- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
عدل الهی، به عمل خداوند بر اساس حسن و قبح عقلی و عدم انجام هر گونه قبیحی از سوی او اشاره دارد. قبیح را هر چیزی که عقل از آن تنفر داشته باشد مانند دروغ و ظلم دانسته اند.
تعریف عدل الهی
در فرهنگ های لغت عربی برای عدل معانی یا کاربردهایی ذکر شده است که مهمترین آنها عبارتند از: تعادل و تناسب، تساوی و برابری، اعتدال یا رعایت حد وسط در امور، استوار و استقامت. می توان گفت: جامع معانی یا کاربردهای یاد شده این است که هر چیزی در جایگاه متناسب خود قرار گیرد به گونه ای که سهم مناسب و شایسته خود را از هستی و کمالات آن دریافت کند و به حق و سهم دیگران تجاوز نکند. بنابراین می توان گفت: سخن امام علی (علیهالسلام) که در تعریف عدل فرموده است: «العدل یضع الامور مواضعها» دقیق ترین تعبیر در این باره است. عبارت: «وضع کل شیء فی موضعه و اعطاء کل ذی حق حقه» نیز که فلاسفه در تعریف عدل به کار بردهاند، بیانگر معنای یاد شده است.
جایگاه عدل الهی
عدل الهی از نقاط تمایز بین دو مذهب بزرگ اسلامی دانسته شده است. شیعیان عدل الهی را از اصول پنج گانه دین و یا دست کم از اصول مذهب می دانند. چنانکه معتزلیان نیز عدل را اصل دوم از اصول دین خود قرار داده بودند.
متکلمان مسلمان در کتاب های خود بخش جداگانهای به عدل اختصاص دادهاند. باور به عدل الهی در چندین بحث اعتقادی تأثیرگذار است؛ تأثیر نخست آن در مباحث خداشناسی است. شیعیان، عدل را از صفات فعل ثبوتی خداوند میدانند. بنابر روایتی امام صادق (علیه السلام) عدل را در کنار توحید، اساس دین معرفی می کند. عبدالرزاق لاهیجی متکلم شیعه معتقد است عدل نشان دهنده کمال خداوند در افعال اوست. همچنین از نظر متکلمان شیعه عدل کامل کننده توحید است و سایر اصول دین مانند نبوت، امامت و معاد وابسته به آنند.
عدل الهی و تکوین
بر اساس عدل الهی تمام کارهای خداوند در امور تکوینى مانند خلقت و امور تشریعى مانند فرستادن پیامبران، در دنیا و آخرت همه از روى حکمت و مصلحت است.
اخلاق، بخشی از آموزه های دین اسلام است که به فضایل و رذایل اعمال انسان میپردازد. اخلاق به صفات درونی انسان گفته میشود که در او به صورت عادت در آمده است. اخلاق به خُلقهای خوب و بد و اخلاق اجتماعی و فردی تقسیم میشود. قرآن هدف بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را اصلاح اخلاق انسان ها معرفی کرده است و در روایات از مهمترین صفات نیک اخلاقی، با عنوان مکارم الاخلاق یاد شده است. کتاب های اخلاق ناصری، جامع السعادات، معراج السعاده، الاخلاق از کتاب های مشهور شیعه در زمینه اخلاق است.
قبلا اشاره شد که در اسلام مسائل اعتقادى از مسائل علمى جدا نیست، توجه به اوصاف الهى سبب مى شود که انسان چشم دل را عمیقا به آن نقطه کمال مطلق بدوزد و سعى کند در سیر درونى و برونى خود را به او نزدیک و نزدیک تر سازد، و این نزدیکى سرانجام سبب تخلق به اخلاق الهى و انعکاس صفات او در اخلاق و عمل انسان می شود.
بنابراین هر قدر انسان به او نزدیکتر شود، این صفات در او قوىتر مىگردد، مخصوصا در مسئله عدل الهى (خواه عدالت را به مفهوم وسیعش تفسیر کنیم که قراردادن هر چیزى در جاى شایسته خویش است، یا به معناى اداى حقوق و مبارزه با هرگونه تبعیض و اجحاف) این عقیده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر مى گذارد و آنها را به سوى مدیریت صحیح در کارها، و برافراشتن پرچم عدل و داد، نه تنها در کشورهاى اسلامى که در کل جهان دعوت می کند.
