- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حضرت امام سجاد (علیه السلام) در مواقع بسیاری سوالات و شبهات مختلفی را به بهترین وجه پاسخ می دادند که در این نوشتار دو نمونه از احتجاجات امام سجاد (علیه السلام) با مخالفین را مورد بررسی قرار می دهیم.
احتجاج امام سجاد (علیه السلام) در مورد افرادی که به دست حضرت علی (علیه السلام)کشته شدند
مردى از اهالى بصره نزد حضرت امام سجاد (علیه السلام) آمده و عرض کرد: اى على بن حسین! جد شما على بن ابىطالب اهل ایمان را به قتل رساند!
با این سخن، اشک از دیدگان آن حضرت جاری و در کف دستش جمع گشت، سپس آن را بر ریگ ها ریخت و فرمود:
«اى برادر اهل بصره! نه! به خدا این گونه نیست، على هیچ مومنى را نکشت و خون هیچ مسلمانى را نریخت، آنان اهل اسلام نبودند بلکه در دل کافر و در ظاهر مسلمان بودند و زمانى که بر کفر خود یار و اعوانى یافتند آن را آشکار ساختند، در حالی که اهل خبره و حافظان آل محمد نیک آگاهند که اصحاب جمل و صفین و نهروان بر زبان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لعن شده اند، پس رسوا باد آن که افتراى بر خدا و رسول بست!»
شیخى از اهالى کوفه گفت: اى على بن حسین! جد تو (على بن ابیطالب) می گفت: «برادرانمان بر ما ستم نمودند».
حضرت (علیه السلام) فرمودند: مگر این آیه را تلاوت نکرده اى «و به قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم»(اعراف:۶۵)، و قوم عاد نیز مانند همان برادرانى است که در کلام امیر المومنین آمده، خداوند هود و یارانش را نجات داد و قوم عاد را با بادى عقیم هلاک ساخت.
احتجاج امام سجاد (علیه السلام) در مورد عذاب نکردن قاتلین امام حسین (علیه السلام)
در روایات آمده روزی امام سجاد (علیه السلام) پس از بازگویى و شرح سرگذشت مسخ شدگان قوم بنى اسرائیل و تبدیل شدن آنان به میمون، فرمود:
«خداوند این قوم را به جهت صید ماهى در روز شنبه مسخ فرمود، شما فکر می کنید خداوند با این مردمى که اولاد پیامبرش را کشته و حرمت او را شکستند چه خواهد کرد؟ پروردگار اگر چه در این دنیا ایشان را مسخ نکرد ولى براى اینان چندین برابر عذاب مسخ، در آخرت شکنجه اى سخت آماده فرموده است.»
یکى در آن میان پرسید: «اى زاده رسول خدا! ما این حدیث را شنیده بودیم، ولى برخى از ناصبین به ما می گویند اگر قتل حسین بن على (علیهما السلام) باطل بود که آن از صید روز شنبه به مراتب عظیم تر و سخت تر بوده، پس آیا نباید خداوند بیشتر از آن مقدار که بر صیادان روز شنبه غضب کرد بر قاتلین آن حضرت خشم کند؟!»
حضرت (علیه السلام) فرمودند: «به این ناصبان بگو مگر گناهان ابلیس بزرگتر از کسانى نیست که به اغواى او کافر شدند؛ پس چرا خداوند آنان را مثل قوم نوح و فرعون هلاک کرد ولى با ابلیس کارى نکرد، مگر او به هلاکت شایسته تر نیست؟! پس چرا خداوند این مردمى که به جهت ابلیس مرتکب عمل موبقات[۱] شدند را نابود کرد ولى ابلیس را با آن همه نیرنگ مهلت داد؟!
مگر نه این است که پروردگار ما با تدبیر و حکم خود حکیم است که چه کسى را هلاک و چه کسى را باقى گذارد؟ پس همین طور درباره صیادان روز شنبه و قاتلان حسین (علیه السلام) حکیمانه حکم فرموده و بازخواست، مختص بندگان است نه حضرت حق.»
همچنین امام باقر، محمد بن على بن الحسین (علیهم السلام) فرمودند: «وقتى پدرم این حدیث را بازگفت یکى از افراد مجلس ندا داد، اى زاده رسول خدا! چگونه خدا نسل این گروه را به خاطر گناهان و معاصى گذشتگان و پدرانشان مورد عتاب و توبیخ قرار می دهد، با اینکه خود فرموده که هیچ کسى بار دیگرى را بر دوش نگیرد؟(انعام: ۱۶۴)
حضرت زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: بى شک قرآن به لغت عرب نازل شده و آن اهل زبان را به لغتشان مخاطب قرار می دهد؛
(برای مثال) مردى از قبیله تیم- که قبیله اش یک شهرى را غارت کرده و همه را کشته بودند- می گوید: فلان شهر را غارت کردید و فلان کار را انجام دادید، ولى فرد عرب- بجاى لفظ غارت- می گوید: ما فلان کار را با فلان قبیله کردیم، و ما آل فلان را به اسارت گرفتیم، و ما فلان شهر را نابود کردیم. قصد آن را ندارند که خود را در آن کار شریک بدانند، قصد آنان سرکوفت است و قصد اینان افتخار است که قوم ایشان بود که فلان کار را انجام داد.
کلام خداوند در این آیات فقط قصد توبیخ گذشتگان و سرزنش این افرادى است که امروز بر آن کردار مباهات می کنند؛ زیرا آن لغتى است که قرآن بر آن پایه نازل شده است و بدین خاطر بود که بازماندگان از اعمال گذشتگان خود راضى و خشنود بودند و آن را بر آنان روا می داشتند؛ پس می شود به ایشان گفت: شما مرتکب آن اعمال شدید (یعنى: به زشتى کارشان رضایت دادید).»
نتیجه گیری
امام سجاد (علیه السلام) در این احتجاج چند شبهه مهم که از طرف مخالفین مطرح شده را با استفاده حکیمانه از آیات و داستان های قرآنی و استدلال های قوی منطقی و کلامی پاسخ می دهند به گونه ای که طرف مقابل در برابر دلایل و استدلالات امام، بی پاسخ و ناتوان می گردد.
پی نوشت
[۱] . موبقات: معاصى و گناهان.
منبع
ابو منصور طبرسى؛ ترجمه از بهزاد جعفرى؛ الاحتجاج؛ ۵۴۸ ق؛ انتشارات اسلامیه؛ تهران؛ اول؛ ۱۳۸۱ ش