- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
انسان موجودی اجتماعی است و در حیات اجتماعی خود و ثبات جامعه، نیازمند مدیریت و اجرای قانون است. به همین جهت، وجود حاکم یا حاکمان سیاسی لازم و ضروری است و پیشگیری و جلوگیری از ظلم افراد علیه یکدیگر و ایجاد نظم و انضباط در جامعه، با وجود حاکمان سیاسی امکان پذیر است.
با توجه به این ضرورت و برای اینکه غرض و هدف حکومت تامین شود، حاکمان سیاسی دارای حقوقی هستند که مردم جامعه باید آنها را رعایت کنند. امام سجاد (علیه السلام) در رساله حقوق خود، به حقوق حاکمان سیاسی اشاره فرموده که در این نوشتار به آن می پردازیم.
متن حدیث
فَأَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَهً وَ أَنَّهُ مُبْتَلًى فِیکَ بِمَا جَعَلَهُ اللَّهُ لَهُ عَلَیکَ مِنَ السُّلْطَانِ وَ أَنْ تُخْلِصَ لَهُ فِی النَّصِیحَهِ وَ أَنْ لَا تُمَاحِکَهُ وَ قَدْ بُسِطَتْ یدُهُ عَلَیکَ فَتَکُونَ سَبَبَ هَلَاکِ نَفْسِکَ وَ هَلَاکِهِ.
وَ تَذَلَّلْ وَ تَلَطَّفْ لِإِعْطَائِهِ مِنَ الرِّضَا مَا یکُفُّهُ عَنْکَ وَ لَا یضِرُّ بِدِینِکَ وَ تَسْتَعِینُ عَلَیهِ فِی ذَلِکَ بِاللَّهِ وَ لَا تُعَازِّهِ وَ لَا تُعَانِدْهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ عَقَقْتَهُ وَ عَقَقْتَ نَفْسَکَ فَعَرَّضْتَهَا لِمَکْرُوهِهِ وَ عَرَّضْتَهُ لِلْهَلَکَهِ فِیکَ وَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَرِیکاً لَهُ فِیمَا أَتَى إِلَیکَ وَ لا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ. [۱]
ترجمه
و اما حق پیشواى حکومت بر تو این است که بدانى تو براى او وسیله آزمایش شده اى و او هم به تو گرفتار است به خاطر تسلطى که خدایش بر تو داده و باید خیرخواه او باشى و با او در نیفتى؛ زیرا که بر تو نفوذ دارد و (ممکن است) سبب هلاک خود و او گردى و خوار شوى.
و براى او فروتنى و نرمش کن تا آنجا که رضایت او را به اندازه اى که زیانش به تو نرسد به دست آرى و زیانش به دین تو نرسد و در این باره از خدا یارى جویى و با او مبارزه و عناد نکنى؛ زیرا اگر چنین کردى او را و خود را ناسپاس کرده اى و خود را به بدى کشانده اى و او را هم از جهت خود به هلاکت رسانده اى و تو سزاوارى که کمک او شمرده شوى بر ضرر خود و شریک او باشى در هر چه با تو کند و لا قوه الا باللَّه.[۲] ( حول و قوه ای جز از ناحیه خدا نیست).
توضیحات درباره متن حدیث
لزوم انضباط در همه امور
مسئله مدیریت و فرماندهی بدون رعایت انضباط، هرگز به سامان نمی رسد و اگر کسانی که تحت پوشش مدیریت و رهبری قرار دارند در مقابل حاکمان سیاسی به طور خود سرانه عمل کنند، شیرازه کار ها به هم می ریزد، هر قدر هم رهبر و فرمانده لایق و شایسته باشد.
