- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در جهان امروز سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت از ادیانی توحیدی و آسمانی به شمار می آیند که با وجود دارا بودن برخی مشترکات، اختلافات اساسی و اصولی در آموزه های دینی و اعتقادی، آنها را ازهم جدا نموده و در مقابل هم قرار داده اند. یکی از موضوعاتی که بنیاد این اختلاف را می سازد شخصیت حضرت مسیح علیه السلام می باشد. زیرا در دین یهود حضرت مسیح علیه السلام که مورد قبول اسلام و مسیحیت می باشد مورد انکار قرار گرفته و آنان هنوز در انتظار« مسیحا» به سر می برند که روزی از نسل داود به وجود خواهد آمد و بنی اسرائیل را نجات خواهد داد.[۱] اما اسلام و مسیحیت هر دو حضرت عیسی مسیح علیه السلام را که بیست قرن پیش از این به دنیا آمده قبول دارند لکن در شخصیت و احوال او اختلاف و تضاد عمیقی دارند. در این نوشته دیدگاه اسلام نسبت به حضرت مسیح علیه السلام به صورت نه چندان مفصل بیان می گردد و برای جامعیت مطلب از مادر آن حضرت نیز به مطالبی می پردازیم:
شخصیت حضرت مریم (سلام الله علیها)
مسلمانان و مسیحیان هردو معتقد اند که حضرت مریم علیه السلام مادر حضرت مسیح علیه السلام می باشد لکن مقام و عظمت حضرت مریم (سلام الله علیها) در قرآن کاملا شفاف و از قدسیت خاصی برخودار است که فقط با لطف خاص خداوند یکتا قابل تحقق می باشد. در حالیکه در اناجیل هیچ اثری ازین مقام و بزرگواری آن حضرت به چشم نمی خورد.
قرآن کریم حضرت مریم را نتیجه نذر و تعهدی می داند که مادرش با خدابسته بود و خداوند پس از پذیرش نذر مادرش، حضرت مریم را به او اعطا می کند. قرآن کریم می فرماید: «إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنىِّ نَذَرْتُ لَکَ مَا فىِ بَطْنىِ مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنىِّ إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ؛ و زن عمران گفت: اى پروردگار من، نذر کردم که آنچه در شکم دارم از کار این جهانى آزاد و تنها در خدمت تو باشد. این نذر را از من بپذیر که تو شنوا و دانایى»[۲].
«فَلَمَّا وَضَعَتهْا قَالَتْ رَبِّ إِنىِّ وَضَعْتهَُا أُنثىَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کاَلْأُنثىَ وَ إِنىِّ سَمَّیْتهُا مَرْیَمَ وَ إِنىِّ أُعِیذُهَا بِکَ وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ؛ چون فرزند خویش بزاد، گفت: اى پروردگار من، این که زاییدهام دختر است- و خدا به آنچه زاییده بود داناتر است- و پسر چون دختر نیست. او را مریم نام نهادم. او و فرزندانش را از شیطان رجیم در پناه تو مى آورم»[۳]. خداوند هم این دعای مادر حضرت مریم را استجابت نموده و می فرماید:«فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ[۴]؛ خداوند، او [مریم] را به طرز نیکویى پذیرفت و به طرز شایسته اى، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد) و کفالت او را به «زکریا» سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آن جا مىدید. از او پرسید: «اى مریم! این را از کجا آورده اى؟!» گفت: «این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى مى دهد.» از این آیه به دست می آید که خداوند هم در خلقت و رشد تکوینی حضرت مریم و هم در تغذیه او با غذاهای آسمانی عنایت خاص داشته و نیز برای تربیت و ارشاد و کسب کمالات انسانی و مصونیت از آفات اجتماعی، تکفل و سر پرستی او را به عهده حضرت زکریا علیه السلام گذاشته است. وبالاخره خداوند به حدّی نسبت به حضرت مریم لطف داشته که اورا برگزیده و پاک و تطهیر نموده و بر همه زنان عالم برتری داده است؛ زیرا خدای متعال در این رابطه می فرماید: «وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَهُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ[۵]؛و (به یاد آورید) هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برترى داده است». ونیز به دلالت این آیه فرشتگان با او سخن می گفته و به شکرانه این لطف خداوند، از او خواسته شده که فقط عبادت خدا را به جا اورد. و می فرماید:« یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعینَ[۶] ؛ اى مریم! (به شکرانه این نعمت) براى پروردگار خود، خضوع کن و سجده بجا آور! و با رکوع کنندگان، رکوع کن!»
