- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
از قرآن کریم نکات مهمی درباره راه های خشونت زدایی و جلوگیری از خشونت استفاده می شود. مراد از «راه های خشونت زدایی» همان راه های پیشگیری و جلوگیری از خشونت است که مانع از بروز آن شده و با از بین بردن زمینه های خشونت حاصل می شود. شاید بتوان راه های درمانگرانه را نیز راه های جلوگیری از خشونت نامید. در این نوشتار به برخی از راه های جلوگیری از خشونت در قرآن کریم اشاره می کنیم.
توجه به ربوبیت خدا راه جلوگیری از خشونت
از برخی آیات بر می آید که توجه به ربوبیت خداوند، آگاهی او از اعمال انسان و بهره مندی انسان از آمرزش وی، عامل جلوگیری از جمله برخورد خشن با والدین است:
«وَ قَضَى رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًاً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أَفٍّ وَ لَا تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً * وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً * رَبُّکُمْ أَعْلَمُ بِما فِى نُفُوسِکُمْ إِنْ تَکُونُوا صالِحِینَ فَإِنَّهُ کَانَ لِلْأَوَّابِینَ غَفُورا»؛[۱]
و پروردگار تو مقرر داشته است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به کهنسالی رسیدند، به آنان کلمه ای ناخوشایند مگوی و با آنان پرخاشگری مکن و با ادب و احترام با آنان سخن بگوی و از سر مهربانی بال فروتنی را برای آن دو بگستر و بگو: پروردگارا، بر آنان رحمت آور، چنان که مرا در کودکی پروردند. پروردگارتان به آنچه در دل های شماست از شما داناتر است. اگر واقعا شایسته باشید، چنانچه در حق پدر و مادرتان کوتاهی کردید و پس از آن توبه کردید، قطعا خدا توبه کنندگان را می آمرزد.
این آیات که بیانگر برخی از کلیات احکام دین و در حقیقت دنباله آیه «إِنَّ هذا القُرآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَمُ»؛[۲] اند، با جمله «وَ قَضَی رَبُّک»؛ و پروردگار تو مقرر داشته است؛ آغاز شده که در بردارنده چند نکته تربیتی درباره جلوگیری از خشونت است:
- فعل «قضی»؛ که در این آیه مراد از آن قضای تشریعی متعلق به احکام و قضایای تشریعی است، نه قضای تکوینی، نشان قطعی و مهم بودن این احکام است و به گفته برخی مفسران، فصل (فیصله دادن) و حکم قطعی مولوی را افاده می کند.[۳]
- از میان همه اسما و صفات الهی بر «ربوبیت» او تکیه شده «وَ قَضَى رَبُّکَ»؛ و این بدان معناست که صدور چنین فرمانی مقتضای مقام ربوبیت خدای سبحان است. روشن است که توجه مکلفان به ربوبیت خدا نیز در امتثال این فرمان موثر است.
- به یاد کرد از ربوبیت کلی خدا برای جهان هستی بسنده نشده، بلکه ربوبیت به کاف خطاب اضافه شده است «رَبُّکَ»؛ تا ربوبیت خدا برای خصوص انسان را به یاد او آورد.
- فرمان احسان به پدر و مادر و رسیدگی به آنها و جلوگیری از خشونت با آنها را با نهی موکد کنار توحید نهاده است تا اهمیت آن را برساند: «وَ قَضَى رَبُّکَ أَلا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْساناً … »؛
- یادکرد از دوران کهنسالی پدر و مادر «إِمَّا یَبْلَغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَر»؛ از این روست که یادآور شود دشوارترین دوران عمر پدر و مادر است و در چنین دورانی از یک سو بیشترین نیاز را به احسان و کمک فرزندان خود دارند و از سوی دیگر، رنجش آنان از خشونت و تندی فرزندان بیش از هر زمان دیگر است.
- برای آنکه توهم نشود که توصیه های آیه درباره زمانی است که پدر و مادر هر دو به دوران کهنسالی رسیده باشند، آیه تصریح می کند که هر دو یا یکی از آنان به کهنسالی رسیده باشد، «أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما»؛ و چنین تصریحی نیز بر جلب احسان و محبت و جلوگیری از خشونت فرزندان با پدر و مادر موثر است.
