- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 16 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
خطبه فدکیه سخنرانی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)، جهت بازپس گرفتن فدک است. ابوبکر چند روز پس از رسیدن به خلافت، اعلام کرد فدک، مِلک شخصی نیست و جزو بیت المال است و نباید در تملک دختر پیامبر بماند؛ به همین جهت عاملانِ فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را از فدک بیرون کرد. پس از آنکه دادخواهی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نزد ابوبکر بینتیجه ماند، دختر پیامبر به مسجد پیامبر رفت و این خطبه را جهت روشنکردن ماجرا و بازپسگرفتن فدک خواند. فاطمه(سلام الله علیها) در این خطبه علاوه بر تصریح به مالکیتش نسبت به فدک و طلب حق خود در پیش روی عموم مردم، از ابوبکر به دفاع کامل از حق علی(علیه السلام) درباره خلافت میپردازد . متن این خطبه در منابع شیعه و اهل سنت آمده است.[۱]
قدیمی ترین سند که این خطبه در آن ضبط شده، کتاب «بلاغات النساء» گردآورده ابوالفضل احمدبن ابی طاهر مروزی متولد ۲۰۴ و متوفای ۲۸۰ هجری قمری است.
شک
۱ر بر آنچه که در دل افکند. سپاس خداوند را بر آن چه نعمت داده، و شکر بر آن چه که [به جهت روشنی و بینایی [در دل افکنده، و ستایش به آن چه که از پیش فرستاده است، از نعمت های همگانی که پیشاپیش [قبل از درخواست و استحقاق بنده [آغاز کرده و ریزش نعمت هایی که به فراوانی فرستاده و هر گونه نعمتی که ارزانی داشته است، تعداد آن ها از شمار فزون و از پاداش و مزد به دور و نهایتش از دسترسی بیرون است.
مردم را برای فزونی بخشیدن نعمت و اتّصال و تداوم آن به شکرگزاری فرا خواند و از ایشان خواست که به ستایش و حمد حضرتش بپردازند تا نعمت ها را برایشان بیش از پیش مقدّر فرماید و دوباره ایشان را به همانند آن ها فراخواند.
۲. و گواهی می دهم که جز «اللّه » خدایی نیست و یکتایی است که شریکی برای او وجود ندارد، «لااله الااللّه » کلمه ای است که تأویلش را اخلاص قرار داده و پیوندش را در دلها نهاده و در فکر برای تعقّل آن روشنایی ایجاد کرده است، خدواندی که دیدارش برای دیدگان، و توصیفش برای زبان ها، و درک چگونگی اش برای وَهْم ها ناشدنی است. اشیا را نه از چیزی که قبل از آن باشد، [ و از نیستی [پدیدار ساخت و بدون استفاده از مثال و الگو اشیا را آفرید و به قدرت خویش خلق کرد، و به خواست خود پدید آورد بدون این که به آفرینش آن ها نیازی داشته باشد و یا در شکل بخشیدن به آن ها فایده ای برایش باشد، جز این که حکمتش را پایدار و بر طاعت و قدرتش دیگران را آگاه و برای آفریدگانش موجب تعبّد و بندگی و برای دعوتش موجب سرفرازی باشد.
پس از آن، برطاعت و گوش فرا دادن آنان ثواب را مترتّب و بر نافرمانی شان عقاب و کیفر را نهاده تا بندگانش را از خشم خود باز دارد و به سوی بهشت فرا خواند.
پدرم بنده و رسول اوست
۳. و گواهی می دهم که پدرم محمّد صلی الله علیه و آله وسلم ، بنده و رسول اوست، پیش از آن که به او مأموریّت دهد، وی را برگزید و برتری و شرافت بخشید و قبل از پدید آوردنش او را نام نهاد و قبل از آنکه او را مبعوث کند، او را برگزیده است؛ در آن هنگام که آفریدگان در پس پرده غیب مکتوم و در پشت پرده های ترسناک نگهداری شده و در کنار مرز نیستی به سر می بردند. چون خداوند نتیجه و پیامد کارها را می دانست و به رویدادهای روزگاران احاطه داشت و به زمان وقوع مقدّرات و کارهای شدنی آشنا بود.
۴. خداوند او را برای اتمام و اکمال فرمانش و اراده حتمی بر اجرای احکام و دستوراتش و لازم الاجرا بودن مقدّرات و قوانین حتمی خود مبعوث کرد، آن حضرت امّت ها را با این که دارای ادیانی بودند، به حالت پراکنده و فرقه فرقه مشاهده فرمود، در حالی که اطراف آتش های برافروخته خود را گرفته بتهایشان را می پرستیدند و با این که [فطرتا [خداوند را می شناختند، منکر او بودند. خداوند گمراهی [و تاریکی های درونی [ایشان را به وجود حضرت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم روشن و از دل ها ابهامات و تیرگی ها و مشکلات ذهنی و کج فهمی ها را زدود، با برداشتن پرده ها و حجاب ها از جلو چشم آنان، به چشمان ایشان روشنی بخشید و در بین مردم برای هدایت و راهنمایی به پاخاست و آنان را از گمراهی و تباهی نجات داده و از کوری و نابینایی رهانید و بینش و بینایی بخشید، به دین استوار راهنمایی شان ساخته به راه راست هدایتشان فرمود.
۵ . آن گاه خداوند او را با مهربانی و با در نظر گرفتن آن چه که مصلحت او بود، و رغبت و ایثار خویش قبض روح کرد و محمّد صلی الله علیه و آله وسلم از رنج و زحمت این دنیا آسوده گشت، فرشتگان نیکوکار اطرافش را گرفته، خشنودی پروردگار بخشاینده شامل حالش شد و در همسایگی خداوند فرمانروای مقتدر به سر می برد. درود خداوند بر پدرم، پیامبر خدا و امین او بر وحی و برگزیده و منتخب او از بین آفریدگانش و فرد مورد پسند و خشنودی او و سلام و رحمت و برکات خداوند بر او باد.
آن گاه حضرتش روی به اهل مجلس کرده فرمود:
آن کتاب ناطق الهی
۶ . شما ای بندگان خدا! مخاطبان و مسؤولان مستقیم امر و نهی الهی و حاملان دین و وحی او و امین های خداوند بر خویشتن و رسانندگان دین خدا به دیگر امّت ها هستید. حقّی از خداوند بر گردن شماست. خداوند را در بین شما عهد و قراری است که در نزد شما گذارده، و بازمانده ای است که بر شما به خلافت و نیابت خود برگزیده است و آن کتاب ناطق الهی و قرآن راستین، نور درخشان و چراغ تابناک است، دیدگاه هایش مستدلّ و روشن، اسرارش آشکار] در نزد اهل آن [و ظواهرش درخشان است، پیروانش مورد غبطه دیگران و پیروی اش راهبر به سوی بهشت برین، و تلاوت آن موجب رهایی است. به وسیله آن به حجّت های روشن الهی می توان دست یافت و دستورات واضح، حرام هایی که از آن برحذر شده اید، دلایل روشن، براهین کافی، فضیلت های مستحبّی، امور جایز که موهبتی است (از سوی خداوند بر شما)، و نیز قوانین مکتوب خداوندی از طریق آن (قرآن) حاصل می شود.
تقوا پیشه کنید
۷. پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبّر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان [ از آلودگی گناهان از جمله بخل [و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری را موجب انسجام و تقویت دل ها و اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملّت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را عزّت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامّه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیّت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزی ها، وفای به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزه ای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفّت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیّت او اخلاص پیشه کنند، «پس از خداوند بدان گونه که شایسته است، پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز در حال مسلمانی از دنیا نروید!» و خدا را در آنچه که شما را بدان امر می کند و آن چه که نهی می کند، فرمان برداری کنید! زیرا فقط «بندگان بینا و دانا از خداوند خوف و ترس دارند.»
من فاطمه هستم
۸ . آن گاه فرمود: ای مردم! بدانید که من فاطمه هستم و پدرم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم می باشد. سخنانی حساب شده و دارای آغاز و انجام می گویم، بیهوده و یاوه سخن نمی گویم و کاری که انجام می دهم، درست است و ناروا نیست: «پیامبری از خود شما برایتان آمد، آن چه که شما را به زحمت می انداخت، بر او دشوار بود، نسبت به [خیر و صلاح] شما تمایل شدید داشت و به ایمان آورندگان مهربان و دلسوز بود» اگر حسب و نسب او را بدانید و بشناسید او را پدر من می یابید، نه پدر هیچ یک از زنان شما، و برادر پسر عموی من و نه برادر پسر عموی هیچ یک از مردان شما، و چه بسیار خوب شخصیّتی است که انسان منسوب به او باشد. درود خداوند بر او و خاندانش باد! آن حضرت رسالت خویش را ابلاغ و بیم و انذار و اندرز خود را اظهار و از مسلک و روش مشرکان برکنار بود، کمر آنان را شکست و گردن فرازان را سرکوب کرد تا این که جمع ایشان شکست خورده پا به فرار گذاشتند، شب پرده سیاهش را از چهره صبحگاهان به یک سو زد و حق و حقیقت راستین آشکار شد، رهبر دین لب به سخن گشود و هوی و هوس شیاطین فرو نشست، فرومایگان منافق نابود شدند و گره ها و عقده های کفر و اختلاف گشوده شد و منحل گشت، شما به همراهی گروهی از سپیدرویان پاک نهاد (پارسایان آبرومندی که از شدّت خویشتن داری و گرسنگی روزه سپیدروی و رنگ پریده بودند) گویای کلمه اخلاص شدید و حال آن که بر لب پرتگاه گودال جهنّم بودید. به خاطر ضعف و ناتوانی شما، هر کس که از راه می رسید، می توانست شما را نابود کند، جرعه ای برای هر تشنه و طعمه ای برای هر گرسنه و آتش گیره هر شعله ای بودید، زیر پای دیگران له شده بودید، آب های گندیده می آشامیدید و برگ درختان می چیدید، ذلیل و توسری خور بودید، و «از آن وحشت داشتید که دیگران از اطراف به شما هجوم آورند».
آستین همّت بالا زد
۹. خداوند تبارک و تعالی شما را به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم از آن گرفتاری ها نجات داد، پس از همه مقدّمات و بعد از آن که به مردمان بی باک و بی شخصیّت عرب و سرکشان و طاغیان اهل کتاب گرفتار شد، «هرگاه که آتشی برای جنگ برافروختند، خداوند آن را خاموش کرد» و یا اگر شیطان خواست سرکشی کند و یا زورگویی از مشرکین خودی نشان دهد برادرش [علی] را به کام آن ها می فرستاد، او دست از درگیری و جنگ برنمی داشت مگر این که آنان را گوشمالی داده شراره های آن آتش را با شمشیر خود خاموش می کرد، او در راه خدا رنج دیده و در انجام دستوراتش کوشا و به رسول خدا نزدیک و نسبت به اولیای خدا سرور بود. آستین همّت را بالا زده، خیرخواه، کوشا و در پیگیری کار تلاشگر و ساعی بود و شما (در همان شرایط) در آسایش و رفاه به سر می بردید، به فکر خود بودید و از نعمت ها بهره مند، آسوده و بی خیال در کمین ما نشسته که اوضاع چگونه می چرخد (و کی علیه ما خواهد شد) و گوش به زنگ، در آن جا که قرار آسایش بود، زودتر از دیگران بر زمین نشسته و آن هنگام که جنگ و کشتار می شد، پا به فرار می گذاشتید.
بر غیر شتر خود داغ زدید
۱۰. هنگامی که خداوند برای پیامبرش خانه پیامبران و جایگاه برگزیدگانش را انتخاب کرد، در بین شما کینه پنهان در پسِ نفاق آشکار و جامه دین فرسوده گشت. گمراهان خموش به نطق آمدند و فرومایه پست ظهور کرده به صحنه آمد و سرکرده تبهکاران همچون شتر بزرگ گله شتران خروش بر آورده در میدان های شما دُم عَلَم کرده جولان داد. شیطان سرش را از گریبان خود در آورده شما را به سوی خویشتن فرا خواند، شما را این چنین یافت که دعوتش را اجابت کرده فریب او را خورده اید، پس به آزمایش شما پرداخته از شما خواست [که به دستوراتش] قیام کنید. پس شما را بی وزن و ناچیز دید. تحریکتان کرد، زود به خشم آمدید. نتیجه آن شد که بر غیر شتر خود داغ زدید و به آبشخوری که حقّ دیگری بود، وارد شدید [مقام خلافت و ولایتی را که حقّ دیگری بود، غصب کردید] این تغییر و تحریف به هنگامی انجام شد که چیزی از دوران رسول خدا نگذشته، و زخم به استخوان رسیده گسترش کرده، و جراحت بهبود نیافته و هنوز پیامبر دفن نشده است شما شتاب کرده وانمود کردید که خوف فتنه و آشوب می رود. آگاه باشید که خود در فتنه سقوط کرده اید و دوزخ، کافران را احاطه کرده است.
چه بیراهه می روید؟!
۱۱. پس دور است از شما، شما را چه شده است؟ و به کجا می روید و چه بیراهه می روید؟! در حالی که کتاب خداوند پیش روی شماست، مسایلش روشن، دستوراتش درخشان، نشانه های آن روشن و منوّر، محرمات و نواهی اش آشکار و فرامینش واضح است، شما آن را پشت سر انداخته اید، آیا تصمیم دارید از آن دست برداشته چشم پوشی کنید؟ و یا می خواهید برخلاف آن حکم نمایید؟ [که این] برای ستمگران جایگزین بدی است و هر کس دنبال دینی غیر از اسلام برود، هرگز از او پذیرفته نیست و در آخرت از زیانکاران است. پس شما صبر نکردید که سرکشی این فتنه فرو بنشیند و گرفتن مهار این ستور رمیده آسان گردد و شروع به برافروختن شعله ها و جرقّه هایش کرده سپس باد آن را فراگرفت و آوای شیطان گمراه کننده را پاسخ مثبت داده در پی خاموش کردن انوار درخشان دین نورانی و نابود کردن سنتّ های پیامبر برگزیده برآمدید، وانمود کردید که کف روی شیر را می گیرید، در حالی که تمامی شیر را نوشیدید [جز آن چه که در دل داشتید، بر زبان جاری کرده] و نسبت به خاندان پیامبر دورویی و نفاق به خرج دادید، در همان حالی که در کمین ایشان [و غصب حقّ آنان] بودید. ما در مقابل شما همچون کسی که دستش بر لبه کارد گذاشته شده و یا نیزه ای در امعاء و احشایش فرو رفته، صبر و پایداری می کنیم. شما پنداشته اید که ما را ارثی نیست، «آیا از دستورات دوران جاهلیّت پیروی می کنید؟ برای مردمی که باور دارند،
چه کسی از خداوند بهتر دستور می دهد و داوری می کند؟» آیا نمی دانید؟ آری بلکه بر اینان به سان خورشید درخشان روشن است که من دختر پیامبرم.
