- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
استهلال و رویت هلال ماه، از جمله مواردی است که در بسیاری از سالها، اختلافاتی درباره اثبات آن بروز می کند و معمولا کشورهای اسلامی با اختلاف، رمضان را آغاز و به پایان می رسانند. در ایران نیز اختلاف هایی در امر استهلال ماه مبارک رمضان و عید سعید فطر پدید می آید و مقلدان مراجع تقلید بنا به تفاوت نظر مرجع تقلید خود، راه و رسم مختلفی را در پیش می گیرند.
در این نوشتار، ضمن بیان اهمیت رویت هلال ماه و ارزش نجومی آن، به بیان چرایی وجود اختلاف در اثبات و اعلام اول ماه اشاره می شود.
اهمیت استهلال و رویت هلال ماه
رویت هلال ماه، یکی از راه های شرعی اثبات آغاز ماه قمری است. برخی عبادات و اعمال واجب (مثل حج تمتع، روزه و پرداخت زکات فطره)، حرام (مثل حرمت روزه گرفتن در عید سعید فطر)، مستحب (مثل اعمال شب قدر) و نیز برخی احکام و مسائل حقوقی (مانند افزایش دیه در ماه های حرام)، وقت و زمان مشخصی داشته و به رؤیت هلال اول ماه وابسته اند.
از این رو، همواره آغاز ماه قمری و رویت هلال شب اول ماه، یکی از دغدغه های اصلی مسلمانان بوده است. به همین جهت، راه های اثبات اول ماه قمری، در کتاب های فقهی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. برای نمونه، اگر در غروب ۲۹ ماه رمضان، رویت هلال ماه محقق شود، فردای آن عید فطر و روزه گرفتن حرام است و در غیر این صورت، فردای آن سی امین روز ماه رمضان و روزه آن واجب است.[۱]
افزون بر این، اشاره به موضوع هلال ماه در قرآن کریم، بیانگر اهمیت و جایگاه آن در احکام شرعی است: «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَهِلَّهِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ؛[۲] درباره هلال های ماه، از تو سؤال می کنند. بگو آنها بیان اوقات (و تقویم طبیعی) برای (نظامِ زندگی) مردم و (تعیینِ وقتِ) حج است.»
از نظر حدیثی نیز رویت هلال ماه، جایگاه مهمی دارد. به طور مثال در کتاب وسایل الشیعه، بخش «أَبْوَابُ أَحْکَامِ شَهْرِ رَمَضَان»، بیش از صد حدیث در بیان جزئیات هلال اول ماه نقل شده است.[۳]
چگونگی شکل گیری هلال ماه
در فضا، زمین به دور خورشید می چرخد و ماه نیز به دور زمین گردش می کند. مدار حرکت زمین به دور خورشید، دایره البروج نام دارد، ولی مدار ماه به دور زمین بر دایره البروج منطبق نیست و با آن ۵ درجه اختلاف دارد. این اختلاف اندک اثرهای گوناگونی دارد؛ از جمله این که هر ماه پدیده های خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی روی نمی دهد.
آغاز ماه نو را مقارنه می نامیم. در این حالت، طول دایره البروجی ماه و خورشید یکسان است. اگر مدار ماه منطبق بر دایره البروج بود، هر ماه شاهد یک پدیده «خورشید گرفت» و یک پدیده «ماه گرفت» بودیم. این اتفاق هر چند ماه یکبار روی می دهد.
فاصله متوسط هر مقارنه تا مقارنه بعدی ماه، ۲۹ شبانه روز و ۱۲ ساعت و ۴۳ دقیقه و ۱۲ ثانیه است. به این مدت، «دوره هلالی ماه» می گوییم.
هنگامی که مقارنه صورت گرفت، ماه هلالی آغاز می شود؛ هلال از سمت راست خورشید به سمت چپ می آید و ماه از آسمان صبحگاهی به آسمان شامگاهی تغییر مکان می دهد.
حتما دیده اید که همیشه یک روی ماه به سوی زمین است. دلیل این پدیده، برابر بودن دوره گردش وضعی و گردش انتقالی ماه است که در اثر قفل شدگی گرانشی ماه و زمین ایجاد شده است.