اهمیت مسئله عدالت در اسلام به قدرى است که هیچ چیز نمى تواند مانع آن گردد، دوستىها و دشمنى ها، قرابت و خویشاوندى، دورى و نزدیکى، در آن اثر ندارد، و هرگونه انحراف از آن متابعت از هواى نفس است، چنانکه در آیه «۲۶ سوره ص» خطاب به داود مىخوانیم: یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعْ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ: «اى داود! ما تو را خلیفه (و نماینده خود) در زمین قرار دادیم؛ پس در میان مردم بحق داورى کن، و از هواى نفس پیروى مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد» و در آیه «۸ سوره مائده» می فرماید:لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا: «دشمنى با جمعیتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند».
اهمیت این موضوع تا آن حد است که اگر از طرق مسالمت آمیز اجراى عدالت میسر نشود مىتوان از یکسو مظلومان را بسیج کرده، و به قیام عمومى دعوت نمود، و از سوى دیگر براى حمایت از آنان با ستمگر جنگید، چنانکه در آیه ۷۵ سوره نساء می خوانیم: وَ مَا لَکُمْ لَاتُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنْ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ الْوِلْدَانِ: «چرا در راه خدا، و (براى رهایى) مردان و زنان و کودکانى که (به دست ستمگران) تضعیف شده اند، پیکار نمى کنید؟!»
این بحث را به چند روایت ناب خاتمه مى دهیم:
- امام على علیه السلام در کلام کوتاه و تعبیر جالب و پرمغزى مىفریاد:
«الْعَدْلُ حَیاهٌ»: «عدالت مایه حیات و زندگى است»![۱]
- در حدیث دیگرى امام صادق علیه السلام مى فرماید: «الْعَدْلُ احْلى مِنَ الْماءِ یُصیبُهُ الظَّمْآنُ»: «عدل گواراتر از آبى است که تشنه کام به آن مىرسد».[۲]
- باز در حدیث دیگرى از امیرمؤمنان على علیه السلام آمده: جَعَلَ اللَّهَ الْعَدْلَ قِواماً لِلأَنامِ، وَ تَنْزیهاً مِنَ الْمَظالِمِ وَ الآثامِ، وَ تَسْنِیَهً لِلأسْلامِ: «خداوند عدل را قوام مردم و سبب پاکسازى جامعه از ظلم و گناه، و موجب شکوه و سربلندى اسلام قرار داده است».[۳]
- و نیز در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «الْعَدْلُ رَأسُ الأیمانِ، وَ جِماعُ الأَحْسانِ، وَ اعْلى مَراتِبِ الأیمانِ»: «عدالت به منزله سر براى پیکر ایمان است، تمام نیکىها در آن جمع است و برترین مراتب ایمان محسوب مىشود».[۴]
و بالاخره در کلام بسیار والایى از پایه گذار اسلام پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله مى خوانیم:
«عَدْلُ ساعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهِ سَبْعِیْنَ سَنَهٍ، قِیامٌ لَیْلُها وَ صِیامٌ نَهارِها، وَ جَوْرُ ساعَهٍ فى حُکْمٍ، اشَدُّ وَ اعْظَمُ عِنْدَاللَّه مِنْ مَعاصِى سِتِّینَ سَنَهٍ»: «یک ساعت عدالت بهتر از هفتاد سال عبادت است که همه شب تا صبح عبادت کند، و همه روز با روزه بگذرد و یک ساعت ستم در حکم و داورى نزد خدا سخت تر و بزرگ تر است از معصیت هاى شصت سال»![۵]
جمع بندی
هر قدر انسان به خدا نزدیکتر شود، صفات خوب و فضائل اخلاقی در او قوی تر مى گردد، مخصوصا در مساله عدل الهى این عقیده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر می گذارد و آن ها را به سوى مدیریت صحیح در کارها و برافراشتن پرچم عدل و داد، نه تنها در کشورهاى اسلامى که در کل جهان دعوت می کند.
پی نوشت ها
[۱] . غررالحکم( از میزان الحکمه، جلد ۶، صفحه ۸۱).
[۲] . بحارالانوار، جلد ۷۲، صفحه ۳۶، حدیث ۳۲( همین مضمون به صورت دیگرى نیز از آنحضرت نقل شده:« العَدْلُ احْلى مِنَ الشَّهْدِ، وَ الْیَنُ مِنَ الزَّبَد، وَ اطْیَبُ ریحاً مِن المِشکَ»:« عدالت شیرینتر از عسل، لطیفتر از کره، و خشبوتر از مشک است»!
منابع:
- غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، ۵۵۰ ق، دار الکتاب الإسلامی، قم، ۴۱۰ ق.
- میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث قم، قم.
- بحار الأنوار( ط- بیروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ۱۱۱۰ ق، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق.