- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
همان گونه که مهمترین آفت جامعه عصر امیر مومنان علی (ع) دنیاگرایی بوده است، جامعه کنونی مسلمانان نیز دچار این آفت خطرناک شده و آنها را تهدید می کند.
مقصود از دنیاگرایی که منشا انحراف و لغزش ها و مهمترین آفت معنویت گرایی معرفی شده، آن است که انسان با غفلت از اینکه دنیا تنها یکی از مراحل حیات اوست، نه همه آن، دنیا را منزل، معبود، معشوق و فرمانده زندگی خود قرار دهد و عبد و اسیر مرکب و نیروی تحت فرمان دنیا گردد و به گونه ای تعلق خاطر و وابستگی به دنیا پیدا کند که ملاک و معیار او در همه صحنه های زندگی، منفعت دنیوی و مادی باشد.
در این نوشتار علاوه بر پیامد های دنیاگرایی، راهکارهای پیشگیری از آن با توجه به آموزه های نورانی اسلام به ویژه سخنان امیر مومنان علی (ع) بیان خواهد شد.
پیامدهای دنیاگرایی
۱-فراهم کننده زمینه ارتکاب گناه
در قرآن کریم یکی از عوامل و زمینه های گناه، دوستی دنیا مطرح شده است.[۱] رسول خدا (ص) فرمودند: دوستی دنیا، ریشه هر معصیت و ابتدای هر گناهی است».[۲] ایشان در سخنی دیگر نیز می فرماید: «دوستی دنیا منشا تمام گناهان است».[۳]
امیر مومنان علی (ع) نیز در این پیامد دنیاطلبی می فرماید: «ای مردم، از خدا بترسید، به دنیا و کالای آن دل نبندید، چه بسا کسی امید دارد به چیزی که به آن نمی رسد و ساختمانی را می سازد که در آن ساکن نمی شود و ثروتی می اندوزد که به زودی آن را رها می کند و شاید آن را از راه نادرستی گرد آورده و از حق جلوگیری کرده است؛
پس در قیامت با بار گران آن باز می گردد و در پیشگاه پروردگارش (هنگام حساب) با حسرت و اندوه می آید. چنین کسی چنانکه در قرآن کریم آمده است در دنیا و آخرت زیان بار است و زیان او زیانی است که بر همه آشکار می باشد».[۴]
۲-محروم شدن از محبت خداوند
امیر مومنان علی (ع) در این باره از پیامبر خدا (ص) نقل کرده است که می فرماید: «درشب معراج، خدای متعال فرمود: ای احمد! اگر بنده ای نماز اهل آسمان و زمین را بخواند و روزه اهل آسمان و زمین را بگیرد مانند ملائکه طعام نخورد و جامه عابدان را بپوشد؛ ولی در قلب او درهایی از دوستی دنیا باز شود، با من در منزلم مجاورت نمی کند، خود را از قلب او بیرون میرانم و قلبش را تاریک می کنم تا مرا فراموش کند و شیرینی محبت خود را به او نمی چشانم».[۵]
۳-ذلت و خواری
امیر مومنان علی (ع)، خطاب به مردم دنیا دوست می فرماید: «اف بر شما ای مردم، از خطاب و توبیخ بر شما خسته شدم. آیا در عوض زندگانی همیشگی به زندگی ناپایدار دنیا راضی شدید و به جای عزت به ذلت و خواری تن داده اید؟».[۶]
۴-اندوه فراوان
امیر مومنان علی (ع) می فرماید: «کسی که دوستی دنیا را پیشه خود کند، خاطرش را پر از اندوه می کند که آن اندوه ها دل او را از اضطراب و نگرانی انباشته می کند.»[۷] و در سخنی دیگر می فرماید: «کسی که تمام همتش دنیا باشد، به هنگام جدایی از آن، حسرت و اندوهش بیشتر خواهد بود».[۸]
۵-دست نیافتن به آرزو و هدف
امام صادق (ع) در این باره می فرماید: «کسی که دلش به دنیا تعلق داشته باشد، قلبش به سه چیز تعلق پیدا کند. اندوهی بی پایان، آرزویی که به آن نرسد و امیدی که بدان نائل نشود».[۹]
۶-کوردلی
امام علی (ع) در این باره می فرماید: «دنیا را رها کن؛ زیرا دنیا دوستی، انسان را کور و کر و لال و ذلیل می کند».[۱۰]
۷-فساد عقل
امیر مومنان (ع) می فرماید: «دوستی دنیا، عقل را فاسد و دل را از شنیدن حکمت ناشنوا می کند و عذاب دردناک می آورد».[۱۱]
۸-حسرت
حضرت علی (ع) در این باره می فرماید: «کسی که تمام همتش دنیا باشد، هنگام جدایی از آن حسرت و اندوهش بیشتر خواهد بود».[۱۲] امام صادق (ع) نیز از رسول خدا (ص) نقل می کند که حضرت می فرماید: «کسی که صبر نکند و خود را راضی ننماید به مقداری که خداوند او را از مال دنیا روزی کرده است، نفس او دچار حسرت ها می شود».[۱۳]
از امام صادق (ع) درباره آیه «کَذلکَ یُریهِم الله أعمالهم حَسراتٍ عَلَیهم»،[۱۴] پرسیده شد و آن حضرت فرمود: «این آیه در مورد کسی است که مال خود را ترک کند و از دنیا برود و در اثر بخلی که دارد آن را در اطاعت خداوند مصرف نکند و این مال را دیگری صاحب شود و این مال را در اطاعت خدا به کار برد یا در معصیت او، به هر حال صاحب مال در روز قیامت دچار حسرت و ندامت می شود».[۱۵]
۹-فریفته شدن
یکی دیگر از پیامدهای ناگوار دنیا دوستی، فریفته شدن به دنیاست که امیر مومنان (ع) در این باره می فرماید: «ای مردم، دنیا آرزومند و اعتماد دارنده به خود را می فریبد. به کسی که به آن شیفته شده، بخل می ورزد و به کسی که بر آن تسلط یابد، (متاع آن را به آورد) غلبه خواهد یافت (نابود خواهد کرد)».[۱۶]
۱۰-ورود در آتش جهنم
درباره این پیامد در قرآن آمده است: «کسانی که به دیدار ما امید ندارند و به زندگی دنیا دل خوش کرده و بدان اطمینان یافته اند و کسانی که از آیات ما غافل اند، جایگاهشان آتش است».[۱۷]
۱۱-فساد دین و یقین
فریبندگی دنیا سبب کفر و بی ایمانی می شود؛ ولی زندگی دنیا آنان را فریب داد و به زیان خود گواهی دادند که به آنچه پیامبران آوردند کافر شدند.[۱۸] امیر مومنان علی (ع) در این باره می فرماید: «دنیا پرستی، دین انسان را بر باد می دهد و ایمان و یقین را از او می گیرد».[۱۹]
۱۲-انکار آخرت از نتایج دنیا گرایی
یکی از پیامدهای خطرناک دنیاگرایی و دلبستگی به مظاهر دنیا، انکار عالم آخرت است. علامه طباطبایی در ذیل آیه «إِنَّ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا»،[۲۰] درباره این پیامد می نویسد: وقتی جهان بینی یک انسان به گونه ای باشد که تمام هم و غم او معطوف به زندگی مادی دنیا شود، تلاشش برای بقا، صرف همین زندگی دنیا می شود و به داشتن آن راضی شده، دلش به آرامشی کاذب آرامش می یابد و دیگر به طلب آخرت بر نمی انگیزد و منکر لقای خداوند یعنی زندگی اخروی می شود.[۲۱]
۱۳-فراموشی قیامت
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «فریبندگی دنیا سبب فراموشی قیامت و انکار آیات الهی است».[۲۲] امام علی (ع) نیز در این باره خطاب به دنیا پرستان می فرماید: «دنیا بیش از آخرت، شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی، قیامت را از یادتان برده است».[۲۳]
راه های پیشگیری و درمان دنیاگرایی
۱-افزودن ایمان و یقین
دستیابی به ایمان و یقین به وجود خداوند و عالم ابدی و نظارت خدا بر اعمال انسان یکی از مهم ترین راهکارهای درمان دنیاگرایی است؛ همان گونه امیر مومنان علی (ع) می فرماید: «بی رغبتی به دنیا ثمره یقین است».[۲۴]
ایشان در سخنی دیگر می فرماید: «زهد انسان در دنیای فانی به مقدار یقین او به چیزی است که باقی می ماند».[۲۵] بنابراین انسانی که به این درجه از یقین برسد که این دنیا فناپذیر و آنچه باقی می ماند فقط عالم ابدی است، تمام تلاش خود را برای آن عالم به کار می گیرد و به هیچ وجه به این دنیای زودگذر دل نمی بندد.
