- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
به طور کلی میتوان گفت: پرداخت خمسِ اموال، دو نقش اساسی در زندگی مسلمانها به ویژه شیعیان ایفا میکند:
۱. مادی (توزیع ثروت بر اساس عدالت اجتماعی)
۲ . معنوی ( تهذیب نفس)
عدالت اقتصادی در پرتو بعثت پیامبران
قرآن کریم یکی از مهمترین دلایل اجتماعی بعثت پیامبران را زمینهسازی برای اقامه قسط و گسترش مطلق عدالت توسط خود مردم میداند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛(۱) ما پیامبران را با دلایل روشن و معجزات آشکار فرستادیم و کتاب و میزان حق و باطل را با آنان همراه ساختیم تا مردم (در پرتو تربیت دینی) به عدل و قسط قیام کنند». پس از آن بلافاصله میفرماید: «و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس؛(۲) و آهن را فرود آوردیم که در آن نیرویی شدید و سودهایی برای مردم است.»
گرچه در آهن منافع فراوانی نهفته است، منتها یادآوری آن در کنار بعثت رسولان و کتاب و میزان، بدان دلیل است که این فلز را میتواند به صورت شمشیر و تیر و نیزه در آورده و متمرّدان از خط عدالت و بر هم زنندگان نظم اجتماعی را تنبیه کند.
تعریف عدالت
عدالت به مفهوم اتمّ آن عبارت است از: اعطای حق هر صاحب حقی که شامل حق الله نیز میشود. امام سجاد (علیهالسلام) فرمود: «حق الله الاکبر علیک ان تعبده و لا تشرک به شیئاً؛(۳) بزرگترین حق خدا این است که او را پرستش کرده و احدی را شریک او قرار ندهی.»
گاهی عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جایگاه و پایگاه مناسب خویش است؛ از انفاق و پرداخت حقوق مالی گرفته تا سخن گفتن به موقع و هر کسی را در مقام مناسب گذاشتن، و نیز توزیع و تولید ثروت به صورت مناسب و عادلانه.
مقبولیت عدالت
اصل عدالت و ضرورت آن، مقبول تمام مکتبها و انسانهاست و همواره از بزرگترین آرمانهای بشری و چالشهای پیش روی جوامع بوده و هست. هر انسانی پیرو هر مکتب و مرامی که باشد، در صورتی که وجدان و فطرت عقلانی خود را از دست نداده باشد، اجرای عدالت را برای اداره جامعه ضروری میداند، چرا که افراد بشر به دلیل غریزه استخدام یا طبیعت اجتماعی زیستن و یا کثرت حوایج، نمیتوانند انفرادی زندگی کنند، بلکه نیاز به قانون عادلانه و اجرای آن دارند. متأسفانه گسترش جوامع بشری و فقدان عدالت اجتماعی باعث گردیده که ظلم و تجاوز، گسترده شود و در هر عصری ثروتهای کلان در دست گروهی معدود قرار گیرد و اکثریت جامعه در فقر و محرومیت به سر ببرند.
ایمان و عقیده است که پشتوانه و ضامن اجرای خمس است، زیرا اگر کسی به دروغ بگوید: خمس ندارم یا پرداختهام، حکومت اسلامی در شرایط عادی حق تجسّس و تفحص ندارد، چرا که پرداخت خمس به ایمان و اعتقاد مردم بستگی دارد. به همین دلیل خطاب در اینگونه احکام با مؤمنان و متقین است و کسانی که ایمان ندارند مخاطبان خمس نمیباشند.
سیستم اقتصادی در اسلام
باید توجه داشت که سیستم اقتصادی توزیع و تولید ثروتها و پرداخت خمس و زکات و سایر مسائل مالی مانند کفارات، دیات و غیره نیز، رعایت عدل اجتماعی را در بعد اقتصادی روشن میسازد، زیرا بدون یک سیستم اقتصادی، قشر عظیمی گرفتار فقر و محرومیت میشوند. به همین دلیل مقصود ما از اقتصاد اسلامی، آن سیستمی است که به وسیله آن راه و رسمی که اسلام در تنظیم حیات اقتصادی دارد تجسّم و عینیت پیدا میکند.
