- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
فرهنگ یکی از موضوعات مهم در علوم اجتماعی است. بحث فرهنگ ابتدا در جامعه شناسی مطرح شد و اجزای تشکیل دهنده، تغییر و تحولات و مکانیسم های حاکم بر آن، مورد مطالعه قرار گرفت. در روان شناسی شخصیت نیز تاثیر فرهنگ بر شکل گیری شخصیت انسان مورد توجه واقع شده است.
در روانشناسی رشد نیز اخیرا تاثیر فرهنگ بر شکل گیری شخصیت انسان مورد توجه واقع شده و نظریه هایی در این زمینه ارائه شده است؛ «رویکرد تاریخی فرهنگی» یکی از این نظریه ها است.[۱] در روان شناسی یادگیری نیز تاثیر فرهنگ بر یادگیری انسان مورد توجه واقع شده است.[۲]
عناصر و مولفه های فرهنگ عبارتند از: ارزش ها، هنجار ها (آداب و رسوم)، نمادها، زبان و دانش.
«ارزش ها» اموری کلی و مشترک میان اعضای جامعه است که خوب و بد و پسند و ناپسند را مشخص می کند. بنابراین ارزش ها مسیر کلی و اصلی زندگی را مشخص می کنند.
«هنجار ها» در چارچوب ارزش ها به وجود می آیند. هر هنجار یک رهنمود ویژه برای رفتار است. به عبارت دیگر، هنجار قاعده ای خاص برای رفتار است که مشخص می کند، در هر موقعیت خاص، چگونه باید عمل کرد. گروه های اجتماعی مختلف، هنجار های متفاوتی دارند. به عنوان مثال، هنجار مربوط به ملاقات دو فرد در میان گروه های اجتماعی گوناگون متفاوت است؛ در برخی فرهنگ ها هنگام ملاقات سلام می کنند؛ در برخی فرهنگ ها وقت بخیر می گویند؛ و در برخی فرهنگ ها ممکن است هنجار های دیگری حاکم باشد.
«نماد ها» اشیاء و نشانه هایی هستند که برای اعضای یک فرهنگ، معنای خاصی دارند. به عنوان مثال، پرچم یک نماد فرهنگی است. برخی رنگ ها در فرهنگ ها نماد فرهنگی هستند و معنای خاصی دارند؛ رنگ سیاه در فرهنگ ایران نشانه عزا و رنگ سفید یا لباس سفید نشانه شادی و سرور است؛ شال سبز نشانه سید بودن است.
«دانش ها» مجموعه ای از واقعیت ها، باورها و مهارت های عملی است که مردم یک فرهنگ در طول تاریخ خود به دست آورده اند.[۳]
با توجه به نقش فرهنگ در تربیت و شخصیت انسان، در این بخش به بررسی فرهنگ در سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) می پردازیم؛ اما تنها بخشی از فرهنگ، یعنی هنجار ها یا همان آداب و رسوم را در سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بررسی می کنیم؛ زیرا سیره های تربیتی معصومان (علیهم السلام) بیشتر موبوط به این موضوع است.
هدف از این بررسی این است که ببینیم آیا در سیره تربیتی معصومان (علیهم السلام) آداب و رسوم جامعه مورد توجه بوده است؟ آداب و رسوم چه تاثیری در تربیت دینی دارد؟ مطالب این فصل تحت سه عنوان ارائه می شود: ۱. تعریف آداب و رسوم؛ ۲. چگونگی برخورد با آداب و رسوم در سیره معصومان (علیهم السلام)؛ ۳. تاثیر تربیتی آداب و رسوم.
تعریف آداب و رسوم
چنانکه قبلا گفته شد، آداب و رسوم به مجموعه ای از قاعده های رفتاری گفته می شود که مشخص می کند اعضای جامعه در موقعیت های خاصی مانند غذا خوردن، لباس پوشیدن، خانه ساختن، مسافرت، تحصیل و غیره باید چگونه رفتار کنند. آداب و رسوم، در واقع الگوی رفتاری انسان در جامعه در موقعیت های گوناگون است.
اکنون ببینیم معصومان (علیهم السلام) با آداب و رسوم اجتماعی چگونه برخورد می کردند.
چگونگی برخورد معصومان (علیهم السلام) با آداب و رسوم اجتماعی
در سیره تربیتی معصومان (علیهم السلام) توجه خاصی به آداب و رسوم اجتماعی شده است. در اینجا به چند نمونه از این سیره ها اشاره می کنیم:
تغییر نام افراد
بعد از اسلام، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نام های نامتناسب با فرهنگ اسلام را تغییر می دادند. ایشان نام هایی از قبیل عاصی (گناه کار)، عبد مناه (بنده بت مناه)، عبد ود (بنده بت ود) و عبد العزی (بنده بت عزی) و مانند آن را به نام هایی مانند عبدالله (بنده خدا) تغییر دادند.
