- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
فاطمه زهرا علیها السلام دختر پیامبر اکرم، سیمای پرفروغ ایمان، نمونه روشن تقوا، و اسوه تمام عیار زن مسلمان است.
در فضیلت آن بانوی بزرگوار نویسندگان مذاهب اسلامی روایتها آورده اند که هر یک بیانگر گوشه ای از عظمت روحی آن نور مبین و گوهر ثمین است.
مسلمانان نیک نهاد عموما و شیعیان شیفته جان خصوصا عشق محمّد و آل محمّد را پیوسته در سویدای دل نهفته داشته اند. در طول قرون با دل و جان به خاندان رسالت عشق ورزیده و جلوه های این مهرورزی را با خامه اخلاص رقم زده اند.
از جمله عالم نامور شیعه حسین بن علی بن محمّد بن احمد الخزاعی در تفسیر رَوض الجنان و رَوح الجَنان فی تفسیر القرآن علاوه بر مطالب متنوّع لغوی، فقهی، کلامی، ادبی در فضیلت خاتون دو جهان حضرت صدّیقه کبری روایتها آورده است، همچنین ذکر و نقل روایت از امامان «امام علی، امام حسن، امام حسین، علی بن الحسین، ابوجعفر محمد بن علی، جعفر بن محمّد الصادق، علی بن موسی الرضا علیهما السلام »۱ در تفسیر گرانقدر کشف الاسرار و عدّه الأبرار بیانگر علاقه و گرایش ابوالفضل رشیدالدین میبدی به آن انوار پاک است.
در این جا برای نشان دادن هم آوایی مفسّران شیعی و سنّی در ذکر مناقب و فضایل حضرت فاطمه، به عنوان نمونه شواهدی از دو تفسیر فوق ارائه میگردد.
حضرت فاطمه علیهاالسلام و توبه حضرت آدم علیه السلام
میدانیم که اندیشه جاودانگی به قدمت حیات بشر است.
نخستین وسوسه شیطان نیز از همین روزنه و بدین شکل صورت می پذیرد که ابتدا شیطان با سوگند خود را خیرخواه آدم و حوا می نمایاند۲ و سپس سبب نهی پروردگار را از نزدیک شدن به شجره خلد، فرشته شدن یا جاودانگی آن دو القا میکند۳ چون آن دو مبتلا به ترک مندوب شدند توبه کردند و ندای «رَبَّنا ظَلَمْنا» از جان برآوردند تا رحمتِ حق در کسوت «کلمات»۴ و تماثیل نور متجلّی شد.
در این باب صاحب تفسیر عظیم روض الجنان چنین آورده است: «چون خدای تعالی آدم را بیافرید و حیات در او آفرید…
بر ساق عرش اشباحی و تماثیلی از نور دید که بر بالای سر هر یک نوشته بود: محمّد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین.
آدم گفت: بار خدایا پیش از من بر صورت من خلقی آفریدی؟ گفت: نه.
گفت: اینان که اند؟ گفت: فرزندان تواند وَلَوْلاهُمْ لَما خَلَقْتُکَ و اگر نه ایشانندی تو را خود نیافریدی. گفت: بار خدایا گرامی بندگانند بَرِ تو.
گفت: ای آدم این نامها یاد گیر تا در وقت درماندگی مرا به این نامها بخوانی تا فریادت رسم.
آدم این نامها یاد گرفت.
چون این ترک مندوب کرد و خواست تا از آن توبه کند، گفت: بار خدایا به حق محمّد صلی الله علیه وآله و علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام والحسن علیه السلام والحسین علیه السلام به حق این بزرگان که توبه من قبول کنی.
خدای تعالی توبه آدم قبول کرد فَهذِهِ هِیَ الکَلمات».۵
علمای اهل سنّت همانند علمای شیعه به دوستی اهل بیت مباهات کرده و در این خصوص به روایات متعدد استناد کرده اند.
زمخشری در تفسیر کشاف ذیل آیه ای که مودت ذوی القربی را اجر رسالت شمرده، (شوری /۲۳) حدیث مفصّلی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل میکند که مطلع آن چنین است:
«من ماتَ عَلی حُبّ آل محمّد مات شهیدا»
.۶ از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز سؤال شد محبت چه کسانی به موجب آیه
«قُلْ لا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ اَجْرا اِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُربی» (شوری /۲۳)
بر ما واجب شده؟
حضرت بیان فرمودند: علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام و ابناهُما»۷.