تو مطلب ناروایی گفته ای
۱۲. ای مسلمانان! آیا من نسبت به گرفتن ارث خود باید مغلوب شوم؟ ای پسر ابی قحافه! آیا در کتاب خداوند آمده است که تو از پدرت ارث ببری و من از پدرم ارث نبرم؟ تو مطلب ناروا و سخن نامناسبی گفته ای. آیا عمدا کتاب خدا را کنار گذاشته و پشت سرتان انداخته اید در آن جا که گوید: «سلیمان از داوود ارث برد.» و در آنجا که داستان یحیی بن زکریّا را بازگو می کند و می گوید: «پروردگارا! از سوی خودت جانشینی به من ببخش که از من و از خاندان یعقوب ارث ببرد!» و نیز فرموده: «خویشاوندان برخی نسبت به برخی دیگر در کتاب خداوند اولی و مقدّم می باشند.» و نیز فرموده: «خداوند درباره فرزندانتان به شما سفارش می کند که پسر دو برابر دختر سهم ببرد.» و نیز فرموده: «اگر مالی را از خود برجای گذاشت برای پدر و مادر و خویشاوندان به گونه خیر و شناخته شده و معروف وصیت کند و این برای پرهیزکاران کاری درست و شایسته است.» شما پنداشته اید که من بهره ای نداشته از پدرم ارث نمی برم و هیچ رابطه و پیوندی بین ما نیست.
این شما و این فدک
۱۳. آیا خداوند اختصاصا برای شما آیه ای فرستاده که پدرم را از آن [قانون کلّی ارث] استثنا کرده باشد؟ و یا این که می گویید اهل دو ملّت از یکدیگر ارث نمی برند و من و پدرم اهل یک ملّت و آیین نیستیم؟!
و یا شما خود را نسبت به عامّ و خاصّ قرآن از پدر و پسر عمویم داناتر می دانید؟! پس این شما و این فدک که همچون شتر مهار کشیده و بار کرده در اختیار شما باشد و روز واپسین و رستاخیز تو و آن (فدک) با هم روبرو خواهید شد [حساب پس می دهی [خداوند بهترین داور، محمد بهترین رهبر و قیامت هنگامه وعده و قرار است. در آن روز زیانی که نموده اید، مشاهده خواهید کرد و در آن هنگام پشیمانی سودی ندارد، «هر رویدادی را جایگاهی است به زودی خواهید دانست که بر چه عذابی خوارکننده فرود آمده شکنجه ای پایدار وارد خواهد شد [همچون قصه گناهکاران نوح هم غرق می شوید و به هلاکت می رسید و هم عذابی جاودانه در انتظارتان است]».
آنگاه فاطمه علیهاالسلام به سوی انصار نظر افکنده فرمود:
چه بی درنگ خفتید
۱۴. ای گروه جوانمردان، و ای بازوان آیین و یاران اسلام! این چشم پوشی چیست که در حقّ من روا می دارید و چرا چنین خواب و بی خبری نسبت به ستمی که بر من شده، از خود به خرج می دهید؟
آیا رسول خدا! پدرم نبود که فرمود: [احترام و تکریم] انسان در فرزندانش حفظ و نگه داری می شود. چه زود بود این کاری که کردید، و چه بی درنگ در غفلت خفتید، شما توان آن را دارید که خواسته ام را برآورده سازید و آن چه را که می خواهم و در نظر دارم، انجام دهید آیا می گویید محمد صلی الله علیه و آله وسلم از دنیا رفت؟ پس رویداد مهمّی بود که شکافش گسترش یافته و رخنه در آن افتاده و به هم پیوستنش دشوار گشته است. از غیبت او روی زمین تیره و در مصیبتش ستارگان بی فروغ و آرزوها نومید، کوهها فروریخته، حریم او بی ارزش گردیده و با رحلتش احترام او از بین رفته است. به خدا سوگند، این است بلای بزرگ و مصیبت عظیمی که بلایی همانند آن نیامده و مصیبتی نازل نگشته است. کتاب خداوند متعال پیش از این بر در خانه شما هر صبح و شام فریاد برآورده مرتّب خوانده می شد، به صورتی بلند و رسا و بر شما تفهیم می شد و آنچه که بر پیامبران پیش از او وارد شده، بر شما تلاوت می شد. حکمی قطعی و مسلّم و دستوری حتمی و محکم است که خدای فرموده: «محمد فرستاده ای است که پیش از او نیز فرستادگانی آمده اند. آیا اگر بمیرد و یا کشته شود شما به گذشته خود بر می گردید؟ [و مرتد می شوید] و هر کس به گذشته خود بر گردد هرگز زیانی به خداوند وارد نیاورده است. و به زودی خداوند سپاس گزاران را پاداش خواد داد».
به کدام سمت منحرف شدید!
۱۵. ای وای، ای قوم اوس و خزرج (فرزندان قیله دختر کاهل)! آیا میراث پدرم بلعیده شود در حالی که شما مرا می بینید و صدای مرا می شنوید و آغاز و فرجام کار به شما بر می گردد و زمام امور در دست شماست؟! آوای ستمدیده شما را احاطه کرده و از هر جهت از قضیّه آگاهید، شما هم نفرات و هم توان و نیرو دارید، ابزار و وسایل در دست شما و اسلحه و تجهیزات در اختیارتان است، فریاد ستمدیده را می شنوید و پاسخ نمی گویید و آه و ناله اش به گوشتان می رسد و به فریادش نمی رسید با اینکه مشهور به رزم آوری و معروف به خیر و صلاحید، برگزیدگان جامعه و اشراف قومید، شما با اعراب جنگیده و رنج و زحمت بسیاری متحمّل شده اید، با امّتها درگیر شده گردن فرازان را بر زمین زدید، نه ما دست بردار بودیم نه شما، همیشه و در هر حالتی هم دستوری که به شما دادیم، پیروی کردید تا اینکه سنگ آسیای اسلام به گردش آمده روزگاران به ثمر رسید، شرک از خروش ایستاد، طغیان تهمت و ناروا فرو نشست، و آتش کفر به خاموشی گرایید، آشوب و فتنه آرام و نظام دیانت منسجم گردید، پس از روشنی و وضوح راه به کدام سمت منحرف شده و بعد از آشکار شدن حق چه چیزی را می خواهید پنهان کنید؟! پس از آن که قدم برداشته اید چرا می لغزید و به عقب برمی گردید؟ و پس از ایمان چرا مشرک می شوید؟! «آیا با مردمی که پیمان های خود را شکسته و برای بیرون کردن پیامبر تصمیم گرفته اند، نمی خواهید بجنگید با آن که جنگ را آغاز کرده اند؟ آیا از آنان می ترسید، با اینکه خداوند، سزاوارتر است که از او بترسید اگر ایمان آورده و دین را باور کرده اید؟»
این شما و این شتر خلافت
۱۶. آگاه باشید! من شما را چنین می بینم که به رفاه طلبی و زندگی راحت متمایل گشته و آن کس را که سزاوارتر به زمامداری بود، دور ساخته و به راحتی و آسایش روی آورده از تنگدستی و فقر رهایی جسته و گسترشی یافته اید و آنچه را که فرا گرفته بودید، کنار گذاشته و آنچه را که برایتان گوارا بود، از گلو بیرون انداختید. «پس اگر شما و تمامی کسانی که در روی زمین زندگی می کنند، کافر شوید بدانید که خداوند بی نیاز و ستوده است». آگاه باشید! آنچه را که گفتم، با آگاهی کامل نسبت به انگیزه یاری نکردن شما و نیرنگ و حقّه بازی های شما بود که دل هایتان را فرا گرفته و با قلب و روحتان در هم آمیخته است.این سخنان، خروشی بود که از جان بر آمد و آهی بود که از خشم و غیظ من برخاسته از بی تابی و توان فرسایی من حکایت می کرد، شکوه از دلتنگی کرده بدین وسیله اتمام حجّت نمودم، پس این شما و این شتر خلافت. بر آن سوار شده بتازید؛ اما بدانید که پشتش زخمی، پایش لنگان، ننگ و عارش جاودان، و نشان خشم الهی بر آن خورده و رسوایی اش همیشگی، و به آتش جان گداز و سوزان الهی متصل است که بر دل ها اثر می گذارد و لهیب آن جانسوز است [و نه مانند آتش دنیا که فقط ظاهر را می سوزاند و به قلب و روح کاری ندارد]، آنچه را که انجام دهید، پیش روی پرودگار بوده و او ناظر و بیناست «و به زودی ستمگران خواهند دانست که به چه جایگاهی بازگشت می کنند.» من دختر [پیامبر [هشدار دهنده شمایم که از عذاب سرسخت پیش رویتان شما را بیم می داد. «پس هر کاری که می خواهید انجام دهید که ما هم کار خود را انجام خواهیم داد و چشم به راه باشید که ما هم منتظریم.»
