- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در میان دانشمندان اسلامى، بزرگانى یافت مى شوند که در پیشرفت احکام الهى درجوامع تاثیر بسیار داشته، آثارى جاویدان ازخود به جاى گذاشته اند؛ شیخ مفید، در شمارچنین دانشمندانى جاى دارد که در این نوشته به زندگی نامه مختصر او اشاره شده است.
ابوعبدالله محمدبن محمدبن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان معروف به شیخ مفید و ابن المعلم (۳۳۶ ق ـ ۴۱۳ ق) یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین دانشمندان شیعه در قرن چهارم هجری بود که در همه زمینه های علمی آن روزگار مثل فقه، حدیث، تاریخ، تفسیر قرآن، رجالِ حدیث، و کلام (عقاید) اسلامی تبحر داشت و درباره هر یک از آنها کتابهایی تألیف کرده است. شیخ مفید در نزدیکی بغداد یعنی روستای سویقه ابن البصری دیده به جهان گشود و در همانجا رشد یافت و وفات کرد. او در طی رشد و تحصیل خود از اساتید فراوانی بهره برده است که تعداد آنها به بیش از پنجاه دانشمند بزرگ میرسد؛ برخی از آنها عبارتند از:
۱ـ ابوعبدالله حسین بن علی معروف به جُعل؛
۲ـ ابوالقاسم جعفربن محمدبن جعفربن موسی بن قولویه؛ ۳ـ قاضی ابوبکر محمدبن محمد معروف به جُعابی؛
۴ـ ابوالجیش مظهربن محمدبن احمد بلخی؛
۵ـ محمدبن احمدبن الجنید معروف به إسکافی؛
۶ـ ابوغالب احمد بن محمد زراری؛
۷ـ ابومحمد حسن بن علی بن حسین ابن شعبه حرّانی حلبی نویسنده کتاب تحف العقول؛
۸ـ ابومحمد عبدالباقی بن محمد بن عثمان خطیب بصری؛
۹ـ ابوعبدالله محمدبن عمران بن موسی بن سعیدبن عبدالله معروف به مرزبانی؛
۱۰ـ ابوالحسین محمدبن جعفربن محمد معروف به ابن النجار کوفی؛
۱۱ـ ابوالحسن علی بن بلال مهلبی؛
۱۲ـ شیخ صدوق محمدبن علی بن بابویه؛
۱۳ـ ابوطیب حسین بن علی بن محمد تمّار نحوی.
او علی رغم سختیها و بی مهریهای فراوانی که از سوی متعصبان نادان اهل سنت در بغداد متحمل شده بود به فعالیت های علمی و مذهبی خود همچنان ادامه داد و با برپا کردن کلاسهای درس خود شاگردان زیادی را تربیت نمود. برخی از شاگردان مهم او که در حفظ و تدوین آثار علمی مکتب تشیع خدمات شایان توجهی به انجام رساندند عبارتند از:
۱ـ سیدمحمدبن حسین علوی معروف به سیدرضی که کتاب نهج البلاغه را از میان کلمات ارزشمند امام متقیان علی علیه السلام گردآوری کرده است؛
۲ـ برادر او سیدعلی بن حسین علوی معروف به سید مرتضی علم الهدی که بزرگترین کتابخانه جهان اسلام را گرد آورده بود که شیخ طوسی به برکت آن توانست کتابهای جامع حدیثی و فقهی معتبر شیعه را با استفاده از آن فراهم آورده و تدوین نماید. اما این کتابخانه در فتنه های آتش سوزی حشویه و متعصبان جاهل اهل سنت سوخته و از میان رفت؛
۳ـ ابویعلی حمزه بن محمدشریف جعفری معروف به سلار که مرقد او در آذرشهر از شهرهای آذربایجان شرقی مزار مؤمنین میباشد؛
۴ـ شیخ الطائفه ابوجعفر محمدبن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی نویسنده جوامع حدیثی تهذیب الأحکام و الإستبصار؛
۵ـ ابوالفتح محمدبن علی کراجکی نویسنده کتاب کنزالفوائد؛
۶ـ ابوالحسن محمدبن محمد بن علی شریف علوی حسینی عبیدلی معروف به علوی نسّاب؛
۷؛ ابومحمد حسن بن احمدبن صالح همدانی سبیعی؛
۸ـ ابوالعباس احمدبن علی بن احمدبن عباس نجاشی نویسنده کتاب رجال، معروف به رجال نجاشی؛
۹ـ ابوعبدالله جعفربن محمدبن احمد درویستی.
