- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
صداقت در خانواده از جمله پارامترهایی است که می تواند بر نوع روابط، سلامت روان، انگیزه ها و دغدغه های یکایک اعضای خانواده تاثیر به سزایی بگذارد. «صداقت و راستگویی» نمایان کردن بی کم و کاست چیزهایی است که در ما وجود دارد. صداقت، فقط گفتن یک جمله راست نیست؛ بلکه تطابق فعل و گفتار فرد با آن چیزی است که در گذشته بوده است، در حال هست و در آینده خواهد بود.
یکی از عناصر محبوبیّت، صداقت است. غالباً مردم با شخصی که صادق است و دوز و کلکی در کارش نیست، به راحتی همراه و همدل می شوند و انتظارشان را از او، به حداقل می رسانند. برخی زرنگی را در عدم صداقت می دانند؛ در حالیکه همانطور که خواهیم گفت اوج موفّقیِت در صداقت است.
اگر می گوییم امام جعفر (ع)، صادق بود، تنها به این معنا نیست که ایشان راست می گفت؛ صداقت امام از صداقت در گفتار بالاتر می رود. ایشان همان کاری را که می خواستند انجام دهند، اظهار می کردند و همان که بودند به نمایش می گذاشتند.
اساساً بسیاری از مشکلات زندگی، مربوط به ابهامات و برداشت های غلطی است که باقی می ماند. امام صادق (ع) فرمودند: «فریب نماز و روزه مردم را نخورید؛ زیرا آدمی گاه چنان به نماز و روزه خو می کند که اگر آنها را ترک گوید احساس ترس می کند؛ بلکه آنها را به راستگویی و امانتداری بیازمایید.»(۱)
فرد صادق از ارادت غلط دیگران نسبت به خود، ناخشنود می شود و با بیان صریح، تلقّی و برداشتی را که لایق آن نیست، اصلاح می کند. اگر آدم هایی که جامعه به غلط به آنها رو می آورد و از آنها برداشت های افسانه ای می کند، فریاد بزنند: «مردم! به مقدّسات قسم، من آنی که شما فکر می کنید نیستم؛ مراقب باشید که اشتباه نکنید». دنیا گلستان می شود و هر امری به اهلش سپرده می شود.
در این حالت دیگر افراد دچار کج فهمی و سوء برداشت نمی شوند؛ چرا که دیگر جایی برای ابهام باقی نمی ماند. در بسیاری از مراجعات، زن و یا شوهر مدعی هستند که اگر «بله» گفته اند به این دلیل بوده است که فکر می کردند طرف مقابلشان چنین و چنان است.
قطعاً چه شخصی که تنها بر اساس برداشت ذهنی خود دست به انتخاب زده است و چه شخصی که برداشت های ذهنی طرف مقابل از خودش را اصلاح نکرده است، هر دو اشتباه فاحشی را مرتکب شده اند. از مصادیق صداقت ابهام زدایی از آنچه که درباره ما اندیشیده می شود، است.
البته گاهی این ابهام زدایی از سوی ما به طریقی انجام می شود که ابهامات را در ذهن فرد مقابل بیشتر می کند. وقتی با حالتی متواضعانه می گوییم: «اختیار دارید؛ من این جورها هم که فکر می کنید، نیستم.» با چنین رفتاری باز هم از صداقت فاصله زیادی می گیریم.
نکاتی مهم پیرامون صداقت در خانواده
۱- ترس، ریشه عدم صداقت در خانواده
بر اساس بررسی هایی که انجام شده، عمده ترین عامل دروغگویی و فقدان صداقت در خانواده، «ترس» است. زن از ترس شوهرش دروغ می گوید؛ مرد از بیم همسرش؛ و فرزند از ترس والدینش. در حقیقت این رفتار ماست که به اطرافیان آموزش می دهد که دروغ بگویند.
