری و ازدواج، بی دردسر نیست!
ازدواج کردن و خوشبخت شدن، کار ساده ای نیست. از مرحله اول آن، که خواستگاری است بگیرید تا ازدواج و حفظ زندگی مشترک تا آخر عمر. همین خواستگاری که ساده ترین بخش ماجرا است را در نظر بگیرید؛ چقدر رفت و آمد و گفت و شنود دارد، هزینه دارد، به جز این ها، احتمال رد شدن هم که قسمتی همیشگی از ماجرا است.
آن قدر باید به جاهای مختلف بروید و آدم های مختلف را ببینید، آن قدر باید بگویید و بشنوید و آن قدر باید رد بشوید تا بالاخره برسید به کسی که بهترین گزینه برای شما است.
البته بعضی ها هم هستند که این فرایند را طی نمی کنند و همان اولین جایی که می روند، جواب مثبت می گیرند اما به هر حال، اکثر جوان ها با این مسئله مواجه می شوند.
وقتی خواستگاری بی سرانجام تمام می شود، به خصوص وقتی که روی مثبت بودن جواب حسابی باز کرده اید، احساس بدی به سراغتان می آید. حق هم دارید، ترجیح همه آدم ها این است که مورد تایید قرار بگیرند.
ولی باور کنید که این آخر دنیا نیست. شما جوانید و آن قدر از لحاظ روانی توانمندی دارید که بتوانید به سلامت از این موقعیت سخت بیرون بیایید و گامی بلندتر در مسیر خوشبختی خود بردارید.
برای این که به این مقصود برسید، باید اول این را باور کنید که «فقط خودتان می توانید به خودتان کمک کنید». پس رویای پیدا شدن دستی شفابخش را کنار بگذارید، دست روی زانویتان بگیرید و با یک «یا علی» از جایتان بلند بشوید.
از حال بد به حال خوب!
اصولا وقتی آدم حالش بد است، انگار یک جورهایی خود آزارگر هم می شود. شما هم که فکر می کنید شکستی را متحمل شده اید، دلتان می خواهد حالا حالاها در این حال بد بمانید. به این امید که چرخ و فلک با دیدن حال شما، دلش بسوزد و گشایشی در کارتان ایجاد کند.
اما همان طور که گفتیم کلید این گشایش، فقط دست خودتان است، نه دست روزگار و نه هیچ کس دیگر. پس برای این که در این شرایط بتوانید به خودتان کمک کنید کاری بکنید. در این راستا چند راهکار زیر را پیشنهاد می شود:
اگر خودتان در وضعیت مناسبی قرار دارید، علت رد شدن خواستگاری تان را از طرف سوال کنید:
۱-از احساس ناراحتی فرار نکنید!
احساساتتان را احساس کنید.این که شما احساس ناراحتی بکنید، نه تنها چیز بدی نیست بلکه به شما کمک هم می کند که سریعتر بتوانید خودتان را از آن موقعیت خارج کنید. پس از احساساتتان فرار نکنید.
سعی کنید احساساتتان را بشناسید برای این کار آنها را به اسم برای خودتان مشخص کنید برای مثال «من ناراحتم»، «عصبانی ام»، «ناامید شده ام» و غیره. سپس آنها را ابراز کنید اگر کسی را سراغ دارید که قابل اعتماد و دلسوز و آگاه باشد، احساساتتان را با او در میان بگذارید و اگر کسی نیست آنها را روی کاغذ بنویسید و چند بار با صدای بلند برای خودتان بخوانید.
۲-احساساتتان را تحلیل کنید
سعی کنید بفهمید چرا چنین احساسی دارید. برای مثال اگر ناامید شده اید، از خودتان بپرسید دلیل این که این احساس به سراغتان آمده چیست؟ آیا به خاطر جواب ردی است که گرفته اید یا به خاطر احساس طردی است که در شما زنده شده؟
۳-تفکر کنید
به افکارتان فکر کنید. فکر، مادر احساس است و احساس، مادر رفتار. اگر برای مثال فهمیدید که فکر «من بی ارزشم» باعث احساس طرد شدن و سپس احساس نا امیدی در شما شده است، فکرهای سالم تری را جایگزین آن کنید.
برای این کار می توانید به خودتان حرف های مثبت بزنید مثلا جلوی آینه و چشم در چشم به خودتان بگویید که «من ارزشمندم» و یا «هیچ کس همیشه از جانب همه تایید نمی شود». جواب رد گرفتن را به فاجعه تبدیل نکنید، از تعمیم دادن این اتفاق به کل زندگی تان خودداری کنید و با افکار مثبت و سالم، فکرهای سمی را از سرتان بیرون کنید.
۴-به خودتان فرصت دهید
دوره تان را طی کنید. این حال شما مدتی زمان لازم دارد تا سر جای خودش بیاید. پس به خودتان فرصت بدهید.
۵- تصمیمات لحظه ای نگیرید
تا وقتی دوره تان تمام نشده اقدامی نکنید. قبل از انجام هر رفتاری در رابطه با این تجربه، از خودتان درباره تاثیر و فایده آن کار سوال کنید. یادتان باشد دل شما برای خنک شدن نیاز به زمان و عقلانیت دارد نه خدای نکرده اقدامات نسنجیده تلافی جویانه.
۶- با طرف مقابل در این باره صحبت و گفتگو کنید
اگر خودتان در وضعیت مناسبی از لحاظ روانی و عاطفی قرار دارید، علت رد شدن خواستگاری تان را از طرف سوال کنید. ولی از آنجا که این شیوه خواستگاری ها معمولا متعلق به خانواده های سنتی است بهتر است برای این کار از بزرگترها کمک بگیرید. این را هم در نظر داشته باشید که ممکن است طرف مقابل دلایل شخصی برای جواب ردش داشته باشد. اگر این طور شد، به حریم خصوصی او احترام بگذارید و از اصرار و سماجت بی مورد دوری کنید.
۷-حالتان را خوب کنید
احساس خودتان را بهتر کنید. وقتی حالتان بد است، دلتان می خواهد یک جا بنشینید و فکر و خیال کنید. این سکون و رکود، بیشتر از جواب رد، حالتان را خراب می کند. پس به سراغ کارهایی بروید که درست بر عکس این حالت ها هستند، مثلا هر روز ورزش کنید، به کارهای هنری مورد علاقه تان بپردازید، یک برنامه سفر برای خودتان ترتیب بدهید و …
۸-به ارزش خود، ایمان داشته باشید
شما ارزشمند و توانمندید. ارزش انسانی شما، ربطی به رد یا قبولی در خواستگاری ندارد. ارزش شما به عقلانیت و بزرگی اندیشه تان است.
۹-شما تنها نیستید!
این حقیقت را در ذهن خود تقویت کنید که شما تنها نیستید. شما اولین نفری نیستید که در خواستگاری، جواب رد گرفته است و قطعا آخرین نفر هم نخواهید بود.
۱۰- به دنبال تازه ها باشید
شما آن قدر ارزشمند و توانمندید که می توانید با درایت و آرامش، موردهای جدیدی برای خود پیدا کنید و به فرصت های تازه دست یابید. پس تمرکزتان را روی آینده روشنی که پیش رویتان قرار دارد معطوف کنید و از در جا زدن در یک موقعیت بپرهیزید.
منبع: تبیان (با تغییرات در متن)