- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
آیه تطهیر (احزاب: ۳۳) به اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی اشاره میکند. متکلمان و عالمان دینی شیعی برای اثبات معصوم بودن امامان شیعه(ع) به این آیه استناد میکنند.
مفسران درباره مصادیق اهل بیت در این آیه، اختلاف نظر دارند. برخی مصداق آن را امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع)، گروهی مصداق آن را همسران پیامبر(ص) و برخی نیز اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است را مصداق این آیه دانستهاند.
متن آیه
آیه تطهیر به بخشی از آیه سی و سوم سوره احزاب اشاره دارد:
إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً
بیگمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
شأن نزول
در برخی احادیث آمده است این آیه در خانه ام سلمه همسر پیامبر(ص)، نازل شده و هنگام نزول آن علاوه بر پیامبر(ص) علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) هم حاضر بودند. در این هنگام پیامبر(ص) پارچهای خیبری (کساء) را که بر آن نشسته بود، بر روی خود و علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) کشید و دستها را به سوی آسمان بالا برد و گفت: “خدایا! اهل بیت من این چهار نفرند. اینان را از هر پلیدی پاک گردان”. ام سلمه از پیامبر(ص) پرسید آیا من نیز در شمار اهل بیت(ع) قرار دارم که پیامبر(ص) پاسخ داد تو از همسران رسول خدایی و تو (بر راه) خیر هستی.[۱]
اراده تکوینی خداوند بر عصمت اهل بیت
مقام عصمت یک حالت تقواى الهى است که به امداد پروردگار در پیامبران و امامان، به خاطر مسئولیت سنگین رهبرى به آنها عطا شده است[۲] که آنها را از هر باطلى، چه عقاید و چه اعمال حفظ مىکند.[۳] این آیه به دلیل قسمت دوم آن به «آیه تطهیر» شهرت دارد[۴] و بر پاکی و عصمت اهل بیت دلالت میکند.[۵]
در تبیین این دلالت گفته شده در عبارت شریفه « یُرِیدُ اللهُ » مراد اراده تکوینى است که مربوط به خواست خداوند در عالم تکوین یعنی خلقت است، نه اراده تشریعی که به افعال مخلوقات تعلق مى گیرد و منشا تکالیف دینى و منشا متوجه ساختن آن تکالیف به مکلفین است[۶] و چون خدا به همه این دستور داده است تا پاک و با تقوا باشند، دیگر چنین خواستی از اهل بیت مزیتى براى آنها نخواهد بود، زیرا همه مکلفان مشمول این فرمانند. [۷]
از سوی دیگر یکی از اهل بیت خود پیامبر اکرم میباشد و با اینکه آن جناب معصوم است، دیگر معنا ندارد که خدا از او تقوى بخواهد. لذا معناى آیه چنین خواهد بود که خداى سبحان پیوسته و دائم اراده دارد شما را به این موهبت یعنى موهبت عصمت اختصاص دهد به این طریق که اعتقاد باطل و اثر عمل زشت را از شما اهل بیت ببرد، و در جاى آن عصمتى بیاورد که حتى اثرى از آن اعتقاد باطل و عمل زشت در دلهای تان باقى نگذارد.[۸]
درباره اینکه چگونه آیه تطهیر بر طهارت و پاکی اهل بیت دلالت میکند گفته شده است:
واژه “إِنَّما” به تصریح لغت شناسان، برای انحصار است؛ بنابراین نشان میدهد اراده الهی مخصوصاً به پاکی اهل بیت تعلق گرفته است.
عبارت «عنکم» بر واژه «الرجس» مقّدم شده ـ و بنابر قاعده دستور زبان عربی عرب تقدیم جار و مجرور بر مفعولٌبه، بر این انحصار و اختصاص تأکید میکند.
عبارت «یطهّرکُم» (شما را پاک گرداند) در پی «لِیذهِبَ عَنکُمالرّجسَ» نیز تأکیدی بر طهارت و پاکیزگی به دنبال دور شدن پلیدیها است.