۲-بالابردن آگاهی و شناخت
یکی از راه های درمان دنیاگرایی، بالابردن معرفت به خداست؛ چراکه برترین شناخت معرفت به خداست.[۲۶] و اگر این معرفت برای کسی حاصل شود به تعبیر امیر مومنان علی (ع) از دنیا پرستی نجات می یابد.[۲۷]
حضرت در جایی دیگر می فرماید: «حتی مقدار اندکی از معرفت نیز سبب زهد در دنیا می شود».[۲۸] مراد از زهد بر اساس کلام نورانی حضرت علی (ع) کوتاهی آرزو، سپاسگزاری در برابر نعمت ها و پرهیز از حرام است.[۲۹]
۳-یادآوری مرگ و قیامت از موانع دنیاگرایی
یک نظر اجمالی به آیات قرآن مجید نشان می دهد در میان مسائل عقیدتی هر مساله دیگری در اسلام پس از توحید، به اهمیت معاد و اعتقاد به حیات پس از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجرای عدالت نیست.
وجود حدود هزار و دویست آیه درباره معاد در سراسر قرآن مجید که حدود یک چهارم آیات قرآن را تشکیل می دهد و اینکه تقریبا در تمام صفحات قرآن بدون استثنا، ذکری از معاد به میان آمده و اینکه بسیاری از سوره های اواخر قرآن به طور کامل یا به طور عمده درباره معاد و مقدمات و علائم و نتایج آن می گوید، گویای این مدعاست.
در جای جای قرآن مجید پس از موضوع ایمان به خدا، ایمان به جهان دیگر آمده و تقریبا در سی آیه، دو موضوع را قرین هم قرار داده یا تعبیری شبیه آن فرموده است و در بیش از یکصد مورد به روز قیامت اشاره شده است.
دلیل این همه توجه و تاکید خداوند به مسئله معاد، همان نقش هدایتگری آن است که اگر انسان با الهام از این آیات الهی بتواند به مقام باورمندی به عالم آخرت برسد، بی گمان به تقرب درگاه الهی و کمال انسانی دست خواهد یافت و به همین دلیل است که امیر مومنان علی (ع) در بیانی می فرماید: «شکننده لذت ها (مرگ) را بسیار یاد کنید.»[۳۰] و در سخنی دیگر می فرماید: «هر کس فراوان یاد مرگ کند، از حیله های دنیا رهایی می یابد».[۳۱]
همچنین آن حضرت برای کسانی که به مرگ توجه دارند و به دنبال آرزوهای طولانی نیستند و اعمال خویش را برای خدا خالص کردند، طلب رحمت کرده است. آری، یادآوری مرگ و قیامت یکی از راهکارهایی است که در سخنان امیر مومنان علی (ع) برای پیشگیری از دنیا طلبی و دنیاگرایی مطرح شده است؛ زیرا آثار فراوانی را به همراه دارد که در ادامه به دو مورد از آنها اشاره خواهد شد.
