- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 13 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آیات قرآن
در مورد اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر آیات زیادی هست که در اینجا نمونههایی از آنها آورده میشود:
۱. «کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ».[۱]
شما بهترین امتی بودید که پدید آمدید (از این رو که) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید.
در این آیه از امت اسلام به عنوان بهترین امت یاد شده، چون این دو وظیفه را انجام میدهند. در این آیه این دو فریضه از فرایض الهی و در ردیف ایمان به خدا قرار گرفتهاند.
۲. «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیم».[۲]
مردان و زنان با ایمان، ولیّ و یار همدیگرند، یکدیگر را امر به معروف و نهی از منکر میکنند و نماز را برپا میدارند و زکات را میپردازند و خدا و رسولش را اطاعت مینمایند. خداوند بزودی آنان را مورد رحمت خویش قرار خواهد داد، خداوند توانا و حکیم است.
در این آیه قیام به انجام وظیفه امر به معروف و نهی از منکر از اوصاف لازم مؤمنان شمرده شده و افزون بر آن چنین اقدامی را از شئون ولایت بعضی از مومنین نسبت به بعض دیگر قرار داده است.
۳. «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَهُ الْأُمُور»[۳]
کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند، و پایان همه کارها از آن خدا است.
این آیه افزون بر این که در مدینه و در اواخر هجرت پیامبر| است، در مورد یاران خدا که در آیه قبل وعده یاری به آنان داده شده این ویژگی ها را نیز بیان نموده است. و اشاره دارد که چنین افرادی هر گز پس از پیروزی، روش خود کامگان و جباران را فرا روی خود قرار نداده و به عیش و نوش، و لهو و لعب نمی پردازند، و در غرور و سر مستی فرو نمی روند، بلکه این پیروزی را نردبان ترقی برای ساختن خویش و جامعه قرار می دهند، و در این راستا نخست به رابطه با خالق که مظهر آن نماز است پرداخته و سپس پیوند با مردم را از راه زکات پی گرفته، آنگاه به دو فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» پرداخته و آن ها را به کار می گیرند.
بنا بر این آیه یاد شده درس بزرگی برای امت فداکار ایران است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی هر چه بیشتر و بهتر این دو فریضه مهم را جامه عمل بپوشانند.
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخنان پیامبر اسلام (ص)
در سخنان رسول گرامی اسلام |رهنمود های گوناگونی پیرامون این دو فریضه و اهمیت آن آمده است که یک نمونه آن از این قرار است:
«قَالَ النَّبِی ص: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعِیفَ الَّذِی لَا دِینَ لَهُ فقیل له: و ما المؤمن الذی لا دین له؟ قال: الذی لاینهی عن المنکر»[۴] ،پیغمبر فرمودند: خدا بدش می آید و مبغوض میدارد مؤمن ضعیفی را که دین نداشته باشد. یکی از اصحاب عرض کرد آن مؤمنی که دین ندارد،چه کسی است؟ فرمود: آن کسی که وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام نمیدهد.
اسلام به واسطه امر به معروف و نهی از منکر یک مراقبت همگانی و وظیفه نظارت بر همه را بر عهده همه قرار داده است. از این رو، یک مسلمان نمیتواند فقط خودش خوب باشد و کاری به دیگران نداشته باشد. باید به وسیله امر به معروف دیگران را هم وادار به کار خوب بکند و به وسیله نهی از منکر آنان را از کارهای زشت باز دارد، هر فردی نسبت به همه مسئولیت دارد، نسبت به اجتماعش خانوادهاش، زیر دستانش، بالادستانش،خلاصه به مقداری که قدرت دارد، مسئولیت نظارت دارد که اگر این مسئولیت را انجام داد،وظیفه دینیاش را انجام داده و مسلمان درستی است و الا اسلامش ناقص است. یک فرد نمیتواند بگوید من خودم نماز میخوانم،حالا دیگران