۱۰ـ ابومحمد حسن بن عنبس بن مسعود رافقی؛
۱۱ـ ابوالمعالی احمدبن علی بن قدامه.
شخصیت شیخ مفید از لحاظ فراست و تبحر در علوم اسلامی چنان والا بود که حتی مخالفان شیعه از اهل سنت مثل علی بن عیسی رمانی متکلم معتزلی در بغداد با مشاهده و ملاحظه جایگاه برتر وی لقب شیخ مفید به او داد و از همان عنفوان جوانی با لقب پرافتخار شیخ مفید شهرت یافت. و همین امر علاوه بر تشیع وی موجب برانگیخته شدن حسادت های عده ای کوته اندیش مثل ابوحیان توحیدی، ابوبکر باقلانی و ابن نقیب شده و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند تا جایی که موجب تبعید و اخراج وی از بغداد شد؛ ولی با این همه او از کرامت اخلاقی و رفتار انسانی با آنها دست برنداشت. دشمنی ها بر ضد این دانشمند وارسته نه فقط به دلیل فضایل و کرامات دینی و علمی وی، بلکه به دلیل تشیع او نیز بوده است و حتی پس از وفات او دروغ پردازی ها و کینه توزی عیله او ادامه داشت تا حدی که برخی از مورخان متعصب و کینه ورز اهل سنت مثل خطیب بغدادی که در دشمنی با اهل بیت پیامبر علیهم السلام و تشیع شهره آفاق است او را به شدت مورد توهین و تحقیر قرار داده و مطالب ناشایستی را به طور غیر واقعی جعل کرده و به وی نسبت داده است. و برخی دیگر مثل سمعانی و ذهبی که از روی تعصب مذهبی بغدادی را مورد اعتماد تلقی کرده اند، بدون بررسی های درست تاریخی به نقل مطالب دروغ وی پرداخته اند.
اما در طرف مقابل، برخی از محققان خوش انصاف اهل سنت مثل ابن ندیم، ابن کثیر، یافعی، و ابن حجر عسقلانی با تجلیل و احترام فراوان از او یاد کرده و ضمن ارائه تصویر درستی از شخصیت برجسته وی لقب «شیخ مفید» را برای او به رسمیت شناخته اند و در برخی موارد از مباحث مهم حدیثی، تاریخی و اعتقادی به مطالب و بررسی های منحصر به فرد وی استناد و احتجاج کرده اند؛ تا هم صحت گفته های خود را اثبات کنند و هم نظرات صحیح را که از طریق شیخ مفید ارائه شده است به آیندگان منتقل نمایند. البته گرچه در برخی از موارد، مطالب شیخ مفید را مورد انتقاد قرار داده اند، اما توجه آنان به کتابهای مختلف او و نقل مطالبش، گویای اهمیت و جایگاه برجسته شخصیت علمی و معنوی این دانشمند جلیلالقدر در میان بزرگان اهل سنت میباشد. در حقیقت شخصیت شیخ مفید در تاریخ علوم اسلامی نه تنها یک شخصیت شیعی بلکه یک شخصیت اسلامی و مورد توجه برای همه فرقه ها و مذاهب اسلامی می باشد.
البته [لقبهای مفید و ابن المعلم] شخصیت های شیعه و سنی دیگری در طول تاریخ به این لقبها ملقب شده و شهرت یافته اند که از لحاظ درجه اعتبار علمی و شخصیتی در حد شیخ مفید نبوده و از لحاظ تاریخی نیز از او متأخر می باشند و نباید در این دو عنوان با او اشتباه بیفتند. به طوری که این اشتراک در مورد شیخ صدوق نیز وجود دارد و اشتباه شدن آنها با دیگران موجب مغالطه های فراوان تاریخی شده و خواهد شد.
شیخ مفید در طول عمر مفید و پربرکت خود تلاشهای بسیاری برای دفاع از حریم تاریخ، فقه و عقاید مکتب اهل بیت علیهم السلام به انجام رسانید و در این راستا کتابهایی در موضوعها و مسائل مختلف اسلامی تألیف و تصنیف نمود که تعداد آنها، بیش از دویست کتاب مهم بوده و امروزه مقدار عمده آنها یعنی حدود یکصد و پنجاه کتاب در دست است؛ برخی از آنها عبارتند از:
۱ـ الإعلام فیما اتفقت الامامیه علیه من الأحکام؛
۲ـ الإرشاد فی تاریخ النبی و الأئمه علیهم السلام ؛
۳ـ المقنعه فی الفقه که شاگردش شیخ طوسی کتاب بزرگ تهذیب الأحکام را در شرح آن نگاشته است؛
۴ـ الإفصاح فی الإمامه؛
۵ـ الإیضاح فی الإمامه؛
۶ـ أوائل المقالات فی المذاهب و المختارات؛
۷ـ الأمالی؛
۸ـ ایمان أبی طالب؛
۹ـ الرد علی الجاحظ و العثمانیه؛
۱۰ـ او در ضمن تألیفات خود ردیه های فراوانی بر عقاید و اندیشه های باطل فرقه های انحرافی اسلام مثل معتزله، اشاعره، سلفیه و حشویه در زمینه مسائل توحید، نبوت، اعجاز قرآن، تاریخ اسلام، احکام شرعی، امامت و معاد نوشته است که برخی با عنوان «الردّ» است و برخی هم با عنوان «جواب» یا «جوابات».
