- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اعتراف بیگانگان به دست نخورده باقى ماندن قرآن
بدون تردید هر شخص آگاه از انجیل و تورات اذعان مى کند که لا اقل بخش قابل توجهى از این دو کتاب، ساخته و پرداخته دست بشر است و هیچ ارتباطى میان آنها و حضرت مسیح و حضرت موسى علیهماالسلام وجود ندارد.
به این حقیقت، بسیارى از خاورشناسان و دانشمندان مغرب زمین ـ افزون بر تمامى اندیشمندان اسلامى ـ اعتراف کرده و آنها را دور از شأن یک کتاب مقدس ـ به معناى واقعى کلمه ـ دانسته اند.
در مقابل، غالب متفکران و فرهیختگان مسلمان به پیراستگى قرآن مجید از راهیابى تحریف (نقصان یا زیادى) اعتراف داشته و آن را با براهین عقلى و نقلى مستحکم ساخته اند.
علاوه بر مسلمانان پاره اى از قرآن پژوهان بیگانه و شرق شناسان هم قرآن را تحریف نشده مى دانند و به عظمت آن از این منظر اشاره کرده اند:
ارنست رونان گوید: «.. بناى واقعى تاریخ ابتدایى اسلام؛ قرآن، محققا دست نخورده و تغییرناپذیر باقى مانده است.»
دومینیک سوردل مى نویسد: «… محمد خاتم پیغمبران صلى الله علیه و آله ، الهام خدایى را به نحوى کامل در ام الکتاب جلوه داده است.
درست است که این الهام در پیش نیز به یهودیان و عیسویان [یعنى به پیامبران آنها] نازل شده بود، ولى آنان این الهام را دگرگون کردند و سخن خود را به جاى وحى الهى گذاشتند.»
البته سوردل مرحله عالى قرآن را که از آن به «ام الکتاب» تعبیر مى شود، با مرحله نازل آن که در قالب الفاظ و ترکیبات لفظى است، اشتباه گرفته است.
ف. ف. اربوتنت گوید: «… آخرین و کامل ترین متن قرآن در اثناى بیست سال پس از مرگ پیغمبر(۶۳۲ م) تدوین شده است و عینا همان متن تاکنون باقى مانده است؛ بدون آنکه هیچ گونه تحریفى و تصرفى از طرف هواداران قرآن یا مترجمین یا مفسرین در آن به عمل آمده باشد.
متأسفانه چنین ادعایى درباره هیچ یک از کتب عهد قدیم و جدید نمى توان کرد.»
بسانتا کومربوس (B.KOMERBOUS) گوید:
«… بنابراین، هیچ گونه فرصتى براى جعل و دخل و تصرف مسلمانان و هواداران در قرآن باقى نمى ماند و همین موضوع، قرآن را تقریبا از تمام آثار مهم مذهبى تاریخ باستان امتیاز داده است.»
بزرگ ترین کتاب اخلاقى همه سونگر و اصلاحگر
هدف از نزول قرآن مجید، رشد و تکوین نیروهاى نهفته انسان در بعد نظرى و عملى بوده است.
بدین ترتیب، از یک سو این کتاب شریف با آیات راهبردى خود نقش زیادى در سازندگى انسان ایفا مى کند و از سوى دیگر، آیات زیادى در جنبه آسیب شناسى و بیان ناهنجاریهاى اخلاقى در آن به چشم مى خورد تا انسان را از مهلکه هاى شیطانى نجات دهد.
از وجود چنین آیاتى همه مسلمانان کم و بیش به اجمال یا تفصیل اطلاع دارند؛ ولى بیشتر آنها توانایى به تصویر کشیدن یافته هاى خود را در این زمینه ندارند.
قرآن پژوهان غربى هم وقتى با این کتاب نورانى آشنا شده، به کندوکاو در آن مى پردازند، در مى یابند که این مجموعه، حاوى تمامى فرامینى است که راه سعادت را به روى انسان مى گشاید و اصلاحات را ـ به معناى درست کلمه ـ در بُعد فردى و اجتماعى ایجاد مى سازد.