از دیدگاه قرآن کریم زنی مادر حضرت مسیح علیه السلام می باشد که در عالم نظیری برای او وجود نداشته و اوصاف و کرامت او برای هیچ زن دیگری ثابت نبوده است.
چگونگی حامله شدن حضرت مریم(سلام الله علیها)
در قرآن کریم حامله شدن و چگونگی تولد حضرت عیسی مسیح علیه السلام کاملا به عنوان معجزه الهی منعکس شده است و لذا می فرماید: « وَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهَا مِن رُّوحِنَا وَ جَعَلْنَاهَا وَ ابْنَهَا ءَایَهً لِّلْعَلَمِینَ[۷]؛ و به یاد آور زنى را که دامان خود را پاک نگه داشت و ما از روح خود در او دمیدیم و او و فرزندش [مسیح] را نشانه بزرگى براى جهانیان قرار دادیم! » علامه طباطبایی می گوید:« در این جمله، عیسى و مادرش یک آیت به شمار آمده اند، چون منظور از آیت در اینجا، تولد این طورى است و این آیت قائم به هر دو است و چون مریم در اقامه این آیت مقدم بر عیسى است لذا اول نام مریم را برده فرموده:« ما او و فرزندش را» و نفرموده« ما فرزندش را و خودش را»آیت قرار دادیم و همین افتخار براى مریم بس است که در قرآن نامش در زمره و در ردیف انبیا علیهم السلام آمده و حال آنکه خودش از انبیا نبوده است»[۸].
و روی همین معجزه بودن است که وقتی فرشته الهی به حضرت مریم(سلام الله علیها) می گوید:« قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّکِ لِأَهَبَ لَکِ غُلَامًا زَکِیًّا[۹]؛ گفت: «من فرستاده پروردگار توام (آمده ام) تا پسر پاکیزه اى به تو ببخشم!» حضرت مریم (سلام الله علیها) با تعجب می گوید:« قَالَتْ أَنىَ یَکُونُ لىِ غُلَامٌ وَ لَمْ یَمْسَسْنىِ بَشَرٌ وَ لَمْ أَکُ بَغِیًّا[۱۰]؛ گفت: «چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد؟! در حالى که تا کنون انسانى با من تماس نداشته، و زن آلوده اى هم نبوده ام!» این تعجب حضرت مریم (سلام الله علیها) گواه روشن بر ایناست که هم حاملگی حضرت مریم و هم تولد حضرت مسیح علیه السلام به صورت معجزه محقق شده است و حضرت مریم بدون این که مدت طبیعی حاملگی را طی کند حضرت مسیح علیه السلام را به دنیا آورده است و الاّ تعجب حضرت مریم بی مورد خواهد بود چون ممکن بود او بعد از ازدواج در آینده و بعد از سپری نمودن زمان حاملگی به صورت طبیعی صاحب فرزند می شد.[۱۱] و لذا فرشته خدا هم در برابر تعجب حضرت مریم(سلام الله علیها) می گوید:« قَالَ کَذَالِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلىََّ هَینٌِّ وَ لِنَجْعَلَهُ ءَایَهً لِّلنَّاسِ وَ رَحْمَهً مِّنَّا وَ کاَنَ أَمْرًا مَّقْضِیًّا؛[۱۲] گفت: «مطلب همین است! پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است! (ما او را مى آفرینیم، تا قدرت خویش را آشکار سازیم) و او را براى مردم نشانه اى قرار دهیم و رحمتى باشد از سوى ما! و این امرى است پایان یافته (و جاى گفتگو ندارد)!»
حکایت شخصیت حضرت مریم علیه السلام و چگونگی حامله شدن و نحوه ولادت حضرت مسیح علیه السلام بنا بر نقل قرآن همه اش معجزه و حاکی از نشانه و قدرت مطلق خداوند می باشد. و تمام مطالب در این خصوص به طور روشن و عاری از هر گونه ابهام در قرآن کریم بیان شده است.