«مثلاً وقتی به بچه می گوییم: این اسباب بازی را چه کسی خراب کرد؟ و بچه می گوید من، واکنش ما به دو صورت است: یا تنبیه بچه؛ و یا ناراحت شدن و گفتن جملاتی مثل مرا عصبانی کردی. لذا بچه می آموزد که بیان حقیقت یا به خودش ضرر می رساند یا به والدینش. همسران نیز همین گونه اند؛ وقتی همسری دروغ می گوید، یا به این علت است که نمی خواهد طرف مقابل اذیت شود یا دوست ندارد خودش به دردسر بیفتد.»(۲)
بنابراین ما باید فضای ترس را به حداقل برسانیم تا صداقت در خانواده حاکم شود. همیشه نسبت به اشتباهات دیگران به گونه ای برخورد کنیم که آنها مجبور به دروغگویی نشوند؛ البته خود فرد هم باید بداند دروغ وسیله نجات او نیست. فرد دروغگو بالاخره در مرتبه دوم یا سوم و گاهی در همان مرتبه اوّل رسوا می شود و در صورت ادامه این رفتار اعتماد دیگران را نیز از دست خواهد داد و فضای عدم صداقت در خانواده حاکم خواهد شد. هنگامی که فضای اعتماد از بین می رود، نه تنها دروغ که صدق نیز کارآیی خود را از دست می دهد و این یکی از آثار زیانبار فقدان صداقت در خانواده است.
اگر صداقت در خانواده نباشد و زن احساس کند شوهرش به او دروغ می گوید یا مرد احساس کرد که زنش به او دروغ می گوید و هر کدام احساس کردند دیگری در اظهار محبت صادق نیست، این دیگر پایه های محبت را سست خواهد نمود. اگر می خواهید محبت باقی بماند، اعتماد را حفظ کنید و اگر می خواهید زندگی پایدار بماند، باید محبت را نگه دارید.(۳)
ما باید فضای خانواده را به گونه ای هدایت کنیم که افراد خانواده، نجات خود را در گرو صداقت در گفتار و رفتار خویش بدانند و این امر زمانی محقق می شود که رفتار و گفتار ما برای خانواده امنیت خاطر لازم را فراهم کند؛ یعنی آنها باور کنند که دانستن حقیقت باعث خشنودی ما می شود. اگر صداقت در خانواده نباشد و صداقت در گفتار و رفتار از دست برود، تمام راه های تقویت و تحکیم خانواده نیز از دست می رود.
در فضایی که صداقت در خانواده نباشد، زنی را در نظر بگیرید که می خواهد محبّت خود را به همسرش ابراز کند؛ مثلاً منزل را حسابی مرتّب می کند، غذای خوشمزه ای می پزد. و با روی باز به استقبال شوهر می شود. در مواجهه با چنین صحنه ای، ممکن است مرد بگوید: چه نقشه ای کشیده ای یا چه خواسته ای داری که این چنین به سر و وضع خانه و خودت رسیده ای؟! در چنین شرایطی شوهر این گونه رفتارها را کمتر به پای محبّت و علاقه همسرش می گذارد؛ چرا که صداقت در خانواده کمرنگ شده است.
بنابراین صداقت در خانواده، مسئله ای است که باید بسیار مورد توجه و مراقبت قرار گیرد. در روایت آمده است: النِجَاهُ فِی الصَّدق.(۴) اعتقاد عمیق و باور قلبی به این روایت، راستی و صدق را در وجود ما مستقر می کند. کسی که این روایت نصب العین اوست، تنها راه برون رفت از مخمصه و شرایط سخت را در راستگویی و راست کرداری و حاکمیت صداقت در خانواده جستجو می کند و ترس از عواقب راستگویی خود نیز نخواهد داشت.
۲- چشم پوشی از دروغ افراد، در فضای خانواده
از سوی دیگر باید دقت کنیم که چنانچه عدم صداقت در خانواده مشاهده شود و شاهد دروغ یکی از افراد خانواده بودیم، جایز به برملا کردن آن و متّهم کردن فرد به دروغگویی نیستیم. باید مراقب باشیم که تصریح بر دروغگویی همسر و یا فرزند خود نداشته باشیم؛ تا با این عمل، او را در چاه دروغ حبس نکنیم. بلکه به عکس باید خطای او را بپوشانیم و وانمود کنیم که دروغی گفته نشده است.
اگر همسر شما در پی اتّفاقی، چیزی گفت که خیلی ها آن را تکذیب کردند و شما از او دفاع کردید و به او اطمینان دادید که هرگز او را دروغگو نمی دانید. با این رفتار خود، او را به قلعه صدقی راهبری می کنید که دیگر حاضر به خروج از آن نمی شود. با این روش اخلاقی، به مرور صداقت در خانواده شما تقویت می شود.
در روایت آمده است که اگر چهل نفر شهادت بدهند که فلانی، فلان کار را کرده و یا فلان منظور را داشته است و شخص متّهم آن را تکذیب کند، باید بدون اعتنا به ادعای آن چهل نفر، سخن خود شخص ملاک ما باشد.