- در یادکرد از خشونت از کمترین مصداق آن که گفتن «اف»؛ است، یاد شد «فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ»؛ تا نشان دهد که فرزندان باید از رقیق ترین مصداق خشونت نیز در برابر پدر و مادر خود بپرهیزند. کلمه «اف»؛ (مانند برخی موارد کاربرد کلمه «آخ» در فارسی) انزجار را می رساند و از اسمای اصوات است که در مقام اظهار انزجار[۴] و کراهت از شیء[۵] گفته می شود و معنای آن جز با تلفظ آن شناخته نمی شود.[۶] برخی مترجمان قرآن آن را همان «اُهّ» یا «اَوَّه» دانسته اند.[۷]
- پس از بیان مصداقی از خشونت در برابر والدین، در قالب نهی ای کلی از همه مصادیق خشونت نهی کرد: «وَ لا تَنْهَرْهُمَا»؛ «نَهر»؛ به معنای منع و بازداشتن با فریاد زدن (بر سر کسی) و بلند کردن صدا یا با درشت سخن گفتن است.
توجه به عطایای خدا از راه های جلوگیری از خشونت
از عوامل اجتناب از برخورد خشونت آمیز، توجه به عطایای الهی است؛ چنانکه در سوره ضحی خدای سبحان ابتدا پیشینه برخی فقدان ها مانند یتیم بودن و تهیدستی را به رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) یادآور می شود، سپس از عطایای الهی برای رفع فقدان های یادشده سخن می گوید و آنگاه متفرع بر آن، به آن حضرت دستوراتی می دهد که از جمله آنها پرهیز و جلوگیری از خشونت ورزی در گفتار و رفتار است:
«أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوى * وَ وَجَدَکَ ضَالًا فَهَدى * و وَجَدَکَ عائِلاً فَأَغْنى * فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ * وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ»؛[۸] مگر تو را کودکی یتیم نیافت، پس به تو پناه داد و تو را راه نایافته دید، پس هدایتت کرد و تو را تهیدست یافت، پس توانگرت ساخت، پس تو نیز یتیم را خوار و مغلوب مکن که خود درد یتیمی را حس کرده ای و سوال کننده را که از تو رهنمود می خواهد یا مالی می طلبد، از خود مران و بر او بانگ مزن که خود تلخی تنگدستی را چشیده ای و نیاز به رهنمود را دانسته ای.
از راه های جلوگیری از خشونت: توجه به احسان پدر و مادر
یکی از شاخه های خشونت اجتماعی، خشونت خانگی است که از زیرشاخه های آن، خشونت فرزندان با پدر و مادر به ویژه در دوران پیری پدر و مادر است. خدای سبحان برای دفع و جلوگیری از خشونت خانوادگی درباره پدر و مادر، خدمات و احسان ها و رنج هایی را که آنان در تولید و تربیت فرزندان داشته اند، یاد آوری می کند و چنان که گذشت، آن را کنار توحید و نفی شرک یاد می کند تا اهمیت آن را گوشزد و فطرت فرزندان را بیدار کند و آنان را به انجام وظیفه در برابر پدر و مادر وا دارد:
- پس از توصیه نیکی به پدر و مادر، به رنج ها و محنت های مادر در دوران بارداری و شیردهی اشاره می کند و می فرماید: «وَ وَصَّیْنَا الإنسانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنَاً عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ * وَ إِن جَاهَدَاکَ عَلَىَ أن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبُهُمَا فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إلیّ…»؛[۹]
ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش هنگام بارداری، بسیار رنج و محنت کشید و پیوسته بر ضعف و سستی او افزوده می شد. سرانجام او را بزاد و در طول دو سال شیر داد؛ سپس او را از شیر بازگرفت. سفارش ما به انسان این بود که به وی فرمان دادیم که پدر و مادرت را سپاسگزار باش؛ همانگونه که فرمانش دادیم که مرا شکرگزار باش؛ مبادا فرمان نبری و سپاسگزاری نکنی که بازگشت همگان به سوی من است. و اگر پدر و مادرت تلاش کردند که چیزی را که بدان علم نداری -از آن روی که وجود ندارد- شریک من سازی، از آنان پیروی مکن؛ البته در کارهای دنیا با آنان به نیکی معاشرت کن و در حقشان ستم و خشونت روا مدار؛ اما در مورد دین خدا اگر آنان توبه کرده و به سوی من بازگشته اند، راهشان را در پیش گیر و از آنان پیروی کن؛ وگرنه از آنان اطاعت مکن؛ بلکه راه کسی را پی گیر که به سوی من باز آمده است… . - در جای دیگر می فرماید: «وَ قَضَى رَبُّکَ أَلَا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُمَا وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَرِیماً * وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً»؛[۱۰]
و پروردگار تو مقرر داشته است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو، کنار تو به کهنسالی رسیدند، به آنان کلمه ای ناخوشایند مگوی و با آنان پرخاشگری مکن و با ادب و احترام با آنان سخن بگوی و از سر مهربانی بال فروتنی را برای آن دو بگستر و بگو: پروردگارا، بر آنان رحمت آور، چنان که مرا در کودکی پروردند.