عوامل مؤثر در رویت هلال ماه
هلال شب اول ماه معمولا هلال نازکی است و به سختی دیده می شود. برای دیدن این نوع هلال ها باید تا مدتی بعد از غروب آفتاب صبر کرد. از این رو موقعیت ماه در آُسمان و مدت حضورش در آسمان پس از غروب خورشید، از اهیمت بسیار بالایی برخوردار است.
سنّ هلال، در هر لحظه، برابر با مدت زمانی است که از لحظه مقارنه ماه و خورشید گذشته است. در نگاه اول، به نظر می آید هرچه سن هلال ماه بیشتر باشد، رویت هلال ماه آسانتر است؛ چراکه با افزایش سن هلال، ماه فرصت بیشتری دارد تا از خورشید فاصله بگیرد و جدایی زاویه ای آن افزایش یابد. در نتیجه، سطح درخشان (فاز) آن نیز بیشتر می شود؛ ولی عوامل دیگری هم وجود دارند که در رویت هلال ماه مؤثرند:
۱-ارتفاع هلال
هرچه ارتفاع هلال از افق کمتر باشد، نورِ رسیده از آن، از لایه های ضخیمتری از جوّ عبور می کند و درخشندگی آن کاهش می یابد و رویت هلال ماه دشوارتر می شود.
۲-مدت مکث
هلال های شامگاهی پس از غروب خورشید غروب می کنند. فاصله زمانیِ بین غروب خورشید و غروب ماه را «مدت مکث» می گویند. هرچه مدت مکث بیشتر باشد، ماه مدت بیشتری در آسمان است و آسمان تاریکتر می شود و امکان رویت هلال ماه بیشتر خواهد بود.
۳-ضخامت بخش میانی
هلال ماه مانند کاسه ای است که در بخش میانی اش بیشترین ضخامت را دارد. هرچه این ضخامت بیشتر باشد، امکان رویت هلال ماه بیشتر است. البته ضخیم بودن هلال ماه در شب دوم یا سوم، نمی تواند دلیلی بر اشتباه در تشخیص شب اول ماه باشد؛ زیرا مدار ماه به دور زمین بیضوی است و بسته به اینکه در کجای مدار خود قرار دارد و از خورشید فاصله گرفته باشد، بر ضخامت بخش روشنش افزوده می شود.
۴-زمان غروب خورشید
چون هلال ماه شامگاهی پس از غروب خورشید مشاهده می شود، هرچه خورشید دیرتر غروب کند، سن و جدایی زاویه ای هلال افزایش می یابد. بنابراین هرچه به سمت نواحی غربی برویم، شرایط رویت هلال ماه بهتر می شود.
۵-فاصله ماه از زمین
از آنجا که مدار ماه به دور زمین، بیضی شکل است، مطابق قانون دوم یوهانِس کپلر (Johannes Kepler) سرعت گردش ماه به دور زمین ثابت نیست. اگر مقارنه ماه و خورشید، زمانی اتفاق بیفتد که ماه در حوالی پایین مدارش باشد، با سرعت بیشتری از خورشید فاصله می گیرد و جدایی آن سریعتر افزایش می یابد. چنین هلالی، در مقایسه با هلال ماهِ هم سن که در اوج است، بسیار راحت تر رؤیت می شود.[۴]
عوامل دشوار شدن رویت هلال ماه
عوامل و شرایطی وجود دارند که باعث می شوند رویت هلال ماه با دشواری صورت گیرد:
۱-هلال های اول و آخر ماه معمولاً باریک هستند.
۲-این هلال ها معمولاً به خورشید نزدیک و در نتیجه، تحت تأثیر نور شدید آن هستند.
۳-ماه، فاصله کمی از افق دارد و خط دید در نزدیکی افق از ضخامت بیشتری از جو عبور می کند. در نتیجه، غبار و رطوبت و تلاطم جوی، رصد را دشوارتر می کند.
۴-به دلیل نزدیکی ماه به خورشید، مدت مکث هلال در بالای افق اندک است و رصدکننده فرصت کمی برای رویت هلال ماه دارد.