توجّه کنید، در روایت گفته نشده است که شخص بابد قسم بخورد تا سخن او را بپذیرید؛ بلکه همین که خود او بگوید که چنین چیزی و یا چنین منظوری در میان نبوده است برای شما کفایت می کند. مثلاً چنانچه چند نفر به شما بگویند که خواهر همسرتان نسبت به شما چنین توهینی کرد یا چنین برخوردی کرد، بعد او بگوید که منظور من چنین و چنان نبود؛ طبق روایت باید حرف این شخص برای شما حجت باشد نه حرف دیگران.
۳- سخن راست و بجا
درست است که صداقت در خانواده یعنی پرهیز از دروغ گفتن؛ اما هر راستی هم شایسته گفتن نیست چه بسا سخنان راستی که منشأ کدورت ها و دشمنی ها شده است! مثلاً شما به خانه مادرتان می روید و برادرتان درباره همسر شما سخنی می گوید که اگر همسرتان مطّلع شود، از او می رنجد.
قطعاً گفتن این سخن به مصلحت شما، همسر و برادرتان نیست؛ پس می بینیم که هر راستی گفتنی نیست. «به قول یکی از روانشناسان چیزی که غالباً به خطا باز می شود، دهان است. چرا فراموش می کنیم که برای حرف زدن هیچ وقت دیر نیست؛ اما حرفی که زده شد، برای برگرداندن آن حتی بعد از یک لمحه (چشم به هم زدن)، خیلی دیر است.» (۵)
صداقت در خانواده و گفتن سخن راست و درست را باید همواره در نظر داشت. حضرت علی (ع) در وصف متّقین می فرمایند: (مَنطِقِهُمُ الصَّوَاب)(۶)؛ یعنی گفتار متّقین درست و صواب است. سخن درست و صواب دو ویژگی دارد: اول آنکه حق است و دوم آنکه بجا است.
اگر کلامی حقیقت داشت ولی در جای خود گفته نشد، سخن ناصواب است و ممکن است منشأ دشمنی، اختلاف، کدورت، پریشان خاطری، سوء ظن، ناامیدی و… شود. باید دقت داشته باشیم که «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.»
البته باید توجه داشت که گاهی کتمان کردن بعضی مسائل و یا ابراز نکردن احساسات نیز خطاست و با صداقت در خانواده سازگار نیست؛ بارها اتفاق افتاده که ما به دلیل احساس خاصی ناراحت هستیم اما وقتی همسرمان و یا اطرافیان از ما می پرسند چه شده؟
می گوییم چیزی نشده! در حالی که می توانیم بگوییم فعلاً نمی توانم در این مورد با شما صحبت کنم. این عمل از یک سو به روابط همسران آسیب می زند و از سوی دیگر باعث بروز بیماری های جسمی و روانی می شود؛ به طوری که دانشمندان در تحقیقی کشف کردند که بیشتر بیماران سرطانی، افرادی هستند که تمایل به پنهان کردن رنجش خود دارند.(۷)
۴- دروغ مصلحتی یا دروغ منفعتی! مانع تحقق صداقت در خانواده
برخی دروغ ها به عنوان دروغ های مصلحتی گفته می شوند؛ در حالی که بسیاری از دروغ ها، دروغ منفعتی هستند که لباس تنگ مصلحت پوشیده اند که عملا به ایجاد صداقت در خانواده آسیب می زنند. اغلب دروغ هایی که برایشان جواز صادر می کنیم، دروغ منفعتی است که معمولاً در اذهان عامه با دروغ مصلحتی اشتباه می شود.
مثلاً سر کلاس دیر حاضر می شویم؛ و هزار و یک بهانه و دلیل در نزد خود ردیف می کنیم که مثلاً حرمت آبروی مؤمن از حرمت خانه خدا بالاتر است! در نتیجه با خیالی آسوده برای موجه کردن تأخیر خود دروغی سر هم می کنیم که آبرویمان نرود.
امام صادق (ع)، تنها در دو مورد خاص، دروغ مصلحتی را جایز می دانند: اول به خاطر حفظ جان مسلمان و دوم برای اصلاح ذات البین(۸)؛ مثلاً چنانچه میان زن و شوهری فاصله ای ایجاد شده است که از هیچ راه دیگر نمی توان این دو را به هم نزدیک کرد، می توانیم با نقل سخنان محبت آمیز و خوشایند – اگر چه این سخنان هرگز گفته نشده باشند- از سوی هر یک به دیگری، این دو را به هم نزدیک کنیم.
