- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
حره منطقه ای است در مدینه و لشکر یزید بن معاویه مردم مدینه را به حره کوچ دادند و واقعه حره یا واقعه مدینه را به وجود آوردند. واقعه حره، واقعه ای است که اهل مدینه توسط بنی امیه قتل عام گردید و اموال شان به غنیمت برده و بزرگان مهاجرین و انصار هتک حرمت گردید و به زنان شان تجاوز شد.[۱]
جنایات یزید بن معاویه
یزید بن معاویه دومین خلیفه خاندان اموی است که در سال ۶۰ هجری قمری پس از مرگ پدرش معاویه به کرسی قدرت نشست و در مدت چهار سال حکومت خود بر سرزمین های اسلامی دست به خلق جنایات بزرگی زد. سه فاجعه بزرگ سال های حکومت وی بر جامعه اسلامی عبارتند از:
۱. به شهادت رساندن امام حسین (علیه السلام) و به اسارت بردن اهل بیت آن حضرت در سال ۶۱ هجری؛
۲. راه انداختن واقعه حره در سال ۶۳ هجری که در ضمن این حادثه، آن گونه که در تاریخ آمده ۱۷ هزار نفر از مردم شهر مدینه قتل عام شده و نوامیس مردم به مدت سه روز به دست سپاهیان شام به تاراج رفت؛
۳. و بالاخره جنگ با عبدالله بن زبیر و به آتش کشیدن خانه کعبه به وسیله منجنیق های آتشین در سال ۶۴ هجری قمری.[۲]
علت اتفاق واقعه حره
پس از واقعه دلخراش کربلا مردم مدینه علیه یزید شوریدند. نخستین واقعه ای که در حره (مدینه) رخ داد خلع یزید بود که در سال ۶۳ قمری اهالى مدینه عثمان بن محمد بن ابى سفیان را که از طرف یزید والى بود از مدینه طرد و اخراج کردند. بنى امیه هم پس از آن که اهل مدینه با عبد الله بن حنظله بیعت کردند این شهر را محاصره نمودند. بنى امیه با غلامان و یاران و کسانی که با آنها هم عقیده بوده در یک جا جمع شدند و در خانه مروان تحصن نمودند و به یزید نامه نوشتند و استغاثه کردند.[۳]
بیان واقعه حره
بنا بر نقل وفیات الأعیان، یزید بن معاویه، لشکرى به سردارى مسلم بن عقبه به مدینه فرستاد. مسلم مدینه را غارت کرد. او اهالى مدینه را به سنگلاخ «حره» واقع در بیرون شهر کوچ داد و جنایتی را در آنجا مرتکب شدند که قلم از بیان آن شرم دارد. تا جایى که گفته اند: بعد از واقعه حره قریب هزار دختر از دختران مهاجران و انصار به واسطه تجاوزى که لشکر شام به آن ها نمودند وضع حمل کردند.
در آن روز «۱۰۷۸۰» نفر از مهاجران و انصار و فرزندان ایشان و سایر مسلمانان به قتل رسیدند. بعد از این واقعه، دیگر یک نفر از آنها که در نخستین جنگ اسلام (بدر) شرکت داشتند، باقى نماندند. گروه زیادى از زنان و کودکان نیز کشته شدند!
جنایت، به قدرى دلخراش بود که سرباز شامى، پاى بچه شیر خوار را می گرفت و از بغل مادرش بیرون مى آورد و چنان به دیوار مى کوفت که مغز آن کودک بر زمین مى ریخت و مادرش به او نگاه مى کرد!
سپس اهالى شام از مردم مدینه براى یزید بیعت گرفتند که بردگان او باشند! اگر خواست آنها را به بردگى ببرد وگرنه آزاد کند! مردم مدینه هم در حالى که اموالشان سلب شده و دارایىشان غارت گردیده و خونهایشان ریخته و زنانشان مورد تجاوز قرار گرفته بود، با «مسلم بن عقبه» با آن شرط بیعت کردند!! سپس مسلم بن عقبه جانى، سرهاى مردم مدینه را براى یزید به شام فرستاد. همین که سرها را جلو یزید نهادند گفت:
لیت اشیاخی ببدر شهدوا جزع الخزرج من وقع الاسل
و بدین گونه از انتقام خون اجداد مشرک خود، سخن به میان آورد. آنگاه جنایتکار مزبور، براى جنگ با عبد اللّه زبیر- که آن موقع در مکه بود و مردم با وى بیعت کرده بودند- رفت. مسلم بن عقبه در میان راه به درک واصل شد. و طبق دستورى که یزید داده بود «حصین بن نمیر» به جاى وى فرماندهى لشکر را به عهده گرفت.[۴]
کشتار و فساد بزرگ و اسارت و اباحه زنان مدینه از سوی لشکر یزید مشهور است. در واقعه حره و بسیاری از صحابه رسول خدا و در حدود هفت صد قاری قرآن را کشتند و شهر مدینه را مدت چند روز برای لشکریان یزید مباح شده بود و مسجد نبوی روزهای متمادی از جماعت خالی شده و به جای مردم سگ ها وارد مسجده گردیده و بر منبر پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بول کرده دقیقاً همان گونه که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از آن خبر داده بودند.