تولد حضرت مسیح(علیه السلام)
قرآن با احترام تمام تولد معجزه آسای حضرت مسیح را که آیه و نشانه روشن بر قدرت خدای یکتا می باشد حکایت می کند. به گفته قرآن هنگامی که حضرت مریم بلا فاصله بعد از مژده فرشته باردار می شود «درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایى کشاند (آن قدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پیش از این مرده بودم، و بکلّى فراموش مى شدم! ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که: «غمگین مباش! پروردگارت زیر پاى تو چشمه آبى (گوارا) قرار داده است! و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه اى بر تو فرو مى ریزد! (از این غذاى لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود) روشن دار! و هر گاه کسى از انسانها را دیدى، (با اشاره) بگو: من براى خداوند رحمان روزه اى نذر کرده ام بنا بر این امروز با هیچ انسانى هیچ سخن نمى گویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد»[۱۳]
حضرت مسیح(علیه السلام) پس از تولد
بنا بر آموزه دین اسلام مبتنی بر آیات قرآن کریم وجود حضرت مسیح علیه السلام سراسر معجزه و بیانگر قدرت بی انتهای پروردگار می باشد. هنگامی که حضرت مریم(سلام الله علیها) به طور غیر منتظره حضرت مسیح علیه السلام را به دنیا آورد، اضطراب و نگرانی سراپای اورا فرا گرفته بود چون در برابر تهمت مردم جوابی نداشت و نمی توانست از خود و فرزندش دفاع کند. قرآن کریم جریان دفاع معجزه آمیز از حضرت مریم را به طور مفصل این گونه بیان نموده است: «(مریم) در حالى که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد، گفتند: «اى مریم! کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى! اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود، و نه مادرت زن بد کارهاى!!» (مریم) به او(کودک) اشاره کرد. گفتند: «چگونه با کودکى که در گاهواره است سخن بگوییم؟!» (ناگهان عیسى زبان به سخن گشود و) گفت: «من بنده خدایم او کتاب (آسمانى) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است! و مرا- هر جا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده و تا زمانى که زنده ام، مرا به نماز و زکات توصیه کرده است! و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقى قرار نداده است! و سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولّد شدم، و در آن روز که مى میرم، و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد!»[۱۴]
این حوادث و نیز حوادثی که قبل از تولد و هنگام تولد حضرت مسیح علیه السلام اتفاق افتاده همه اش معجزه بوده است و طفل نوزاد با این معجزه که از طرف خدا به وسیله او انجام گرفت هم از مادرش دفاع کرد و هم نبوت و رسالتش را به مردم اعلام نمود.[۱۵]
معجزات حضرت مسیح(علیه السلام)
تمام انبیاء برای اثبات نبوت و رسالت خود شان دارای معجزه بوده اند و خداوند أنان را مجهز با معجزه برای هدایت بشر فرستاده است[۱۶]. باتوجه به اینکه معجزه بهترین و منطقی ترین دلیل برای اثبات نبوت می باشد ، سنت الهی بر این بوده که انبیائی که از طرف او برای هدایت مردم ارسال می شود با نشانه ای که اختصاص به او دارد همراه باشد تا در ضمن اثبات رسالت آنان، مدعیان دروغین را نیز بی دلیل و رسوا نماید امام صادق علیه السلام می فرماید معجزه علامت خداوند است و آن را به غیر از انبیاء و رسولان و حججش اعطا نمی کند، برای اینکه راستگویی راستگو از دروغگویی دروغگو به وسیله آن تشخیص داده شود[۱۷].
حضرت عیسی مسیح علیه السلام برای اثبات نبوتش از دیدگاه قرآن معجزات متعددی داشته است و قرآن کریم در این خصوص جملهای را بهکار برده که برای هیچ پیامبر دیگری آن را به کار نبرده است زیرا خداوند در باره حضرت عیسی علیه السلام به نحوی خاص بیّنات (معجزات) و روح القدس را مطرح نموده می فرماید: « وَ آتَیْنا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ؛ و به عیسى بن مریم، نشانه هاى روشن دادیم و او را با روح القدس تأیید نمودیم».[۱۸] اما طبق فرمایش علامه طباطبایی به حکم آیه« لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ ؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، »[۱۹] و «یُنَزِّلُ الْمَلائِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا؛ فرشتگان را با روح (الهى) به فرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل مى کند (و به آنها دستور مى دهد) که مردم را انذار کنید»[۲۰]، اعطاء بینه و تأیید و تقویت به وسیله روح القدس شامل همه انبیاء می شود و اختصاص به حضرت عیسی(علیه السلام) ندارد لکن اسم هیچ پیامبری را در این موضوع به صورت خاص ذکر نفرموده است. اگر در میان همه انبیا، تنها نام عیسى را ذکر کرده، علتش این است که هرچند این امور در بین همه انبیاء مشترک است لکن در خصوص عیسى علیه السلام به نحوى خاص است.[۲۱].
در قرآن کریم معجزات حضرت مسیح علیه السلام را اینگونه بیان می کند: « من نشانهاى از طرف پروردگار شما، برایتان آورده ام من از گِل، چیزى به شکل پرنده مى سازم سپس در آن مى دمم و به فرمان خدا، پرندهاى مى گردد. و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسى] را بهبودى مى بخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مى کنم و از آنچه مى خورید، و در خانه هاى خود ذخیره مى کنید، به شما خبر مى دهم مسلماً در اینها، نشانهاى براى شماست، اگر ایمان داشته باشید! »[۲۲]و نیز به یکی از موارد معجزه حضرت مسیح این گونه می پردازد:« عیسى بن مریم عرض کرد: «خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عیدى باشد، و نشانهاى از تو و به ما روزى ده! تو بهترین روزى دهندگانى!»
خداوند (دعاى او را مستجاب کرد و) فرمود: «من آن را بر شما نازل مى کنم ولى هر کس از شما بعد از آن کافر گردد (و راه انکار پوید)، او را مجازاتى مى کنم که احدى از جهانیان را چنان مجازات نکرده باشم!»[۲۳]
شخصیت و هویت حضرت مسیح(علیه السلام)
مسئله شخصیت و هویت حضرت مسیح علیه السلام از اساسی ترین مسئله اختلافی بین اسلام و مسیحیت می باشد. این مسئله مبنای اعتقادی آیین مسیحیت را تشکیل می دهد و آنرا با توجه به عقایدی که دراین مسئله دارد از حوزه توحیدی که در آدیان ابراهیمی یک اصل مسلم است خارج نموده است، زیرا آموزه اعتقادی مسیحیت در باره حضرت مسیح علیه السلام به گونه ای است که با معیار و اصول ادیان توحیدی مخالف است و روی این جهت با موازین عقل نیز قابل پذیرش نمی باشد. بنابراین آیین مسیحیت در این مسئله با دین مبین اسلام تضاد ریشه ای دارد ما با دلیل طولانی نشدن مقاله از دیگاه مسیحیت چیزی نمی گوییم و فقط به نظر اسلام بسنده می کنیم:
دیدگاه اسلام در باره شخصیت حضرت مسیح(علیه السلام)
از دید اسلام حضرت مسیح علیه السلام یک انسان مخلوق و بنده ای از بندگان خدا است که به عنوان پیامبر اولوالعزم همراه با کتاب آسمانی انجیل در راستای اعتلای کلمه توحید و عبادت پرور دگار یکتا برای هدایت مردم فرستاده شده بود. این مطالب در قرآن کریم به طور شفاف بیان شده است.
قرآن کریم خلقت حضرت مسیح علیه السلام را شبیه خلقت حضرت آدم دانسته و می فرماید: « إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ؛مَثَل عیسى در نزد خدا، هم چون آدم است که او را از خاک آفرید، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فوراً موجود شد.»[۲۴] خداوند در این آیه می خواهد بفهماند که کیفیت ولادت عیسى بیش از این دلالت ندارد که وى بشرى است نظیر آدم ابو البشر و خلقتش غیر معمولى است پس جایز نیست در باره وى سخنى زائد بر آنچه در باره آدم گفته مى شود، بیان گردد.در باره آدم مى گوئیم: او انسانى است که خداى تعالى او را بدون پدر و مادر آفریده است، و در باره عیسى علیه السلام هم مى گوئیم: انسانى است که خداى تعالى او را بدون پدر آفرید.[۲۵]
شخصیت عیسى علیه السلام و مقام او پیش خدا در قرآن کریم با بیست دو صفت زیر به طور تمام و کمال بیان شده است:
عیسى(علیه السلام) بنده خدا، پیامبر خدا[۲۶] و رسول به سوى بنى اسرائیل[۲۷] و یکى از پیامبران اولى العزم و صاحب شریعت بوده و کتابى به نام انجیل داشت[۲۸] ، خداى تعالى نام او را مسیح عیسى نهاد[۲۹] «۵» و«کلمه اللَّه» و«روحى از خدا» خواند[۳۰] ، و داراى مقام امامت[۳۱] و از گواهان اعمال[۳۲] ، و بشارت دهندگان به آمدن پیامبر اسلام بود[۳۳] ، وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود[۳۴]. از اصطفاء شدگان[۳۵] ، و از اجتباء شدگان و از صالحان بود[۳۶] ، مبارک بود هر جا که باشد، زکى و مهذب بود، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسان گرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد[۳۷] و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت[۳۸].