واژه «تَطهِیرًا» نیز مفعول مطلق است و تأکیدی دیگر برای طهارت به شمار میرود.
«الرِجسَ» (پلیدی) نیز به دلیل اینکه با «الف و لام جنس» آمده است، شامل هرگونه پلیدی فکری و عملی چون شرک، کُفر، نفاق، جهل و گناه میشود.[۹] و چنین ازاله و برطرف کردنى با عصمت الهى منطبق مىشود که انسان را از هر باطلى، چه عقاید و چه اعمال حفظ مىکند. [۱۰]
در برخی روایات، پیامبر(ص) پس از تلاوت آیه تطهیر، گفته است: «فَأَنَا وَ أَهْلُ بَیْتِی مُطَهَّرُونَ مِنَ الذُّنُوبِ؛ من و اهل بیتم از گناهان پاک هستم».[۱۱]
معنای رجس
درباره معنای «رجس» مفسران اختلاف نظر دارند و برای آن معانی مختلفی ذکر کردهاند، از جمله: گناه، فسق، شیطان، شرک، شک، بخل، طمع، هوای نفس و بدعت.[۱۲] علامه طباطبایی بر آن است که رجس- به کسره را، و سکون جیم- صفتى است از ماده رِجاسَت، یعنى پلیدى و قذارت. پلیدى و قذارت هیاتى است در نفس آدمى، که او را وادار به اجتناب و نفرت مىنماید، مانند پلیدى رذائل. چنان که در آیه شریفه: وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرُونَ[ سوره انعام–۱۲۵] آمده است. و نیز هیاتى است در ظاهر موجود پلید، که باز آدمى از آن نفرت مىنماید مانند پلیدى خوک که فرمود: أَوْ لَحْمَ خِنزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ [ سوره انعام–۱۴۵] [۱۳]
پس این کلمه به هر معنا که باشد نسبت به انسان عبارت است از ادراکى نفسانى و اثرى شعورى، که از علاقه و بستگى قلب به اعتقادى باطل، یا عملى زشت حاصل مىشود، وقتى مىگوییم (انسان پلید، یعنى انسانى که به خاطر دل بستگى به عقاید باطل، یا عمل باطل دلش دچار پلیدى شده است.[۱۴]
در برخی منابع شیعه و اهل سنت آمده که پیامبر(ص) در توضیح این آیه گفتهاند: «من و اهل بیتم از گناه طاهریم.»[۱۵] حضرت علی(ع) نیز در ماجرای فدک با استناد به این آیه منزه بودن از گناه حضرت زهرا(س) را اثبات مینماید.[۱۶]
مصداق اهل بیت
مفسران درباره مصادیق اهل بیت در این آیه، اختلاف نظر دارند. برخی مصداق آن را امام علی(ع)، حضرت زهرا(س)و حسنین(ع) و گروهی مصداق آن را همسران پیامبر(ص) یا اشخاصی که زکات دادن به آنها حرام است، دانستهاند.[۱۷] برخی از این نظرات بدین شرح است:
نظر اول: بسیاری از صحابه، مراد از اهل بیت را علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) دانستهاند. انس بن مالک، ابوسعید خُدْری، ام سلمه، عایشه، سعدبن ابی وقّاص، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عباس، به این نظر معتقد هستند.[نیازمند منبع] از امامان شیعه(ع) نیز احادیثی در تأیید این نظر نقل شده است.[۱۸][منبع بهتری نیاز است]
مفسران شیعه از جمله طبرسی و علامه طباطبایی نیز معتقدند این آیه در شأن اصحاب کساء نازل شده و در میان شیعیان به حد تواتر رسیده است.[۱۹] همچنین، از امامان شیعه احادیثی نقل شده است که اهل بیت(ع) علاوه بر پنج تن، دیگر امامان شیعه نیز هستند.[۲۰]
طبق چندین روایت از کتاب مسند احمد بن حنبل، پیامبر(ص)، مصداق آیه تطهیر را فاطمه(س)، علی(ع) و فرزندانش بیان کرده است.[۲۱] احمد بن حنبل همچنین در فضائل الصحابه، روایت میکند که پیامبر(ص) به مدت ۶ ماه هنگام خروج برای نماز صبح، به در خانه فاطمه(س) که میرسید صدا میکرد:ای اهل بیت! نماز! نماز!ای اهل بیت! «خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».[۲۲]
