- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
درک روحیه جوانان و نیکی به آنان
جوان، عنصری فعال و حساس در جامعه است که حقوق و وظایفی بر او معین است و می تواند، منشأ بسیاری از دگرگونی های اجتماعی باشد. به همین دلیل، باید بزرگان جامعه و بزرگ ترهای خانواده، از احوال جوان خود جویا و آگاه باشند و هرگز او و حقوق او را از یاد نبرند؛ زیرا رعایت حقوق جوان، در هدایت جوان به سوی انجام دادن وظایفش بسیار مؤثر است.
از آنجا که بزرگ ترها گاهی نمی توانند احساسات جوانان را به خوبی درک کنند، جوانان نیز ناراضی و گاهی معترضند. از این رو، رعایت روحیات جوانی و نیازهای روحی و جسمی آنان بسیار مهم است. در میان گروه های جامعه، جوانان بیش از گروه های دیگر در عرصه اجتماعی، به نیکی و نگاه پر مهر و لطف بزرگ ترها نیاز دارند. بدون توجه و احسان بزرگ ترها، عرصه شکفتن و بالندگی بر جوانان تنگ می شود.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «اُوصیکُمْ بِالشُّبّان خَیرا فَإِنَّهُمْ أَرَقُّ أَفْئِدَهً؛ درباره جوانان به خیر و نیکی سفارش می کنم، چرا که قلب آنان رقیق و مهربان است.»
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرماید: رَحِمَ اللّه ُ مَنْ أعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ قال: قُلْتُ کَیْفَ یُعینُهُ عَلی بِرِّهِ؟ قال: یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لا یُرْهِقَهُ وَ لا یَخْرَقُ بِهِ.
خدا بیامرزد کسی را که فرزندش را در نیکی و نیکوکاری اش یاری کند. راوی از امام پرسید: چگونه؟ امام صادق (علیه السلام) در جواب فرمود: آنچه فرزند در توان داشته و انجام داده است، بپذیرد و از آنچه توانایی نداشته است، درگذرد و او را به گناه و معصیت وا ندارد و با مدارا و برخورد سنجیده با او رفتار کند.
در روایت دیگری نیز از رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم)، به نیکی و هم یاری با جوان از زاویه ای دیگر چنین توجه شده است:
رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا أَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالإحْسانِ اِلَیْهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلیمِهِ وَ تَأْدیبه؛ رحمت الهی شامل حال بنده ای باشد که فرزندش را با نیکی و احسان به او، هم خو شدن با او و آموزش علم و ادب بر انجام دادن خوبی ها یاری کند.
از آنچه گذشت درمی یابیم، خوبی و احسان با جوانان، یکی از راه های موفقیت آنان است. پی آمد چنین رویه ای، محبت و عشق جوان به خانواده و جامعه است و همه، زاییده برخورد شایسته و صادقانه و نیک جامعه و خانواده با جوان است.
پیام متن
انس و الفت و نیکی کردن به جوانان، یکی از راه های کمک به او در رسیدن به رشد و کمال و خوبی هاست.
برخورد سنجیده با لغزش های جوان
دوران جوانی، دوران بحران غریزههاست و بیشتر جوانان در برابر این نیروی ویرانگر، دچار لغزش و خطا می شوند. در این حال، به سعه صدر و هدایت بزرگ ترها نیاز دارند. برخورد ناسنجیده با جوان، به ویژه در عرصه اجتماعی، تأثیر منفی فراوانی در روحیه فرد دارد و گاهی او را به سرسختی و لجاجت وا می دارد و برای مدت طولانی، از میدان تربیت دور می سازد. امام علی (علیه السلام) درباره شیوه برخورد با جوان خطاکار، روش های تربیتی راه گشایی را یادآور می شود. ایشان می فرماید:
اِذا عاتَبْتَ الحَدَثَ فَاتْرُکْ لَهُ مَوْضِعا مِنْ ذَنْبِهِ لِئَلاّ یَحْمِلَهُ الإِخْراجَ عَلَی الْمُکابَرَه؛ هرگاه جوانی را بازخواست کردی، مقداری از گناهان او را نادیده بگیر تا مؤاخذه تو، او را به طغیان و لجاجت وادار نکند.
حضرت در جای دیگر می فرماید: لا تَکونَنَّ عَیّابا وَ لا تَطْلُبَنَّ لِکُلِّ زَلَّهٍ عِتابا وَ لِکُلِّ ذَنْب عقابا؛ زیاد عیب جو نباش و برای هر لغزشی، در پی ملامت و مؤاخذه نباش.
البته یکی دیگر از راه های هدایت نسل جوان، پرهیز دیگران از سرزنش و شماتت اوست. سرزنش بیش از اندازه، برخلاف اصول تربیتی درست است. امام علی (علیه السلام) به وانهادن این شیوه چنین تأکید می کند: اِیّاکَ أَنْ تُکَرِّرَ الْعَقْبَ فَإِنَّ ذلِکَ یُغْری بِالذَّنْبِ وَ یُهَوِّنُ الْعَقْبَ؛ از تکرار عتاب و سرزنش دوری کن؛ زیرا سبب واداشتن بر گناه می شود و ملامت را بی اثر می کند.
هم چنین ملامت و سرکوفت، چیزی جز نصیحت و خیرخواهی است. بنابراین، توجه دادن گناهکار به زیان های گناه و نهی کردن او از گناه، نه تنها اشکال ندارد، در برخی از موارد روحیه امر به معروف و نهی از منکر، حیات و بالندگی را در فرد و جامعه پدید می آورد. بیشتر فسادها به دلیل بی توجهی بزرگ ترها به لغزش هاست و بسیاری از ناآگاهی ها در قبال احکام و ارزش های اخلاقی، بر اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر شکل می گیرند.
پیام متن
زیاده روی در سرزنش، آتش لجاجت را بر می انگیزد. با این وجود، امر به معروف و نهی از منکر، غیر از سرزنش و در جای خود لازم و ضروری است.
مدارا با جوان
مدارا، از رفتارهای پسندیده است که آثار فراوان اخلاقی و تربیتی میان مردم بر جای می گذارد و البته از برگزیده های رفتار نیک پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار می رود؛ زیرا از سنت های رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم)، مدارای با مردم بود: … امّا السُّنَّهُ مِنْ نَبیِّه فَمُداراهُ الناس». امام صادق (علیه السلام) نیز یکی از روش های نیکی به فرزند را مدارا با فرزند می داند. آن گاه که از ایشان می پرسند: راه یاری فرزند چیست؟ پاسخ می دهد:
یَقْبَلُ مَیْسُورَهُ وَ یَتَجاوَزُ عَنْ مَعْسُورِهِ وَ لا یُرْهِقُهُ وَ لا یَحْرَقُ بِهِ؛ آنچه در توان فرزند بوده است، قبول کند و از آنچه بر او مشکل بوده است، درگذرد و او را به گناه وا ندارد و با او مدارا کند.
امام صادق (علیه السلام) در پایان کلامش و لا یَخْرَقُ بِهِ می آورد و به این نکته سفارش می کند که با جوان با سختی و بی تدبیری و نادانی برخورد نکنید و با او از راه مدارا و سازگاری رفتار کنید. برخی شرایط رسیدن به درجه مدارا عبارتند از: دوری از عیب جویی و ملامت، صبر و تحمل، عفو و گذشت و چشم پوشی به جا و سنجیده که با رعایت مصلحت و درک نمونه های درست آن باید انجام گیرد.
شخصی به حضور امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) آمد و از فرزند خود شکایت کرد. حضرت به او فرمود: «لا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لا تُطِل؛ او را نزن و با او قهر کن، ولی نه به مدت طولانی».
گاهی پدر، برای مدت طولانی ارتباط خود را با فرزندش قطع می کند و با او سخن نمی گوید که این کار با ارتباط درست پدری و فرزندی، ناسازگار است. دستور امام در حدیث ذکر شده به پدران این است که قهر و قطع ارتباط را به درازا نکشانید. در واقع، حقیقت مدارا، ترجیح دادن منافع نوعی بر منفعت شخصی، در سایه عقل و عاطفه و گذشت و چشم پوشی از خطای جوانان است. باید کریمانه و بزرگوارانه عیب ها و لغزش های آنان را پوشانید و از کج روی ها، برایشان درس عبرتی سازنده ساخت.
پیام متن
برای هدایت جوانان، به کارگیری روش نرمخویی و مدارا بسیار کارساز است؛ زیرا آنان در پرتو این روش می توانند، از شکست های خود، پل موفقیت برای آینده شان بسازند.
ارزش نهادن به شایستگی های جوانان
جوان می خواهد در فعالیت های اجتماعی تأثیرگذار و فعال باشد و نیز شخصیت و توانمندی های خود را به رخ دیگران بکشد و با همه توان برای پیش برد فعالیت اجتماعی خالصانه بکوشد. به راستی داشتن روحیه ابراز وجود، یکی از ویژگی های روانی افراد است. از این رو، سیاست گذاران اجتماعی نیز وظیفه دارند، از توانمندی های او بهره بگیرند و توانایی های وی را در چرخه گسترده جامعه به کار اندازند. این فرصت، زمانی به دست می آید که به استعدادهای نهفته جوان به نیکی توجه شود و ارزشمند به شمار آید.
غفلت از جوانان در امور اجتماعی، به معنای نادیده گرفتن بخش عظیم نیروی انسانی است. در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام)، رویکرد به جوانان به خوبی دیده می شود و هیچ گاه فرد شایسته ای به خاطر جوان بودن، از تصدی اجتماعی محروم نشده است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: فَلَیْسَ الأَکْبَرُ هُوَ الاَْفْضَل بَلِ الأَفْضَلُ هُوَ الاَْکْبَر؛ بزرگی شان، مایه فضیلت و برتری نیست، بلکه فضیلت و شایستگی، مایه بزرگی است.
در حقیقت، محور به کارگیری انسان ها در مسئولیت اجتماعی مناسب، شایستگی و شایسته سالاری است. سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در واگذاری مسئولیت ها به جوانان، زبان زد همگان است. رسول اکرم در سال هشتم هجرت، در ماجرای جنگ «موته» دو جوان دلیر، جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه را فرمانده اول و دوم سپاه قرار داد.
در اقدامی دیگر، حضرت در سال دهم هجرت، فرماندهی سپاه اسلام را به اسامه بن زید سپرد و با دست مبارک خویش پرچمی برای اسامه بست و در جواب اعتراض کنندگان فرمود: «اگر از فرماندهی او گله دارید، همانا پیش تر، از انتصاب پدرش نیز گله مند بودید، حال آنکه این دو، سزاوار و شایسته این مقام بوده اند و هستند.
رسول اللّه (صلی الله علیه و آله و سلم) در نبرد تبوک، پرچم «بنی مالک بن نجار» را که به دست عماره بن خرم بود، از او گرفت و به یکی از جوانان آن قبیله، یعنی زید بن ثابت سپرد و در پاسخ به اعتراض وی گفت: چون زید بیشتر از تو قرآن می داند، او را مقدّم داشتم.
پیام متن
محور و اساس به کارگیری انسان ها در مسئولیت ها، شایستگی است و بنا بر سیره معصومین (علیهم السلام) از رهگذر رعایت این ویژگی، بسیاری از مسئولیت های اداری، نظامی، فرهنگی و قضایی را می توان به جوانان سپرد.
بهره گیری از نظر جوانان در مشورت ها
جوان عضوی از خانواده است و در مقام وزیر و معاون برای والدین به شمار می رود. در حدیثی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کنند: اَلْوَلَدُ سَیِّدٌ سَبْعَ سِنین وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنین وَ وَزیرٌ سَبْعَ سنین؛ فرزند تا هفت سال سرور، هفت سال دیگر فرمانبردار و هفت سال بعد وزیر و معاون است.
شخصیت وزیرگونه جوان را نباید نادیده گرفت، بلکه با مشورت با جوان و نظرخواهی از او، باید به او ارزش داد و مسئولیت پذیری در زندگی آینده و اداره آن را به او آموزش داد. البته هرگز نباید در این باره زیاده روی کرد و اختیار خانواده را به طور کامل به او سپرد یا در امور خانواده و اجتماع از پیشنهادهای او بدون دلیل موجه، پیروی کرد. در جایی که والدین و مربیان آگاه وجود دارند، جوان نباید بی توجه به تجربه آنان بر نظر خود پافشاری کند. برای بزرگترها نیز به مصلحت نیست که همه تصمیم ها و اختیارها را به جوان بدهند.
بعضی از پدران و مادران توجه بیش از اندازه را نوعی نیکی و خوبی در حق فرزندان شان می بینند، در حالی که اگر به آثار زشت این رویه در جوان و خانواده آگاه شوند، در می یابند که این کارشان نه تنها مفید نیست، در ضعیف کردن شخصیت جوان یا سرکشی او تأثیر بسزایی دارد. به همین دلیل، درباره افراط در نیکی به فرزندان از امام باقر (علیه السلام) رسیده است: «شَرُّ الآباء مَنْ دَعاهُ البرُّ اِلَی الافْراطِ؛ بدترین پدران، کسی است که نیکی و احسان، او را به زیاده روی و [درباره فرزندش [وا دارد.»
البته جوانانی که توانستند یا می توانند مسیر زندگی خانواده را دگرگون سازند، فراوانند. به هر حال، تأثیر به کارگیری جوان در مسیر مشورت و یاری خواهی، امری پسندیده و کارساز است، به شرطی که در آن زیاده روی نشود و البته این رویه برای جوانان نیز سازنده است، زیرا «فرصت کافی برای اظهار نظر، به فرزندان امکان می دهد که مشکلات خود را با والدین در میان گذارند، نظر و عقیده خود را آزادانه بیان کنند و هنر و مهارت های خویش را آشکار سازند. انجام دادن این گونه امور، امنیت خاطر آنها را فراهم می آورد و رشد آنها را در زمینه های مختلف آسان می سازد.
پیام متن
مقام وزارت برای جوان که همان مقام مشاور و معاون است، سبب رشد و تعالی جوان و نیز یاری رسانی به بزرگترها در اداره خانواده خواهد بود.
انس و الفت گرفتن با جوان
یکی از حقوق جوانان، این است که والدین و مربیان با وی مأنوس شوند. انس و الفت، حجاب های بی اعتمادی را کنار می زند و عاملی مؤثر برای مطرح شدن مشکلات جوانان با اهل خانه به شمار می رود. با این رویه، جوانان بهتر از گذشته از تجربه بزرگ ترها آگاه می شوند و راه درست را از نادرست باز می شناسند.
همراهی و همدلی با جوانان، محیط خانه و آموزش را هر چه بیشتر گرم و دوست داشتنی می سازد. حال آنکه اگر چنین نباشد، محیط خانه و مدرسه برای جوان، هم چون قفس خواهد بود. در واقع، اگر انسان از کسی محبت و الفت ببیند، به او رو می آورد و از او تأثیر می گیرد. امام علی (علیه السلام) می فرماید: قُلُوبُ الرِّجالِ وَ حْشیَّهٌ فَمَنْ تَأَلَّفها أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ؛ دل های مردم، وحشی است. پس هر که با آنها الفت گیرد، به سویش روی آورند.
بنا بر آموزه های گران سنگ اسلامی، انس گرفتن و نیکی کردن با فرزندان، از عواملی است که آنها را به کارهای نیک فرا می خواند و زمینه هدایت آنها را فراهم می آورد و یاری گر آنها در پرداختن به خیر و نیکی ها می شود. پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا أَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالإحْسانِ اِلَیْهِ و الّتَأَلُّفِ لَهُ وَ تَعْلیمِهِ وَ تَأدیبه؛ رحمت الهی شامل بنده ای باشد که فرزندش را با نیکی و احسان به او، انس و الفت با او و آموزش علم و ادب، بر انجام دادن خوبی ها یاری کنند.
از این گفتار پیامبر به خوبی در می یابیم که انس و الفت گرفتن با جوان، آثار مفید تربیتی در پی دارد و از روش های آزموده شده در مسیر خوشبختی و بالندگی آدمی است. بسیاری از دختران و پسران، کانون گرم خانواده را رها می کنند، تنها بدان دلیل که از گرمای انس و هم دلی پدر و مادرشان با خود بی بهره اند.
پیام متن
هم دلی با جوانان، از روش های پسندیده و مؤثر تربیتی است و می تواند زمینه طرح مشکلات را برای پسران و دختران جوان، در محیط خانه و مدرسه فراهم آورد.
جوان و حق نظارت و حفاظت او
یکی از وظایف مهم افراد جامعه اسلامی در قبال جوانان، مواظبت و پاسداری از آنان است. بدون شک، جوانان وقتی با افراد منحرف فکری یا اخلاقی همراه و هم نشین می شوند، خواسته یا ناخواسته از آنان تأثیر می پذیرند. بنابراین، بر پدران و متولیان تربیتی جامعه واجب است که همواره در راه حفظ سلامت شخصیت آنان بکوشند و هشیار باشند. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید: «اِحْذَروا عَلی شَبابِکُمْ الغُلاهَ لا تُفْسِدوُهُم؛ جوانان تان را از گمراهان و تندروهای اعتقادی بیم دهید و دور کنید تا آنها را فاسد نکنند.»
در مقابل، در آموزه های دینی، از همنشینی با بدان نیز بسیار بیم داده شده است. چنان که امام علی (علیه السلام) می فرماید: «با بدان منشین که طبیعتت از طبع و خوی آنان تأثیر می پذیرد، بدون آنکه بدانی». دوستان ناباب، بیشترین تأثیر را در انحراف فکری و اخلاقی فرزندان دارند.
«شخصی به همراه فرزندش خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید: یا رسول اللّه! حق این فرزندم بر من چیست؟ پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پاسخ فرمود: نامش را نیکوگذاری، خوب تأدیبش کنی و او را در محیط و جایگاهی خوب قرار دهی».
تأثیر محیط و کشش های اجتماعی، به اندازه ای نیرومند است که عموم مردم به جز افراد بزرگ و بیداران روزگار، از همه مقرراتش پیروی می کنند و بدون اندیشه و فکر، خویشتن را با آداب و سنن آن هماهنگ می سازند. محیط نیرومند اجتماع قادر است، به آسانی جوان را همرنگ خود سازد و خلق و منش خانوادگی او را که هماهنگ با روش های اجتماعی نیست، به دست فراموشی بسپارد.
از این رو، اولیا و مربیان باید در محیط تحصیل و کار، نظارت و راهنمایی خود را از آنان دریغ ندارند و آنان را در محیط های تازه رها نسازند. از یاد نبریم که شخصیت جوان در این دوران، در حال شکل گیری است و هرگونه آموزش و تأثیر نامناسب، برای وی مشکلات اخلاقی، علمی و روانی در پی خواهد داشت. حضرت علی (علیه السلام) می فرماید:
عَلِّموا صِبْیانَکُمْ ما یَنْفَعُهُم اللّه ُبِهِ لا یَغْلِبُ عَلَیْهِمُ المُرْجِئَهُ بَرأسِها؛ به بچه هایتان چیزی را آموزش دهید که خداوند به وسیله آن، سودی به آنها برساند. تا اینکه گروه مرحبه و منحرفان فکری با دیدگاه های خود بر آنها چیره نشوند.
امام صادق (علیه السلام) در بیانی دیگر می فرماید: بادِرو اَولادَکُمْ بِالحَدیثِ قبلَ أَنْ یَسْبِقَکُم إِلَیْهم المُرجِئَهُ؛ هر چه زودتر فرزندان تان را با حدیث آشنا کنید، پیش از اینکه منحرفان فکری و عقیدتی از شما پیشی گیرند.
پیام متن
از حقوق جوانان، نظارت و مراقبت بر آنان و آموزش مفاهیم و آموزه های دینی و اخلاقی است که بر عهده اولیا و مربیان است.
منبع: مجله طوبی؛ فروردین ۱۳۸۷؛ شماره ۲۷؛ نویسنده: سید حسین اسحاقی؛ صفحه ۳۹
پایگاه اطلاع رسانی حوزه