از عبد الله بن قرط نقل شده است: «پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از وی پرسید نام تو چیست؟ گفت: شیطان بن قرط (شیطان پسر قرط) پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: نه تو عبد الله بن قرط هستی».[۴]
شروع کارها با نام خدا
سیره معصومان (علیهم السلام) این بود که هر کاری را با نام خدا آغاز می کردند. در روایتی می خوانیم: هر کار مهمی که با نام خداوند شروع نشود ناتمام است.[۵]
یکی از کار هایی که هر روزه با آن سر و کار داریم غذا خوردن است؛ معصومان (علیهم السلام) غذا خوردن را با نام خدا شروع و با شکر خدا تمام می کردند و دیگران را نیز به این کار سفارش می نمودند. نقل شده است امام صادق (علیهم السلام) به یکی از اصحاب فرمودند: هرگاه سفره انداخته شد، بگو «بسم الله»؛ و هرگاه شروع کردی به خوردن غذا، بگو «بسم الله أوله و آخره»؛ و هنگامی که سفره جمع شد، بگو «الحمد لله»؛[۶]
همچنین از عمر بن ابی سلمه[۷] نقل شده است: برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) غذا آوردند. فرمود: ای عمر! هرگاه خواستی غذا بخوری، نام خدا را ببر و با دست راست غذا بخور.[۸]
تبریک ازدواج در آداب و رسوم
اعراب جاهلی، علاوه بر آنکه به شدت به تفأل معتقد بودند، فرزندان دختر را نیز مایه خواری و ذلت می دانستند. بدین سبب هنگامی که فردی ازدواج می کرد، در مقام تبریک ازدواج به او می گفتند: «على الطائر المیمون، بالرفاء و البنین»؛ این ازدواج را به فال نیک می گیریم و امیدواریم عروس و داماد، با همدلی و همراهی، صاحب پسران زیاد گردند.
از آنجا که این رسم هم مبتنی بر اعتقاد به تفأل است و هم بر ناخوش داشتن دختران، اسلام این رسم را اصلاح کرد؛ بدین صورت که به جای آن گفته می شود: «بارک الله لک و بارک علیک و جمع بینکما فی خیر»؛ خداوند به تو برکت بدهد و در این کار برکت قرار دهد و شما را در کار خیر با یکدیگر متفق کند.[۹]
تبریک ولادت فرزند
اعراب جاهلی برای تبریک تولد فرزند می گفتند: «یهنئک الفارس»؛ اسب سوار برای تو مبارک باد؛ از آنجا که زندگی جاهلی معمولا همراه با جنگ و غارت بود، وجود اسب سوار عامل مهمی در پیشبرد مقاصد خانواده بود. اما بعد از اسلام این رسم اصلاح شد.
در سیره امام حسن (علیه السلام) آمده است که در حضور ایشان فردی برای تبریک ولادت پسر یکی از افراد گفت: «یهنئک الفارس»؛ امام فرمود: «از کجا می دانی که سوارکار خواهد شد یا پیاده؟ مرد گفت: پس چه بگویم؟ فرمود: بگو: شکر آن را که این فرزند را به تو عطا کرد؛ آنچه به تو عطا شده مبارکت باد، به سن رشد و کمال برسد و خیر آن روزی تو گردد.[۱۰]
معصومان (علیهم السلام) در مورد سایر آداب و رسوم، مانند عطسه کردن، نامه نوشتن، لباس نو دوختن و پوشیدن نیز به همین نحو عمل می کردند.[۱۱] از سیره هایی که در بالا بیان کردیم به دست می آید که معصومان (علیهم السلام) آداب و رسوم مغایر با اسلام را اصلاح می کردند و اگر امکان اصلاح نبود، ادب و رسمی اسلامی جایگزین آن می نمودند.
اثر تربیتی آداب و رسوم
اکنون این پرسش مطرح می شود که چرا معصومان (علیهم السلام) به اصلاح آداب و رسوم مغایر با فرهنگ اسلامی و آموزش آداب و رسوم اسلامی اهمیت می دادند؟ برای دست یابی به پاسخ این پرسش باید رابطه آداب و رسوم با فرهنگ، و تاثیر این دو بر شکل گیری شخصیت افراد روشن گردد.
فرهنگ، چنانکه قبلا گفتیم، چند مولفه دارد. از میان مولفه های فرهنگ، سه مولفه پیش از مولفه های دیگر، آثار عملی دارند. آن سه مولفه عبارتند از: باورها، ارزش ها، و آداب و رسوم (هنجارها).