ابن کثیر، از علمای اهل سنت نیز، در تفسیر آیه تطهیر، روایتی از امام حسن (ع) نقل میکند که وی بر منبر گفته است: «ما آن اهل بیتی هستیم که خدا دربارهشان این آیه را فرموده است». ابن کثیر همچنین از امام سجاد(ع) نیز نقل میکند که در پاسخ مردی از شام گفته است: «ما مصداق این اهل بیتیم».[۲۳]
نظر دوم: به باور برخی، مراد از اهل بیت، همسران پیامبر(ص) هستند؛ زیرا سیاق آیه در بیان احوال ایشان است. از عِکْرِمَه مولای ابن عباس و مقاتل بن سلیمان احادیثی با این مضمون نقل شده است؛[۲۴] ولی مفسران شیعی معتقدند، طبق ظاهر آیه تطهیر، مراد از اهل بیت(ع)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(ع) هستند، زیرا اگر منظور همسران پیامبر باشد، باید به جای “عَنکُم”، “عَنکُنَّ” و به جای “یطَهِّرَکُم”، “یطَهِّرَکُنَّ” میآمد.[۲۵] چرا که هیچگاه صحیح نیست ضمیر مردان را به زنان ارجاع داد. [۲۶]
مفسران شیعی همچنین در پاسخ به این پرسش که چگونه در این سوره، وسط بیان وظایف زنان پیامبر(ص) مطلبی گفته شده که شامل زنان پیامبر(ص) نمیشود، گفتهاند؛ این گونه سخن گفتن، در روش فصیحان عرب، شناخته شده است و در قرآن به آیات فراوان برمیخوریم که در کنار هم قرار دارند، ولی از موضوعات گوناگونی سخن میگویند و از روایات استفاده میشود که این بخش جداگانه نازل شده، ولی هنگام گردآوری قرآن در کنار هم قرار داده شده است.[۲۷]
نیز باید خاطر نشان کرد هیچ یک از همسران پیامبر، ادعا نکرد که من در زمره اهل بیت علیهم السلام هستم واگر چنین بود (به ویژه در نزاعهایى که با دیگران پیدا مىکردند) به آیه تطهیر تمسک مىکردند. مورخین نیز چنین ادعایی را ثبت نکردهاند. بلکه آنان از لغزشهای برخی از همسران پیامبر به خصوص بعد از رحلت آن حضرت پیامبر گزارشهای متعددی ذکر کردهاند.
نظر سوم: زید بن اَرْقَم، صحابی پیامبر(ص)، با مردود دانستن شمول آیه نسبت به همسران پیامبر٬ معتقد است مراد از اهل بیت کسانی هستند که خداوند زکات دادن به آنان را حرام گردانیده است و آنان از نزدیکان پیامبر(ص)، از قبیل آل علی و آل عقیل و آل جعفر بن ابی طالب هستند و منظور از تطهیر، پاک گردانیدن از دریافت و مصرف صدقه و زکات، است.[۲۸]
پی نوشت ها:
- نگاه کنید به: ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ، ص۶۹۹؛ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۳؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۲؛ ابن ابیحاتم، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۹، ص۳۱۳۳.
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش٬ ج۱۷، ص۳۰۴
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۳
- راضی، سبیل النجاه فی تتمه المراجعات، بیروت، ص۷.
- طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۸، ص۳۴۰.
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۲
- مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش٬ ج۱۷، ص۳۰۴
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۲
- راضی، سبیل النجاه فی تتمه المراجعات، بیروت، ص۷.
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۲۱۲
- کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۰؛ ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب، دار الحدیث، ج۱، ص۳۰۵.
- صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳۸.
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۲.
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۲.
- بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۹۵ق، ج۱، ص۱۷۱؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۰۸.
- طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص:۲۵۶.
- ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج ۳، ص۷۹۸؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۸؛ ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج ۱۳، ص۷۲؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹؛ بن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج ۳، ص۷۹۸؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۸.
- ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۴۲۲ق، ج ۱۳، ص۷۲؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.
- ابن حکم، تفسیر الحبری، ۱۴۰۸ق، ص۲۹۷-۳۱۱؛ طبرسی، مجمع البیان، مؤسسه الاعلمی، ج۸، ص ۱۵۵-۱۵۷؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۳۱۱.
- کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۷؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۳۸۶ق، ج۲، ص۳۴.
- ابن حنبل، مسند، دار الصادر، ج۱، ص۳۳۱، ج۴، ص۱۰۷ و ج۶، ص۲۹۲.
- ابن حنبل، فضائل الصحابه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۷۶۱.
- ابن کثیر دمشقی، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۳۷۱.
- ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج ۳، ص۷۹۸؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۸.
- قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۴، ص۱۸۳؛ حسینی طهرانی، مهرتابان، ۱۴۰۲ق، ص۲۹۰-۲۹۲.
- طباطبائی٬ تفسیر المیزان٬ ۱۴۱۷ق٬ ج۱۶ ٬ ص۳۱۰
- طبرسی، مجمع البیان، مؤسسه الاعلمی، ج۸، ص۵۶۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۳۱۱.
- مسلم، صحیح مسلم، دار الفکر، ج۲، ص۱۸۷۴؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۸۰۲؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۸.
فهرست منابع:
- قرآن کریم.
- ابن حکم، تفسیر الحبری، تحقیق محمدرضا حسینی، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸ق.
- ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بیتا.
- ابن حنبل، احمد بن محمد، فضائل الصحابه، تحقیق وصی الله بن محمدعباس، مکه، جامعه ام القری، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
- ابن عطیهاندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق عبدالسلام عبدالشافی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق.
- ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القران العظیم، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشلی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۷۵ق.
- ابن کثیر الدمشقی، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق محمدحسین شمس الدین، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
- ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی بن مردویه، مناقب علی بن ابیطالب، قم، دار الحدیث، بیتا.
- بیهقی، احمد بن الحسین، دلائل النبوه و معرفه أحوال صاحب الشریعه، تحقیق عبد المعطی قلعجی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
- ترمذی، محمّد بن عیسی، سنن الترمذی، تحقیق و تصحیح عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- حسینی طهرانی، محمد حسین، مهرتابان، تهران، باقر العلوم، ۱۴۰۲ق.
- راضی، حسین، سبیل النجاه فی تتمه المراجعات، تحقیق حسین الراضی، بیروت، بی نا، بی تا.
- شوشتری، قاضی نور الله، الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه، مصحح جلال الدین حسینی ارموی، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۵ش.
- شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایه و الدرایه من علم التفسیر، بیروت، عالم الکتب، بی تا.
- صدوق، محمد بن علی، معانی الأخبار، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، مترجم محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش.
- طباطبایى٬ سید محمد حسین٬ المیزان فى تفسیر القرآن٬ قم٬ دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم٬ ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق محمدباقر موسوی خرسانی، نجف، دارالنعمان، ۱۳۸۶ق.
- طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، تحقیق هاشم رسولی محلاتی، بیروت، موسسه الاعلمی، بی تا.
- طبری، عمادالدین، کامل بهائی، مرتضوی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، بیتا.
- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق و تصحیح محمد کاظم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق
- مسلم بن الحجاج النیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا.
- مقریزی،أحمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ط الأولی، ۱۴۲۰.
- مفید، محمد بن محمد، المسائل العُکبریه، تحقیق علی اکبر الهی خراسانی، قم، المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ق.
- مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه٬ چ سى و دوم، ۱۳۷۴ش.
منبع: ویکی شیعه