بررسی مبانی و آرای فقهای شیعه در اثبات اول ماه
مرحوم شیخ طوسی، رویت هلال ماه در یک شهر را فقط در صورتی برای شهر دیگر کافی دانسته است که آن دو شهر کاملا هم افق باشند، به گونه ای که اگر در شهر دیگر هوا صاف بود و مانعی خارجی وجود نداشت، هلال در آن شهر هم قابل رؤیت باشد.[۵] محقق حلی نیز فقط رؤیت در بلاد متقارب را کافی دانسته است.[۶]
مرحوم علامه از احمد حنبل و بعض شافعیه و برخی از علمای شیعه نقل کرده است که: «رؤیت هلال در یک منطقه برای ثبوت حلول ماه در تمام کره زمین کافی است». وی سپس استدلال آنان را برای این نظریه نقل کرده و پاسخ گفته است. از جمله ادله آنان مسطح بودن کره زمین است که علامه آن را مردود دانسته و کرویت زمین را تایید کرده است.[۷]
علامه حلی در قول دیگرش به نفع این نظریه استدلال کرده و دلیل مخالفان را پاسخ گفته است. مرحوم شیخ انصاری، این نظر را به کتاب «تحریر» نسبت داده است.[۸] شهید اول، کفایت رؤیت در شهرهای واقع در مشرق را برای شهرهای واقع در مغرب هر چند از یکدیگر دور باشند محتمل دانسته است. ایشان یقین به رؤیت پذیر بودن ماه در شهرهای غربی تر را دلیل این نظریه دانسته است.[۹]
بنابراین، در هزاره اول فقه شیعه، در مسئله رویت هلال ماه، فقط به دو نظریه بر می خوریم:
۱- نظریه کفایت رؤیت برای بلاد متقارب
۲- نظریه کفایت رؤیت در شهرهای شرقی برای شهرهای غربی
به گفته شیخ انصاری، نظریه عدم کفایت رؤیت برای بلاد متقارب در میان فقهای شیعه قائلی ندارد و در مقابل، نظریه کفایت مطلق رؤیت در یک منطقه برای همه مناطق که از سوی فقهای عامه ابراز شده نیز در میان قدمای شیعه مورد قبول فقیه شناخته شده ای قرار نگرفته است.
اما در هزاره دوم نظریه کفایت رؤیت برای همه مناطق از سوی جمعی از فقهای شیعه مانند صاحب حدائق و صاحب جواهر، نراقی، و فیض کاشانی و آیت الله خوئی پذیرفته شده است. علامه در کتاب «منتهی» به دنبال عبارتی که از وی نقل شد افزوده است:«آری!اگر ثابت شد که به خاطر کرؤیّت زمین با وجود طلوع ماه در منطقه ای در منطقه دوردستی هنوز طلوع نکرده است نمی توان حکم آن دو را یکسان شمرد».[۱۰]
با این توضیح معلوم می شود که علامه نیز همان مبنای شیخ طوسی در مورد لزوم قابل رؤیت بودن ماه در شهر دیگر را پذیرفته است، ولی از آنجا که از نظر نجومی برایش ثابت نیست که صرف تباعد شهرها و اختلاف در عرض جغرافیائی موجب تفاوت شرایط رویت هلال ماه باشد از این رو در صورت شک، به ادله نقلی که در آنها تفاوتی میان شهرهای دور و نزدیک گذاشته نشده رجوع نموده است.
محقق نراقی در مستند نیز همانند علامه معتقد است که صرفِ اختلاف در طول و عرض جغرافیایی تفاوت افق را نتیجه نمی دهد و با وجود احتمال عدم تفاوت باید به اطلاق یا عموم اخبار مراجعه کرد.[۱۱]
صاحب حدائق هم با انکار کروّیت زمین مشکل اختلاف مطلع را حل کرده[۱۲] و مانند نراقی و فیض کاشانی[۱۳] و صاحب جواهر[۱۴] اطلاق و عموم اخباری را که می گوید اگر در یک شهر دیده شده است باید ساکنان شهر دیگر که ماه را ندیده بودند و روزه نگرفته اند قضای روزه از دست رفته را بگیرند مرجع دانسته است.
