- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
طبقات مفسران شیعه به گروههای مختلف از مفسران تقریبا همزمان یا دارای شیوه مشترک در دیدگاه شیعه اطلاق میشود.
۱ – روش تفسیری شیعه
شیعه به استناد قرآن مجید ، قول پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را در تفسیر آیات قرآن حجت میداند و برای اقوال دیگران حجیتی قایل نیست؛ جز این که به نص خبر متواتر ثقلین، قول اهل بیت عترت علیهمالسّلام را مانند قول پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم حجت میداند؛ از این رو، در نقل و اخذ روایات تفسیری، تنها به روایات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه علیهالسّلام اکتفا کرده است.
۲ – روش علامه طباطبایی در تعیین طبقات مفسران
در تشریح و تعیین طبقات مفسران شیعه شیوههای متفاوتی وجود داد؛
۲.۱ – طبقه اول
برخی همچون علامه طباطبایی رحمهاللهعلیه مجموعه مفسران صحابه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و تابعان صحابه و صحابه امامان معصوم علیهالسّلام را در طبقه اول قرار داده، از آنان به عنوان کسانی یاد میکند که روایات تفسیری را از پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و ائمه اهل بیت علیهمالسّلام فراگرفته، در اصول خود به طور غیرمرتب ثبت کرده و به روایت آنها پرداختهاند؛ مانند: زراره ، محمد بن مسلم ، معروف و جریر.
۲.۲ – طبقه دوم
طبقه دوم را اهل تالیفات اولی تفسیر مانند فرات بن ابراهیم ، ابوحمزه ثمالی ، عیاشی، علی بن ابراهیم قمی و نعمانی (صاحب تفسیر) برمی شمارد که شیوه آنها مانند شیوه طبقه چهارم مفسران اهل سنت (در تقسیم بندی خود علامه طباطبایی) این بود که روایات ماثوره را که از طبقه اول اخذ کرده بودند، با اسناد در تالیفات خود درج و از هرگونه اعمال نظر خودداری میکردند. با توجه به طولانی بودن زمان دسترسی به ائمه علیهالسّلام ، در تقسیم بندی علامه رحمهاللهعلیه این دو طبقه تداخل دارند و فاقد ترتیب زمانی هستند.
۲.۳ – طبقه سوم
طبقه سوم شامل ارباب علوم متفرقه است؛ مانند: سید مرتضی در تفسیر ادبی خود، شیخ طوسی در تفسیر کلامی خود به نام التبیان و صدرالمتالهین در تفاسیر فلسفیاش، میبدی گنابادی درتفسیر عرفانی اش و کسانی که میان تعدادی از علوم در تفسیر خود جمع کردهاند؛ مثل طبرسی در مجمع البیان .
۳ – روش صاحب کتاب مبانی
اما صاحب کتاب مبانی و روشهای تفسیر قرآن مبنایی دیگر برگزیده و علاوه بر مفسران جدید شیعه ، صاحبان تفسیر در دورههای پیشین را در هفت طبقه جای داده است:
۲.۱ – طبقه اول
تعدادی از اصحاب پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم که روایات تفسیری را نقل یا ضبط کردهاند و معروفترین آنها عبارتند از: ابن عباس ؛ ابی بن کعب ؛ جابر بن عبدالله انصاری ؛ عبدالله بن مسعود .
۲.۲ – طبقه دوم
مفسران از تابعان که برخی از آنها مورد اتفاق شیعه و اهل سنت بوده و معروفترین آنها سعید بن جبیر ، یحیی بن یعمر، طاووس بن کیسان یمانی ، ابوصالح میزان بصری، محمد بن سائب کلبی ، جابر بن یزید جعفی و اسماعیل سدی کبیر هستند.
۲.۳ – طبقه سوم
جمعی از اصحاب ائمه علیهالسّلام که به تفسیر یا تالیف درباره علم تفسیر شهرت دارند. معروفترین آنها ابوحمزه ثمالی ، ابان بن تغلب ، ابوبصیر یحیی بن قاسم اسدی ، حصین بن مخارق ، حسین بن سعید و علی بن اسباط هستند.
۳.۴ – طبقه چهارم
مفسرانی که نزدیک به زمان ائمه علیهالسّلام میزیستهاند و احادیث مربوط به تفسیر قرآن را جمع آوری میکردند و تالیفاتشان نخستین منابع تفسیری شیعه شمرده میشود. معروفترین آنها علی بن ابراهیم قمی ، ابن عقده، فرات بن ابراهیم کوفی، محمد بن مسعود عیاشی ، احمد بن حسن معروف به ابوالعباس مفسر، محمد بن ابراهیم نعمانی ، ابومحمد جرجانی، محمد بن احمد صابونی و محمد بن حسن شیبانی هستند.
۳.۵ – طبقه پنجم
معروفترین مفسران این طبقه؛ شیخ مفید ، ابوالقاسم مغربی ، محمد بن احمد وزیر ، شیخ رشیدالدین معروف به ابن شهرآشوب و ابوالعباس اشبیلی هستند.
۳.۶ – طبقه ششم
مؤلفان بهترین تفاسیر که تا امروز مرجع و منبع اصلی تفسیر شمرده میشوند؛ مانند: سید مرتضی ، سید رضی ، شیخ طوسی ، ابوالفتوح رازی ، امین الدین طبری ، شیخ معزالدین سمان و قطب الدین راوندی .
۳.۷ – طبقه هفتم
شیخ طبرسی ، سید حیدرآملی ، صدرالمتالهین شیرازی ، سید هاشم بحرانی ، ملامحسن فیض کاشانی ، شیخ عبدعلی حویزی شیرازی، بهاءالدین شریف لاهیجی ، سید عبدالله شبر، مولی محمدرضا نضیری طوسی، میرزا ابراهیم صدر شیرازی و قاضی محمد ابراهیما.
۴ – آثار تفسیری شیعه
درباره آثار تفسیری شیعه ، نجاشی نخستین کسی است که اسامی مؤلفان شیعه را ثبت کرده است. ابن ندیم در فهرست، نام بسیاری از مفسران شیعه را ذکر، و سید حسن صدر در تاسیس الشیعه مفسران را طبقه بندی، و شیخ آقا بزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه حدود چهارصد تفسیر از تالیفات شیعه را ثبت کرده است.[۱][۲][۳]
پی نوشت:
۱. طباطبایی، محمد حسین، قرآن دراسلام، ص۸۱-۸۵.
۲. عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ص۷۸-۸۷.
۳. جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیر قرآن کریم، ص۱۹۸-۲۰۹.