تقویت عواطف خانوادگی عامل جلوگیری از خشونت
یکی از محوری ترین رهنمود های وحیانی قرآن کریم، رهنمود به تشکیل و حفظ خانواده به عنوان کانون آرامش بخش همسران و جایگاه پیدایش و پرورش فرزندان مومن و بالاخره نخستین هسته تشکیل جامعه آرمانی و مطلوب قرآنی است.
قرآن کریم به شئون و مسائل گوناگون خانواده اهتمامی عظیم نشان داده و اموری مانند پیدایش خانواده، معیارهای تشکیل خانواده، سرپرستی و مدیریت خانواده، تربیت خانواده، پیوند عاطفی اعضای خانواده با یکدیگر بر پایه مودت و رحمت، راه های صیانت از کیان خانواده، هشدار به تهدید ها و آفات تهدید کننده سلامت خانواده، معاشرت و روابط اعضای خانواده با یکدیگر و با بستگان و جامعه، عوامل اختلاف های خانوادگی مانند اعراض از همسر و نشوز همسران، راه های آشتی و اصلاح در خانواده، حقوق و اقتصاد حتی خوراک و پوشاک خانواده را در آیات پرشماری بیان کرده است.[۱۱]
در این میان بر برخی آثار و برکات خانواده مانند آرامش یابی همسران در کانون خانواده که از مهم ترین بستر های جلوگیری از خشونت در خانواده و جامعه است، تکیه بیشتری شده است؛ چنان که خداوند در سوره روم می فرماید:
«وَ مِن ءَایَاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّهً وَ رَحْمَهً إِنَّ فِی ذَالِک لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون»؛[۱۲]
از جمله نشانه های او [: خدا] این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و میان شما الفت و رحمت برقرار ساخت تا نسل بشر را تداوم بخشد. به یقین در آنچه یاد شد، برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی است بر اینکه تدبیر امور انسان ها در اختیار خداوند است.
علامه طباطبایی می گوید: «هر یک از زن و مرد به تنهایی نمی تواند برای تداوم نسل بشر کارساز باشد؛ ولی آنگاه که آن دو قرین یکدیگر می شوند، یک واحد کامل را شکل می دهند. به علت همین نیازی که در زن و مرد وجود دارد، هر یک در تلاش است تا به دیگری بپیوندد و هنگامی که به او پیوست، با او آرامش می یابد».
او درباره دو واژه «مودت» و «رحمت» به کار رفته در آیه نیز می گوید: «از مهم ترین موارد مودت و رحمت، اجتماع خانوادگی است؛ زیرا [از یک سو] زن و شوهر در مودت و رحمت ملازم یکدیگرند و [از سوی دیگر] آن دو و به ویژه زوجه به کودکان خردسال خود مهر می ورزند؛
زیرا ضعف و ناتوانی فرزندان را در رفع نیازمندی هایشان می بینند، پس هنگامی که می بینند کودکانشان نمی توانند نیازهای خود را تامین کنند، به حفظ و حراست و تامین خوراک و پوشاک و مسکن و تربیتشان اقدام می کنند و اگر این رحمت و عطوفت نبود، هرگز نسل بشر تداوم نمی یافت.
نظیر این مودت و رحمت در خانواده بزرگ مدنی نیز میان افراد جامعه دیده می شود. انسان ها با یکدیگر رابطه مودت آمیز برقرار می کنند و به تهیدستان و ناتوانان که از اداره زندگی خود عاجزند، رحمت و ترحم می کنند [و در صدد رفع نیاز آنان بر می آیند].