۱۱ـ عیون الأخبار و محاسن الآثار که با عنوان الإختصاص نیز شناخته میشود و آن را در باب مسائل مختلف اسلامی و مبتنی بر روایات مسند نگاشته است؛
۱۲ـ الأرکان فی دعائم الدین که درباره مسائل اختلافی کلامی بین شیعه و معتزله است؛
۱۳ـ الفصول المختاره من العیون و المحاسن فی الامامه که توسط شاگردش از میان آثار وی گلچین شده است؛
۱۴ـ الفصول العشره فی الغیبه؛
۱۵ـ شرح اعتقادات استادش شیخ صدوق به نام تصحیح الإعتقاد که برخی از نظرات نسبت داده شده به عقاید شیعه را در آن رد و ابطال کرده است؛ ۱۶ـ مسار الشیعه که درباره اعمال و دعاهای ویژه ایام و ماه های سال است؛
۱۷ـ مسأله فی النص علی علی بن أبی طالب علیه السلام؛
۱۸ـ المُتعه که روایات مهم و معتبر درباره جواز و حلّیت ازدواج موقت در اسلام است؛
۱۹ـ النکت الإعتقادیه که عقاید شیعه درباره اصول پنجگانه توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد را به طور خلاصه و کوتاه در حدود پنجاه صفحه ارائه و توضیح داده است.
قابل ذکر است که بسیاری از این کتابها توسط شاگردان شیخ مفید و دانشمندان متأخر شیعه مورد شرح، تکمیل یا خلاصه قرار گرفته است و همچنان به عنوان منابع معتبر و دست اول علوم و معارف اهل بیت پیامبر علیهم السلام شناخته میشوند.
این شخصیت بزرگوار در عصر خفقان و غربت تفکرات شیعی در مجامع علمی چنان خوش درخشید که در میان علما به عنوان «امام المتکلمین» شناخته می شود. آن بزرگوار بارها مورد عنایت حضرت صاحب الزمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه قرار گرفت و آن حضرت توقیعات و نامهایی را باخط مبارک خود برای وی نوشت که این، نشان از جایگاه والای او در پیشگاه حجت خدا است. در یکی از این توقیعات حضرت خطاب به شیخ می فرمایند: «الأخُ السدید، المولی الرشید، الشیخ المفید ….» « برادر بزرگوار، دوستدار رشد یافته، شیخ مفید ….». برخی گفته اند سبب نامیده شدن او به «شیخ مفید» همین نامه ای است که از ناحیۀ مقدسۀ امام زمان ارواحنا فداه وارد شده است.
درباره شخصیت شیخ مفید کتاب هایی توسط علمای بزرگ شیعه همچون سید حسون براقی، سید هبه الدین شهرستانی، سید محسن امین و دیگر محققان رجال و تراجم شیعه و اسلام نگاشته شده است که مطالعه آنها ابعاد مهمی از زندگی علمی و جایگاه والای او در حفظ و دفاع از حریم تشیع را روشن می سازد.
پی نوشت:
۱ـ ابوالحسن على بن ابی بکر هروى، الإشارات إلى معرفه الزیارات، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ۱۴۲۳ق.
۲ـ خیرالدین زرکلى، الأعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چ ۸، ۱۹۸۹م، ج ۱، ص ۱۷۲ و بعد؛ ج ۴، ص ۱۶۶؛ ج ۵، ص ۲۲۵، ص ۳۱۸؛ ج ۶، ص ۱۵۳، ص ۲۷۹؛ ج ۷، ص ۲۱؛ ج ۸، ص ۱۳۵؛ ص ۱۷۳.