در باب رابطه باورها و ارزش ها با آداب و رسوم باید گفت، آداب و رسوم هم مولود باورها و ارزش های فرهنگی هستند، هم محل بروز و ظهور آنها؛ اگر اعضای جامعه ای بت یا بت هایی را صاحب اختیار و اداره کننده جهان و انسان بدانند و معتقد باشند که خوشبختی و بدبختی آنان در دست بت ها است، آداب و رسومی خاص خواهند داشت؛ در حالی که اگر معتقد باشند، روزی، رفاه، خوشبختی و بدبختی آنان را خداوند واحدی که خالق جهان و انسان است رقم می زند، آداب و رسوم دیگری خواهند داشت؛ چنانکه اگر جامعه ای معتقد باشند، دختر مایه نکبت و بدبختی است، ارزش های خاص و در نتیجه آداب و رسوم خاصی در زمینه ازدواج و تولید مثل خواهند داشت.
به همین جهت بهترین راه برای شناخت ارزش ها و باورهای مورد قبول یک جامعه، مراجعه به آداب و رسوم آنان است. آداب و رسوم، مانند آینه ای شفاف، تصویری واضح و روشن از ارزش ها و باورهای جامعه را در برابر دیدگان بیننده قرار می دهند.
گذشته از این، فرهنگ هر جامعه رابطه ای تنگاتنگ با شخصیت افرادش دارد. این رابطه چنان شدید است که برخی از جامعه شناسان می گویند: «چنانکه وضع نفسانی و رفتار اشخاص آینه فرهنگ نما است… شخصیت نیز بر اثر جریان فرهنگی شدن به وجود می آید و مفهوم شخصیت، لااقل تا حدودی، نماینده جذب عناصر و مواد موجود در محیط (فرهنگ) است.[۱۲] روان شناسان نیز یکی از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده شخصیت هر فرد را فرهنگی می دانند که در آن به دنیا آمده و رشد کرده است.[۱۳]
اکنون این پرسش رخ می نماید که فرهنگ جامعه از چه راهی و چگونه بر افراد جامعه تاثیر می گذارد و شخصیت آنان را شکل می دهد؟ پاسخ این پرسش این است که اگرچه در مقام ایجاد و آفرینش گری، باورها، هنجار ها و ارزش های فرهنگی بر آداب و رسوم تقدم دارند، یعنی آداب و رسوم، معلول باورها و ارزش ها هستند، اما در مقام تاثیر گذاری و نفوذ، آداب و رسوم بر ارزش ها و باورها تقدم دارند، یعنی از راه آداب و رسوم است که ارزش ها و باورها در فرد نفوذ و رسوخ می یابند؛ چرا که در مقام عمل، افراد نخست با آداب و رسوم یک جامعه آشنا می شوند، سپس به تدریج ارزش ها و باورها در عمق وجود آنان نفوذ می کند و شخصیت آنان را شکل می دهد.
خانواده، مدرسه، دوستان و تمام موسسات و نهادهای اجتماعی، مظهر و مجرای آداب و رسوم هستند و از این طریق بر دیگران تاثیر می گذارند. اما تاثیر گذاری تربیتی آداب و رسوم، ویژگی خاصی نیز دارد و آن این است که به صورت غیر مستقیم و بدون اجبار و اکراه محسوس بر افراد تاثیر می گذارد. کسی که در جامعه ای زندگی می کند، ناخود آگاه خود را مجبور به رعایت باورها، ارزش ها و هنجارهای آن می بیند؛ هر چند کسی وی را مجبور به این کار نکند. به عبارت دیگر، فرهنگ هر جامعه، خود به خود و بدون وجود عاملی خارجی، خود را بر افرادی که در قلمروش زندگی می کنند تحمیل می نماید.
بدین ترتیب، آداب و رسوم اجتماعی، گرچه در نگاه اول ناچیز جلوه می کند، اما ابزاری قدرتمند برای تربیت افراد جامعه و نفوذ و رسوخ دادن باورها و ارزش ها در افراد جامعه است. شاید علت تاکید معصومان (علیهم السلام) بر اصلاح آداب و رسوم مغایر با فرهنگ اسلامی و آموزش آداب و رسوم اسلامی، همین مطلب است؛ چرا که حاکمیت و رواج آداب و رسوم ناسازگار با فرهنگ اسلامی، موجب تضعیف عقاید، باورها و ارزش های اسلامی می شود. در مقابل، اصلاح آداب و رسوم و متناسب کردن آن با باورها، هنجار ها و ارزش های اسلامی موجب تقویت آنها می شود.
خلاصه آنکه یکی از راه های نفوذ در شخصیت افراد و ایجاد تغییر و تحول در آنان، آموزش و رواج آداب و رسوم اسلامی است. این راه، حتی از راه های نظامی و استفاده از قدرت مادی نیز موثرتر است. یکی از دلایل اهمیت یافتن وسایل ارتباط جمعی، آثار مکتوب فرهنگی، هنر و سایر ابزار های فرهنگی، دقیقا همین موضوع است. بنابراین متولیان تعلیم و تربیت اسلامی باید بیش از پیش به آموزش و ترویج آداب و رسوم اسلامی همت گمارند.