حدیث کساء و حضرت فاطمه علیهاالسلام مراد از اهل بیت در آیه تطهیر
(سوره احزاب/۳۳) پنج تن آل عباست در این خصوص قول پیامبر که از منابع اهل سنت نیز نقل شده است کافی است که فرمود:
«این آیه درباره من و علی و حسن و حسین و فاطمه نازل شده است»۸ میبدی نقل میکند که:
«رب العالمین منت می نهد برمصطفی عربی که خواستِ ما و حکم ما آن است که اهل بیت تو پاک باشند از هر چه آلایش خلقیّت است و اوساخ بشریت تا «از خانه به کدخدای ماند همه چیز».
الطیّبات للطَّیِّبین والطیّبون للطیّبات
و در همان تفسیر از قول اُمّ سلمه آورده است: چون آیه تطهیر نازل شد
«فأرسل رسول اللّه الی فاطمه و علی والحسن والحسین فقال هؤُلاءِ اَهْل بَیْتی»
۹ در تفسیر روضالجنان هم میخوانیم: «رسول ـ صلى الله علیه و آله ـ حسن علیه السلام را بر دست راست خود نشاند و حسین را بر دست چپ و علی را و فاطمه را در پیش روی، آن گه گلیمی خیبری بر ایشان افکند و گفت:
اللّهُمَّ لِکُلّ نَبِیٍّ اَهْلٌ وَ هؤُلاءِ اَهْلی،
در حال خدای تعالی این آیت فرستاد
(.. اِنَّما یُریدُ اللّه لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا»۱۰
با وجود قدر و شأن عظیم اُمّ سلمه و تأیید نیک نهادی او توسط پیامبر از همراهی با پنج تن آل عبا منع میشود ولی جبرئیل با حُسن قبول «اَنْتَ مِنّا»۱۱ با نورانیتی مضاعف به ملکوت پرواز مینماید و در آسمانها مینازد و فخر میکرد و میگفت:
«مَنْ مِثْلی وَأَنَا فی السماء طاووس الملائکه و فی الاَْرْضمن اهل بیت محمّد»
یعنی چون من کیست که در آسمان رئیس فرشتگانم و در زمین از اهل بیت محمّد خاتم پیغامبرانم؟»۱۲
مباهله و حضرت فاطمه علیها السلام
چون سران مسیحی شهر نجران از قبول حقیقت سرباز زدند و بر این پندار که عیسی علیه السلام فرزند خداست پای فشردند به پیامبر اکرم وحی شد تا با آنان مباهله کند، ماجرای مباهله با حضور باشکوه پیامبر و چهار نور پاک به شرح زیر صورت پذیرفت:
«حضرت پیامبر و علی و حسنین از پیش میرفتند و فاطمه ـ علیها السّلام ـ بر اثر ایشان میرفت تا به صحرا شدند. ترسایان بیامدند و اسقف ایشان از پیش ایستاد.
اسقف گفت: اینان که اند از محمّد.
گفتند: آن بُرنا پسر عمّ و داماد اوست بر دخترش و آن زن دختر اوست و آن کودکان دخترزادگان اویند.
اسقف به ترسایان نگرید و گفت: بنگرید که محمّد چگونه واثق است که به مباهله فرزندان و خاصّگان خود را آورده است.
از مباهله او حذر کنید که اگر نه مکان قیصر بودی من اسلام آوردم، رویها دیدم که اگر از خدا بخواستندی تا کوهها را از جای برکند اجابت کردی».۱۳
رشید الدین فضل اللّه میبدی در ذیل آیه مبارکه:
«فَقُل تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنائَنا وَاَبْناءَکُمْ وَنِسائَنا وَنِسائَکُمْ وَاَنْفُسَنا وَاَنْفُسَکُمْ» (آلعمران /۶۱) ماجرای مباهله را چنین یاد میکند:
«آن روز که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله برای مباهله به صحرا رفتند دست حسن و حسین علیه السلام را گرفته و فاطمه علیها السلام و علی علیه السلام از پس ایشان به راه افتادند «رسول صلى الله علیه و آله و سلم ایشان را با پناه خود گرفت و گلیم بر ایشان پوشانید و گفت: اللّهُمّ اِنّ هؤْلاءِ أَهلی،
جبرئیل آمد و گفت: یا محمّد وَ اَنَا مِنْ أَهْلِکُمْ
چه باشد یا محمّد اگر مرا بپذیری و در شمار اهل بیت خویش آری؟ رسول صلی الله علیه وآله گفت:
یا جبرئیل وَ اَنْتَ مِنّا.»۱۴
پیوند ملکوتی
ازدواج سیّده عالم یعنی پیوند نور با نور و انتقال زهره زهرا علیها السلام از بیت نبوّت به منزل امامت در واقع سرآغاز ظهور انوار پاک یازده گوهر تابناک برج امامت بود که باشکوهی الهی در زمین و شوری ملکوتی در آسمان برگزار گردید.