۵- وفای به عهد و پیمان عامل صداقت در خانواده
انسان باید در عمل به وعده های خود صادق باشد. به تعبیر امام علی (ع) بالاترین صداقت وفای به پیمان هاست.(۹)
انسان های بزرگ دیر وعده می دهند امّا زود عمل می کنند. خلف وعده و دروغ هایی که برای موجه ساختن آنها گفته می شود، فضای صداقت در خانواده به چالش کشیده و اعتماد و امنیت خانواد را بر هم می زند و این امر تهدیدی بزرگ برای مهمترین هدف تشکیل خانواده و صداقت در خانواده؛ یعنی دستیابی به آرامش است. «وفای به عهد برای انسان مؤمن گنجی خیره کننده و فرح بخش است و می دانیم لازمه رسیدن به گنج تحمل رنج است.»(۱۰)
یکی از انتظاراتی که همسران از یکدیگر دارند و نقش مهمی در ایجاد صداقت در خانواده دارد، این است که زن از شوهر می خواهد که به وعده های پیش از ازدواج خود عمل کند و مرد از زن می خواهد که خواسته های او را برآورده کند و شرایط و محدودیت های او را که قبلاً گفته بود، در نظر بگیرد.
وفای به عهد در بحث ازدواج، هم شامل شروط و عهده هایی است که در جلسه خواستگاری مطرح می شود و هم شامل وعده هایی است که بعد از ازدواج میان زن و مرد گذاشته می شود.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هر که به خدا و روز قیامت ایمان دارد باید هر گاه وعده دهد به آن وفا کند.(۱۱) امام سجاد (ع) تمام شرایع و دستورات دین را در سه چیز می دانستند: گفتار حق، حکم به عدالت و وفای به عهد.(۱۲)
حضرت علی (ع) خطاب به کسانی که خلف وعده و پیمان شکنی را زیرکی می دانستند، گفتند: ای مردم! اگر نبود که خیانت و پیمان شکنی نارواست، هر آینه من زیرکترین مردم بودم. بدانید که هرگونه عهد شکنی گناه است و هر گناهی نوعی کفر. بدانید که پیمان شکنی و گناه و خیانت در آتش است.(۱۳)
اگر عمل به وعده هایی که به دیگران می دهیم این چنین اهمیت دارد، به یقین عمل به تعهداتی که به نیمه وجود خود (همسر) و فرزندان می دهیم بسیار پر اهمیت تر است. در روایت آمده است که: «چهار خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد ایمانش کامل است، گناهانش پاک می شود و پروردگارش را در حالی دیدار می کند که از او راضی است: کسی که به تعهدات خود در برابر مردم وفا کند؛ زبانش با مردم راست باشد؛ از هر زشتی در حضور خدا و مردم شرم کند و با خانواده اش اخلاق خوش داشته باشد.»(۱۴)
صداقت در خانواده و رعایت این شروط در زندگی بزرگان دین نیز وجود دارد. نقل است که حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) بعد از ازدواج برای تقسیم کارها نزد پیامبر خدا رفتند. پیامبر (ص) فرمودند که کارهای داخل خانه را فاطمه انجام دهد و کارهای بیرون از خانه را علی.(۱۵)
طبق فرموده امام باقر (ع) از آن به بعد فاطمه کارهای خانه، پخت و پزِ نان و جارو کردن اتاق را ضمانت کرد و علی (ع) کارهای بیرون از خانه؛ مانند حمل هیزم و آوردن مواد خوراکی را به عهده گرفت.(۱۶) حضرت زینب (س) نیز قبل از ازدواج با همسرش عبدالله بن جعفر شرط کرد که در تمام سفرها همراه برادرش امام حسین (ع) باشد؛ او نیز پذیرفت و به عهد خود وفا نمود.