نتیجه گیری
آداب و رسوم عبارت است از قواعد و هنجار های مشترک میان گروهی از مردم که مشخص می کند در هر موقعیت خاص، چگونه باید رفتار کرد. سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) در مواجهه با آداب و رسوم به این صورت بود که آداب و رسوم مغایر با فرهنگ اسلامی را اصلاح می کردند و در صورتی که اصلاح آن ممکن نبود، ادب و رسمی اسلامی را جایگزین آن می کردند. آداب و رسوم ناسازگار و مخالف با فرهنگ اسلامی، تاثیرات تربیتی نامطلوبی بر شخصیت افراد جامعه بر جای می گذارد.
پی نوشت ها
[۱]. R.Murry Thomas; Recent Thenqies of Human Development; Sage Publications; U. S. 2001; P.122.
[۲]. Psychology of Education; Ed Peter K. Smith & A. D. Pellegrini; Routladge Falmer; ۲۰۰۰; Volume ۲: Part VI.
[۳]. این قسمت برگرفته از منبع زیر است:
Carig Calhoun & et al; Sociology, Mcgraw Hilli; sixt edition; 1994; chapter 3; pp.53 – 61
[۴]. جاء عبدالله بن قرط الأزدی الى النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال له النبی: ما اسمک؟ قال: شیطان بن قرط، فقال له النبی: أنت عبدالله بن قرط. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۸، ص ۵۰ – ۵۲.
[۵] عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) عن الله – عز وجل – قال : کل أمر ذی بال لم یذکر فیه بسم الله فهو أبتر. بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۰۵، روایت ۱.
[۶]. عن أبی بصیر عن أبی عبدالله (علیه السلام) قال: إذا وضع الخوان فقل: «بسم الله»؛ فإذا أکلت فقل: «بسم الله أوله و آخره»؛ و إذا رفع فقل: «الحمد لله». وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۴۸۳، روایت ۲.
[۷]. عمر بن ابی سلمه، فرزند ام سلمه است. وی بعد از ازدواج ام سلمه با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زندگی می کرد.
[۸]. عن عمر بن أبی سلمه قال: ان النبی اتی بطعام، فقال: یا عمر، إذا اکلت قسم الله وکل بیمینک… . مسند احمد، ج ۴، ص ۲۶.
[۹]. علی، جواد، تاریخ العرب قبل الاسلام، ج ۴، ص ۶۵۰؛ همان، ج ۱، ص ۲۰۱.
[۱۰]. عن أبی عبد الله (علیه السلام) قال: هنا رجل رجلاً أصاب ابناً، فقال: یهنئک الفارس. فقال له الحسن (علیه السلام): ما علمک یکون فارساً أو راجلا؟ قال: جعلت فداک، فما أقول؟ قال: تقول: شکرت الواهب، و بورک لک فی الموهوب، وبلغ اشده و رزقک بره. وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۲۰، روایت۱.
[۱۱]. برای آگاهی بیشتر در مورد آداب اسلامی می توان به بحث آداب و اخلاقیات در کتاب های روایی رجوع کرد.
[۱۲]. روح الامینی، محمود، زمینه فرهنگ شناسی، ص ۵۹.
[۱۳]. پارسا، محمد، روانشناسی رشد کودک و نوجوان، ص ۸۶.
منابع
- هیثمی، نورالدین علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۱۰ج، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، الطبعه الثانیه، ۱۱۰ج، بیروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، دار الکتب العلمیه، [بی تا].
- علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ۸ج، چاپ دوم، بغداد، مکتبه النهضه، ۱۹۷۸م.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل المسائل الشریعه، ۲۰ج، تحقیق عبد الرحیم الربانی الشیرازی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۴۰۳ق.
- روح الامینی، محمود، زمینه فرهنگ شناسی، ویرایش دوم، تهران، عطار، ۱۳۶۸.
- پارسا، محمد، روانشناسی رشد کودک و نوجوان، تهران، بعثت، ۱۳۶۸.
- Murry Thomas; Recent Thenqies of Human Development; Sage Publications; U. S. 2001; P.122.
- Psychology of Education; Ed Peter K. Smith & A. D. Pellegrini; Routladge Falmer;2000; Volume 2: Part VI.
- Carig Calhoun & et al; Sociology, Mcgraw Hilli; sixt edition; 1994; chapter3; .pp53 – ۶۱
اقتباس از کتاب سیره تربیتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام)، جلد دوم، تربیت دینی، دکتر محمد داوودی، زیر نظر علیرضا اعرافی؛ انتشار یافته توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ص ۲۶۱ الی ۲۶۷.