بینماز هستند باشند،پدر بگوید من خودم نماز میخوانم،اما اگر پسرم بینماز باشد کاری ندارم، برادرم، خانوادهام دیگران بینماز باشند ربطی به من ندارد، اسلام این را نمیپذیرد،اسلام میگوید: خودت نماز بخوان و مسئولیت داری دیگران را هم نماز خوان کنی، «کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته» ،همه نسبت به یکدیگر مسئولیت دارید، حتی سرباز نسبت به فرماندهش مسولیت دارد، آحاد رعیت نسبت به رئیس و نسبت به کل حکومت مسئولیت دارند، اسلام چنین وضعی را خواسته است. ما این همه دستور امر به معروف و نهی از منکر داریم، و از واجبات مسلم اسلام هم هست،اما چه طور شده که ما اینجور شدیم؟!، قاعدتا اگر این وظیفه انجام میگرفت در میان ما فساد نبود، یا خیلی کم بود. در جامعه اسلامی باید همه خوب باشند، اما متأسفانه این واجب از بین ما رخت بربسته، اصلاً احساس مسئولیت در برابر گناهان نمیکنیم، اگر کسی را ببینیم ظلم میکند، فعل حرامی را مرتکب میشود،ما به راحتی رد میشویم و فکر نمیکنیم که ما هم مسئولیم، میگوییم او گناه میکند،ما را با او داخل یک قبر نمیگذارند. این تفکر،غلط و غیر اسلامی است. اگر انسان گناهی را میبیند اگر امر به معروف و نهی از منکر نکند، وظیفهاش را انجام ندهد، در قیامت مسئول است، فردی که فقط همه واجباتش را انجام میدهد،محرمات را ترک میکند آدم مقدس خوبی است، در منزل عبادت میکند، اما کاری ندارد نه نسبت به خانوادهاش، و نه نسبت به دیگران، او فکر میکند خیلی آدم خوبی است و انتظار دارد همین که از دنیا رفت فوری ملائکهها به استقبال او آمده و به بهشت ببرند. اما این طور نیست، این شخص گرچه این کارها را کرده و انجام وظیفه کرده ولی وظایف بالاتر را ترک کرده و آن امر به معروف و نهی از منکر است.
سؤال این است چه طور شد که امر به معروف و نهی از منکر را از ما گرفتند؟!
مادامی که مسلمانان در صدر اسلام مقید به انجام این وظیفه بودند، وضعشان هم خیلی خوب بود. در زمان پیغمبر مراقبت آنان نسبت به اجرای امر به معروف و نهی از منکر خوب بود و بعد از آن حضرت نیز تا وقتی که این کار انجام میگرفت وضع مردم خوب بود، اما از وقتی که این دو ارزش و تکلیف مهم را از مسلمانها گرفتند و مسلمانان را نسبت به این ارزشهای اسلامی و دو فریضه مهم بیتفاوت کردند و هر کسی گفت: به من چه، کاری از من ساخته نیست، من چه بگویم و چگونه بگویم؟! اوضاع بد شد و این جای تأسف بسیار است.
در روایتی امام محمد باقر (ع) گویا از این وضع ما خبر میدهد، میفرماید: «زمانی بیاید که مردم به نماز و روزه و عبادت رو میآورند، اما بزرگترین وظایف را که بالاترین وظایف نیز هست ترک میکنند. گویا اصلا آنها را واجب نمیدانند. «لا یوجبون امراً بمعروف و لا نهیاً عن منکر». اصلا واجبش نمیدانند. اقبالشان به همان عبادات خودشان است و فکر میکنند که همه اسلام همان است و دیگر مسئولیتی ندارند. آخر روایت میفرماید: اینها نماز و روزه را به جای میآورند، برای اینکه به دنیای آنها ضرر نمیزند اگر نماز و روزه هم به دنیای آنها ضرر می زد آنها را نیز ترک می کردند».[۵]
به هر حال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر جایگاه اصلی خودش را پیدا نکرد، حتی بعد از انقلاب هم، گرچه موج انقلاب تا اندازهای مردم را به سوی معروف ها کشید و منکرها نیز تا حدی ترک شد، ولی امر به معروف جای خودش را پیدا نکرد.
من در سمیناری در رابطه با امر به معروف صحبت میکردم،نامههایی را به من دادند. در یکی از نامهها به من نوشته بودند که این امر به معروف و نهی از منکر تازه واجب شده یا سابق هم بوده است؟ اگر سابق هم بوده، پس چرا شما نگفتید؟ من دیدم جوابی ندارم، چه بگویم؟!
معلوم است که ماغفلت کردهایم. امید است که گذشتهها را جبران کنیم و به تعبیر مقام معظم رهبری این سنت حسنه را احیا کنیم.