لشکر یزید پس از این فاجعه رو به سوی پسر زبیر رفته و کعبه را با منجنیق تیرباران نموده و آن را با آتش سوزاندند و چه چیزی از این قبایح بزرگ تر است که در زمان یزید اتفاق افتاد.[۵]
نفرین عاملین واقعه حره از سوی رسول خدا (صلی الله علیهو آله و سلم)
حدیثی از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که لعن عاملین واقعه حره از آن به دست می آید. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است:
«من أخاف أهل المدینه ظلما أخافه الله و علیه لعنه الله و الملائکه و الناس أجمعین»؛ هر کسی اهل مدینه را ظالمانه بترساند خدا او را می ترساند و لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر او باد. این در حالی است که شکی در ترساندن اهل مدینه به وسیله یزید در واقعه حره و کشتار اهل مدینه وجود ندارد.[۶]
فضایل کشته شدگان واقعه حره
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در یکى از سفرهاى خود به بیرون مدینه، به منطقه حره که از آن بنى زهره بود رسید، آن جا ایستاد و آیه استرجاع را قرائت کرد. مردم به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند: یا رسول الله چه شده است؟
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: در حره کسانى از بهترین افراد امتم کشته مى شوند.
عبد الله بن سلام در دوره حکومت معاویه در حره ایستاد و گفت: در کتاب یهودیان چیزى دیدم که نه مبدل مى شود و نه تغییر مى کند و آن این که، این جا جایگاه کشته شدن مردمى است که در روز قیامت در حالى که شمشیرهاى خود را بر گردن هاى خود آویخته اند محشور مى شوند، آنان در برابر خداوند می ایستند و مى گویند: ما براى تو کشته شدیم.
داود بن حصین گفته است: نزد ما قبرهاى کسانى هست که در واقعه حره کشته شده اند، بیشتر اوقات که به طرف آن قبرها مى رویم، بوى خوش مشک از قبر آنان به مشام ما مى رسد.[۷]
نتیجه گیری
نتیجه این شد که اعمال ننگین در واقعه حره و واقعه مدینه باعث منفور شدن چهره یزید در نزد عموم مسلمانان به خصوص علما و دانشمندان اسلامی گردیده است. از همین روی اکثریت علما و دانشمندان اهل سنت یزید را چهره منفور و مستحق لعن و نفرین می دانند و حتی ابن جوزی یکی از علمای اهل سنت در خصوص جایز بودن لعن یزید کتابی تالیف کرده به نام «الرد علی المتعصب العنید المنکر للعن یزید».
نویسنده: حمید الله رفیعی
پی نوشت ها
[۱]. الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، ص ۴۲۹.
[۲]. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص ۲۵۳.
[۳] . الکامل فی التاریخ ( کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران) ، ج ۱۱، ص ۲۴۲.
[۴]. اجتهاد در مقابل نص، ص۵۵۲.
[۵] . رک: الصواعق المحرقه، ج۲، ص ۶۳۷-۶۳۹،
[۶] . الصواعق المحرقه على أهل الرفض والضلال والزندقه، ج۲، ص ۶۳۵.
[۷] . امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ص ۲۲۷.
منابع
۱. ابن اثیر، عزالدین علی بن اثیر، الکامل فی التاریخ ( کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران)، ترجمه: ابو القاسم حالت و عباس خلیلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، ۱۳۷۱ش.
۲. ابن حجر هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقه على أهل الرفض والضلال والزندقه، لبنان، مؤسسه الرساله – چ۱، ۱۴۱۷ق/ ۱۹۹۷م، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی – کامل محمد الخراط.
۳. ابن قتیبه دینوری، امامت و سیاست (تاریخ خلفاء)، ترجمه سید ناصر طباطبایى، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰ش.
۴. أبو ریحان بیرونی، الآثار الباقیه عن القرون الخالیه، محقق / مصحح: پرویز اذکایی، تهران، مرکز نشر میراث مکتوب، چ ۱ ، ۱۳۸۰ ش.
۵. احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، بیروت، بیتا.
۶. سید عبد الحسین شرف الدین، اجتهاد در مقابل نص، ترجمه على دوانى، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ۹، ۱۳۸۳ ش.