در فضیلت حضرت علی علیه السلام بر دیگر خواستگاران فاطمه علیها السلام پیامبر اکرم فرمود: «لَوْلا عَلیٌ لَمْ یَکُنْ لِفاطِمَه کُفو».۱۵
پیام ملکوتی همسری حضرت علی و فاطمه را فرشتهای شگرف به نام محمود به رسول اکرم رسانید. پیامبر پرسید: «یا محمود چه کار را آمده ای؟ گفت: جئتک لِتزویج النور مِن النور.
آمده ام تا نور را به نور دهی. گفتم: آن نور کدام است که او را به نور دهم.
گفت: تزویج فاطمهَ مِنْ علیّ فاطمه علیهاالسلام را به علی علیه السلام دهی که خدای تعالی این عقد را در آسمان ببست.»۱۶
آن گاه فرمان آمد، ای مقرّبان درگاه ای خاصّگیان پادشاه سوره «هل اتی علی الانسان» برخوانید . ایشان همه به آوازی دلربای و الحان طربف زای سوره «هل اتی» خواندن گرفتند و درخت طوبی بر خود بلرزید و در بهشت گوهر و مروارید و حلّه ها باریدن گرفت.»۱۷
روز بعد از ازدواج وقتی زنان قریش برای تهنیت آمدند حضرت فاطمه جامهای فاخر بر تن داشت که آنان متحیّر بماندند گفتند:
«یا فاطمه این حلّه از کجا آوردی که همانا در دنیا نباشد و ما ندیدیم و نشنیده؟ گفت:
هذا مِنْ عِنْداللّه
از نزد خداست.»۱۸
رشید الدین فضل اللّه میبدی در پیوند همسری حضرت علی علیه السلام با حضرت فاطمه علیهاالسلام سخنان زیر را نیز می افزاید:
فرشتهای فصیح به نام راحیل بر منبری سپید برآمد و خدای را ثنا گفت آن گاه خداوند ذوالجلال بیواسطه ندا کرد که:
ای جبرئیل و ای میکائیل شما دو گواه باشید که من فاطمه زهرا علیها السلام را به زنی به علی مرتضی دادم.»
۱۹ چون فرشته این بشارت را به حبیب خدا داد آن حضرت مهاجر و انصار را خواندند و روی به علی علیه السلا کردند و فرمودند:
«یا علی چم نین حکمی در آسمان رفت اکنون من فاطمه علیها السلام دخترم را به چهارصد۲۰ درم کاوین به زنی به تو دادم.»۲۱
حضرت فاطمه زهرا علیها السلام سیّده النّساء العالمین
حضرت زهرای مرضیّه در خانه نبوّت و مرکز وحی تربیت شد پدری چون پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله ، همسری چون علی مرتضی، و فرزندانی چون حسنین داشت.
روزی زنان قریش با همسران رسول صلی الله علیه وآله از حَسَب و نَسَب خویش و مفاخرت قوم خود سخن میگفتند.
چون فاطمه علیها السلام وارد جمع شد همه ساکت شدند یکی از ایشان گفت:
«چرا حدیث رها کردی؟ گفتند: برای آن که در پیش او حدیث حَسَب و نَسَب کردن محال باشد، دیگری گفت:
ما بالَکُمْ یا بنی هاشم… چیست ای بنی هاشم که همه سیادت جمع کردی خود را و گوی سیادت از همه عالم بربودی، امّا پدرت سیّد وُلدِ آدم است.
و امّا تو سیّده زنان جهانی. امّا شوهرت سیّد عرب است و اما فرزندانت سیّدان جوانان بهشتند و امّا عمّت حمزه سیّد شهیدان است.»۲۲
بدین جهت پارهای از مفسّران آیه «نَسَبا وَ صِهْرا» را در شأن حضرت علی علیه السلام دانسته اند که امیرالمؤمنین جامع سَبَب و نَسَب بود «و هیچ کس را از صحابه این هر دو بیک جای نبود.»۲۳
حضرت محمّد صلی الله علیه وآله و فاطمه علیهاالسلام
از سخنان و شیوه رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با فاطمه زهرای مرضیّه علیها السلام پی میبریم که علاوه بر محبّت فطری پدر و فرزندی، ملکات انسانی و فضایل معنوی، دینداری و پارسایی امال ائمّه حضرت فاطمه علیها السلام موجب اصلی جلالت و عظمت قدر آن بزرگوار نزد پدر بوده است.