به عقیده دانشمندان بزرگ اسلامی همچون: علامه مطهری و شهید آیه الله صدر و بسیاری از عالمان روشنبین اهل سنّت، اسلام دارای یک نظام مالی و اقتصادی محکم بر پایه توحید است. استاد مطهری مینویسد: وقتی میگوییم اقتصاد اسلامی، منظورمان علم اقتصادی به شکل اقتصاد برنامهای و دستوری است، نه اقتصاد علمی که مانند سایر علوم میباشد، چون در این صورت اقتصاد اسلامی یا مسیحی و یا مارکسیستی معنا ندارد؛ چنانکه فیزیک یا شیمی اسلامی یا مسیحی نداریم.
مبانی فلسفی نظام اقتصادی (با رویکرد خمس)
پیش از آنکه به مبانی فلسفی نظام اقتصادی اسلام بپردازیم نخست باید واژه فلسفه را بررسی کنیم، چرا که این واژه در علوم و معارف بشری، دو معنای کلی دارد: گاهی فلسفه به معنای دانش مخصوص و معروفی است که موضوع آن، وجود و هستی است؛ فلسفه در این معنا به مفهوم هستیشناسی است که به دو شاخه امور عامه و الهیات به معنی الاخص تقسیم میگردد.(۴) و گاهی فلسفه عبارت است از تبیین علمی و عقلانی هر پدیده که در این معنا به فلسفه کاربردی اطلاق میشود. مراد نگارنده از فلسفه اقتصاد اسلامی و حکمت تشریع خمس، بدین مفهوم میباشد؛ یعنی پرسشها و پاسخهای عقلانی درباره مسائل مالی که یکی از آنها مسئله خمس است.
پرداختن به موضوع خمس و فلسفه وجوب آن از دو جهت اهمیت دارد:
یکی اینکه، دین مبین اسلام به دلیل اهمیتی که برای معرفت و عقلانیت در تمام شئون زندگی قائل است باید دید حکمت وجوب پرداخت خمس اموال را چه میداند و یا چه میتوان درباره آن گفت، چرا که اسلام برخی از احکام را با ذکر دلایل تشریع آن مطرح ساخته و درباره برخی از احکام به بیان حکمت آنها نپرداخته، بلکه پیروان خود را به کسب علم و معرفت بیشتر درباره فلسفه احکام دعوت کرده است.
جهت دوم این است که با گذشت زمان، فریضه خمس تحت تأثیر بعضی از عوامل اجتماعی و شبهات انحرافی قرار گرفته و کمرنگ شده است. باید علل کمرنگ شدن و راههای احیای این فریضه مالی را روشن سازیم تا بیشتر مورد توجه قرار گیرد، به ویژه در عصر ما که تعبّد را در سایه تعقّل میپذیرند و اذهان عمومی در برابر انواع شبهات، تخریبها و تفسیرهای مختلف قرار دارد و انتخاب هر یک از آنها نیازمند دلیل معقول و مشروع میباشد.
قرآن کریم یکی از مهمترین دلایل اجتماعی بعثت پیامبران را زمینه سازی برای اقامه قسط و گسترش مطلق عدالت توسط خود مردم می داند.
علل تهاجم به خمس آل رسول (صلیاللهعلیهوآله)
فریضه خمس به دلایل مختلف مورد تهاجم قرار گرفته و عملاً کمرنگ شده است. این فریضه واجب الهی نه تنها از ناحیه دشمنان، تخریب میشود، بلکه گاهی از ناحیه مقدسنماها و برخی از مرشد نمایان و شِبه روشنفکران دینی نیز در معرض حمله و هجمه قرار گرفته و می گیرد.
پس از انقلاب اسلامی برخی میگفتند که با پرداخت مالیات، دیگر خمس واجب نمیشود، در حالی که مالیات ربطی به خمس ندارد. برخی دیگر از کجاندیشان نیز معتقد بودند که خمس فقط باید به دست امام زمان (عج) برسد، از اینرو پولها را در زمین دفن میکردند تا امام عصر (عج) پس از ظهورش آنها را بردارد و مصرف کند. بالاخره، این فریضه واجب الهی در کشاکش ظن و گمانهای هوس آلود برای برخی به صورت امر مبهم در آمده و حقیقت آن را در نیافتهاند.
اما فقهای شیعه با استناد به کتاب و سنّت، دیدگاه روشنی در این باره دارند که در کتابهای مستقل به صورت مستدل و نیز در رسالههای عملیه برای عموم آوردهاند.