ولتر گوید: «قرآن در واقع مجموعه اى از پندهاى اخلاقى، دستورهاى دینى، راز و نیاز به درگاه خدا، تحذیر و تشویق جهانیان و شرح سرگذشت فرستادگان خداست… آیا مى توان به پیروى از نیدهام احمق بى سواد، چنین کتابى را افسانه نامید؟»
اى دنت و سلیمان بن ابراهیم گویند: «این دستورات و تعالیم [قرآنى ـ اسلامى]، منشورى بزرگ، سازنده و انسان آفرین است؛ قوانینى دور از حب و بغضها و منافع شخصى و سیاسى است و هدفى جز برتر ساختن انسان و رهنمون شدن او به سوى خیر، نیکى و سعادت ندارد و آنان که در اجراى تعلیمات و دستوراتش بکوشند، بر آن سعادت و نیکبختى موعود دست خواهند یافت.»
ادوارد مونته مى نویسد: «قرآن قربانى کردن بشر، کشتن دختران، استعمال مسکرات و بازى قمار را که در بین اعراب مرسوم بود، قدغن کرد و در نتیجه، پیشرفتهایى که از این اصلاحات پیدا شد، آن قدر بزرگ بود که محمد صلى الله علیه و آله را به عنوان بزرگ ترین نیکوکار بشر قلمداد نمود.»
جرج داوسون از جمله پژوهشگرانى بود که از عقاید کارلایل درباره اسلام و حضرت محمد صلى الله علیه و آله دفاع کرد.
وى در بخشى از یکى از سخنرانیهایش گفت: «محومت» (محمد) به تعلیم برخى حقایق عالى فراموش شده دست زد و ایمان به حقایق از دست رفته را احیاء کرد.
و به تحقیق، براى زندگى، قانونى اولى تر و براى روح، آرمانى شریف تر از آنچه را [که] پیش از این مردمش از آن برخوردار بودند، به آنان آموخت.»
جان ویلیام درپر گوید: «قرآن تذکرات عالى اخلاقى و دستورات زیادى دارد… این بنیاد مخصوص که به صورت تکه هاى کوتاه کوتاه است، مطالب، شعارها و قوانینى را به ما مى آموزد که به خودى خود کامل بوده، براى عموم مردم در تمام حوادث و احتیاجات زندگى، متناسب و قابل استفاده است.»
پروفسور تیرفانوف ـ نخستین مترجم قرآن از عربى به بلغارى در عصر حاضر ـ گوید: «از آنجا که قرآن از کلیه مرزهاى شناخته شده عبور کرده و در عین حال، مربى و معلمى است که بشر را به راه راست هدایت مى کند، مى تواند تمامى نیازهاى فردى و اجتماعى او را تأمین کند.
براى خود من، قرآن دریایى از اندیشه و خرد و مملو از اسرارى است که با آموختن آنها مى توان بدانها دست یافت.
اینکه امروزه… آمار کسانى که به اسلام گرایش مى یابند، رو به افزایش است… به میزان زیادى به خصلت معجزآساى قرآن مربوط است.»
گیبون درباره جامعیت قرآن و دستورات آن در تمامى زمینه هاى مورد نیاز انسان مى نویسد: «… قرآن، دستور عمومى و قانون اساسى مسلمین است؛ دستورى است شامل مجموعه قوانین دینى و اجتماعى و مدنى و تجارى و نظامى و قضایى و جنایى و جزایى.
همین مجموعه قوانین از تکالیف زندگى روزانه تا تشریفات دینى، از تزکیه نفس تا حفظ از آنجا که قرآن از کلیه مرزهاى شناخته شده عبور کرده و در عین حال، مربى و معلمى است که بشر را به راه راست هدایت مى کند، مى تواند تمامى نیازهاى فردى و اجتماعى او را تأمین کند.
بدن و بهداشت و از حقوق عمومى تا حقوق فردى و از منافع فردى تا منافع عمومى و از اخلاقیات تا جنایات و از عذاب تا مکافات این جهان تا عذاب و مکافات جهان آینده، همه را در بر دارد.»
ژوزف شاخت در کتاب وحدت و تنوع در تمدن اسلامى گوید:
«اگر اصول اخلاقى و نوع دوستى اسلام و قرآن کاملاً اجرا مى شد، براى رسیدن به یک آرامش کلى، ما به یک سیستم جامع حقوقى دیگر احتیاج نمى داشتیم.»
