- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
به نظر شما کدام شیوه در انتخاب همسر، بهتر و موفق تر است: ازدواج سنتی یا ازدواج مدرن؟ نقاط ضعف و قوت ازدواج سنتی و ازدواج مدرن چیست؟
ماهیت ازدواج
انسان، موجودی اجتماعی است و برای آن که بتواند نیازهای خود را در قبال تداوم حیات استمرار بخشد، به زندگی گروهی و ارتباط با سایر همنوعان خود نیازمند است. از جمله نیازمندی ها، نیازهای روحی و جسمانی است که با ازدواج و تشکیل خانواده برآورده می شود. ازدواج عبارت است از «پیوند بستن دینی و رسمی یک زن و مرد برای شروع زندگی مشترک.» (۱)
«ازدواج، عملی است که پیوند دو جنس مخالف را بر پایه روابط پایای جنسی موجب می شود و آن مستلزم انعقاد قراردادهای اجتماعی است که مشروعیت روابط جسمانی را موجب می گردد. به بیان دیگر، در راه تحقق ازدواج، باید شاهد تصویب جامعه نیز باشیم.» (۲)
«ازدواج، از نظر اسلام، پیمانی مقدس است؛ پیمانی که برقراری آن بر اساس مقررات، آداب و رسوم، تشریفات و سنن و قوانین خاصی است. در سایه آن برای طرفین، تعهدات و حقوقی پدید می آید که تخلف از آن ها، موجب عقوبت و کیفر است.»
دوران گذار از سنت به مدرنیته
کشور ما همانند بسیاری از کشورها، در حال گذار از یک جامعه سنتی به جامعه صنعتی و مدرن می باشد و این گذار، به هر حال، منجر به تغییراتی می شود که مواجهه با آن اجتناب ناپذیر خواهد بود. از جمله می توان به مجموعه ای از دگرگونی ها در سبک زندگی فردی و اجتماعی و به عنوان نمونه، تغییر در نگرش خانواده ها و جوانان راجع به سبک ازدواج، اشاره نمود.
در حالی که جوانان گذشته، با گزینه های معدودی از شیوه های ازدواج روبرو بودند و همان روال ازدواج سنتی را در پیش می گرفتند، جوانان امروز با گزینه های متعدد و متفاوتی روبرو هستند؛ لذا دائما از خود یا از متخصصین می پرسند که کدام روش بهتر است؛ ازدواج سنتی یا امروزی؟
ازدواج سنتی
در ازدواج سنتی، خانواده ها برای ازدواج فرزندان خود، نکاتی را در نظر می گیرند. این نکات، حاصل تجربه های خاص خودشان، یا داشته های فرهنگی و اجتماعی است. هر خانواده، اصول و قوانین ویژه ای برای خود دارد و تلاش می کند طبق این اصول اقدام کند.
در ازدواج سنتی، وقتی پسر آمادگی خود را برای ازدواج اعلام می کند، به طور سنتی، بزرگترها به اصطلاح پا پیش می گذارند و با هم به گفتگو می نشینند.
در مرحله اول ازدواج سنتی، از طریق پرس و جو، دختر خانم هایی را برای ازدواج انتخاب می کنند، در مورد آنها و خانواده هایشان تحقیق و بررسی می کنند و بعد، بر اساس اصول و قوانین خانواده، از بین موارد مطرح شده، یک نفر را بر می گزینند و این گزینش، معمولا با نظر خواهی از ریش سفیدها و به اصطلاح عقلای قوم صورت می گیرد.
فرایند ازدواج سنتی، معمولا با خواستگاری رسمی و خانوادگی شروع می شود. خانواده ها همدیگر را می سنجند تا ببینند آیا مطابق با اصول و هنجارهای یکدیگر هستند یا نه. در صورتی که تطابق وجود داشت، از دختر و پسر هم نظرخواهی می کنند و اگر این دو به ازدواج رضایت دادند، بقیه مراحل اجرا می شود. این شکل کلی فرایند یک ازدواج سنتی است.
در ازدواج سنتی، برخی خانواده ها در همان شب خواستگاری، مراسم عقدکنان را نیز برگزار می کنند ولی شکل امروزی تر آن، این است که خانواده ها به دختر و پسر فرصت می دهند تا همدیگر را بیشتر بشناسند و در طی چند جلسه گفتگو، تصمیم نهایی را بگیرند.