نگرانی پیامبر برای امر به معروف و نهی از منکر
در احوال رسول اکرم ص نوشتهاند در سال آخر عمر، مخصوصا بعد از مراجعت از حجه الوداع، رفتارش به گونه ای بود که گویا احساس میکرد مرگش نزدیک شده است. آثار نگرانی در چهرهاش مشاهده میشد،گاهی به قبرستان بقیع میرفت و به مردگان سلام می داد. ناراحتی آن حضرت نه از ترس مرگ بود و نه از مفارقت زن و فرزند، بلکه نگران آینده امت اسلام بود. او مدت ۲۳ سال در راه ترویج و گسترش اسلام تلاش کرد تا همه، احکام و قوانین قرآن و اسلام پیاده شود و امتی نیرومند برپا گردد و روز به روز با اراده تر شود، بر جهان کفر غلبه کند و جهان را نورانی نماید و تا قیامت هم چنان باقی بماند و جهان را از مفاسد اخلاقی پاک سازد. برای بقا و ترقی اسلام در حجه الوداع در اجتماع پرشکوه مردم دو امانت بزرگ را به مردم سپرد: یکی کتاب خدا، دیگری عترت و فرمود: اگر به این دو تمسک جویید هرگز گمراه نمیشوید.
سومین چیزی که میتوانست به دوام و بالندگی اسلام کمک کند امر به معروف و نهی از منکر بود که یکی از احکام ضروری اسلام است و در چند جای قرآن بدان توصیه شده و خود رسول الله ص نیز بارها بر آن تاکید نموده بود،اما بیم آن را داشت مسلمانان به بهانههای مختلف آن را ترک نمایند و چنین اسلامی به تدریج از درون تهی خواهد شد و چون پیامبر چنین امری را پیش بینی می کرد، از آینده امت نگران بود. بدین حدیث توجه کنید:
«قَالَ النَّبِی | کَیفَ بِکُمْ إِذَا فَسَدَتْ نِسَاؤُکُمْ وَ فَسَقَ شَبَابُکُمْ وَ لَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ؟ فَقِیلَ لَهُ: وَ یکُونُ ذَلِکَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ کَیفَ بِکُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَ نَهَیتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ؟ فَقِیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللَّهِ وَ یکُونُ ذَلِکَ؟ قَالَ نَعَمْ وَ شَرٌّ مِنْ ذَلِکَ، کَیفَ بِکُمْ إِذَا رَأَیتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَ الْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً.»[۶]
پیامبر اکرم ص فرمود: چگونه خواهید بود زمانی که زنان شما فاسد شوند و جوانان فسق و فجور انجام دهند و شما امر به معروف و نهی از منکر نکنید؟ گفته شد: آیا این رخ خواهد داد ای رسول خدا؟! فرمود: بله و بدتر از این هم وقوع پیدا خواهد کرد. چگونه خواهید بود هنگامی که امر به منکر کنید و از معروف نهی نمایید؟ باز به حضرت گفته شد: ای رسول خدا! این طور هم خواهد شد؟ پیامبر فرمود: بله و بدتر از این هم خواهد شد، چگونه خواهید بود وقتی که شما معروف را منکر حساب کنید و منکر را معروف به حساب آورید؟
پیامبر گرامی اسلام در مدت ۲۳ ساله بعثت در جزیره العرب کار بسیار عظیمی را انجام داد:
با شرک و بت پرستی مبارزه کرد. شرک و بت پرستی را از جزیره العرب ریشه کن ساخت، و توحید را جایگزین نمود.
با تفرقه مبارزه کرد و از مجموعه مردم پراکنده امت واحدی را به وجود آورد.
بر طبق ضوابط و معیارهای اسلامی و ارزشهای دینی حکومت اسلامی را تاسیس کرد و پایههای آن را استوار ساخت.
۴.برای بقا و امتداد اسلام، در حجه الوداع دو امر مهم یعنی قرآن و عترت را معرفی کرد و فرمود: اگر بدانها تمسک جویید هر گز گمراه نمیشوید.
برای دفاع از ارزشهای اسلامی و مبارزه با مفاسد اخلاقی که کیان امت اسلامی را مورد تهدید قرار میدهد، امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یک وظیفه همگانی برعهده مردم نهاد و ترک آن را یکی از آفتهای امت به شمار آورد.
اما در اوخر عمر احساس میکرد که امکان دارد مردم نسبت به انجام این مسئولیت بزرگ کوتاهی کنند. لذا دستور بسیار مهم و موکد برای امت صادر کرد.