الف) بی رغبتی به دنیا
امیر مومنان علی (ع) در این باره می فرماید: «کسی که بسیار یاد مرگ کند به مقدار اندکی از دنیا راضی می شود».[۳۲]
ب) غفلت زدایی، آگاهی بخشی، نابودی شهوت
به تعبیر امام صادق (ع) یاد مرگ خواهش های باطل را از دل زایل می کند و ریشه های غفلت را می کند و دل را به وعده های الهی، قوی و مطمئن می کند و روحیه انسان را از سنگ دلی به لطافت و رقت قلب می کشاند و نشانه های هوا و هوس را از بین می برد و آتش حرص را فرو می نشاند و دنیا را حقیر و بی مقدار می نماید.[۳۳]
حضرت در سخنی دیگر در همین باره می فرماید: «کسی که کفنش با او در خانه اش باشد، از غافلان به شمار نمی آید و هر زمان که به آن نظر می کند پاداش به او داده می شود».[۳۴]
با توجه به اینکه قلب و دل انسان بر اثر اشتغال به امور دنیوی زنگار غفلت و بی خبری به خود می گیرد، یاد مرگ می تواند زداینده این آلودگی ها و روشنی بخش قلب و وجود آدمی باشد؛ همچنان که پیامبر خدا (ص) در پاسخ به پرسشی در این باره می فرماید: «همچنان که آهن زنگ می زند این دل ها نیز زنگار می بندد.» عرض شد ای رسول خدا! صیقل دادن به آنها چیست؟ فرمود: «تلاوت قرآن و به یاد مرگ بودن».[۳۵]
آن حضرت در سخنی دیگر فراموشی قیامت را یکی از بزرگ ترین خطرات برای امت اسلام می شمارد؛ آنجا که در پیامد آرزوهای دراز داشتن می فرماید: «انّ أَشَدَّ ما اتخوف علیکم منه اتباع الهوى و طول الأمل فإِنَّ إِتباع الهوى یَصُدُّ عن الحقِّ و طول الامل یُنسی الآخره ….»؛[۳۶] بزرگ ترین خطری که برای شما می ترسم پیروی از هوا و هوس و درازی آرزوهاست؛ زیرا پیروی از هوا و هوس انسان را از حق باز می دارد و درازی آرزوها سبب فراموشی آخرت می شود.
۴-موعظه برای جلوگیری از دنیاگرایی
موعظه و تذکر امور معنوی، اخلاقی و اخروی از سوی عالمان عامل، نقش بسیار تعیین کننده ای در رهایی از دنیا پرستی و دنیاگرایی دارد. کم نیست شواهد تاریخی که افراد غرق شده در دنیاگرایی به دلیل نشستن پای موعظه انسان های صاحب نفس، از پرستش دنیا دست کشیدند و راه زهد را در پیش گرفتند و بعضی همچون همام با شنیدن موعظه امیر مومنان علی (ع) جان را تسلیم حق کردند.[۳۷]
بر همین اساس هر قدر شخصیت معنوی و روحانی واعظ، فراتر و میدان موعظه اش پرجاذبه تر باشد، تاثیر آن بر شنونده بیشتر است. امیر مومنان علی (ع) در رابطه با آثار موعظه، سخنان ارزنده ای فرموده اند: «موعظه غفلت را از بین می برد».[۳۸] و «موعظه مایه زنده شدن دل ها می شود».[۳۹] و «سبب صیقل شدن نفس و جلای قلوب است».[۴۰]
با توجه به این آثار موعظه، خداوند نیز یکی از راه های دعوت و هدایت انسان ها را موعظه قرار داده است و در قرآن هم خود در مقام واعظ، انسان ها را موعظه نموده و هم به رسول گرامی (ص) توصیه کرده است که با موعظه، رسالت هدایتگری خود را انجام دهد.[۴۱]
نیاز انسان به موعظه در حدی است که حتی پیامبران، خود را از آن بی نیاز نمی دیدند؛ لذا وقتی رسول گرامی اسلام (ص) از جبرئیل درخواست موعظه می کند، جبرئیل به ایشان عرضه می دارد: «یا محمد، هرچه می خواهی زندگی کن؛ ولی بدان که خواهی مرد و به هر چه می خواهی دل ببندی ببند؛ ولی روزی از آن جدا می شوی و هر گونه می خواهی عمل کن؛ ولی بدان روزی آن را ملاقات خواهی کرد».[۴۲]
۵-تامل در عواقب دنیاپرستان
یکی از راه های مبارزه با دنیاگرایی و دوستی دنیا تامل و تفکر در عواقب و مفاسد دنیا گرایان است؛ زیرا اگر کسی اندکی تامل کند در عواقب اهل دنیا و عشاق آن و مفاسدی که از آنها بروز کرده و ننگ هایی که از آنها به یادگار مانده و تفکر کند در اخبار و آثاری که از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در مذمت حب دنیا وارد شده و مفاسدی که در دین و دنیا بر آن مترتب است، تصدیق می کند که باید با جدیت و با هر فشار و ریاضت میسور و ممکن، این فساد را از صفحه قلب بکند و این ظلمت و کدورت را از فضای دل برکنار کند و این با قدری اقدام و همت، تا اندازه ای ممکن است.[۴۳]
۶-انجام اعمال ضد دنیاطلبی
یکی دیگر از راهکارهای عملی ریشه کن کردن دنیاگرایی از دل این است که انسان معامله به ضد کند؛ پس اگر به مال و منال علاقه دارد با بسط ید و صدقات واجب و مستحب، ریشه آن را از دل بکند. یکی از نکات صدقات همین کم شدن علاقه به دنیاست؛ بنابراین مستحب است انسان چیزی را که دوست می دارد و مورد علاقه اوست صدقه دهد؛ چنانکه در کتاب کریم الهی می فرماید: «به مقام نیکان نمی رسید؛ مگر آنکه آنچه را که دوست دارید انفاق نمایید».[۴۴] و اگر علاقه به فخر و تقدم و ریاست دارد، اعمال ضد آن را بکند و دماغ نفس اماره را به خاک بمالد تا اصلاح شود.[۴۵]
نتیجه گیری
معنویت رکن اساسی هویت هر فرد مسلمان و جامعه اسلامی است که باید از آن در برابر آفت دنیاگرایی حراست شود. دنیاگرایی سبب فراهم شدن زمینه ارتکاب گناه، محرومیت از محبت خداوند، خواری، اندوه فراوان، فساد دین و یقین، فریفته شدن به دنیا، حسرت، کوردلی، دست نیافتن به آرزوها و اهداف، انکار آخرت و ورود به آتش جهنم می شود. از طرفی افزودن ایمان و یقین، بالابردن آگاهی، یادآوری مرگ و قیامت، موعظه، تامل در پیامدهای دنیا پرستان و انجام اعمال ضد دنیا طلبی از راهکارهای مهم پیشگیری و درمان دنیاگرایی است.
پی نوشت ها
[۱] . یونس: ۷-۸.
[۲] «حُبُّ الدُنیا أصلُ کُلِّ مَعصیهٍ و أَوَّلُ کُلِّ ذَنبٍ» ورام، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۱۲۲.
[۳] «حُبُّ الدُّنیا رَاسُ کُلُّ خَطیئهٍ» ورام، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۳۶۲.
[۴]. شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۴۴.
[۵] . مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۳۰، ح ۶.
[۶] . خویی؛ منهاج البرائه؛ ج ۴، ص ۷۰.
[۷] . شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۳.
[۸] . ابن بابویه؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۴۳۸.
[۹] . مجلسی، بحار الانوار، ج۷۳، ص ۲۴.
[۱۰] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۷۵.
[۱۱] . تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۳۱.
[۱۲] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۲۴.
[۱۳] . کلینی، کافی، ج ۲، ص ۳۱۵.
[۱۴] . بقره: ۱۶۷.
[۱۵] . نوری، مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۶۴۶.
[۱۶] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۳۰.
[۱۷] . یونس: ۷.