رعایت در مصرف خمس
مراجع و علمای بزرگوار در مصرف خمس بسیار دقت میکردند. نگارنده خود ناظر بودم که یکی از بازاریهای تهران خمس کلانی برای امام راحل (قدّس سرّه) آورد. پس از پرداخت آن، عرض کرد: یک تومان از این پول را برای تبرّک برگردانید. امام فرمودند: این پول نه مال من است نه مال تو، من نمیتوانم برگردانم. یکی از طلبهها که نزدیک حضرت امام نشسته بود، یک تومان از جیبش در آورد و به امام داد. امام آن را گرفت و به بازاری داد.
هنگامی که امام (ره) در نجف تبعید بودند روزی شنیدند که یکی از بازاریها میخواهد برای حاج احمد آقا جشن عروسی بگیرد، حضرت امام نامهای نوشتند که مبادا از وجوهات مصرف کنید.
مرحوم آیه الله مدنی از هدایای مردم ارتزاق میکردند و حاضر نبودند وجوهات را در زندگی شخصی مصرف کنند.
به هر روی، بسیاری از مراجع عظام در حد بسیار اندک از سهم امام استفاده میکردند و دیگران را به احتیاط کامل دعوت مینمودند. در اینباره، نمونه های فراوانی از پرهیز و احتیاط علما در مصرف خمس وجود دارد، ولی همین نمونه ها نشان میدهد که عالمان اسلامی به هیچ وجه خمس را برای خود ناندانی نکردهاند.
پیوستگی سیستم اقتصادی و اصول اعتقادی
مبانی فلسفی نظام اقتصادی در اسلام با جهانبینی و اصول اعتقادی، به هم مرتبط و پیوسته است. به همین دلیل شناخت سیستم اقتصادی مستلزم شناخت مبانی فکری و فلسفی است؛ به عبارت دیگر سیستم اقتصادی از عقاید، اخلاق و احکام اسلامی تفکیکناپذیر میباشد، چون فروع دین از اصول دین نشأت پیدا کرده است و همین انسجام فروع و اصول و اخلاق و ایمان است که ضمانت اجرایی خمس و زکات را تأمین میکند؛ مثلاً قرآن در باب وجوب خمس اموال و لزوم پرداخت آن به صاحبان سهام (سهم امام و سهم سادات) می فرماید: «ان کنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان؛(۵) اگر به خدا و آنچه بر بندهاش (حضرت محمد) در روز جدایی (حق و باطل) نازل کرده ایمان و اعتقاد دارید، خمس مالتان را بپردازید.»
همانگونه که میبینید در اینجا ایمان و عقیده را پشتوانه و ضامن اجرای خمس قلمداد نموده است، زیرا اگر کسی به دروغ بگوید: خمس ندارم یا پرداختهام، حکومت اسلامی در شرایط عادی حق تجسّس و تفحص ندارد، چرا که پرداخت خمس به ایمان و اعتقاد مردم بستگی دارد. به همین دلیل خطاب در اینگونه احکام با مؤمنان و متقین است و کسانی که ایمان ندارند مخاطبان خمس نمیباشند.
فریضه خمس به دلایل مختلف مورد تهاجم قرار گرفته و عملاً کمرنگ شده است. این فریضه واجب الهی نه تنها از ناحیه دشمنان، تخریب میشود، بلکه گاهی از ناحیه مقدسنماها و برخی از مرشد نمایان و شِبه روشنفکران دینی نیز در معرض حمله و هجمه قرار گرفته و میگیرد.
پرداخت خمس و زکات در رشد اخلاقی و تربیتی پرداخت کننده نقشی اساسی ایفا میکند. قرآن میفرماید: «خذ من اموالهم صدقه تطهّرهم و تزکیهم؛(۶) از اموال آنها صدقات را بگیر که در پاک کردن و تزکیه و رشد معنوی آنها دخیل است، چرا که هر عبادتی ظاهری دارد و باطنی. اراده و نیت و انگیزه شخصی، باطن عبادت و فرایض مالی را ترسیم میکند.
پرداخت خمس اموال به قصد قربت، آثار تربیتی و برکات اقتصادی در پی دارد، اما از نظر تربیتی، انفاقِ خمس اموال به مثابه دل کندن و رهایی از وابستگی آدمی به جذابترین مظاهر دنیوی است. قرآن میفرماید: «و انّه لحب الخیر لشدید؛(۷) انسان علاقه بسیاری به مال دارد». از اینرو مشکلترین دستورات اسلامی، احکام مالی است.