بسیاری از شکست ها و ناکامی ها که دامنگیر جمعیت ها و گروه ها و لشکر ها شده از رهگذر مخالفت با حاکمان سیاسی بوده است و مسلمانان نیز طعم تخلف از این دستور را بار ها در زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) یا بعد از او چشیده اند که روشن ترین آنها داستان شکست جنگ احد به خاطر بی انضباطی گروه اندکی از جنگجویان بود.[۳]
تخلف از سپاه اسامه و نیز تخلف از دستور پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مبنی بر آوردن دوات و قلم برای نوشتن وصیت نامه، در زمان حیات آن حضرت، تخلف خوارج در جنگ صفین با امام علی (علیه السلام) از مصادیق مخالفت با حقوق حاکمان سیاسی است که همگی فاجعه بار بوده اند.
اقسام حاکمان سیاسی
فارغ از امامان معصوم (علیهم السلام)، حاکمان سیاسی یا به عبارت دیگر حاکم بر دو نوع است؛ حاکم عادل و حاکم ظالم؛ سلطان یا حاکم عادل شایسته احترام است. اما حاکم و پیشوای ظالم هر چند شایسته احترام نیست ولی نباید خود را با در آویختن با او در معرض هلاکت قرار داد.
از امام کاظم (علیه السلام) نقل شده که به شیعیان خود فرمود: «یا مَعْشَرَ الشِّیعَهِ لَا تُذِلُّوا رِقَابَکُمْ بِتَرْکِ طَاعَهِ سُلْطَانِکُمْ فَإِنْ کَانَ عَادِلًا فَاسْأَلُوا اللَّهَ إِبْقَاءَهُ وَ إِنْ کَانَ جَائِراً فَاسْأَلُوا اللَّهَ إِصْلَاحَهُ فَإِنَّ صَلَاحَکُمْ فِی صَلَاحِ سُلْطَانِکُمْ وَ إِنَّ السُّلْطَانَ الْعَادِلَ بِمَنْزِلَهِ الْوَالِدِ الرَّحِیمِ فَأَحِبُّوا لَهُ مَا تُحِبُّونَ لِأَنْفُسِکُمْ وَ اکْرَهُوا لَهُ مَا تَکْرَهُونَ لِأَنْفُسِکُمْ؛[۴]
اى گروه شیعه خود را خوار نکنید به ترک طاعت سلطان خود، اگر عادل است از خدا بقاى او را خواهید و اگر ستمکار است از خدا اصلاح او را خواهید، صلاح شما در صلاح سلطان شما است و سلطان عادل چون پدر مهربان است براى او پس دوست بدارید آنچه براى خود دوست دارید و براى او نخواهید آنچه براى خود نمی خواهید».
ضرورت وجود حاکم
از آنجا که نظام هر جامعه ای بدون حاکمیت دچار فتنه و هرج و مرج می شود، حضرت علی (علیه السلام) به این اصل واضح و عقلایی اشاره می فرماید:
«لابُدَّ لِلناس مِن امیرٍ برٍّ او فاجرٍ[۵]؛ برای جامعه، داشتن حاکم سیاسی لازم است، اعم از اینکه آن حاکم صالح و شایسته باشد یا فاجر و فاسق».
و از ایشان نقل شده است که فرمودند:
«أَسَدٌ حَطُومٌ خَیرٌ مِنْ سُلْطَانٍ ظَلُومٍ وَ سُلْطَانٌ ظَلُومٌ خَیرٌ مِنْ فِتَنٍ تَدُومُ اذْکُرْ عِنْدَ الظُّلْمِ عَدْلَ اللَّهِ فِیکَ وَ عِنْدَ الْقُدْرَهِ قُدْرَهَ اللَّهِ عَلَیکَ[۶]؛ شیر کوبنده به از پادشاه ستم کننده و پادشاه ستمکار به از آشوب هاى پایدار، هنگام ستمگرى دادگرى خدا را بیاد آور و چون قدرت یافتى قدرت خدا را بر سر خود بنگر».