محدّثان و مفسّران قرآن در باب عظمت کفو ولایت و مصداق روشن:
«انّا اَعْطَیْناکَ الکوثر».
روایات متعددی نقل کرده اند که در این جا به ذکر چند نمونه از تفسیر روض الجنان (ابوالفتوح رازی) و تفسیر کشف الاسرار میبدی اکتفا میشود.
۱ ـ حضرت فاطمه مادر امامان
در خبر است که رسول شبی به نزدیک خدیجه علیها السلام بود و او سخن میگفت:
رسول گفت: یا خدیجه من تُکلِّمین؟ با کی سخن میگویی؟ گفت:
ای رسول اللّه با این جنین که در شکم دارم.
رسول گفت: بشارت باد تو را که جبرئیل مرا بشارت داد که مادینه است و مادر امامان است.»۲۴
۲ ـ خانه فاطمه علیها السلام
اتاقی گلین و کوچک با معنویتی بی کرانه است که تجلی گاه نور الهی و مصداق بارز آیت قرآنی «فی بُیُوتٍ اَذِنَ اللّه» است.
«یک روز رسول ـ (صلی الله علیه و آله) ـ این آیت میخواند مردی برخاست و گفت: این خانه ها کدام است؟ گفت: بیوت الانبیاء، خانه های پیغامبران است.
ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول اللّه خانه فاطمه و علی از این جمله هست؟ گفت: هُوَ مِنْ اَفاضِلها، خانه ایشان فاضل ترین خانه های ایشان است.»۲۵
۳ ـ محبّت حضرت محمد صلی الله علیه وآله و اطاعت فاطمه علیها السلام
علاقه و احترامی که رسول اللّه نسبت به فاطمه علیها السلام اظهار می داشتند در تاریخ رابطه پدر و فرزندی بی نظیر است.
از جمله عادتهای پیامبر اکرم چنان بود که در ابتدا و بازگشت از سفر به دیدار فاطمه علیها السلام میرفتند، روزی پیامبر اکرم به دیدار فاطمه علیها السلام رفتند و آن روز بر در سرای گلیمی خیبری آویخته بود، چون آن را دیدند، بازگشتند، فاطمه علیها السلام برخاست و به حجره رسول آمد و از سبب پرسید؟ حضرت فرمودند:
«یا فاطمه من بر عادت آنجا آمدم و لکن در سرای تو بر رسم جبّاران دیدم پرده فروگذاشته بازگشتم [فاطمه علیها السلام برفت پرده از در سرای دور کرد.»۲۶
۴ ـ فاطمه علیها السلام و سجود پیامبر صلی الله علیه وآله
در ابتدای دعوت پیامبر اکرم به اسلام کفّار دندان مبارک حضرت را شکستند و خاک و پلیدی بر او میریختند و حضرتش را ساحر و کاهن و مجنون میخواندند.
در تفسیر آیه مبارکه «اِنّ الَّذِینَ یُؤذُونَ اللّه وَرَسُولَه». (سوره احزاب /۵۷)
از قول عبداللّه مسعود نقل شده است که گفت: «دیدم رسول خدا را در مسجد الحرام سر به سجود نهاده که کافری شکنبه شتر میان دو کتف وی فروگذاشت رسول سر از زمین برنداشت تا آن گه که فاطمه زهرا علیها السلام بیامد و آن از کتف وی بینداخت.»۲۷
۵ ـ فاطمه زهرا علیها السلام و اندوه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
آن روز که جبرئیل آیه «اِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ اَجْمَعِینَ» (سوره حجر /۴۳) را آورد حضرت اندوهناک شدند و بسیار گریستند و هیچ کس از صحابه زهره نداشت که از سرّ آن تأثّر شدید جویا شود.
عبدالرحمن عوف میدانست که رسول خدا به دیدار فاطمه آسایش می یابد از حضرت فاطمه درخواست نمود تا از پیامبر اکرم سبب این اندوه بزرگ را بپرسد.