س. آ. سورما قرآن را یک دستور و قانون کامل براى راهنمایى جامعه بشریت معرفى کرده است.
دکتر شیلیدى در کتاب «The lordjesus in the koran» (حضرت مسیح علیه السلام در قرآن)، طبع سورات هند، ۱۹۱۳ م، نسبت به عظمت قرآن مطالبى تحریر کرده، آن را بزرگ ترین کتاب اخلاقى و اصلاحى که تعالیمش با خرد و بلکه با برتر از آن تطبیق مى کند، معرفى کرده است.
پروفسور دراپرز اروپ گوید: «قرآن شامل پیشنهادها و دستورهاى عالى اخلاقى است و از قسمتهایى تشکیل شده که مورد تصدیق همگان قرار مى گیرد.
همین دستورها به خودى خود کامل و رسا بوده، براى برنامه زندگى مردم… ضرورى است.»
توصیفاتى دیگر درباره قرآن
نظر به آنکه تصویر قرآن و بررسى زوایاى آن حتى از دیدگاه خاورشناسان نیازمند رساله ها و کتابهاى متعددى است و در این نوشتار مختصر نمى گنجد، به نقل گزیده هایى از گفته هاى آنان در محورهاى گوناگون اشاره مى کنیم:
الف. عدم اختصاص به قشرى خاص
رالف لینتون ـ مؤلف کتاب سیر تمدن ـ گوید: «آموزشگاه عالى قرآن، راه ترقى و پیشرفت هر فرد از هر طبقه به هر مقام را هموار و فراخ ساخته است؛ به طورى که حتى فرزند یک برده مى تواند به مقامات عالى و بالا برسد.»
ب. بزرگ ترین قانون تکامل
کنت دوگو بینیو (۱۸۱۶ ـ ۱۸۸۲ م) نویسنده و مورخ فرانسوى و وزیر مختار وقت فرانسه در ایران، قرآن را ستوده و آن را بزرگ ترین قانون تکامل و مذهب نامیده است.
ج. مورد نیاز همگان
ادوارد گیوجا ـ محقق ایتالیایى ـ در یکى از مقالاتش نوشته است: «قرآن محتوى آن چیزى است که هر روحى براى ارتقاء معنوى به آن نیازمند است.»
د. عظمت قرآن در نظر غربیان
وون (یافون) هامر ـ دانشمند آلمانى ـ گوید: «ما قرآن را به عنوان کتاب محمد صلى الله علیه و آله ، با همان عظمت و اطمینانى مى نگریم که مسلمین آن را کتاب خدا مى دانند.»
ه. جهانى بودن معارف قرآنى
گوسین دوپرسوال ـ دانشمند فرانسوى ـ گوید: قرآن تنها طرف صحبت با اعراب یا مسلمین نیست، بلکه براى نشر فضایل با جمیع ملل دنیا سخن مى گوید.»
و. تأثیر تدبّر در قرآن
ژان ژاک روسو ـ نویسنده مشهور فرانسوى ـ گوید: «بروید قرآن را به دقت کامل مطالعه کنید تا حقایق و مزایاى آن بر شما روشن و آشکار ناپلئون: امیدوارم که بعید نباشد آن زمانى که من بتوانم همگى دانشمندان و روشنفکران تمام کشورهاى جهان را متحد کنم و یک رژیم متحد الشکل که بر اساس قوانین قرآن مبتنى باشد، به وجود آورم
بشود؛ [چه] به طور قطع مى دانم پس از مطالعه قرآن، سر تعظیم در برابرش فرود مى آورید.»
ز. تأثیر کلام و آواى قرآن و اعتبار زیاد آن
کارن آرمسترانگ مى نویسد: «به شهادت کسانى که اولین بار این آیات را مى شنوند، کلام قرآن بیانگر یک احساس هیجان انگیز و غنى است که باعث شکسته شدن تمامى سدهاى درون در رسیدن به حقیقت وجود مى گردد.»
و نیز گوید: «اگر [قرآن] به درستى خوانده شود، احساسى از معنویت و صفاى باطن در شما شکل مى گیرد.»