از این روایات و روایات دیگر ضرورت وجود حاکمان سیاسی برای اداره جامعه روشن می گردد و عقل نیز وجود حاکم را برای اینکه جامعه به صورت سالم و صحیح اداره شود لازم می داند؛ زیرا بدون حاکمان سیاسی هرج و مرج و فتنه های بزرگی جامعه را تهدید می کند و نظم زندگی مردم از هم می پاشد.
از این احادیث تایید حاکمان ظالم به دست نمی آید بلکه مصالح جامعه، وجود حاکم را اقتضا می کند و در نبود حاکم عادل، حکومت حاکم ستمگر هم غنیمت است؛ زیرا مفسده ای که از نبود حاکم و حکومت متوجه جامعه می شود بسیار بزرگ تر از مفسده ای است که از ستم حاکم ظالم به وجود می آید.
بنابراین در رساله حقوق که امام سجاد (علیه السلام) از حقوق حاکمان سیاسی سخن فرموده است و مردم را به رعایت آن توصیه نموده برای حفظ مصالح جامعه است نه برای کمک نمودن حاکم بر ظلم و ستمش. کسی که نمی تواند حاکم ستم کار را از ستمش باز دارد نباید خود را در برابر او قرار دهد و در ضمن اینکه موجبات هلاکت خود را فراهم می کند باعث هرج و مرج و فتنه های بزرگی می شود که در نتیجه خون های بی گناهان زیادی ریخته خواهد شد.
این مطالبی که بیان گردید درباره حاکمان سیاسی غیر از امامان معصوم (علیهم السلام) و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. پس از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) حق حکومت از سوی خداوند به اهل بیت و امامان معصوم (علیهم السلام) واگذار شده ولی به دلیل اینکه مردم از آنان پیروی نکردند، حکومت به دست غیر معصومان افتاده است، از این رو این توصیه ها در رابطه با این نوع از پیشوایان حکومت است.
بنابر این هر چند آنان غاصب محسوب می گردند ولی به علت مصالح جامعه باید از آنان پیروی شود تا فتنه های اجتماعی و هرج و مرج به وجود نیاید.
اما بر طبق آیات قرآن و احادیث معصومین اطاعت از رهبران معصوم واجب شرعی و عقلی است. در قرآن کریم خداوند می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم[۷]؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر [اوصیاى پیامبر] را.»
نتیجه گیری
مدیریت جامعه، نیازمند وجود حاکمان سیاسی است و به منظور حفظ نظم و انضباط و رفع هرج و مرج و فتنه های مخرب از جامعه، می بایست مردم حقوق پیشوایان و حاکمان رعایت کنند. بدیهی است نبود حاکم در جوامع، آنها را با خطرات جدی و جبران ناپذیری مواجه می کند؛ زیرا با نبود حاکم چه عادل و چه ظالم، شیرازه جامعه از هم می پاشد و هرج و مرج و ظلم جامعه را تهدید می کند.
پی نوشت ها
[۱] . تحف العقول، ص ۲۶۰.
[۲] . ترجمه تحف العقول، ص ۲۶۶.
[۳] . شرح رساله حقوق امام سجاد (علیهم السلام)، ص ۲۱۲.
[۴] . امالی شیخ صودق، ص۳۳۸.
[۵] . نهج البلاغه، خطبه ۴۰.
[۶] . کنز الفوائد، ج۱، ص ۱۳۶.
[۷] . سوره نساء، آیه ۵۹.
منابع
- قرآن کریم.
- نهج البلاغه.
- ابن بابویه، محمد بن على، الامالی، تهران، کتابچی، چ۶، ۱۳۷۶ش.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۱۴ق.
- ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، مترجم: کمره اى، محمد باقر، مصحح: غفارى، على اکبر، تهران، کتابچی، چ۶، ۱۳۷۶ش.
- حیدری نراق، علی محمد، شرح رساله حقوق امام سجاد (علیهم السلام)، قم، انتشارات مهدی نراقی، چ۷، ۱۳۸۶ش.
- کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، مصحح: نعمه، عبد الله، قم، دارالذخائر، چ۱، ۱۴۱۰ق.