و اینکه [در پایان آیه] فرمود «لآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ از این روست که اگر گروهی درباره اصول و ریشه های تکوین خود بیندیشند؛ اصولی که مرد و زن را واداشته تا جامعه خانوادگی مرکب از مذکر و مونث را شکل دهند و نیز در مودت و رحمتی بیندیشند که اجتماع مدنی را پدید آورده، آن هم با آثاری که بر این اجتماع مترتب می شود، یعنی بقای نوع بشر و به کمال رسیدن انسان در زندگی دنیایی و آخرتی خود، آنگاه به نشانه های شگفت انگیز الهی در تدبیر امر نوع انسان پی می برند؛ تدبیری که خرد آدمی را حیرت زده و مدهوش می کند».[۱۳]
در سوره بقره نیز سخن از «لباس بودن همسران برای یکدیگر» است که از برکات و ثمرات آن، آرامش بخشی[۱۴] و جلوگیری از خشونت است: «أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ….»؛[۱۵] در شب روزه داری بر شما حلال شده است که به سوی زنانتان بروید و با آنان آمیزش کنید. آنان جامه شمایند و شما جامه آنانید.
برخی مفسران ضمن برشمردن اشارات این تشبیه قرآنی گفته اند: «لباس بودن آنها برای اینکه لباس [هم] انسان را از حرارت بیرون و از سرما و از حوادث دیگر محافظت کرده و هم به انسان جمال و بزرگی و آبرو و سنگینی و وقار می دهد و هر کدام از زوجین نیز چنین آثاری را دارند: از تندی و حدت قوای شهویه کاهش می دهند، از چشم چرانی و شهوترانی و اعمال بر خلاف عفت نگهداری می کنند؛
برنامه زندگی انسان را از تندروی و تجاوز و افراط حفظ کرده و معتدل و مضبوط می نمایند و از سردی و سستی و مسامحه کاری در امور زندگی مانع می شوند و برنامه انسان را به حسن عمل و خدمت و عاقبت اندیشی متوجه می کنند و انسان را به انجام وظایف انفرادی و اجتماعی سوق می دهند و تخم محبت و عطوفت و دوستی را در قلوب آنان سبز می نمایند».[۱۶]
حاصل اینکه قرآن کریم یکی از مهمترین کارکردهای خانواده را آرامش بخشی و جلوگیری از خشونت می شناساند و بسیار روشن است که همسران و فرزندانی که در محیط خانواده به آرامش روحی می رسند، زمینه رفتار های خشونت آمیز در آنان بسیار ضعیف است. در نقطه مقابل، یکی از زمینه های خشونت به ویژه خشونت اجتماعی، برخوردار نبودن از آرامش بخشی کانون خانواده است.
در روزگار کنونی، یکی از مخرب ترین پیامدهای تهاجم فرهنگی غرب به ویژه فرهنگ ویرانگر و فساد گستر آمریکایی، متزلزل شدن ارکان خانواده و تشدید بحران در آن است. با وجود آنکه جامعه شناسان و حقوق دانان جهان می دانند که سست بودن نهاد خانواده چه معضلاتی را برای جوامع بشری پدید خواهد آورد، بر اثر ریشه دار بودن بحران در نهاد خانواده، در رفع آن عاجز مانده اند.
آنان نه تنها قدرت حل بحران یاد شده را ندارند، بلکه از توقف چنین روندی نیز ناتوان اند؛ به گونه ای که هر قدر از عمر پیشرفت صنعتی و علمی جهان می گذرد و بر تعداد دوره های مختلف (مدرنیته و …) افزوده می شود، نهاد خانواده بیشتر رنگ می بازد و بر آمار طلاق، بی بندوباری، فرزندان بی سرپرست و در نتیجه بر میزان تعدی، تجاوز و خشونت در جامعه افزوده می شود.[۱۷]
امر به معروف و نهی از منکر، زمینه ساز جلوگیری از خشونت
چنان که در پاسخ به شبهه خشونت در امر به معرف و نهی از منکر بیان شد، بر پایه تعریف رایج از خشونت در علوم سیاسی (کاربرد نیرو در غیر جای خود یا بر خلاف قانون[۱۸]) نه تنها هیچ تلازمی میان این دو فریضه الهی با خشونت نیست، بلکه از آنجا که خشونت های رفتاری و گفتاری از مصادیق منکرند، گسترش امر به معروف و نهی از منکر، از بهترین زمینه های جلوگیری از خشونت در جامعه است.