از مطالب فوق این نتیجه بدست می آید که تمامی فقهای شیعه بر این نکته متفق القول هستند که با وجود رویت هلال ماه در یک شهر، مسلما حکم شهر دیگری که در نقطه ای قرار دارد که به لحاظ طبیعی امکان رویت هلال ماه برای ساکنانش در زمان غروب خورشید منتفی است با آن شهر یکسان نیست.
راه های اثبات اول ماه قمری
همان طور که در احکام و منابع فقهی آمده، ماه نو به پنج راه ثابت می شود:
۱-آنکه خود انسان ماه را ببیند.
۲-عده ای که از گفته آنان یقین پیدا شود بگویند ماه را دیده ایم و همچنین است هرچیزی که به واسطه آن یقین پیدا شود.
۳-دو مرد عادل بگویند که ماه را دیده ایم.(البته به این شرط که صفت ماه را بر خلاف یکدیگر نگویند و شهادتشان خلاف واقع نباشد).
۴-سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می شود و سی روز از اول رمضان بگذرد که به واسطه آن اول ماه شوّال ثابت می شود.
۵-حاکم شرع حکم کند که اوّل ماه است.
چرایی اختلاف بر سر اثبات اول ماه
موضوع مهمی که در واپسین روزهای ماه مبارک رمضان همیشه مورد بحث قرار می گیرد، رویت هلال ماه شوال (عید سعید فطر) است. چرایی اختلاف بر سر اثبات اول ماه، به علت وجود تفاوت در مبناء و فتاوای مراجع عظام تقلید است که در ادامه، به این مبانی مورد اختلاف اشاره می شود:
۱-روش رویت هلال ماه
عده ای از فقهاء عظام، رویت هلال ماه را با چشم مسلح (دوربین یا تلسکوپ) جایز نمی دانند و آن را رویت به حساب نمی آورند، بلکه قائل هستند که حتما رویت باید با چشم غیر مسلح و به طور عادی انجام پذیرد. در مقابل عده ای دیگر از مراجع عظام، رویت هلال ماه را با چشم مسلح (دوربین یا تلسکوپ) موجه دانسته و بر آن ترتیب اثر داده اند.
۲-مکان رویت هلال ماه
برخی از مراجع تقلید قائلند که رویت هلال ماه باید در افقی واقع شود که محل زندگی ما باشد؛ مثلا اگر ساکن شهر تهران هستیم باید یا در افق تهران دیده شود و یا مثلا در افق شهر شهرکرد هلال ماه رویت شود؛ زیرا این دو شهر اتحاد در افق دارند.
در مقابل، دیدگاه فقهی مخالفی وجود دارد که بر اساس آن، هر کجا از عالم که با محل زندگی ما در مقداری از شب مشترک بودند هلال ماه رویت شود، برای تمامی ساکنین این اماکن، اول ماه به حساب می آید. مثلا اگر در انگلستان چون در مقداری از شب با ما که در ایران هستیم مشترک هستند با اینکه از لحاظ افق با هم متفاوت است هلال ماه رویت شود، برای ما هم که در ایران زندگی می کنیم، اول ماه اثبات خواهد شد.
۳-جایگاه رویت هلال ماه در اثبات اول ماه
این تفاوت دیدگاه ناظر به این مسئله است که آیا رویت هلال ماه برای اثبات اول ماه قمری، طریقیت دارد یا موضوعیت؟ و اینکه آیا «رویت هلال ماه» به عنوان یک فعل انسانی، بالاصاله موضوع وجوب برخی احکام شرعی مانند روزه قرار گرفته و شارع مقدس بر اساس یک تعبد شرعی، حکم خود را به عمل رؤیت منوط نموده است؛ و یا این که رویت هلال ماه، خود اصالت و استقلال ندارد و فقط به عنوان یک راه برای کشف پدیده حلول ماه جدید مطرح است؟ از احتمال اول به عنوان «موضوعیت» و از فرض دوم به مبنای «طریقیت» تعبیر می شود.
در صورت انتخاب مبنای «موضوعیت رویت هلال ماه» جای سخن درباره راه های دیگر ثبوت حلول ماه باقی نمی ماند و فقط می توان درباره این که آیا ملاک، رؤیتِ شخصی است و یا رؤیت نوعی بحث کرد؛ زیرا موضوعیت داشتن یک عنوان در حکم شرعی، به این معناست که شارع، ذات آن عنوان را بدون توجه به هیچ عامل دیگری مورد توجه قرار داده است. بدیهی است چنین نگاهی به رویت هلال ماه، با نگاه طریقی به رؤیت ناسازگار است.