از این رو، ما نیز نسبت به پاسداری از ارزش های انقلاب اسلامی که دست آورد خون هزاران شهید و فداکاری هزاران جانباز و آزاده است، باید احساس وظیفه نموده و با احیای هر بیشتر دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر آن ها را بیمه نماییم.
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخنان اهل بیت (ع)
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) در نهج البلاغه میفرماید: «و ما اعمال البرّ کلّها و الجهاد فی سبیل الله عند الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر الّا کنفثه فی بحر لجّی».[۷] همه کارهای نیک، (مانند: نماز و روزه) و حتی جهاد نزد امر به معروف و نهی از منکر نیستند مگر به منزله قطره آب دهانی که انسان در یک دریای بزرگ بیاندازد.
این روایت به خوبی اهمیت این دو فریضه بزرگ را میرساند.
۱.حدیث دیگر از حضرت امام محمد باقر (ع) است – که حدیثی طولانی است و در کتاب کافی و وسایل و سایر کتب ذکر شده است- فرازهایی از آن چنین است : ِ «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْی عَنِ الْمُنْکَرِ سَبِیلُ الْأَنْبِیاءِ وَ مِنْهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ وَ تَأْمَنُ الْمَذَاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَکَاسِبُ وَ تُرَدُّ الْمَظَالِمُ وَ تُعْمَرُ الْأَرْضُ وَ ینْتَصَفُ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ یسْتَقِیمُ الْأَمْرُ..».[۸]
امر به معروف و نهی از منکر همان راه انبیا است. مگر انبیا چه کار میکردند، غیر این که مردم را دعوت به کارهای خوب میکردند و از کارهای بد باز میداشتند؟ کار انبیا دعوت به خوبی و جلوگیری از بدیها بوده است،
«و منهاج الصلحاء» امر به معروف و نهی از منکر روش صلحا و مصلحان و نیکوکاران است که مردم را به خوبی دعوت کنند.
«فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الْفَرَائِضُ» فریضه و واجب بسیار بزرگی است که به وسیله آن سایر واجبات هم اقامه میشوند یعنی به وسیله این موضوع امر و نهی، مردم نمازخوان میشوند، روزه گیر میشوند حج انجام میدهند، زکات و خمس میپردازند،کارهای خیر میکنند و جلوی کارهای زشت گرفته میشود.
«و تأمن المذاهب»، راهها به وسیله امر به معروف و نهی از منکر امن میشود، اگر بخواهند در کشوری امنیت برقرار بشود راهها امن بشود، سرقت کمتر بشود، و مردم به راحتی زندگی کنند، و خودشان، فرزندانشان، خانوادهشان همه در امان باشند این کارها به وسیله امر به معروف و نهی از منکر سامان می یابد.
«و تحلّ المکاسب»،به وسیله امر به معروف و نهی از منکر کسبها حلال میشود، برای اینکه بعضی از مردم به طور طبیعی میل دارند که گران فروشی بکنند،در جمع مال مقید به ضوابط اسلامی نباشند، اگر مردم امر به معروف و نهی از منکر بکنند، میتوانند جلوی گران فروشی ، ستم، اجحاف، رباخواری را بگیرند. به این وسیله میتوانند،کسبها را حلال کنند.
»و تردّ المظالم»، به واسطه امر به معروف و نهی از منکر مظالم رد میشود،یعنی حقوق افراد گرفته میشود و به صاحبانش داده میشود، البته بیان خواهیم کرد که چه قسمتش می تواند کار ما باشد،چه قسمتی از آن به عهده دولت و دیگران است.
«و تعمر الارض» زمین هم به واسطه امر به معروف و نهی از منکر آباد میشود.
«و ینتصف من الاعداء» جلوی ظلم و تعدی دشمنان نیز به وسیله امر به معروف و نهی از منکر گرفته میشود.
«و یستقیم الامر»،کارها راست و درست و رو به راه میشود. امر در لسان روایات معمولا به حکومت اطلاق میشود. حالا، یا امر حکومت به وسیله امر به معروف و نهی از منکر درست میشود و یا اینکه امور مردم به طور کلی به واسطه آن درست میشود.
یکی از آرزوهای بزرگ ما این است که روزی فرا برسد که همگان به اهمیت و جایگاه این دو فریضه بزرگ پی برده وبه طور جدی به آنها بپردازند و این کار کردهای ارزشمند در میان جامعه مشاهده گردد و کارها از این مسیر سر وسامان یابد.