ازدواج مدرن و امروزی
در این دو سه دهه اخیر، فرایند ازدواج و انتخاب همسر، دستخوش تغییرات عمده ای شده است. در سال های نه چندان دور، ازدواج سنتی در بین خانواده ها رایج بود. مادر و خواهر پسر، با کمک دوستان و آشنایان، دختران را رصد می کردند و پس از انتخاب موردی مناسب و توافقات اولیه با خانواده دختر، جلسات خواستگاری شروع می شد و در نهایت ازدواج سر می گرفت.
اما حالا اقبال به ازدواج سنتی خیلی کم شده و دختر و پسرهای جوان، ترجیح می دهند پیش از جلسات رسمی خواستگاری، مدتی با هم آشنا باشند و با معاشرت کردن، یکدیگر را بهتر بشناسند. هم اکنون آشنایی پیش از ازدواج، یکی از ملاک های انتخاب همسر ایده آل در بین بسیاری از جوانان است.
درست یا غلط بودن این ملاک، چندان مهم نیست بلکه سوال اصلی اینجاست که آیا این نوع از آشنایی و انتخاب همسر، آورده ای بهتر از ازدواج سنتی به همراه دارد و می تواند تضمینی برای شکل گیری یک ازدواج موفق باشد و از همه مهمتر آن که در این قبیل آشنایی ها، چه اصولی را باید در نظر داشت؟
شکل های ازدواج مدرن و امروزی
ازدواج امروزی از جهاتی در تقابل با ازدواج سنتی است و ازدواجی متفاوت با رسوم و قراردادهای خانوادگی و فرهنگی می باشد؛ مثلا دختر و پسری با همدیگر آشنا شده، قرار ازدواج می گذارند.
آنها مدتی را برای شناخت همدیگر صرف می کنند و بعد از این که تصمیم نهایی را برای ازدواج گرفتند، خانواده هایشان را در جریان قرار می دهند. این دقیقا رویه ای بر خلاف روند ازدواج سنتی است. در ازدواج سنتی، این خانواده است که قدم اول را برمیدارد.
در شکل دیگر، دختر و پسر بدون هیچ گونه قصدی برای ازدواج، وارد یک رابطه عاطفی می شوند، شدیدا به همدیگر علاقمند و وابسته شده و بعد تصمیم به ازدواج می گیرند. در برخی موارد، این دو اصلا آماده ازدواج نیستند اما به خاطر وابستگی عاطفی ایجاد شده، ازدواج را اجتناب ناپذیر می بینند.
در شکل دیگر، دختر و پسری وارد رابطه عاطفی و بعضا جنسی شده و بعد از مدتی به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که نسبت به طرف مقابل ایجاد می شود، تن به ازدواج می دهند، بدون این که آماده ازدواج باشند و حتی بدون این که واقعا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند.
خانواده ها عموما با ازدواج سنتی همخوان و سازگارند لذا در ازدواج های امروزی، معمولا خانواده ها از شنیدن خبر شوکه شده و واکنش خوبی نشان نمی دهند. به ویژه وقتی که پافشاری فرزندشان را می بینند، این بحران شدیدتر می شود؛
اما در اکثر موارد، این جوان عاشق و مصمم است که ظاهرا پیروز میدان است و خواسته اش را به کرسی می نشاند، بی آن که بداند که آیا تصمیم درستی گرفته است یا خیر؟
آسیب شناسی ازدواج های امروزی
ازدواج امروزی، دارای آثار و پیامدهای منفی ای می تواند باشد که معمولا در ازدواج سنتی کمتر دیده می شود:
۱-روابط عاطفی سطحی، احساسی و زودگذر
آشنایی هایی پنهان و به دور از چشم خانواده، از نوع آشنایی های بی ضابطه است. این نوع آشنایی ها، رابطه های بی سمت و سویی هستند که همیشه سطحی و ظاهری بوده و خیلی اوقات از مولفه تعهد در آن ها خبری نیست.
روابط دروغین و کاذبی که غالبا فانتزی و رویایی است و بر اساس عواطف و هیجانات دلنشین و شیرین اما موقت و زودگذر دختر و پسر شکل گرفته و ادامه می یابد. حکم فرمایی عشق مجازی و دلبستگی به آن، صورتی از عشق است که هرگز واقعیت خارجی ندارد.
۲-نگاه کامجویانه و فضای بی اعتمادی و بدبینی
طبق تحقیقات، طیف وسیعی از پسرها قصدی فراتر از آشنایی ندارند و صرفا به فکر کامروایی خویش هستند و ماندنشان در یک رابطه، صرفا برای رسیدن به آن مقصود است. جالب این که تحقیقات دانشمندان آمریکایی نیز نشان داده آشنایی های قبل از ازدواج، نه تنها صحیح و پسندیده نیست، بلکه ازدواج مفید و موفقی هم در پی ندارد و سبب دوام زندگی زناشویی نمی شود.