پیامبر در جواب به فاطمه علیها السلام فرمودند: چه پرسی از آنچه وهم و فهم هیچ کس بدان نرسد؟ چون حضرت اشاره ای به ابواب جهنم و چگونگی درکات دوزخ کردند «فاطمه علیها السلام بیفتاد و بی هوش شد چون به هوش باز آمد گفت:
«الویل الویل لمن دخل النّار».۲۸
۶ ـ دوستی فاطمه علیها السلام
چون قریش پیمان حدیبیّه را شکستند ابوسفیان را برای عذرخواهی نزد پیامبر فرستادند.
او خواست از علاقه پیامبر به حضرت فاطمه به نفع خود سود جوید این بود که به در خانه علیها السلام رفت و ماجرا را گفت، آن حضرت به او گفتند:
«این کار بزرگتر از آن است که حدیث زنان در آن گنجد.»۲۹
۷ ـ فاطمه علیها السلام و نوازش یتیم
مفسّران قرآن کریم آیه «وَیَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامی» (سوره بقره /۵۵) را تأکیدی به «اصلاح کار و مال»۳۰ و نیکی به یتیمان دانسته اند.
«روزی مهتر عالم یتیمی را دیدند که کودکان او را سرزنش میکنند و او میگرید و در خاک می غلتد، چون حضرت سبب درماندگی او را پرسیدند.
گفت: پدرم روز احد کشته شد، خواهرم فرمان یافت و مادرم شوهر کرد و مرا براند حضرت رسول گفتند:
ای غلام اندوه مدار من که محمّدم پدر توام و فاطمه خواهر تو و عایشه مادر تو…
آن گاه مصطفی دست وی گرفت و به خانه فاطمه برد و گفت: یا فاطمه علیهاالسلام این فرزند ماست و برادر تو، فاطمه علیهاالسلام برخاست و او را بنواخت خرما پیش وی بنهاد…»۳۱
۸ ـ حجاب حضرت زهرا علیها السلام
پوشیدگی زن از دید نامحرم یک فرمان قرآنی است.
در گذشته برای بیان این مفهوم خصوصا در فقه واژه «ستر»۳۲ را به کار میبردند.
سعدی شاعر خوش سخن هم در معرفی زن پارسا چنین گفته است:
«چو مستور باشد زن و خوبروی*** به دیدار او در بهشت است شوی»۳۳
و در تفسیر همچنین میخوانیم: «در خبر است که روزی رسول در حجره فاطمه ـ علیها السلام ـ بود. مردی نابینای مادرزاد در بزَد. رسول گفت:
درآی، او درآمد فاطمه علیها السلام برخاست و در خانه رفت و تا او بِنَرفت از خانه بیرون نیامد.
رسول بر سبیل امتحان گفت: یا فاطمه چرا از او پنهان شدی و او چیزی نبیند؟ گفت: یا رسول اللّه اگر مرا نبیند، من او را بینم. اَلیس اللّه تعالی قال: «وَقُل لِلمؤمنات یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنّ وَیَحْفظن فُرُوجَهُنَّ».
رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ گفت: اَلْحَمْدُللّهِ اَرانِی فی اهل بیتی ما سَرَّنی؛ سپاس آن خدای را که با من نمود در اهل البیت من آنچه مرا خرّم بکرد.»۳۴
حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام
بزرگان علم و عالمان دین در شناخت شأنی از شؤون حضرت علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیها السلام درمانده اند.
ما از طریق روایاتی چون: «أحبّ النساء الی رسول اللّه فاطمه و من الرجال علیّ علیه السلام فمن عرف فاطمه حقّ معرفتها فقد أدرک لیله القدر و انّما سمّیت فاطمه لاِءنّ الخلق فطموا عن معرفتها»
۳۵ گوشهای از عظمت این دو عزیز را باز مینماییم و از میان انبوه روایات تنها به ذکر چند روایت از تفسیر روضالجنان و کشف الاسرار اکتفا مینماییم.
۱ ـ یاری و پرستاری فاطمه علیها السلام
در جنگ احد که رسول اکرم و حضرت علی علیه السلام جراحاتی برداشتند حضرت فاطمه علیهاالسلام چهره مبارک پدر و روی نازنین همسر را شست.