سر دلبران در کلام دیگران
برای درک بهتر ریشه و علل پیدایش صداقت در خانواده، باید به یکی از مهمترین وژگیهای فردی یعنی عزت نفس توجه داشت. عزت نفس از صادق بودنِ با خود سرچشمه می گیرد؛ از داشتن احساس خوب در مورد شخصیتی که دارید. از آنجا سرچشمه می گیرد که به دیگران اجازه دهید بدانند شما حقیقتاً چه احساسی دارید. پس با خودتان رو راست باشید.!(۱۷) آیا رسوایی در یک عمر (زندگی زناشویی) خفت بار و طاقت فرسا و شرم آور نیست؟
آیا انسان مؤمن با همسر خود دروغ می گوید؟ اگر چنین کاری بکند و چنین روشی داشته باشد مثل این نیست که به نیمه وجود خود دروغ می گوید؟ و آیا ادامه این رفتار باعث سلب اعتماد همسرش نمی شود؟ و با بی اعتمادی در کنار هم زیستن شبیه هم منزلی روباه و خروس نیست؟ پناه بر خدا.(۱۸)
باید پذیرفت: «کسی که از هر چه خوشش می آید بر زبان می راند، باید خود را آماده شنیدن چیزهایی که از آنها خوشش نمی آید، بکند.»(۱۹) در زندگی چیزی بدتر از این نیست که حرفی بزنید ولی رفتار دیگری بکنید.
وقتی با احساسات خود برخورد صادقانه می کنید، روابط خود را به جای دروغ و فریب بر انسجام استوار می سازید.(۲۰) صداقت استوارترین بنیانی است که دوستی ها، مشارکت ها، ازدواج ها، مبارزات سیاسی و… بر آن استوار می گردد و بدون آن، همه این بنیان ها در معرض فرو پاشی و گسیختگی است.(۲۱)
کسی که در گفتار صادق و راست باشد، از دروغ پرهیز می کند چه به شوخی چه جدی. کسی که در دوستی صادق باشد به مقتضیات دوستی پایبند است و ایثار و فداکاری، گذشت نسبت به خطاها، تحمل تندی ها و جفاها، همکاری در گرفتاری ها و نیازمندی ها، همدردی در مشکلات و غم ها خواهد داشت و کسی که در روابط خانوادگی با همسرش صداقت داشته باشد، دچار نزاع و اختلافات و قهر و طلاق نمی شود. صدق در عهد هم، وفای به قول ها و قرارها و تعهدات است.(۲۲)
نتیجه گیری
صداقت در خانواده، یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر نوع روابط، سلامت روان، انگیزه ها و دغدغه های اعضای خانواده است. صداقت در خانواده یعنی تطابق کامل گفتار و رفتار فرد با اعضای خانواده. صداقت در خانواده علاوه بر اینکه سبب محبوبیت فرد در بین اعضای خانواده می شود، همراهی و همدلی بین آنها را نیز به ارمغان می آورد. بدیهی است در صورت فقدان صداقت در خانواده، روابط بین اعضا با چالش های جدی و تهدیدکننده ای مواجه می شود.
پی نوشت ها
۱- شیخ کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۰۴
۲- رک: کریدمن، چراغ دل شوهرت را روشن کن، ص ۲۱۹- ۲۲۰
۳- مطلق عشق (توصیه هایی آیت الله خامنه ای در مراسم خطبه عقد، خطاب به زوجهای جوان)، ص۷۵
۴- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۳
۵- صدری، آیینه ازدواج و روابط همسران، ص ۳۳۵
۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳
۷- ر. ک: صدری، آیینه ازدواج و روابط همسران، ص ۳۳۳- ۳۳۷
۸- نوری، مستدرک الوسایل، ج۹، ص ۹۶
۹- آمدی، غررالحکم، ص ۲۵۲
۱۰- صدری، آیینه ازدواج و روابط همسران، ص ۳۳۳
۱۱- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۴۹
۱۲- همان، ج ۷۲، ص ۹۲
۱۳- مصطفوی، بهشت خانواده، ج ۲، ص ۵۹۸
۱۴- شیخ مفید، امالی، ص ۲۹۹
۱۵- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۸۱
۱۶- همان، ص ۳۱
۱۷- کریدمن، چراغ دل شوهرت را روشن کن، ص ۱۹۲
۱۸- صدری، آیینه ازدواج و روابط همسران، ص ۳۳۲
۱۹- همان، ص ۳۳۵
۲۰- مک گرا، نجات رابطه، ص ۱۳۹
۲۱- محدثی، اخلاق معاشرت، ص ۲۳۷
۲۲- محدثی، اخلاق معاشرت، ص ۲۳۸- ۲۳۹
منبع اقتباس: راسخون