آنان معتقدند بدبینی بسیار، طبیعت ارتباطات آزاد است و بدبینی، انگیزه ای درست برای حل مسائل باقی نمی گذارد و مانع از حل مشکلات می شود. از سوی دیگر تمایلات منفی بسیار باعث می شود آنان کمتر یکدیگر را تحمل کنند و همیشه ناسازگار باشند.
۳-نبود کفویت و همسانی بین همسران
در چنین ازدواج هایی معمولا همسران کفو هم نیستند. ملاک ها و همسانی ها رعایت نشده و موازین، آن گونه که باید در نظر گرفته شود، آگاهانه یا ناآگاهانه به فراموشی سپرده شده است.
۴-فقدان اهداف منطقی برای ازدواج
اهداف هم می تواند ناصحیح و نامناسب باشد، از جمله: ازدواج تنها به خاطر کامجویی و لذت جنسی، کسب مال و ثروت، رسیدن به پست و مقام و ….
۵-مخالفت خانواده ها
این واقعیتی انکار ناپذیر است که در فرهنگ کشور ما، خانواده از جایگاه مهمی در تصمیم گیری ها برخوردار است و ازدواج نیز از این جهت مستثنی نیست. طبیعی است وقتی دو جوان (درست یا نادرست) تصمیم به ازدواج با هم بگیرند و یکی ببُرد و دیگری بدوزد و سپس خانواده ها در جریان این تصمیم آنها قرار بگیرند، واکنش منفی نشان دهند.
خانواده های دختر و پسری که در آخرین لحظات متوجه مهمترین تصمیم فرزندشان شده اند، هرگز گوش به زنگ نمی مانند و از همان ابتدا ساز ناسازگاری را می نوازند! چطور با هم آشنا شدید؟ خانواده اش کیه؟ کجا رفتید؟ چه کردید؟
بدین ترتیب باب مخالفت (چه درست، چه غلط) باز می شود و گفته هایی نه چندان خوشایند رد و بدل می گردد و در نهایت نیز ممکن است کار به بی احترامی و گسسته شدن رشته های گرم ارتباطی بین دختر و پسر با خانواده هایشان منجر شود.
۶-پیامدها و آثار ناخوشایند
فروپاشی و از بین رفتن بیشتر خانواده هایی که روزی عاشق یکدیگر بوده اند، اولین آسیبی است که ازدواج های نامقعولانه و غیرمنطقی می بیند. البته گاهی هم اتفاق می افتد که منجر به ازدواج نشده آنگاه به مراتب دردناک تر از پیش می باشد. افسردگی روحی، خودکشی و نومیدی از زندگی می تواند بعدها در روابط فردی به وجود آید.
دسته دیگر علاوه بر چشیدن ناکامی، متوسل به خشونت می شوند و می خواهند از این طریق آنچه را که نتوانستند به دست بیاورند جبران کنند.
هر روز در تیتر صفحه حوادث روزنامه ها، این اتفاقات به چشم می خورد و ما شاهد هستیم قتل ها و جنایت های وحشتناکی به نام عشق و روابط عاشقانه صورت می گیرد که نشان از جنون و بیماری روانی آنهایی دارد که به نوعی سرخورده از عشق لقب گرفته اند.
ازدواج عاقلانه و با چشمانی باز
حساسیت و اهمیت ازدواج، تا اندازه ای است که بسیاری از پژوهشگران، پیش از آن که به عوامل شایع در روابط ارتباطی و محیطی خانواده گسیخته توجه کنند، به زیرساخت و زیربنای خانواده نظر می کنند.
روشن است هر چه اساس و پایه زندگی و معیارهای تشکیل خانواده، بر حسب کنش منطقی و تفکری صحیح صورت گیرد، در آینده، کمتر با انباشت ناسازگاری ها و اختلاف همسران رو به رو خواهد بود. معمولا در ازدواج سنتی، خانواده به این زیرساخت ها، توجه بهتر و بیشتری می کند.