جمع بندی
با بررسی آیات قرآن کریم، از جمله راه های دفع و جلوگیری از خشونت، می توان به مواردی همچون گسترش امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، تقویت عواطف خانوادگی، توجه به احسان پدر و مادر، توجه به عطایای خدا و توجه به ربوبیت او اشاره کرد.
پی نوشت ها
[۱]. اسراء: ۲۳-۲۵.
[۲]. اسراء: ٩.
[۳] . المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج۱۳، ص۷۹.
[۴]. التحقیق فى کلمات القرآن الکریم؛ ج ۱، ص ۹۷.
[۵]. معجم مقاییس اللغه؛ ج۱، ص۱۶.
[۶]. تهذیب اللغه؛ ج۵، ص۴۲۲.
[۷]. ترجمه قرآن؛ ص ۶۵۱.
[۸]. ضحی: ۶-۱۰.
[۹]. لقمان: ۱۴-۱۵.
[۱۰]. اسراء: ۲۳-۲۵.
[۱۱]. ر.ک: فرهنگ قرآن؛ ج ۱۲، ص۲۷۰-۲۹۲.
[۱۲]. روم: ۲۱.
[۱۳]. المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج۱۶، ص۱۶۶-۱۶۷.
[۱۴]. التبیان فى تفسیر القرآن؛ ج ۲، ص ۱۳۳؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن؛ ج ۳، ص ۵۱. کشف الاسرار و عده الابرار؛ ج ۱، ص ۵۰۳. بحر العلوم؛ ج۱، ص۱۲۴.
[۱۵]. بقره: ۱۸۷.
[۱۶]. تفسیر روشن؛ ج ۲، ص ۳۹۵- ۳۹۶.
[۱۷]. ر.ک: اسلام و محیط زیست؛ ص ۲۸۹-۲۹۰.
[۱۸]. ر.ک: فرهنگ علوم سیاسی؛ ص ۴۵۳.
منابع
- قرآن کریم.
- مصطفوى، حسن؛ التحقیق فى کلمات القرآن الکریم؛ چ۳، بیروت – قاهره – لندن: دارالکتب العلمیه – مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۴۳۰ق.
- مصطفوى، حسن؛ تفسیر روشن؛ چ۱، تهران: مرکز نشر کتاب، ۱۳۸۰ش.
- ابن فارس، احمد؛ معجم مقاییس اللغه؛ تحقیق عبد السلام محمد هارون؛ چ۱، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، [بی تا].
- ازهری، محمد بن احمد؛ تهذیب اللغه؛ چ۱، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق.
- صفارزاده، طاهره؛ ترجمه قرآن؛ چ۲، تهران: موسسه فرهنگی جهان رایانه کوثر، ۱۳۸۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر و دیگران؛ فرهنگ قرآن؛ چ۱، قم: موسسه بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش.
- طباطبایی، سید محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ چ۵، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق.
- طوسى (شیخ طوسی)، محمد بن حسن؛ التبیان فى تفسیر القرآن؛ تحقیق احمد قیصر عاملی؛ چ۱، بیروت: دار الاحیاء التراث العربی، [بی تا].
- ابوالفتوح رازی، حسین بن علی؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن؛ مشهد: بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
- میبدی، رشیدالدین؛ کشف الاسرار و عده الابرار؛ به کوشش حکمت؛ تهران: امیر کبیر، ۱۳۶۱ش.
- سمرقندی، نصر بن محمد بن احمد؛ بحر العلوم؛ بیروت: دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
- جوادی آملی، عبدالله؛ اسلام و محیط زیست؛ قم: مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش.
- آقا بخشی، علی و مینو افشاری راد؛ فرهنگ علوم سیاسی؛ تهران: [بی نا]، ۱۳۸۶ش.
اقتباس از کتاب خشونت اجتماعی از منظر قرآن کریم؛ علی مدبر (اسلامی)، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. ص ۱۰۰ الی ۱۱۳.