- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی از حوادث تلخ تاریخ اسلام حادثه عاشورا است. حادثه عاشورا و واقعه کربلا که در سال ۶۱ هجری قمری به وقوع پیوست، با دعوت مردم کوفه از امام حسین (علیه السلام) که آنان را از ظلم دولت یزید بن معاویه نجات دهد زمینه سازی گردید.
وهابی ها در راستای دشمنی اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در برابر امام حسین (علیه السلام) به خاطر حادثه عاشورا موضع خاصی دارند. با اینگکه در حادثه عاشوره و معرکه کربلا امام حسین (علیه السلام) و یارانش مظلومانه به شهادت رسیدند و خاندان پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) توسط نیروهای یزید بن معاویه به اسارت گرفته شدند، وهابی ها باز هم از یزید بن معاویه دفاع نموده و امام حسین (علیه السلام) محکوم می کنند.
دیدگاه آل الشیخ عبدالعزیر بن عبدالله مفتی معاصر وهابیان درباره امام حسین (علیه السلام) و حادثه عاشورا بسیار افراطی تر و منفی تر از ابنتیمیه و دیگر رهبران پیشین وهابیان است. آل الشیخ مفتی اعظم وهابیت معاصر آنگونه که در سایت های متعدد اینترنتی منعکس شده است، پرده را از سخن دل وهابیت برداشته و با کمال صراحت در حادثه عاشورا یزید را بر حق و امام حسین (علیه السلام) را بر باطل معرفی کرده است.
آل الشیخ در برنامه زنده ای که از ماهواره «المجد» عربستان پخش گردیده در پاسخ خانمی در رابطه با یزید و قیام امام حسین (علیه السلام) پاسخی داد که خلاصه آن را اینجا میآوریم:
«بیعت یزید بن معاویه، بیعتی شرعی است که در زمان پدرش معاویه از مردم گرفته شد و مردم هم بیعت کرده و به این بیعت گردن نهادند. اما هنگامی که معاویه از دنیا رفت حسن و حسین بن علی و ابن زبیر از بیعت با او خودداری کردند. بنابراین حسین و ابن زبیر در تصمیمشان مبنی بر بیعت نکردن به خطا رفتند. حسین نصیحت دیگران را گوش نداد و بر خلاف مصلحت عمل کرد و خدا هم هر آنچه مقدر فرموده بود انجام شد. او در ادامه میگوید: حسین هر اشتباهی کرده برای خود کرده!!… به هر حال خروج و قیام حسین علیه یزید حرام بود!!… و برای او بهتر بود که این کار را نمی کرد. و باقی ماندن در مدینه و بر آنچه مردم بر آن اجتماع کرده بودند بهتر و سزاوارتر بود و تجاوز به حریم خلافت جایز نبود. ولی با این وجود ما برای حسین از خداوند درخواست رضایت کرده و برای او عفو و بخشش را خواستاریم!!…»[۱]
سوالات ما
۱. سوالی که در اینجا باید وهابی ها پاسخ دهند این است که آیا وهابی ها حدیث نبوی پیامبر اسلام را ندیده و نشنیده اند که فرموده است: «وَعَنْ ابْنِ عُمَرَ (رضی الله عنهما) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وسلم): الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ , وَأَبُوهُمَا خَیْرٌ مِنْهُمَا».[۲] از پسر عمر بن خطاب نقل شده که پیامبر اسلام فرمود حسن و حسین سید و سرور جوانان اهل بهشت هستند و پدر شان بهتر از آنان است. این حدیث در بسیاری کتاب های اهل سنت نقل شده است. احمد بن حنبل در موارد متعددی از کتاب مسند خود این حدیث را نقل کرده است. مثلاً : عَنْ أَبِی سَعِیدٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ:«الْحَسَنُ وَالْحُسَیْنُ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ»[۳]
بنا بر این، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نه تنها بهشتی بودن امام حسین (علیه السلام) را به صورت قطعی بیان کرده است بلکه آن حضرت و برادر بزرگترش امام حسن مجتبی (علیهم السلام) را آقا و سرور همه بهشتیان معرفی نموده است.
وقتی که امام حسین (علیه السلام) نه تنها بهشتی است بلکه سرور بهشتیان است چگونه آل الشیخ وهابی ها به خود اجازه می دهد که بگوید حق با یزید بن معاویه بوده و امام حسین (علیه السلام) به خاطر قیامی که در برابر یزید بن معاویه داشته است مرتکب حرام شده و گناهکار بوده است. آیا آل الشیخ با کدام دلیل به خود اجازه می دهد که برای بخشش گناهان امام حسین (علیه السلام) از خداوند طلب بخشش می کند؟
۲. وهابی ها چگونه حق را به یزید بن معاویه می دهند و او را بر حق می دانند و امام حسین (علیه السلام) را بر باطل و گناهکار تلقی می کنند در حالی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی و اولادش فرمود: «انا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم[۴] ؛ یعنی با هر کسی شما بجنگید من نیز در جنگم و با کسی که در صلح و آشتی باشید من هم در صلح و آشتی خواهم بود»؟
۳. آیا حادثه عاشورا و جنگ یزید بن معاویه با امام حسین (علیه السلام) بر طبق حدیث فوق و احادیث دیگر در واقع جنگ با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) محسوب نمی گردد؟
نویسنده: حمیدالله رفیعی
پی نوشت ها
[۱] . . http://database-aryana-encyclopaedia.blogspot.com/2013/07/blog-post_14.html
[۲] . ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۴۴، دار إحیاء الکتب العربیه – فیصل عیسى البابی الحلبی، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
[۳] . ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الإمام أحمد بن حنبل، ج۱۸، ص۱۳۸، مؤسسه الرساله – لبنان – بیروت، چاپ: ۱، ۱۴۱۶ ه.ق.
[۴] . المستدرک علی الصحیحین، ج۳ص۱۶۱، حدیث ۴۷۱۲؛ سنن ابن ماجه، ج اص۵۲.