طبق دیدگاه پارتو (Pareto) جامعه شناس ایتالیایی، کنش منطقی دارای سه جنبه متفاوت و مرتبط با هم است: هدف عینی، ابزار و وسایل متناسب با اهداف و در انتها تایید آگاهان. سوال ها می تواند به این شکل مطرح شود: آیا می توان ازدواج را یک هدف عینی تلقی کرد؟ برای موفقیت در ازدواج نیاز است چه ابزار و وسایلی داشته باشیم؟ نقش والدین و دیگران تا چه اندازه مهم و معتبر است؟
در پاسخ به سوال اول باید بپذیریم که ازدواج یک هدف عینی در جهت ارضای نیازهای درونی و تکامل روحی و حتی جسمانی است. در مقاله فلسفه و هدف از ازدواج، به اهداف کلی و همه پسند ازدواج که برآمده از مکتب اسلام است نظیر: پاسخ به ندای غریزه و فطرت، ایجاد کانون آرامش برای همسران، داشتن نسل و فرزندان سالم و حفظ دین اشاره کرده ایم.
با چنین کارکردهایی ازدواج یک هدف عینی است؛ منتها برای تکمیل شدن ابعاد کنش منطقی، نیاز است به دو شرط دیگر نظری بیندازیم.
ابزارها و وسایل متناسب ازدواج را مردان و زنان تشکیل می دهند ولی شیوه چیدمان آنها در کنار یکدیگر و اینکه چه کسی، در چه صورت و با چه ویژگی هایی با شخصی ازدواج کند که نهایت کامیابی و لذت را در زندگی اش تجربه کند، بحث مفصلی است.
گوناگونی فرهنگی، نژادی، قومی و حتی ژنتیکی سبب شده انسان ها هر کدام نسبت به دیگران منحصر به فرد و یگانه باشند. اندیشه دو نفر، کاملا شبیه به هم نیست؛ این مورد حتی در باره دوقلوهایی که از بسیاری جهات همانند هستند، قابل بیان است. بنابراین از توجه به ملاکهای ازدواج نباید غافل شد.
در منابع اسلامی جهت معرفی ملاک های ازدواج غالبا به مذهب و دینداری، حسن خلق، سلامت جسمانی و کفویت (همشان بودن) اشاره شده است. کفویت هم در بردارنده ملاکهای متعددی نظیر همسانی فکری، جسمی، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی است. جهت مطالعه بیشتر در این زمینه، می توانید به مقاله همتایی و هم کفو بودن در ازدواج و انتخاب همسر مراجعه فرمایید.
شرط سوم در کنش عقلایی، تایید آگاهان است. در این قسمت می توان به حضور والدین و سایرین اشاره کرد. به نوعی می توان والدین و بزرگ ترها را «مظهر گرایش اولی» نامید (۳).
ازدواج سنتی در ترازوی سنجش
هنوز هم، ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواج های امروزی، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانواده ها، ازدواج با ثبات و امن تری به حساب می آید؛ اما مشکل اینجاست که در ازدواج سنتی معمولا به برخی از ویژگی های فردی دو طرف ازدواج، توجهی نمی شود.
به عنوان مثال، ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگی های شخصیتی و سبک های رفتاری فرد، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. شاید به این دلیل که این ویژگی ها بر عکس ویژگی های جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است.
در ازدواج سنتی، معمولا خانواده ها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی ویژگی ها و خصوصیات فردی طرف مقابل ندارند. معمولا خیلی عجله می کنند که کار را تمام کنند (در این جور مواقع، ضرب المثل «تا تنور داغ است، بچسبان!» را زیاد می شنویم).
البته، آنچه در مورد ازدواج سنتی گفته شد، به معنای این نیست که در ازدواج های امروزی که احتمالا بدون توجه کامل به معیارها و اصول خانوادگی انجام می شود (مانند ازدواج هایی که با روابط عاشقانه شروع شده و با وجود مخالفت خانواده ها انجام می گیرد)، نیازهای عاطفی، جنسی، و .. زوج ها بر آورده می شود.
خیلی از این گونه ازدواج ها، بیشتر به دلیل کشش های شدید عاطفی و جنسی صورت می گیرد و به دیگر شباهت ها (حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی) کمتر توجه می شود.
آیا ازدواج سنتی، پاسخگوی نیازهاست؟
هر زن و مردی که با همدیگر ازدواج می کنند، بعد از ازدواج، از خود و همسرشان یک سری توقع و انتظار دارند. بعضی از این انتظارها، یا در راستای ویژگی های فرهنگی، جسمی و طبیعی فرد بوده و یا نسل اندر نسل به ما منتقل شده است (مانند نقش های فرزندپروری پدر و مادر).