۳ـ شیخ آقا بزرگ تهرانى، الذریعه إلى تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق، ج ۱، ص ۳۴، ص ۳۰۷، ص ۳۱۱، ص ۳۱۵، ص ۳۵۳، ص ۳۵۸، ص ۵۲۵؛ ج ۲، ص ۲۲۵، ج ۳، ص ۲۸۳، ص ۴۰۰؛ ج ۴، ص ۱۶۶، ص ۴۳۳؛ ج ۶، ص ۲۶۳؛ ج ۹، ص ۲۹؛ ج ۱۳، ص ۱۰۲ و سایر مجلدات.
۴ـ سیدمحسن امین، أعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ ق، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۶، ص ۱۲۷؛ ج ۹، ص ۴۲۰ و بعد؛ ج ۱۰، ص ۱۳۳.
۵ـ شمس الدین ذهبى، تاریخ الإسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت، دارالکتاب العربى، چ۲، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص ۲۳۱؛ ج ۱۰، ص ۳۸۱؛ ج ۲۳، ص ۲۰۵؛ ج ۲۶، ص ۳۹۳ و بعد، ص ۴۹۵؛ ج ۲۸، ص ۲۳۲، ص ۳۰۷، ص ۳۳۲ و بعد، ص ۳۷۹؛ ج ۲۹، ص ۲۹۶، ص ۴۴۰؛ ج ۳۰، ص ۹۴، ص ۴۹۱؛ ج ۳۱، ص ۱۶۶، ص ۱۷۸؛ ج ۳۳، ص ۸۵، ص ۱۷۱؛ ج ۳۴، ص ۳۲۴؛ ج ۴۳، ص ۲۷۴؛ ج ۴۵، ص ۱۸۰.
۶ـ ابن العماد حنبلى، شذرات الذهب فى أخبار من ذهب، تحقیق الأرناؤوط، دمشق و بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق، ج ۴، ص ۵۱۱؛ ج ۵، ص ۷۲، ص ۱۱۱، ص ۱۶۹.
۷ـ ابوالحسن على بن ابی بکر هروى، الإشارات إلى معرفه الزیارات، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه، ۱۴۲۳ق، ص ۲۰.
۸ـ ابوسعید سمعانى، الأنساب، تحقیق عبدالرحمن بن یحیى المعلمى الیمانى، حیدرآباد، مجلس دائره المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق، ج ۲، ص ۵۲ و بعد؛ ج ۸، ص ۸۳؛ ج ۹، ص ۳۲۶؛ ج ۱۰، ص ۲۲۹؛ ج ۱۲، ص ۳۷۸ به بعد، ص ۵۲۰.
۹ـ سیدمحمد حسین حسینى جلالى، فهرس التراث، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق، ج ۸، ص ۴۶۹ به بعد.
۱۰ـ آیه الله شیخ جعفر سبحانى، موسوعه طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، ۱۴۱۸ق، ج ۴، ص ۷۳؛ ج ۵، ص ۳۳۴ و بعد.
۱۱ـ ابوحیّان توحیدى، الإمتاع و المؤانسه، بیروت، مکتبه عنصریه، ۱۴۲۴ق، ج ۱، ص ۱۰۷.
۱۲ـ ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق، ج ۱۰، ص ۹۶، ج ۱۱، ص ۱۹۰، ص ۲۸۳، ص ۳۳۹؛ ج ۱۳، ص ۲۲۸، ص ۳۰۷؛ ج ۱۴، ص ۷۲، ص ۱۰۸، ص ۱۱۵، ص ۱۷۱، ص ۱۷۹، ص ۲۳۳، ص ۲۸۰.
۱۳ـ ابن حجر عسقلانى، الإصابه فى تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بیروت دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق، ج ۲، ص ۲۰۹؛ ج ۴، ص ۵۵۱، ج ۵، ص ۲۶۹، ص ۳۶۰.
۱۴ـ ابن الجوزى، المنتظم فى تاریخ الأمم والملوک، تحقیق محمد و مصطفى عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیّه، ۱۴۱۲ق، ج ۱۵، ص ۱۵۷.
۱۵ـ خطیب بغدادى، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفى عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیّه، ۱۴۱۷ق، ج ۲، ص ۴۵۵؛ ج ۳، ص ۲۳۱؛ ج ۱۰، ص ۳۸۱.
۱۶ـ رشیدالدین محمد ابن شهرآشوب مازندرانى، معالم العلماء فى فهرست کتب الشیعه و أسماء المصنفین، نجف اشرف، منشورات المطبعه الحیدریه، ۱۳۸۰ق، ص ۱۱۳.
۱۷ـ احمد بن علی طبرسی، الإحتجاج عَلی اهل اللّجاج، مشهد، المرتضی، ۱۴۰۳ق، ج ۲، ص ۴۹۷.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی.