- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
بعضیها همیشه اضطراب دارند، ممکن است این اضطراب را نشان ندهند اما درونشان، غوغایی است؛ این هم تا حدود زیادی ناشی از تیپ شخصیتی آنهاست. در این مطلب شما را با چهار تیپ شخصیتی پراسترس و شیوه شناخت آنها و راهکارهایی برای کمک به آنها آشنا میکنیم.
تیپ شخصیت الف
الفهای در خطر: یکی از تیپهای شخصیتی پراسترس، تیپ شخصیتی«الف» است. شخصیت «الف»، فردی است که در همه کارهایش سرعت داشته و خیلی عجله دارد و از این که چند کار را با هم انجام میدهد، لذت میبرد و همیشه فکر میکند که خودش کارها را بهتر و بهموقعتر انجام میدهد. این افراد، اعتیاد به کار دارند و حتی در تعطیلات هم نمیتوانند از کار کنار بکشند. اگر مشغول کاری نباشند، احساس بیقراری و اضطراب شدید میکنند. همیشه زودتر از موعد، سر قرار حاضر میشوند و جالب اینجاست که نمیدانند چه فشاری را متوجه جسم خود میکنند.
بیشترین فشار به این افراد، زمانی وارد میشود که همکار، همسر یا دوست آنها، تیپ شخصیت مقابل آنها یعنی تیپ «ب» باشد. این خصوصیات، بیشتر ناشی از ژن است اما مقداری از آن هم ناشی از خصوصیات اکتسابی است، یعنی فرد مثلا ۴ کار را با هم انجام میدهد و از این کار لذت میبرد و همین روال را دائما تکرار میکند و به آن عادت میکند و در آن غرق میشود و آن را ادامه ادامه میدهد.
تیپ شخصیت کمالگرا
اسمی که زیباست اما…: تیپهای کمالگرا یا ایدهآلگرا که یکی از شخصیتهای پراسترس هستند، در اسم قشنگ هستند، اما در واقعیت نه، آنها نتیجه و هدف برایشان آن چنان مهم است که روند و لحظههای زندگی را از دست میدهند. برای این که به هدف برسند بسیار به خودشان سخت میگیرند و بسیاری از تجربههای لحظات زندگی را از دست میدهند چرا که از اول فکر میکنند نمیتوانند تا آخر آن تجربه را بروند و در نتیجه ممکن است اصلا شروع هم نکنند. برای این افراد، نمره ۲۰ مهم است و ۱۹ برایشان شکست است. این افراد بسیار به خود سخت میگیرند تا به نتیجه برسند اما وقتی به نتیجه رسیدند، از آن لذت نمیبرند.
شیوه درست زندگی این است که در موقعیتهای مختلف، تجربههای متفاوتی داشته باشی و از آنها لذت ببری نه این که صرفا موفق شوی، مثلا زمانی را اختصاص به نقاشی کردن بدهی و از آن لذت ببری اما لزوما نقاش معروفی نشوی یا آشپزی کنی اما سرآشپز مشهوری نشوی. کمالگراها اما اینطور نیستند. آنها همیشه در مورد موفقیتها و هدفهایشان فکر میکنند. توصیه من به کمالگراها اما این طور نیستند. آنها این است که به کودک درون خود اهمیت بدهند و با آن ارتباط برقرار کنند. بازیهایی انجام دهند که برد و باخت ندارد. نقطه مقابل کمالگرایی، تنبلی است که آن هم خیلی بد است، چرا که زندگی فقط تنبلی و لذت بردن نیست و باید هدف هم داشته باشی. تنبلها اصلا تلاش نمیکنند و هیچ هدفی ندارند.
تیپ شخصیت معلم
معلمهای سختگیر: تیپ شخصیتی معلم یا کنترلگر هر جا باشند، سعی میکنند درس بدهند. این افراد دوست دارند درس بدهند حتی اگر کسی از آنها سؤال نکند هم شروع به نظر دادن میکنند. این افراد همیشه قضاوت میکنند و خوب و بد مشخص برای خودشان دارند و بهشدت کنترلگر هستند. این افراد همیشه متکلموحده بوده و شنونده خوبی نیستند چرا که فکر میکنند هر آنچه باید بدانند میدانند. این گروه به خصوص برای افراد نزدیک خود باید و نباید دارند و میخواهند اصلاحگر آنها باشند.
این تیپ همیشه در استرس هستند چرا که نزدیکانشان لزوما همیشه مطابق استانداردهای آنها عمل نمیکنند. آنها معمولا با سؤال و جوابها و اظهار نظرهایی که میکنند خودشان را لو میدهند، مخصوصا با تاکیداتی که روی نظر خود داشته و اصراری که روی غلط و درست بودن از دید خود دارند. این گروه به سختی توصیهپذیر هستند و نمیشود به آنها راهکار ارائه داد چرا که فکر میکنند همه راهکارها را میدانند. این افراد اصلا آموزشپذیر نیستند و در مقابل آموزش، بسیار مقاومت میکنند. سر دیگر طیف معلم، آدمهای بیمسئولیت و بیخیال هستند که در قبال خود و دیگران، هیچ احساسی مسئولیتی ندارند و هیچ چیزی برایشان مهم نیست.