اما در کنار این وظایف نسبتا ثابت، یک سری انتظار هم وجود دارد که به مرور زمان و با توجه به شرایط روز، ایجاد شده و تغییر می کند. مثلا اگر سال ها قبل، از یک پسر ۲۰ ساله می پرسیدند: «چرا می خواهی ازدواج کنی؟» پاسخ می داد: «می خواهم ازدواج کنم تا همسری داشته باشم که به امورات خانه ام رسیدگی کند و…»؛ یعنی ازدواج بیشتر به خاطر نقش های اجتماعی و فرهنگی صورت می گرفت.
ولی امروزه از خیلی از جوان ها می شنویم که: « اگر بخواهم غذا بخورم، به رستوران می روم. یک تمیزکار استخدام می کنم تا به خانه ام برسد و… اصلا چرا باید ازدواج کنم؟!» در مقابل، دختر خانم هایی را می بینیم که استقلال مالی دارند و به لحاظ مالی، نیازی به داشتن همسر و تکیه گاه احساس نمی کنند.
این گونه صحبت ها، نشان می دهد که در دنیای امروز، صرفا به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به طور سنتی به زن سپرده شده، مانند خانه داری و آشپزی یا به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به مرد سپرده شده است، نمی توان ازدواج کرد.
امروزه حتی ازدواج به خاطر رفع نیاز جنسی هم ناکافی است و باز هم انگیزه بالاتری برای ازدواج لازم است. بنابراین، دلایل سابق برای ازدواج، هر چند عالی و لازم است، اما کافی نیست. به نظر می رسد، یک ضرورت قوی برای ازدواج کردن، نیاز به صمیمیت و رابطه پربار عاطفی با شریک زندگی است.
اگر در گذشته، ازدواج هایی بدون عشق و عاطفه و صمیمیت جنسی صورت می گرفت و ادامه می یافت، امروزه این ازدواج ها قطعا دوامی نخواهند داشت؛ چرا که برای جوانان امروز، دو پایه و ستون مهم ازدواج، صمیمیت جنسی و عاطفی است که بدون آن، هیچ ازدواجی استوار نخواهد بود، مگر به شکل کجدار و مریز.
با توجه به آنچه ذکر گردید، در ازدواج سنتی که در آن فقط به اصول و شرایط و هنجارهای خانوادگی و فرهنگی توجه می شود و حتی زمانی که جذابیت جسمی (به ویژه در زن) هم مد نظر قرار می گیرد، ممکن است تصادفا شباهت شخصیتی، عاطفی، جنسی و رفتاری وجود داشته باشد و ممکن است وجود نداشته باشد.
بنابراین با توجه به تغییر نگرش و انتظارات زنان و مردان امروزی، احتمال این که ازدواج سنتی علیرغم چارچوب درستی که دارد، نتواند نیازهای عاطفی و جنسی زوج های امروزی را بر آورده کند، کم نیست. لذا ازدواج سنتی که در آن شباهت، علاقه، جذابیت جنسی و رابطه عاطفی طرفین اهمیتی ندارد، امروزه کارایی لازم را نخواهد داشت.
نتیجه گیری
با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه در دهه های اخیر، به نظر می رسد در ازدواج های امروزی، ترکیبی از ازدواج سنتی با شیوه های نوین، نتیجه بهتری داشته باشد؛ یعنی ازدواج بر اساس یافته های نوین علمی که روی یک سری شباهت های زوجین و ویژگی های مرتبط با رضایت زناشویی و در نتیجه، ازدواج موفق تاکید می کند. علاوه بر آن، توجه به اصول، هنجارها و معیارهای فردی، خانوادگی و فرهنگی دو طرف که از مولفه های ازدواج سنتی است در شکل گیری ازدواجی موفق بسیار اثرگذار است.
پی نوشت ها
۱-انوری، حسن و همکاران (۱۳۸۱)، فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، جلد اول، تهران، چاپ اول؛ ص ۳۴۵
۲ـساروخانی، باقر (۱۳۷۵)، مبانی جامعه شناسی خانواده، انتشارات سروش، تهران، چاپ دوم؛ ص ۲۳
۳-ساروخانی، باقر (۱۳۷۵)، مبانی جامعه شناسی خانواده، انتشارات سروش، تهران، چاپ دوم؛ ص ۱۰۴
منابع اقتباس: تبیان؛ پیام زن؛ اردیبهشت ۱۳۸۶؛ شماره ۱۸۲؛ وبسایت دکتر اعظم صالحی (مشاور خانواده و عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور)