- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اسلام نه تنها حق تعلیم و آموزش را برای همه افراد بشر می داند بلکه تاکید فراوان بر حق آموزش عمومی نموده است و در این باره از همه ادیان و مکاتب پیشگام تر و مصمم تر است.
حق تعلیم از دیدگاه اسلام
در اسلام آموزش و فراگیری دانش از محوری ترین برنامه های فردی و اجتماعی این مکتب الهی به شمار می رود.
حق تعلیم در مهمترین منابع اسلامی یعنی قرآن و سنت به طور مکرر تاکید شده است.
نخستین آیات الهی که نازل گردیده، بیانکننده ارزش قلم و حق تعلیم است. «الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَم»[۱] این آیات خط مشی فرهنگی در جهان اسلام را از همان ابتدا ترسیم می نماید. در آیات قرآن کریم حق آموزش علم و پرورش نفوس انسان ها از مهم ترین اهداف بعثت انبیاء بیان شده است.
سوگند خداوند در قرآن به نام قلم، گویا ترین شاهد بر شرافت و قداست آن و حق تعلیم است: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه نویسند.» در جایی که خداوند، صاحب هستی به آفریده ای از آفریده های خود قسم یاد می کند، بشر در چه جایگاهی می تواند از ارج و منزلت آن سخن براند.
حق تعلیم در منبع اسلامی
در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که فرمودند: «ان اول ما خلقالله القلم». فقال له: اکتب. قال: «یا رب، و ماذا اکتب؟ قال: اکتب مقادیر کل شی حتی تقوم الساعه»: همانا نخستین چیزی که خداوند متعال آن را آفرید قلم بود پس به او فرمان داد: که بنویس، عرض کرد: پروردگارا! چه بنویسم؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی را تا روز قیامت.[۲]
خداوند در سوره جمعه میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْاُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه؛[۳] او کسی است که در میان مردمی امّی رسولی را از خودشان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنها بخواند و آنان را تزکیه کند و کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد».
و همچنین فرمود: «فَلَوْلا نَفَرَمِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقّهُوا فِى الّدیِنِ وَلیُنْذِرُوُا قَوُمَهُمْ اذا رَجَعُوا الَیُهِمُ لَعَلَّهُمْ یَحْذَروُنَ؛
چرا از هر گروهى طایفه اى از آنان کوچ نمى کنند تا در دین آگاهى یابند، و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها را انذار نمایند، شاید از مخالفت فرمان الهى حذر نمایند»[۴]
این آیه نه تنها حق تعلیم را بیان نموده بلکه فراگیرى آیین الهى را واجب مى شمرد بلکه تعلیم دادن آن را بعد از فراگیرى نیز لازم مى داند.
در شان نزول این آیه آمده است که هنگام رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به سوی میدان جهاد، همه مسلمانان به استثنای منافقان و کسانی که عذر داشتند، در خدمتش حرکت می کردند؛ اما پس از آن که آیاتی در مذمت منافقان نازل شد (به ویژه پس از نزول آیات در مذمت متخلفان از جهاد در «تبوک») مومنان بیش از پیش به شرکت در میدان جهاد تصمیم گرفتند. حتی در سریه ها که خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شرکت نمی کرد، همگی به میدان می رفتند و ایشان را تنها می گذاشتند. آیه فوق نازل شد و اعلام کرد در غیر مورد ضرورت، شایسته نیست همه مسلمانان به میدان جنگ بروند؛ بلکه گروهی در مدینه بمانند و معارف و احکام اسلام را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیاموزند و به دوستان مجاهدشان پس از بازگشت تعلیم دهند.