سخنان حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام که بدینجا رسید، ابوبکر چنین پاسخ داد:
ای دختر رسول خدا! پدرت نسبت به مؤمنان مهربان بود و با بزرگواری رفتار می کرد، دلسوز و با محبّت بود، نسبت به کافران [همچون] عذابی دردناک و کیفری بزرگ بود. ما اگر بخواهیم کسی را به او نسبت دهیم جز تو هیچ یک از زنان را دختر او نمی دانیم و برادر شوهر تو بود و کس دیگری (افتخار) برادری وی را کسب نکرد. او را بر دیگر خویشاوندان خود ترجیح داده و در هر کار مهمّی یاری می کرد.
شما را فقط سعادتمندان دوست می دارند و جز افراد شقیّ و بدبخت کسی با شما دشمنی نمی کند، شما خاندان پاک حضرت رسول و برگزیدگان منتخب [خدا] می باشید. شما راهنمای ما به سوی خیر و رهبر ما به سوی بهشت هستید. و تو ای بهترین زنان و دختر بهترین پیامبران! در گفتارت صادق و در تیزهوشی و خردمندی سابقه دار می باشی، حقّ تو از تو گرفته نشده و گفتارت را کسی تکذیب نکرده، و به خدا سوگند که من از نظریّه و رأی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم تجاوز نکرده ام. آن حضرت فرمود: «از ما گروه پیامبران کسی ارث نمی برد و طلا و نقره و ملک و املاکی از خود به ارث نمی گذاریم، بلکه کتاب، حکمت، دانش و نبوت را به یادگار و ارث می گذاریم، هر آذوقه ای که از ما بازماند، به ولیّ امر بعد از ما مربوط می شود که هرگونه صلاح دید، حکم کند.» ما آنچه را که شما در نظر دارید، در راه خرید اسلحه و ساز و برگ جنگی خرج کرده ایم تا با وسیله آنها مسلمانان با کافران هم آورد باشند و به جهاد علیه آنان برخاسته با سرکشان و یاغیان و تبهکاران مبارزه کنند، در این تصمیم گیری عموم مسلمانان شرکت داشته اجماع کرده اند و این تنها من نبوده ام که تصمیم گرفته باشم و نسبت به این نظریه استبداد رأی نداشته ام. این موضع من است و این اموال من در اختیار توست، چیزی را از تو دریغ نداشته نمی خواهیم اندوخته کنیم و به تو ندهیم. تو بانوی زنان امّت پدرت و شجره طیّبه نسبت به فرزندانت می باشی. از تصرّف در اموالت جلوگیری نشده است و از اصل و فرع سرمایه ات چیزی کاسته نمی شود. در آنچه که در اختیار شخص من است و از اموال من به شمار می آید، هر دستوری که بفرمایید اجرا می شود. آیا شما صلاح می دانید که من در این مورد خلاف دستور پدرت حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم عمل کنم؟!