در همین غزوه شجاعت و فداکاری علی علیه السلام تا آنجا جلوه نمود که جبرئیل از آسمان آواز داد: «لاسیف اِلاّ ذوالفقار وَلافتی الاّ علیّ»
پس از جنگ آن تیغ را به فاطمه علیها السلام داد و گفت: «بستان این شمشیر را که امروز با من وفا کرد.»۳۶
۲ ـ دعای حضرت محمد صلی الله علیه وآله
پیامبر اکرم در پاسخ به طعنه زنان قریش که به حضرت زهرا علیها السلام گفته بودند:
پدرت تو را به مردی درویش داده است چنین فرمودند: «بدان که این زنان که این گفتند نه بر طریق شفقت گفتند.
من تو را به مردی دادم که «اَقْدَمُهُمْ سِلْما و اکْثَرُهُمْ علما وَاَعْظَمُهُمْ حِلْما» به اسلام از همه پیشتر است و به علم از همه بیشتر و به حلم از همه عظیمتر.
آنگه دعا کرد ایشان را و گفت: بار خدایا جمع ایشان مجتمع دار و دلهاشان به هم آر و فرزندان ایشان را وارثان بهشت نعیم کن.»۳۷
۳ ـ شمهای از فضایل حضرت علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام
در وجود مبارک حضرت فاطمه فضایل بیشماری جمع است و زندگانی آن بانوی دوسرای در همه ابعاد نمونه است، از جمله پایداری آن اسوه کامل در تنگدستی و هجوم فقر مادّی است؛ آورده اند:
«یک روز امیرالمؤمنینن علیه السلام ـ در حجره فاطمه شد او را یافت که حسن و حسین را می خوابانید و ایشان نمیخفتند از گرسنگی، فاطمه گفت:
یابن عَمّ رسول اللّه! بنگر تا چیزکی به دست آری برای این کودکان که از گرسنگی بنمیخسبند و سه روز است تا طعام نخورده اند؟
امیرالمؤمنین از خانه به در آمد و به نزدیک عبدالرّحمن عوف شد و او را گفت: دیناری زر به قرض مرا ده .
عبدالرحمن دست در کیسه کرد و دیناری از آن برداشت و به امیرالمؤمنین داد او بستد.
امیرالمؤمنین به بازار آمد تا چیزی بخرد مقداد را بر سر راه دید از حالش جویا شد، دیناری که به قرض گرفته بود به او داد و گفت:
تو اولیت ری که تو چهار روز است که چیز نیافته ای و ما سه روز.
مقداد آن بستد و برفت، امیرالمؤمنین به مسجد رسول آمد.
در شأن او و این قصّه، آیت آمده بود که: «وَیُؤثِرُونَ عَلی اَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ وَ…»۳۸ (حشر /۹)
۴ ـ پیوستن دو دریا
بعضی از اهل اشارت در تفسیر: مَرَجَ الْبَحْرَینِ یَلْتَقِیان (سوره الرحمن /۱۹)
نوشته اند مقصود از بحرین، فاطمه علیها السلام و علی علیه السلام است.
و بینهما برزخ (محمّد صلی الله علیه وآله ) «یَخْرُجُ مِنْهُما اللُّؤلُؤُ وَالْمَرْجان،» الحسن والحسین علیهم السلام است.
و نیز گفته اند : از تخصیصات و تشریفات آدمی یکی آن است که در نهاد وی دو بحر آفریده اند یکی بحر سرّ، دیگر بحر دل، این اشاره است به آیه مرجال بحرین و بحرین این جا خوف و رجاست عامّه مسلمانان را و بحر قبض و بسط خواص مؤمنان را و بحر هیبت و انس انبیاء و صدیقان را.»۳۹
۵ ـ حضرت فاطمه علیه السلام خاتون قیامت
میبدی در تفسیر آیه شریفه: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ» (سوره مائده /۵۵)
با استناد به حدیث: «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیُّ مُولاه» ولایت دین را اجلّ ولایات میداند و در فضیلت علی علیه السلام چنین می نویسد:
«علی مرتضی ابن عمّ مصطفی شوهر خاتون قیامت فاطمه زهرا علیها السلام که خلافت را حارس بود و اولیاء را صدر و بدر بود…»۴۰
در تفسیر کشف الاسرار علاوه بر آنچه گذشت نام و یاد حضرت فاطمه علیها السلام مکرر۴۱ آمده است، برای کوتاهی سخن به ذکر پارهای بسنده شده است.
تأکید احادیث و هم آوازی علمای اهل سنّت با شیعیان در دوستی اهلبیت موجب پیدایش اشعاری در مدح حبیبه خدا حضرت فاطمه زهرا علیها السلام شده است که گزیده ای از آن اشعار را میتوان در کتاب مناقب فاطمی۴۲ مشاهده نمود، البته انعکاس انوار ولایت از مشکوه وجود حضرت زهرا علیهاالسلام در لابه لای دیوان شاعران نیک نهاد ما به چشم میخورد.