اما در «نظریه طریقیت» جای این بحث وجود دارد که آیا رؤیت هلال ماه، طریق انحصاری برای اثبات حلول ماه نو است یا راه های دیگر هم در کنار رؤیت برای اثبات حلول ماه نو پذیرفته می شود که در این صورت، رویت هلال ماه برای اثبات اول ماه ملاک و اساس قرار نخواهد گرفت و آنچه که مهم است این است که ماه قابل رویت باشد نه اینکه رویت حتما توسط انسان انجام بپذیرد.
با این توضیحات روشن گردید که اختلاف دیدگاه مراجع عظام تقلید پیرامون رویت هلال ماه و اثبات اول ماه، ناشی از تفاوت دیدگاه و مبانی آنهاست.
نظریه «تولد ماه»
البته در این میان، نظریه «تولد ماه» مطرح شده که می تواند راهگشای این اختلاف باشد.
علم نجوم از قدیم الایام ثابت کرده است که ماه در حرکت انتقالی خود به دور زمین که از غرب به سوی شرق جریان دارد و سی روز یکبار بین زمین و خورشید قرار می گیرد و در این حال آن نیمه اش که رو به زمین و پشت به خورشید دارد تاریک و ناپیداست و اصطلاحاً در «محاق» قرار دارد و با خروج از حالت مقارنه و محاذات با خورشید به سمت شرق قابل رؤیت می شود.
دانژون ستاره شناس فرانسوی در سال ۱۹۴۰ میلادی برای نخستین بار ثابت کرد که سایه ماه که از ارتفاعات بلند واقع در قسمت غربی بر قسمت شرقی اش می اندازد موجب می شود که رویت هلال ماه را در آغاز خروجش از محاذات و مقارنه با خورشید تا حد رسیدن بر ۷ درجه غیر ممکن شود و پس از این که بیش از ۷ درجه از حالت مقارنه به سوی شرق حرکت کرد برای ساکنان زمین قابل رؤیت خواهد بود.
بنابراین نظریه تولد ماه نو به معنای نجومی و تکوینی آن که خروج از حال مقارنه و محاذات با خورشید است ساعاتی قبل از آن که با چشم انسان قابل رؤیت شود صورت می گیرد.
از این رو، می توان ملاک حلول ماه نو و تشکیل هلال که همزمان با خروج ماه از حال مقارنه با خورشید اتفاق می افتد دانسته و به این نتیجه برسیم که چون زمان خروج ماه از حال مقارنه که توسط منجمین اعلام می شود برای همه مناطق کره زمین در یک زمان رخ می دهد و این عمل بوسیله دستگاه های پیشرفته امروزی بسیار آسان قابل محاسبه می باشد که ماه در چه ساعت و چه دقیقه و چه ثانیه ای متولد خواهد شد، یعنی قسمت نورانی ماه از چه لحظه پدید می آید و ماه از محاق خارج می شود.
البته در این مبناء دیگر رویت هلال ماه ملاک و اساس نخواهد بود، بلکه آنچه مبناء قرار می گیرد فقط تولد ماه است که به صورت تکوینی رخ می دهد و برای مناطقی از کره زمین که لحظه تولد ماه که قبل از ظهر رخ داده است، اول ماه به حساب می آید و برای بقیه مناطق کره که تولد بعد از ظهر رخ داده است، فردا اول ماه محسوب می گردد.
قابل ذکر است که مبنای «تولد ماه» را مراجع عظام تقلید قبول ندارند و بنابراین این نوع نگاه در حال حاضر قابل اجراء نمی باشد؛ زیرا اکثریت قریب به اتفاق مراجع عظام تقلید، رویت هلال ماه را ملاک و معیار اثبات اول ماه می دانند و برای آن موضوعیت قائل هستند. موضوعیت داشتن یک عنوان در حکم شرعی، به این معناست که شارع ذات آن عنوان را بدون توجه به هیچ عامل دیگری مورد توجه قرار داده است.