مقصد رسالت و حق تعلیم
رسول خدا، آموزش و تربیت را از مقاصد مهم رسالت خویش دانسته اند، در منابع روایی آمده است که روزی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مسجد شدند« و خرج فإذا فی المسجد مجلسان: مجلس یتفقّهون، ومجلس یدعون الله و یسألونه، فقال: کلا المجلسین إلى خیر، أمّا هؤلاء فیدعون الله و أمّا هؤلاء فیتعلمون و یفقهون الجاهل، هؤلاء أفضل، بالتعلیم أرسلت، ثم قعد معهم.» [۵]
دو گروه از مردم را مشاهده نمودند، گروهی مشغول عبادت و راز و نیاز با معبودشان بودند و گروه دیگر به تعلیم و تعلم و مذاکره علمی اشتغال داشتند. ایشان فرمودند: «کلاهما علی خیر» هر دو کار خوبی میکنند. «و لکن بالتّعلیم اُرسلتُ» لکن من برای تعلیم به رسالت مبعوث شدهام و بعد داخل جمعیتی شدند که به مذاکره علمی مشغول بودند.
همچنین پیامبر اسلام به مسلمانان فرمود: «اُطلبوا العلم من المهد الی اللّحد» و حتی اگر تنها راه دستیابی به علم و دانش سفر به دوردست ترین نقاط جهان همچون چین باشد که در آن زمان مسافرت به آنجا به آسانی ممکن نبود، از هیچ کوششی دریغ ننمایید: «اطلبوا العلم و لو بالصّین».[۶]
با سیری در زندگی پیامبر و امامان (علیهم السلام) می توان توجه و اهتمام عملی به نوشتن را از متن سیره آنان دریافت. این قدرشناسی به حدی بود که گاه موجب آزادی اسیران کفار می گشت و این رفتار نشانه ای واضح از حق تعلیم در اسلام است.
در صدر اسلام، پس از پایان برخی جنگ ها، پیامبر دستور می فرمود اسیرانی که به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن بیاموزند، آزاد شوند. این عمل در جامعه محروم از تمدن آن دوره، زیباترین و موثرترین پیام برای ارج نهادن به جایگاه قلم و علم و حثق تعلیم بوده و هست.
اهمیت حق تعلیم
طلب دانش در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است به گونه ای که از طلب مال واجب تر و ارزش آن از عبادت بالاتر شمرده شده است، در بیانات گهربار امیرالمؤمنین (علیهالسلام) می خوانیم: «ایها الناس اعلمُوا انّ کمال الدّین طلبُ العلم و العمل به الا و انّ طلبَ العلم اوجبُ علیکم من طلب المال»؛[۷]
ای مردم کمال دین در جستجوی دانش و عمل به آن است و آگاه باشید که تحصیل علم از طلب مال واجبتر است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): «مَنْ عَمِلَ عَلی غیر عِلمٍ ما یفسِدُ اکثَرُ مِمّا یصْلحُ؛ هرکس کاری را بدون شناخت و دانش انجام دهد، تباه کار او بیشتر است تا آنچه سامان می دهد».[۸]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در باره واجب بودن طلب علم فرمود: «طََلَبُ العلمِ فریضهٌ عَلَی کلِّ مُسلمٍ ألا اِنَّ اللهَ یحِبُّ بُغاهَ العِلْم؛ دانش آموزی، بر هر انسانی واجب است. همانا خداوند علم آموزان را دوست دارد».[۹]
امام علی (علیه السلام) کمال دین را در دانش می داند: «ایهَا الناس اَعْلَمُوا أَنَّ کمالَ الدین طَلبُ العِلْمِ وَالعَمَلُ بِهِ ألا وَ اِنَّ طَلَبَ العِلْمِ اَوْجَبُ علیکم من طلب المالِ؛ ای مردم! بدانید که کمال دین، در آموختن دانش و عمل کردن به آن است. آگاه باشید که دانش آموزی، بر شما واجب تر است از کسب مال».[۱۰]
امام علی (علیه السلام) حکمت را گمشده مومین می داند: «الحِکمَهُ ضالَّهُ المُؤمِنِ فَخُذِ الحکمهَ وَ لَوْ مِنْ اهلِ النِّفاق؛ دانش، گمشده مؤمن است. پس دانش بیاموز؛ اگرچه از غیر مسلمان باشد!»[۱۱]
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم): «طالِبُ العِلْمِ مَخُوفٌ بِعِنایهِ الله؛ جوینده دانش، در پناه عنایت خداوند است».[۱۲]
امام باقر (علیه السلام): «اِنَّ الَّذی یعَلِّمُ الْعِلمَ فیکم لَهُ اجرُ الْمُتَعَلِّم وَ لَهُ الْفَضْل علیه، فَتَعلموا الْعِلَم مِن حَمَلهِ العلمِ وَ عَلَّموهُ اِخْوانَکم کما عَلّمکموهُ الْعُلَما؛ همانا آن کس از شما که دانش را آموزش دهد، پاداشی برابر دانش آموز دارد و البته آموزگار بر دانش آموز فضیلت و برتری دارد. پس دانش را از حاملان آن فرا گیرید و آن سان که عالمان به شما آموخته اند، آن را به برادرانتان بیاموزید!»[۱۳]
امام علی (علیه السلام): «کلُّ وِعاءٍ یضیقُ بِما جُعِلَ فیهِ اِلّا وِعاءَ الْعِلمِ فَاِنَّهُ یتَّسِعُ؛ گنجایش هر ظرفی با آنچه در آن می گذارند، تنگ می شود و جز ظرف دانش که هرچه در آن می گذارند، گسترده تر می شود».[۱۴]
امام باقر (علیه السلام): «عالِمُ ینْتَفَعُ بِعِلْمِهِ افضَلُ مِنْ سَبْعَینِْ اَْلفَ عابِد؛ دانشمندی که از دانش او بهره ببرند، از هفتاد هزار عابد برتر است».[۱۵]
امام صادق (علیه السلام) به ابوحمزه ثمالی فرمود: «کنْ عالِماً اَوْ مُتِعَلِّماً اَوْ اُحِبُّ اَهْلَ الْعِلْمِ وَلا تَکنْ رابعاً فَتَهْلِک بِبُغْضِهِم؛ یا دانشمند باش یا دانشجو و یا دوست دار دانشمندان. و دشمن دانش و اهل آن مباش که به سبب آن هلاک می شوی!»[۱۶]
جمع بندی
حق تعلیم و تربیت در دین مقدس اسلام از جایگاه بالایی برخوردار است. در دوران زندگی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) هیچ موضوعی به اهمیت دانش اندوزی نبوده است. در روایتی از پیامبر اسلام آموختن دانش برای مرد و زن فریضه خوانده شده است. امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) در شکوفایی دانش مسلمانان بسیار تلاش نمودند.
پی نوشت ها
[۱] . علق، آیه ۴.
[۳] . جمعه آیه ۲.
[۴] . توبه ۱۲۲.
[۵] . بحارالانوار، ج۱، ص ۲۰۶.
[۶] . بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۰.
[۷] . شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۱۹۹، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ ق.
[۸] . تحف العقول، ص ۴۷.
[۹] . اصول کافی، ج ۱، ص ۳۰.
[۱۰] . اصول کافی، ج ۱، ص ۳۰.
[۱۱] . نهج البلاغه، حکمت ۲۰۵.
[۱۲] . عوالی الئالی، ج ۱، ص ۲۹۲.
[۱۳] . همان، ج ۱، ص ۳۵.
[۱۴] . اصول کافی، ج ۳، ص ۱۷۲.
[۱۵] . همان، ص ۳۳.
[۱۶] . همان، ص ۳۴.
منابع
- متقی، علی بن حسامالدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، دار الکتب العلمیه – بیروت – ، لبنان، ۱۴۱۹ هجری قمری|۱۹۹۸ میلادی.
- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار( ط- بیروت)، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق
- شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۱۹۹، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ۱۴۱۶ ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن علىتحف العقول، جامعه مدرسین، قم، ۱۴۰۴ / ۱۳۶۳ ق
- کلینى، محمد بن یعقوب، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، کتاب فروشى علمیه اسلامیه، تهران
- شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه / ترجمه انصاریان، دار العرفان، قم.
- ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، مصحح: عراقى، مجتبى، دار سید الشهداء للنشر، قم، ۱۴۰۵ ق.