[۱۸] . انعام: ۱۳۰.
[۱۹] . تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۲۹.
[۲۰] . یونس: ۷.
[۲۱] . طباطبایی، المیزان، ج ۱۰، ص ۱۴.
[۲۲] . «الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْوًا وَ لَعِبًا وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا فَالْیَوْمَ نَنْسَاهُمْ کَمَا نَسُوا لِقَاءَ یَوْمِهِمْ هَٰذَا وَ مَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ» اعراف: ۵۱.
[۲۳] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۱۳.
[۲۴] . «الزهد ثمره الیقین» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۴.
[۲۵] . «زُهدُ المرء فیما یفنى على قدرِ یقینه بما یبقى» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۲۹.
[۲۶] . «معرفه سبحانه أعلى المعارفِ» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۷۱۲.
[۲۷] . «ثمره المعرفهِ العُزوف عن دار الدنیا» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۳۲۹.
[۲۸] . «یَسیر المعرفه یُوجِبُ الزّهدَ» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۸۰۲.
[۲۹] . شریف رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۰۶.
[۳۰] . «اکثروا ذکر هادم اللَّذات…» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۶۵.
[۳۱] . «مَن أکثرَ مِن ذِکرِ المَوتِ نَجى من خداع الدنیا» تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۱۶۲.
[۳۲] . «من ذکر الموت رضى من الدنیا بالیسر» کلینی، کافی، ج ۳، ص ۳۱۵.
[۳۳] . امام جعفر صادق (ع) (منسوب)، مصباح الشریعه، ص ۳۷۱.
[۳۴] . کلینی، کافی، ج ۵، ص ۶۳۰.
[۳۵] . ابن ابی جمهور، عوالی الیالی، ج۱، ص۲۷۹.
[۳۶] . دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص ۲۱.
[۳۷] . هلالی، اسرار آل محمد (ص)، ص ۵۴۴.
[۳۸] . خوانساری، شرح غرر الحکم، ج ۳، ص ۲۰۰.
[۳۹] . تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۹.
[۴۰] . تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۷۲.
[۴۱] . ر.ک: نحل: ۱۲۵.
[۴۲] . کلینی، کافی، ج ۳، ص ۲۵۵.
[۴۳] . موسوی خمینی، سر الصلاه، ص ٣٠.
[۴۴] . «لَنْ تَنالُوا البِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» آل عمران: ۹۲.
[۴۵] . موسوی خمینی، آداب الصلاه، ص ۵۰-۵۱.
منابع
- قرآن کریم.
- ابن ابی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی الیالی، قم، دار السید الشهداء (ع)، ۱۴۰۵ق.
- ابن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق.
- امام جعفر صادق (ع) (منصوب)، مصباح الشریعه، مصحح: حسن مصطفوی، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۶۰.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم دار الکتاب اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- خوانساری، جمال، شرح غرر الحکم، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶.
- خویی، حبیب الله، منهاج البراعه، تهران، مکتب الاسلامیه، ۱۴۰۰ق.
- دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، قم، الشریف الرضى، ۱۴۱۲ق.
- شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، قم، مشهور، ۱۳۷۹ق.
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافى، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- موسوی خمینی، سید روح الله، آداب الصلاه، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
- موسوی خمینی، سید روح الله، سر الصلاه، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.
- نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت (ع)، ۱۴۱۲ق.
- ورام بن ابی فراس، مسعود بن عیسی؛ مجموعه ورام، قم، مکتبه فقیه، ۱۴۱۰ق.
- هلالی، سلیم بن قیس، اسرار آل محمد (ص)، ترجمه انصاری زنجانی، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۶ق.
منبع مقاله | با اقتباس از:
عیسی عیسی زاده، دنیاگرایی مهمترین آفت معنویت گرایی از منظر امام علی (ع)، فصلنامه عملی پژوهشی پژوهش های نهج البلاغه، شماره ۶۱، ص ۷۹ الی ۱۰۰.