از آن شمار است شعر عطار نیشابوری که در آن ماجرای بیان احوال فاطمه علیها السلام به رسول اکرم و تعلیم تسبیح نماز به صدیقه کبری آمده است پارهای از آن ابیات چنین است:
«فاطمه خاتون جنت ناگهی *** پیش سیّد رفت در خلوت گهی گفت کرد از آس دستم آبله *** یک کنیزک از تو میخواهم صله تا مرا از آس رنجی کم رسد*** تا کیام از آس چندین غم رسد؟
آس گردونم چو یک ارزن بود*** آس کردن خود چه کار من بود
وی عجب در پیش صدر روزگار*** بود آن ساعت غنیمت بیشمار
دست بگشاد و ببخشید آن همه *** هیچ نگذاشت از برای فاطمه
یک دعاش آموخت زیبا و عزیز*** گفت این بهتر تو را زآن جمله چیز
انس حضرت جانفزایت بس بود *** تا که تو هستی خدایت بس بود»۴۳
در تعلیم تسبیح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نوشته اند: پس از مراسم باشکوه شب ازدواجِ آن حضرت که همسران پیامبر و زنان مهاجر و انصار همه به خانه های خود برگشتند فقط اسماء نزد آن حضرت ماند، چون حضرت فاطمه از خدمت چندین روزه اسماء شرمگین بود تقاضای خادمهای کرد، پیامبر فرمود:
خادمهای خواهی یا چیزی که از خادمه بهتر باشد؟ گفت: و آن چیست یا رسول اللّه؟ گفت: آن که به عقب هر نماز سی وچهار بار تکبیر کنی و سی وسه بار تسبیح و سی وسه بار تحمید این بر زبان صد است و در ترازو هزار یا فاطمه هیچ کس نباشد که هر بامداد و شبنگاه این تسبیح بکند و الا خدای تعالی او را مهمات دنیایی و آخرتی کفایت کند.»۴۴
آنچه برای ما پس از سپری شدن قرنها شایان توجّه میباشد این است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله بجای بخشش خادمه تسبیحی تعلیم فرزندش نمود که فیض آن جاودانه است چنان که هم اکنون، امّت اسلام تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بعد از هر نماز میخوانند و نام آن دخت پارسا و انسیّه حورا تا آفتاب میدرخشد و مسلمانی نماز گزارد برجاست و از برکات آن تسبیح و تحمید روح مقدسش بهره مند میگردد.
زندگانی کوتاه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام نمودار نورانی صفات حسنه است انعکاس احادیث نبوی و سخنان ائمه هدی در تفسیر روض الجنان و کشف الاسرار نمایانگر گوشهای از فضایل زهرای مرضیه است و این سخن درست است که بزرگان علم و ادب و عرفان و کلام…
از بیان شأنی از شؤون این گوهر تابناک و اسوه راستین اسلام ناتوانند و در این مقام ابیات زیر بیان حال همگان است که گفت:
«وصف تو بگذشت از قدر عقول** * عقل در شرح شما شد بوالفضول
گرچه عاجز آمد این عقل از بیان ****عاجزانه جنبشی باید در آن»۴۵
پی نوشتها و مآخذ
۱ ـ رکنی، محمّد مهدی، جلوههای تشیّع در تفسیر کشفالاسرار؛ یادنامه علاّمه امینی به اهتمام سیّد جعفر شهیدی، محمدرضا حکیمی، تهران، مؤسسه انجامِ کتاب، ۱۳۶۱، ص ۱۶۵-۲۳۰.
۲ ـ سوره اعراف/۲۱.
۳ ـ سوره اعراف /۲۰.
۴ ـ سوره بقره /۳۷.
۵ ـ الخزاعی النیشابوری، حسین بن علی بن محمّد بن احمد، روضالجنان و رَوح الجنان فی تفسیر
القرآن به تصحیح محمّد جعفر یاحقی، محمّد مهدی ناصح، بیست جلد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، مشهد، ۱۳۷۱، ج۱، ص۲۲۸.
۶ ـ جاراللّه محمود بن عمر الزمخشری، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ربیعالاول، ۱۳۶۶، ج۶، ص۲۲۰.