حضرت علیهاالسلام در پاسخ ابوبکر چنین فرمود:
بهانه های دروغین
۱۷. پاک و منزه است خداوند! هیچ گاه رسول خدا از کتاب خدا روی گردان و نسبت به احکام او مخالف نبود، بلکه پیرو قرآن و سوره های آن بود. آیا شما بر نیرنگ و فریب اجماع کرده بهانه های دروغین بر او بسته اید؟ این کار شما پس از رحلت آن حضرت، مانند همان فتنه ها و غائله هایی است که در زمان زنده بودن آن حضرت برای هلاکتش انجام می شد. این کتاب خدا که داوری دادگر است و بیان آن حلّ و فصل می کند [دعوی ما را] که می فرماید: درخواست زکریا از خداوند آن بود که به او فرزندی بدهد و گفت: [آن فرزند [«وارث من و آل یعقوب باشد.» و یا در جای دیگر می فرماید: «سلیمان از داود ارث برد.» بنابراین خداوند متعال در آنچه که توزیع و تقسیم کرده، سهم هر کسی را تعین و مقدار واجب و حتمی از میراث را مشخص ساخته است، سهم پسران و دختران را به گونه ای واضح و روشن بیان داشته، بهانه جویی یاوه سرایان را باطل ساخته و از بدگمانی و شبهه افراد وامانده در آینده جلوگیری نموده است. نه، چنین نیست، «بلکه شما خودتان را گول می زنید و نفوس شما کاری [قبیح] را برایتان با جلوه ای زیبا نمایش داده است. و من بردباری و صبری نیکو و جمیل خواهم کرد و بر آنچه که شما توصیف می کنید، از خداوند کمک می جویم!»
ابوبکر با شنیدن این فرمایش، چنین گفت: خداوند و رسولش راست گفته اند و دختر پیامبر نیز درست می گوید. تو معدن حکمت و جایگاه هدایت و رحمت رکن دین و سرچشمه برهان و دلیل می باشی، حق گویی تو را بعید نمی شمرم و سخنانت را ناروا نمی دانم. اینک این مسلمانانند که می توانند بین من و تو داوری کنند. آنچه را که برعهده گرفته ام، اینان بر گردنم انداختند و به اتّفاق و هماهنگی ایشان آنچه را که به دست گرفته ام عهده دار گشته ام. نه زور گفته ام و نه استبداد داشته و نه تنها خود تصمیم گرفته ام. اینان بر این کار گواه و شاهدند.
حضرت علیهاالسلام روی به مردم کرده فرمود:
چه بد موضعی گرفتید
۱۸. ای مردمی که شتابان به گفتار باطل روی آورده کار زشت زیان بار را با دیده اغماض نگریسته و آن را پذیرفته اید! «آیا در قرآن اندیشه نمی کنید یا اینکه قفل بر در دل هایتان است؟» نه چنین نیست، بلکه کارهای زشتتان بر دل هایتان نقش بسته، [جایی برای خیراندیشی و تفکّر صحیح باقی نگذاشته است[ گوشها و چشم هایتان را فرا گرفته است و چه بد جایی برگشتید و چه بد موضع گرفتید، به بد چیزی اشاره کرده اید و به معاوضه نامناسب و بدی رضا داده اید. به خدا سوگند، هنگامی که پرده ها به یک سوی زده شود، بارش را سنگین و پیامدش را خطرناک خواهید یافت و زیان و ضرر به دنبال خواهد داشت «و از پروردگارتان آنچه را که حساب نمی کردید و به ذهنتان نمی آمد، برایتان آشکار خواهد شد و در آن هنگام آنها که بر باطل هستند، زیان خواهند دید.»(۱) (۲)
پی نوشت ها
۱. زندگینامه فاطمه زهرا علیهاالسلام ، سیدجعفر شهیدی.
۲. به نقل از فریاد فاطمه علیهاالسلام ، کاری از دفتر مطالعات دینی زنان.