لذا در جواب کسانی که می گویند چرا با وجود دستگاه های پیشرفته امروزی، به حرف منجمین اعتماد نمی شود، باید گفت که اولا تولد ماه را هیچ یک از مراجع عظام تقلید به عنوان راهی برای اثبات اول ماه قبول ندارند و ثانیا اینکه بنا به نظریه و فتاوای اکثر مراجع عظام تقلید رویت هلال ماه، برای اثبات اول ماه، موضوعیت دارد؛ زیرا در روایت صحیح از معصوم (علیه السلام) آمده است: «صم لرویه و افطر لرویه»؛[۱۵] با رویت هلال ماه (رمضان) روزه را شروع کن و با رویت هلال ماه (در اول ماه شوال) روزه خود را افطار نما.
اما آنچه که از فحوای احادیث در رابطه با آغاز ماه قمری به نظر می رسد آن است که «شرط رویت هلال ماه، در اثبات اول ماه قمری موضوعیت نداشته، بلکه طریقی است برای کشف اول ماه. و لحظه آغاز اول ماه نو قمری، خروج ماه از محاق می باشد؛ البته به همراه قابلیت رویت هلال؛ زیرا در روایت فوق، رؤیت فعلی مد نظر نیست، بلکه رؤیت شأنی مورد توجه قرار گرفته است.
پس چگونه است که امام این مطلب را بیان داشته اند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: درست است که ماه قابل رؤیت نیست، ولی قابلیت رؤیت را داراست و لذا رؤیت فعلی، ملاک امام (ع) در این حدیث نبوده بلکه رؤیت شأنی مد نظر حضرت بوده است، پس از هر طریق که کشف شود ماه قابلیت رؤیت را داراست می توان حکم به حلول ماه جدید قمری داد؛ خواه هلال ماه توسط رصدکنندگان رؤیت شود، خواه به هر دلیل خارجی و طبیعی و عوامل گوناگون توسط رصدکنندگان رؤیت نگردد.
نتیجه گیری
برخی از عبادات و اعمال واجب (حج و روزه)، مستحب (اعمال شب قدر) و برخی احکام و مسائل حقوقی (افزایش دیه در ماه های حرام)، زمان مشخصی داشته و به رویت هلال ماه وابسته اند. در این مقاله ضمن بیان جایگاه و اهمیت استهلال، به مبانی علمی پیرامون رویت هلال ماه، اشاره شد و روشن گردید که اختلاف دیدگاه مراجع تقلید در اعلام اول ماه، ناشی از تفاوت دیدگاه و مبنای علمی آنان در شیوه رویت هلال ماه، مکان استهلال و نیز طریقیت و موضوعیت آن در اثبات ماه نو است.
گردآوری و تنظیم: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . مختاری، «مشکل رؤیت هلال»، ص۲۵۸-۲۵۹
[۲]. بقره/۱۸۹
[۳] . حر عاملی، وسایل الشیعه، ج۱۰، ص۲۵۲-۲۹۴
[۴] . حسن زاده، ماه نو؛ مبانی علمی رویت هلال، ص۴۳
[۵] . شیخ طوسی، المبسوط، ج۱ ص۲۶۸
[۶] . محقق حلی، المعتبر، ج۲ ص۶۸۹
[۷] . علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج۶ ص۱۲۲؛ مساله ۷۶
[۸] . شیخ انصاری، کتاب الصوم، ص۲۴۵
[۹] . عاملی، الدروس الشرعیه، ج۱ ص۲۸۵
[۱۰] . علامه حلی، منتهی المطلب، ج۹ ص۲۵۵
[۱۱] . نراقی، مستند الشیعه، ج۱۰ ص۴۲۱
[۱۲] . بحرانی، الحدائق الناظره، ج۱۳ ص۲۶۶
[۱۳] . فیض کاشانی، الوافی، ج۱۱ ص۱۲۱
[۱۴] . نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳ ص۳۶۱
[۱۵] . شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴ ص ۱۶۴
منابع اقتباس: جماران (یادداشتی درباره «رویت هلال» به قلم مرتضی اشراقی)؛ عصر ایران؛ تبیان؛