امام حسین (ع) و امر به معروف و نهی از منکر
حادثه کربلا و قیام خونین امام حسین (ع) یکی از مهم ترین یا مهم ترین حوادث تاریخ اسلام است. در این حادثه مهم امام حسین فرزند عزیز پیامبر اسلام ص با سپاه اندکش که از هفتاد و دو نفر تجاوز نمیکرد در برابر سپاه انبوه یزید که خود را خلیفه پیامبر میدانست قیام کرد و آن قدر مقاومت کرد که خود و یاران و خویشان و حتی طفل شیرخوارش به شهادت رسیدند. هدف امام حسین (ع) در این قیام خونین چه بود؟ آیا کشته شد و خود را فدا کرد تا مردم برایش عزاداری کنند و مشمول شفاعت واقع شوند، آنگاه گناهانشان آمرزیده شود و به بهشت بروند؟ یا هدف عالی تری داشت؟ برای شناخت هدف آن حضرت بهتر است به سخنان خود آن حضرت مراجعه کنیم. امام حسین (ع) هنگام خروج از مدینه با خط خودش وصیتنامهای نوشت و به برادرش محمد بن حنفیه سپرد. در فرازی از آن چنین آمده است : «و انّی لم اخرج اشراً و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امّه جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب.»[۹]
یعنی من به قصد عیاشی یا به قصد فساد و فتنه و تفرقه بین امت یا ظلم و ستم به دیگران از مدینه خارج نمی شوم،بلکه هدفم در این سفر انجام اصلاحاتی در امت جدم رسول خدا می باشد. میخواهم با امر به معروف و نهی از منکر سیره و رفتار جدم رسول خدا و پدرم علی بن ابی طالب را احیا و عملی سازم.
یعنی من خروج نکردم در حالی که در پی شرارت و فساد و سرمستی و ظلم باشم. همانا من برای اصلاح امت جدم خروج کردم. هدف من این است که امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره و روش جدم و پدرم علی بن ابی طالب (ع) را عملی سازم.
امام حسین (ع) در این وصیت نامه، اصلاح امت را به عنوان هدف خود معرفی میکند،معلوم میشود بعد از وفات پیامبر سال ۱۱ هجری تا سال ۶۱ هجری که زمان حادثه کربلا است، انحرافاتی در امت اسلام به وجود آمده بود که نیاز به اصلاح داشت. در مسائل عقیدتی، اخلاقی، اجتماعی، فقهی و حکومتی که بر خلاف خواسته پیامبر و دین راستین اسلام بوده، در چنین شرایطی امام حسین وظیفه خود دانست که در برابر انحرافات و بدعتها قیام کند و این عمل را به وسیله احیای امر به معروف و نهی از منکر در تمام مراحل آن انجام دهد. امام حسین (ع) میدید انحرافات و بدعتها در بین امت رواج یافته و مردم آگاه و علمای امت هم در برابرآن سکوت کرده و اعتراض نمیکنند و امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شده است. در چنین وضعی امام حسین (ع) احساس وظیفه کرد و پیش خود گفت: من در برابر این انحرافات قیام میکنم اگر توانستم حکومت طاغوتی یزید را سرنگون کنم، انحرافات و مفاسد را اصلاح میکنم، و اگر هم نتوانستم وظیفهام را انجام داده ام و به جهانیان اعلام میکنم که من پسر پیامبر هستم حکومت یزید را قبول ندارم و به مردم مسلمان نیز نشان میدهم که در جایی که اسلام در خطر است مسلمانان وظیفه دارند در برابر آن قیام کنند گرچه کشته شوند.
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخن عالمان و فقیهان
اگر به سخنان عالمان و بزرگان دینی بنگریم در می یابیم که اهمیت و ارزش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه و نقش آن در جلوگیری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و .. یک موضوع جدی است. اصل وجوب امر به معروف و نهی از منکر مورد تردید نیست. علما همه اتفاق نظر دارند که امر به معروف و نهی از منکر از واجبات اسلام هستند.