۷ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، کشفالاسرار و عدّهالابرار، به اهتمام علیاصغر حکمت ، ده جلد، دانشگاه تهران، ۱۳۳۱-۱۳۳۹، ج۹، ص۲۳.
۸ ـ سیّد عبدالحسین شرفالدین، الکلمه الغرّا فی تفضیل الزهرا، ترجمه محمّد بیدارفر، انتشارات الزهرا، تهران، ۱۳۶۲، ص۵۰.
۹ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، همان کتاب، ج۸، ص۴۵.
۱۰ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۱۵، ص۴۱۹.
۱۱ ـ محمّد باقر مجلسی، بحارالانوار، یکصدوده جلد، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳، ج۱۷، ص۲۶۲.
۱۲ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، همان کتاب، ج۲، ص۱۵۱.
۱۳ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۴، ص۳۶۳.
۱۴ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، همان کتاب، ج۲، ص۱۴۷ و ۱۵۱.
۱۵ ـ محمدباقر مجلسی، همان کتاب، ج۴۳، ص۱۴۵.
۱۶ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۱۴، ص۲۴۳.
۱۷ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، همان کتاب، ج۷، ص۵۰.
۱۸ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۱۴، ص۲۷۵.
۱۹ ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، همان کتاب، ج۷، ص۵۰.
۲۰ ـ محمّد باقر مجلسی، بحارالانوار، چاپ دوم، المکتبه الاسلامیه، ۱۳۶۲، ج۴۳، ص۱۰۵. در این حدیث مَهر حضرت فاطمه علیهاالسلام پانصد درهم آمده است: «.. مهر جدته فاطمه و هو خمس مائه درهم جیاد».
۲۱ ـ رشیدالدین فضلاللّه، همان کتاب، ج۷، ص۵۱.
۲۲ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۵، ص۴۰۰.
۲۳ ـ همان، ج۱۴، ص۲۴۳.
۲۴ ـ همان، ج۱۷، ص۱۲۲.
۲۵ ـ همان، ج۱۴، ص۱۵۲.
۲۶ ـ همان، ج۱۷، ص۲۶۵.
۲۷ ـ ابوالفضل رشیدالدین، همان کتاب، ج۸، ص۸۷.
۲۸ ـ همان، ج۵، ص۳۳۰.
۲۹ ـ همان، ج۱۰، ص۶۴۷.
۳۰ ـ ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی، تفسیر گازر جلاء الاذهان و جلاء الاحزان، به تصحیح میرجلالالدین حسینی ارموی، تهران، ناشر: مهرآیین، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۷۷.
۳۱ ـ ابوالفضل رشیدالدین، همان کتاب، ج۱، ص۵۹۵.
۳۲ ـ شهید مرتضی مطهّری، مسأله حجاب، نشریه انجمن اسلامی پزشکان، تهران، ۱۳۴۸، ص۷۳.
۳۳ ـ مصلحالدین سعدی شیرازی، کلیات سعدی، به اهتمام محمّدعلی فروغی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ اول، ۱۳۲۰، ص۳۵۵.
۳۴ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۱۴، ص۱۲۴.
۳۵ ـ محمّد باقر مجلسی، همان کتاب، ج۴۳، ص۳۸ و ۶۵.
۳۶ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۵، ص۴۳.
۳۷ ـ همان، ج۱۴، ص۲۷۳.
۳۸ ـ همان، ج۴، ص۴۵ و ۴۶.
۳۹ ـ ابوالفضل رشیدالدین، همان کتاب، ج۹، ص۴۱۲، ۴۲۱.
۴۰ ـ همان، ج۳، ص۱۵۰.
۴۱ ـ محمّد جواد شریعت، فهرست کشفالاسرار، ناشر: امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳، ص۹۵۵.
۴۲ ـ احمد احمدی بیرجندی، مناقب فاطمی در شعر فارسی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹.
۴۳ ـ فریدالدین عطار نیشابوری، مصیبتنامه، به اهتمام نورانی وصال، ناشر کتابفروشی زوار، تهران، ۱۳۶۴، ص۴۱.
۴۴ ـ الخزاعی النیشابوری، همان کتاب، ج۱۴، ص۲۷۴.
۴۵ ـ جلالالدین محمّد مولوی، مثنوی به تصحیح رینولد نیکلسون، به اهتمام نصراللّه پورجوادی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۶۳، ج۳، ص۳.
منبع:سید محمود خسروانی شریعتی ؛ مشکوه پاییز و زمستان ۱۳۷۷ – شماره ۶۰ و ۶۱ – صفحه ۶۴ تا ۷۶