- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
در مقاله زیر بیان شده که قبل از شکل گیری دولت غاصب اسراییل در سرزمین فلسطین، گروهی از سران یهود، به منظور به وجود آوردن یک کشور یهودی و در دست گرفتن سیاست بین المللی، انجمن هایی تشکیل دادند و قطع نامه هایی صادر کردند که قسمتی از آن به شکل کتابی مشتمل بر ۲۴ (پروتکل) درآمد که به زبان های مختلف ترجمه، و در فارسی به نام اسرار سازمان مخفی یهود ترجمه گردیده است. در این کتاب نشان می دهد که چگونه یهودیان، با تشکیل مجامع مخفی و فساد جامعه و ترور، موجبات حکومت خود را در دنیا فراهم می سازند.
مجله هفتگی مورنینگ پست (۱۷ دسامبر ۱۹۲۱) درباره ی آن کتاب می نویسد:
به وسیله ی مندرجات این کتاب، بسیاری از امپراطوری ها از بین رفته، یا ممکن است از بین بروند.[۱]
در نخستین پروتکل چنین آمده است:
هیچ گاه سیاست نمی تواند با قوانین اخلاقی سازگار باشد. زمام داری که به اصول اخلاقی پای بند است، نمی تواند یک سیاست مدار ماهر باشد؛ چنین آدمی هرگز نخواهد توانست در پست خود ثابت باشد، و در کار خود موفّق و پیروز گردد.
کسی که می خواهد زمام دار جامعه ای باشد، ناگزیر باید به مکر و نیرنگ و دورویی متوسّل شود؛ زیرا چیزهایی که در عالم انسانیّت از فضایل شمرده می شود، در عالم سیاست جزو رذایل به شمار می آید. مثلاً امانت، صداقت، یک رنگی، وفای به عهد و نظایر این گونه اخلاقیات فاضله ـ که جزو کمالات انسانی اند ـ در عالم سیاست، از بزرگ ترین دشمنان به حساب می آیند. این گونه صفات تنها در کشورهای «جوییم ها» (غیریهودی ها) خریدار دارد. افراد یهودی هیچ گونه اجباری ندارند که از آنها پیروی نمایند…
باید شعار ما (زور و نیرنگ) باشد، هیچ گاه نباید از زور و خدعه غافل باشیم، در صورتی که بتوانیم با عوامل یاد شده و دادن رشوه، به آرمان های خود لباس عمل بپوشیم، ضروری است که از آنها استفاده نماییم.[۲]
مطالب این پروتکل، درست مطابق مکتب (ماکیاولی) است که می گوید: زمام دار، برای نیل به قدرت و ازدیاد قدرت و حفظ آن، مجاز است به هر عملی از زور و حیله و تزویر و غدر و قتل و جنایت و تقلّب و نقض قول و پیمان شکنی و نقض مقررات اخلاقی متوسّل شود.[۳]
نمونه ای از جنایات یهود (کشتار مردم بی گناه دیریاسین)
«ابتدا در عصر روز نهم آوریل ۱۹۴۸ ناگهان صدای دل خراش بلندگوهای اسراییل در قریه ی «دیریاسین» که کنار شهر بیت المقدس است، پیچید و مردم را به تخلیه ی دهکده دعوت نمود. مردم با اضطراب به هر طرف می دویدند، در همین هنگام سربازان سنگ دل یهودی، مثل گرگ های مست، مردم را محاصره کردند و دست به جنایاتی زدند که قلم تاب و توان نوشتن آن را ندارد.
دریدن شکم زن ها، سربریدن بچه ها در دامان یا جلوی چشم مادران،[۴] به آتش کشیدن مردم، بریدن دست و پا، کندن گوش ها، بیرون آوردن چشم ها و له کردن جمجمه ها از کارهای عادی آن جنایتکاران بود.
آنان عده ای از دختران عرب را اسیر نموده، لخت و عریان، سوار بر کامیون های بی سرپوش کردند و در شهرهای یهودی، مخصوصاً در شهر بیت المقدس جدید، از میان مردم عبور دادند و یهودیان رذل و پست از آنان عکس می گرفتند.
این جنایت وحشیانه دنیا را تکان داد. جمعیت صلیب سرخ بین المللی، آقای «م. جاک دیگنیر» را برای مطالعه ی وضع این قریه فرستاد.
یهودیان، پس از اطلاع، موعد بازدید را یک روز عقب انداختند و در ظرف آن روز، تا آن جا که توانستند آثار جنایت را محو کردند؛ و مخصوصاً اجساد مثله شده ی یکصدوپنجاه نفر را در چاهی ریختند و در آن را بستند.
نماینده ی صلیب سرخ، در ضمن گردش در میان خرابه ها و بازدید بقیه ی اجساد و اعضای قطع شده، تصادفاً با آن چاه برخورد نمود و همه ی جسدها را که با زشت ترین صورت مثله شده بودند، از چاه بیرون آورد.
دیگنیر در میان آن اجساد، طفل شش ساله ای را که هنوز رمقی داشت، یافت و فوراً او را برای معالجه به بیمارستان فرستاد.
جالب این که تهدیدهای صهیونیست ها دیگنیر را به وحشت انداخت، و او جرأت نکرد مشاهدات خود را گزارش دهد. فقط در گزارش خود نوشت: «وضع این دهکده بسیار وحشتبار بود».[۵]
پی نوشت:
[۱] . ژرژلامبلن، اسرار سازمان مخفی یهود، ترجمه ی مصطفی فرهنگ، ص ۶۴.
[۲] . همان، ص۱۸.
[۳] . بهاءالدین پازارگاد، تاریخ فلسفه ی سیاسی، ج۲، ص۴۳۳.
[۴] . عفیف عبدالفتاح طباره، الیهود فی القرآن، ص ۴۴.
[۵] . اکرم زعیتر، سرگذشت فلسطین، ص ۲۹۶ ـ ۲۹۷.