اکنون به سخنان برخی از آنان اشاره می کنیم:
مرحوم صاحب جواهر میفرماید: علمای اسلام بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر اجماع کردهاند.[۱۰] امام راحل (قدس سره) میفرماید: وجوب امر به معروف و نهی از منکر از ضروریات دین اسلام است که اگر کسی با توجه به لوازم آن انکار کند مسلمان نیست.[۱۱]
سه نکته در این مقام قابل توجه است: نخست این که جمعی از فقیهان نامدار مانند: شیخ طوسی، شهید اول، و شهید ثانی وجوب این دو مهم را عقلی دانسته و گفته اند: آن چه در آیات و روایات پیرامون امر به معروف و نهی از منکر آمده جنبه تاکید بر حکم عقل را دارد، اگر کسی این نظر را نپذیرد، وجوب آن ها از دیدگاه شرعی قابل انکار نیست .
دیگر این که آیا امر به معروف و نهی از منکر واجب عینی است (یعنی بر هر فرد مکلفی واجب است آن را انجام دهد) یا واجب کفایی؟ ( یعنی اگر بعضی آن را انجام دهند (تکلیف) از دیگران ساقط می گردد) این جا نیز تفاوت نظر وجود دارد، جمعی از بزرگان فقها آن دو را از واجبات کفایی دانسته اند.
مرحوم امام بزرگوار (ره) فرموده است: اقوی این است که هر کدام از آن دو واجب کفایی است پس اگر کسی این واجب را انجام داد از بقیه کفایت میکند و اگر چنین نشد و کسی اقدام نکرد همه افراد با وجود شرایط، واجب را ترک کردهاند و مسئولند، سپس اضافه میفرماید: اگر اقامه واجبی یا ریشه کن کردن منکری متوقف باشد بر اینکه گروهی به پا خیزند و امر و نهی کنند، در این صورت وجوب امر و نهی با قیام بعضی که اثرگذار نیستند، ساقط نمیشود و واجب است گروهی به اندازه کافی با هم قیام کنند و امر و نهی نمایند تا اثر گذارد و آن واجب اقامه گردد، یا آن منکر ریشه کن شود. [۱۲]
سوم این که واجبات اسلام همه در یک رتبه نیستند،بلکه مختلف اند. در آیین اسلام امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه ویژه ای برخوردار است . از باب نمونه در اسلام، جواب سلام واجب است، بعضی از علما جواب کتابت و نامه را هم واجب می دانند. به هر حال این از واجبات است،اما از طرف دیگر،نماز و روزه هم هست، جهاد هم از واجبات اسلام است،امر به معروف و نهی از منکر در ردیف کدام یک از اینهاست؟ معلوم است اینها در یک رتبه نیستند. آیا مانند جواب سلام و شبیه آن است، یا این که رتبهاش بالاتر است؟ دانشمندان اسلامی از بعض آیات و احادیث استفاده کرده اند که امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین و مهمترین واجبات اسلام است. از همه احکام اسلامی بالاتر است و وجوب و اهمیتش مورد تاکید بیشتر است حتی در بعضی روایات است که امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه بزرگی اند که به وسیله آن ها سایر واجبات هم انجام میگیرد و به واسطه امر به معروف و نهی از منکر است که مردم نمازخوان و روزه گیر میشوند،به وسیله اینهاست که جلوی ظلم و ستم گرفته میشود و حتی به وسیله همینهاست که مردم به جهاد میروند اگر مردم به جهاد میروند برای این است که امر به معروف و نهی از منکر میکنند یا رهبرشان امر میکند که به جهاد بروند و آنان هم میروند، و دیگران هم تایید میکنند و هماهنگ میشوند، به هر حال این دو مهم از واجباتی اند که واجبات دیگر به وسیله آنها، تحقق پیدا میکنند.
پی نوشت:
[۱]- آل عمران، آیه ۱۱۰.
[۲]- توبه، آیه ۷۱.
[۳]- حج، آیه ۷۱.
[۴]- کافی،ج۵، ص۵۹،ح۱۵.
[۵]- تهذیبالاحکام، ج۶،ص۱۸۰،ح ۲۱.
[۶]- تحف العقول، ص۹۹.
[۷]- نهجالبلاغه، حکمت ۳۷۴.
[۸]- کافی،ج ۵، ص۵۵، ح۱.
[۹]- کلمات الامام الحسین،ص۲۹۱.
[۱۰]- جواهرالکلام، ج ۲۱، ص ۳۵۸.
[۱۱]- تحریرالوسیله.
[۱۲]- تحریرالوسیله، ج۱، ص ۴۶۴.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله ابراهیم امینی.