همو در جایى دیگر بیان مى کند: «غیر مسلمانان نیز این کتاب (قرآن) را منبع گرانبهایى در مورد محمد صلى الله علیه و آله مى یابند.
اگر چه قرآن پس از فوت محمد صلى الله علیه و آله جمع آورى گردیده است، ولى به عنوان یک منبع موثق مورد تأیید است.»
ح. ارزش مطلق قرآن
دومینیک سوردل گوید: «قرآن کتابى مقدس است که ارزشى مطلق دارد.»
ادوارد مونته ـ استاد دانشگاه ژنو و مترجم قرآن به فرانسوى ـ گوید: «قرآن براى ما مسیحیان، کتابى فوق العاده سودمند است.
از مهم ترین کتابهاى دینى است که زندگى روحانى گروهى بزرگ از افراد بشر… بدان بستگى دارد… روح پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در این قطعات (سوره ها) مانند ستاره ها… مى درخشد و باید قرآن را سرمشق قرار داد.»
ط. بهترین کتاب در زبان عربى از سوى یک نفر امّى
بساشا کومر بوس گوید: «خیلى بعید است که توانسته باشد شخص درس نخوانده اى بهترین کتاب زبان عرب را خود انشاء کند.»
نظر مرى گیلورد دورمان ـ نویسنده کتاب به سوى شناختن اسلام ـ گوید: «مرد درس نخوانده اى مانند محمد صلى الله علیه و آله هیچ گاه قادر نبود که شخصا آنها (آیات قرآنى) را جمع کند.»
محتواى ژرف واژه هاى قرآن و تنها منبع براى درک دین
هربرت جرج ولز گوید: «گاهى یک کلمه آن (قرآن) چندین حقیقت را در بر دارد.»
همو در جایى دیگر گوید: «هر کس… بخواهد معنى دین را بفهمد، باید به قرآن مراجعه کند.»
اروپا وامدار قرآن
رودول ـ مترجم قرآن به زبان انگلیسى و اسلام شناس ـ گوید: «باید اعتراف کرد که قرآن به واسطه ارشادات عالیه و نظریات عمیقش سزاوار است که مورد توجه کامل قرار گیرد…
قرآن مقام والایى دارد… اروپا باید فراموش نکند که مدیون قرآن است؛ همان کتابى که آفتاب علم را در میان تاریکى قرون وسطى در اروپا جلوه گر ساخت.»
فهرستى دیگر
ذکر بخشى دیگر از سخنان اسلام شناسان خارجى پایان بخش این مقاله است:
– هیچ طرز فکرى به اندازه پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و قرآن، مردم را به دانش دعوت نکرده است.
– امیدوارم که بعید نباشد آن زمانى که من بتوانم همگى دانشمندان و روشنفکران تمام کشورهاى جهان را متحد کنم و یک رژیم متحد الشکل که بر اساس قوانین قرآن مبتنى باشد، به وجود آورم.
– مذهبى که به وسیله حضرت محمد صلى الله علیه و آله بنیان گذارى شده، حاوى تعلیمات بسیار مترقى و بى عیب مى باشد.
– آیین حضرت محمد صلى الله علیه و آله چنان خردمندانه است که براى تبلیغ آن هیچ نیازى به جبر و قهر نیست؛ کافى است اصول آن را به مردم بفهمانند تا همه به آن بگروند.
– گر چه ما به ادیان آسمانى عقیده نداریم، ولى آیین حضرت محمد صلى الله علیه و آله و تعالیم او، دو نمونه اجتماعى براى زندگى بشرى است.
بنابراین، اعتراف مى کنم که ظهور وى و دین او و احکام خردمندانه اش، بزرگ و با ارزش مى باشد. و به همین جهت، از پذیرش تعالیم حضرت محمد صلى الله علیه و آله بى نیاز نیستیم.
– گرانبهاترین موهبتى که خدا به زمینیان ارزانى داشته، نابغه اى چون محومت (محمد) بوده که با پیام الهى از عالم بالا بر ما نازل شد.
منبع :مبلغان، آذر و دى ۱۳۸۵، شماره ۸۵