به گفته علامه طباطبایی این اوصاف و خصیصه ها از مقامات ولایت است که خداى تعالى این پیامبر بزرگوارش را بدان ستوده و رفعت قدر داده است.[۳۹]
پس از نظر اسلام و قرآن حضرت عیسی علیه السلام نه پسر یوسف است و نه پسر روح القدس و نه پسر خدا است و نه خود خدا بلکه انسان و بندۀ خدا است که شبیه حضرت آدم علیه السلام بدون پدر به اراده خدا مخلوق شده است.
پی نوشت:
[۱] . سلیمانی اردستانی، عبد الرحیم، یهودیت، ص۹۵ ،قم، آیات عشق، اول، ۱۳۸۲.
[۲] . آل عمران/۳۵.
[۳] .آل عمران/۳۶.
[۴] . همان/۳۷.
[۵] . همان/۴۲.
[۶] . همان/۴۳.
[۷] . انبیاء/۹۱.
[۸] . طباطبایی، محمد حسین ، ترجمه المیزان، ج۱۴، ص: ۴۴۷
[۹] . مریم/۱۹.
[۱۰] . همان/۲۰.
[۱۱] . طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴/۴۲، قم موسسه نشر اسلامی.
[۱۲] . مریم/۲۱.
[۱۳] . مریم/ آیات ۲۳-۲۶.
[۱۴] . مریم / آیات۲۷-۳۳.
[۱۵] . ابوالصلاح حلبی، الکافی ، ص۱۰۲ ، اصفهان، مکتبه امیر المؤ منین(علیه السلام) ، بی تا.
[۱۶] . حدید/۲۵.
[۱۷] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،۱۱/۷۱
[۱۸] . بقره/ ۸۷و۲۵۳.
[۱۹] .حدید/۲۵.
[۲۰] . نحل/۲.
[۲۱] .رک: طباطبایی، محمد حسین ، ترجمه المیزان، ج۲، ص: ۴۹۰
[۲۲] . آل عمران/ ۴۹
[۲۳] . مائده/۱۱۴و ۱۱۵.
[۲۴] . آل عمران/۵۹.
[۲۵] . رک: ترجمه المیزان، ج۳، ص: ۳۳۳
[۲۶] . سوره مریم، آیه ۳۰.
[۲۷] . سوره آل عمران، آیه ۴۹.
[۲۸] . سوره احزاب، آیه ۷”،” سوره شورا، آیه ۱۳”،” سوره مائده، آیه ۴۶”.
[۲۹] . سوره آل عمران، آیه ۴۵ .
[۳۰] . سوره نساء، آیه ۱۷۱
[۳۱] . سوره احزاب آیه ۷
[۳۲] . سوره نساء، آیه ۱۵۹”،” سوره مائده، آیه ۱۱۷
[۳۳] . سوره صف، آیه ۶
[۳۴] . سوره آل عمران، آیه ۴۵.
[۳۵] . سوره آل عمران، آیه ۳۳.
[۳۶] . سوره انعام، آیه ۸۵- ۸۷.
[۳۷] . سوره مریم، آیه ۱۹- ۳۳.
[۳۸] . سوره آل عمران، آیه ۴۸.
[۳۹] .رک : ترجمه المیزان، ج۳، ص: ۴۴۵.
نویسنده: حمیدالله رفیعی