انفاق مال از اهدای جان کمتر نیست. بسا افرادی در راه حفظ مال و منال از جان گذشتهاند. حرّیت و آزاد منشی از آن کسی است که از مال بگذرد و اصولاً اطاعت از خدا در انفاق مال، اثرات معنوی بسیار بزرگی دارد. قرآن با توجه به این حقیقت میفرماید: «لن تنال البرّ حتّی تنفقوا مما تحبّون؛(۸) هرگز به مقام نیکوکاری نمیرسید، مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.»
بیدلیل نیست که برخی از مفسّران جمله اول آیه «خذ من اموالهم صدقه تطهّرهم و تزکیهم»(۹) را به نجات از شرّ حبّ مال و بخل و حسادت، تفسیر کردهاند و کلمه «تزکّیهم» را رشد و ترقی معنوی و مادی دانستهاند؛ یعنی انسان با پرداخت خمس و یا زکات، از پلیدیهای روحی و روانی پاک میشود و زمینه نزول برکات مادی و معنوی را فراهم میآورد.
بسیاری از مردم از ترس کمبود مال و فقر و ناداری، زکات و خمس نمیدهند، ولی اگر ایمان و توکل به خدا در کار باشد نباید از فقر و ناداری ترس و واهمهای داشته باشند. از همه بالاتر اینکه آنچه موجب اهمیت و عنایت خداوند به این فریضه میشود همان تقوا، اخلاص، خوشحالی مستمندان و بندگان خدا و بستگان پیامبر است. خدا در قرآن میفرماید: «من ذا الذی یقرض الله قرضاً حسناً فیضاعفه له؛(۱۰) کیست که به خدا قرض نیکو بدهد تا خدا آن را به صورت افزون برگرداند.»
ذات اقدس الهی نیازی به استقراض از بندگانش ندارد، میخواهد بفرماید: کسی که به بندهای قرض بدهد مثل این است که این احسان و هدیه را به خدا داده است؛ در صورتی که آنچه مورد توجه خدا واقع میشود اخلاص و تقوایی است که باعث این عمل گردیده است. قرآن درباره قربانی کردن میفرماید: «لن ینال الله لُحُومها و لا دماؤها و لکن یناله التقوی منکم؛(۱۱) هرگز گوشت و خون قربانی شما به خدا نمیرسد، و لکن تقوای شما که باعث این عمل گردیده است به خدا میرسد.»
در خمس هم همان قصد قربت و اخلاص است که مورد توجه ذات اقدس الهی قرار می گیرد، چون این نوع انفاق که با انگیزه پاک و نیت خالص و به قصد قربت انجام میشود به خدا میرسد، چرا که اگر ایمان و اخلاص و امید به ثواب و علاقه به قرب پروردگار نبود هرگز کسی محصول زحمات خود را پرداخت نمیکرد. جوان مسلمانی در جنگ با ایران صندوقچه جواهراتی پیدا کرده بود و مقرّر شد آن را به فرمانده تحویل دهد. وقتی فرمانده صندوقچه را باز کرد چشم حاضران خیره ماند. فرمانده گفت: این جوان شاید صندوقچه دیگری هم پیدا کرده باشد. جوان با ایمان رگهای گردنش متورّم شد و گفت: «لو لا تقوای لما جئت بک؛(۱۲) اگر تقوا نبود همین صندوقچه را هم پیش تو نمی آوردم.»
آری، انسان با اهرم تقوا و اخلاص از تمام مواضع عبور میکند تا به خدا میرسد.
پی نوشت:
۱. حدید (۵۷) آیه ۲۵.
۲. همان.
۳. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۸.
۴. برای کسب اطلاعات بیشتر به کتاب علوم اسلامی (منطق و فلسفه) شهید مطهری مراجعه شود.
۵. انفال (۸) آیه ۴۱.
۶. توبه (۹) آیه ۱۰۳.
۷. عادیات (۱۰۰) آیه ۸.
۸. آل عمران (۳) آیه ۹۲.
۹. توبه (۹) آیه ۱۰۳.
۱۰. بقره (۲) آیه ۲۴۵ و حدید (۵۷) آیه ۱۱.
۱۱. حج (۲۲) آیه ۳۷.
۱۲. تاریخ طبری.