بیماری قلبی نگیرید
در تحقیقی که در دانشگاه هاروارد انجام شد، تمام بیماران قلبی بستری شده در بخش مراقبتهای ویژه، مورد بررسی قرار گرفتند و از بیماران و همراهان آنها در مورد خصوصیات شخصیتی آن افراد پرسیده شد و مشخص شد که بیشترین افرادی که دچار مشکلات قلبی میشوند، دارای تیپهای شخصیتی «الف» هستند. در واقع این تیپ، به شدت پراسترس و مستعد حمله قلبی است.
متضاد بهتر است یا مشابه؟
همسران شخصیتهای تیپ «الف»، اگر تیپ متضاد با او داشته باشند، دچار ناراحتی میشوند چرا که به هر حال تحت فشار همسرشان قرار میگیرند، اما بیشتر، خود فرد دارای تیپ الف است که در این رابطه دچار ناراحتی میشود. این افراد تحمل آرام و کند بودن را ندارند و توقع دارند که دیگران همپای آنها و به سرعت آنها کار کنند و وقتی این اتفاق نمیافتد، ناراحت میشوند. اگر زوج تیپ شخصیتی مشابه داشته باشند، همدیگر را درک میکنند و از این لحاظ، کمتر دچار مشکل میشوند. البته این ویژگی تنها عامل موثر در داشتن ارتباط موفق نیست. تیپ شخصیتی، صرفا در روابط تاثیرگذار نیست و در موفقیتها یا شکستهای شغلی، وضعیت سلامت یا رضایت از زندگی نمایان میشود.
«ب» نقطه مقابل «الف»
نقطه مقابل تیپ الف، تیپ ب است که آرام و آهسته است و حتما باید یک کار را تمام کند و بعد سراغ کار بعد برود. این افراد، دیر سر کار یا قرار میرسند. البته تیپ الف و ب، دو سر یک طیف هستند و نمیشود گفت که حتما یک آدم تیپ «الف» با نمره ۱۰ از ۱۰ است و یکی دیگر تیپ «ب» با نمره ۱۰، ممکن است هر کسی جایی از دو سر یک طیف باشد، در کل مهم این است که تلاش کنیم به نقطه تعادل نزدیک شویم یعنی نه بیش از حد، سریع و عجول باشیم نه بیش از حد، کند و آرام.
افراد تیپ «الف» راحتتر به سمت تعادل میروند اما افراد تیپ «ب»، سختتر به سمت تعادل میروند چرا که کم کردن سرعت در رفتارها، خیلی راحتتر از به سرعت انجام دادن کارهاست.
چرا سرعتگیر جلوی ما قرار میگیرد؟
باید بدانید هیچ چیز در جهان، اتفاقی نیست. هر اتفاقی میافتد تا چیزی را به کسی نشان دهد یا او را هوشیار کند و به او هشدار دهد. عالم ما را با موانع رو به رو میکند تا متوجه نیاز به تغییر شویم. اگر کسی سرعت بیش از حد دارد، یکی از اشخاص مهم زندگیاش احتمالا کند و آرام است. این ترمزی است که جهان، پیش پای او میگذارد تا متوجه شود، بیدلیل سرعتش زیاد است و این، وضعیت سلامت او را به خطر میاندازد.
چطور فرد «الف» را بشناسیم؟
برای این که بفهمید فرد مقابل شما تیپ الف است یا نه، میتوان از او پرسید که اگر یک بار با او قرار بگذارید و شما دیر کنید، او چه احساسی پیدا میکند؟ (نباید پرسید چه کاری میکنی چون انسانها ذاتا میخواهند خود را محترم نشان دهند و ایدهآل خود را به جای واقعیت وجودی خود میگذارند در نتیجه در مورد رفتار خود واقعیت را نمیگویند). این فرد اگر تیپ «الف» باشد، احتمالا میگوید حالم بد میشود و حس بدی خواهم داشت و…
تیپ شخصیت مهرطلب
همیشه به دنبال جلب محبت دیگران: افراد مهرطلب یا تاییدطلب، کسانی هستند که برای راضی نگه داشتن دیگران هر کاری میکنند و در این راه خواستههای خود را زیرپا میگذارند. برای این افراد، نه گفتن خیلی سخت است چرا که نمیخواهند رضایت دیگران را از دست بدهند. این گروه، هیچوقت خواستههای خود را مطرح نمیکنند چرا که از نه شنیدن به شدت گریزان هستند. برای آنها فقط خواستههای دیگران مهم است و میخواهند همیشه رضایت دیگران را داشته باشند. خودخواهها به همه، نه میگویند.
مهرطلبها از کودکی با این پیام بزرگ شدهاند که «اگر میخواهی دوستت داشته باشند، آن طوری باش که دیگران میخواهند». انسانهای مهرطلب، با این که معمولا خواسته خود را به زبان نمیآورند، از درون بسیار پرتوقعند. به دلیل استرس زیاد زیر پا گذاشتن خود، فرسوده و دچار مشکل میشوند و سلامتشان تهدید میشود. به افراد مهرطلب توصیه میکنیم روی حس ارزشمندی خود، کار کنند و یاد بگیرند که برای خودشان، وقت بگذارند و تمرین نه گفتن انجام دهند. به آنها میگوییم که تمرین کنند، چیزی بخواهند و نه بشنوند.
منبع: میگنا(دانشنامه روانشناسی و علوم تربیتی)