- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
حضرت ابوطالب (ع) عموی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقشی اساسی در حمایت از آن حضرت و مسلمانان داشته است و تا پایان عمر خویش با تمام توان از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) حمایت و پشتیبانی می نمود و بعد از وفاتش، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پشتیبان و حامی بزرگی را از دست داد.
در این مقاله درباره حضرت ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وفات ایشان به اختصار بحث می شود.
معرفی ابوطالب عموی پیامبر (ص)
عبد مناف بن عبد المطلب[۱] مشهور به ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر امام علی (علیه السلام)، (متولد ۳۵ سال پیش از عام الفیل[۲] دیده به جهان گشود و ده سال بعد از بعثت دیده از جهان فروبست، وی از بزرگان مکه و بنی هاشم، منصب دار سقایت زائران کعبه و شاعری نام آور بود که ابیات فراوانی به او منسوب است.
مادرش، فاطمه دختر عمرو بن عایذ بن عمران بن مخزوم بود که به سبب داشتن پسرانى چون عبدالله (پدر پیامبر) زبیر و ابوطالب (از داوران قریش)، زنى «منجبه» (زاینده فرزندانى نجیب) شناخته مى شد.[۳]
ابوطالب عموی پیامبر در خانواده اى خدا پرست و موحد و در سایه پدرى همچون عبد المطلب که از کمالات روحى و امتیازات معنوى برخور دار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمى قدم بر مى داشت و منصب سقایت و آبرسانى به زائران خانه خدا و پاسدارى از جان حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به نیکویى بر عهده گرفت.
ابوطالب عموی پیامبر و دفاع از پیامبر اسلام
ابوطالب پس از وفات پدرش عبد المطلب، سرپرستی برادر زاده اش، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر عهده گرفت و در ماجرای رسالت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)، به شدت از او حمایت کرد.
وى در هنگامى که پیامبر عالی قدر اسلام از همه سو هدف تیرهاى زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمى ایفا نمود.
ابوطالب (علیه السلام)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در کنار خود گرفت و با جان و مالش از او حمایت کرد و او را از خطرات یهود و برخی از عمو زادگان که حسادت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به خاطر مقام نبوتی که نصیب ایشان شده بود، را در دل می پروراندند، حفظ نمود.[۴]
ایمان ابوطالب عموی پیامبر (ص)
با وجود شواهد بسیار بر ایمان راسخ ابوطالب؛ چون او برای گسترش اسلام و حفظ جان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ناگزیر ایمانش را پنهان داشت، ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای حفظ جان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در شعب ابی طالب، شب ها خود و یا فرزندش علی (علیه السلام) را بر جای خویش می خواباند تا مبادا مشرکان گزندی به او رسانند. اشعار و سخنان ابوطالب که در آن به صراحت بر نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تاکید کرده است.
امام باقر (علیه السلام) فرموده است «إنّ إیمان أبی طالب لو وضع فی کفه میزان وإیمان هذا الخلق فی کفّه میزان لرجح إیمان أبی طالب على إیمانهم؛ به خدا قسم اگر ایمان ابی طالب در یک کفه ترازو قرار گیرد و ایمان این مردم در کفه دیگر ،ایمان ابی طالب بر ایمان این مردم برتری می یابد.[۵]
از این روایت به خوبی استفاده می شود که ایمان ابوطالب (علیه السلام) تا چه اندازه عمیق و محکم بوده است که امام معصوم از ایشان به این گونه یاد می کند، این روایت ایمان ابوطالب را به بیشتر و وزین تر از ایمان خلق می داند و این بسیار قابل تامل است،
کسانی که در ایمان ابوطالب تشکیک می کند چرا به این نکته توجه ندارد که چگونه ممکن است که ابوطالب یک عمر از پیامبر اسلام حمایت کند ولی به وی ایمان نداشته باشد؟ آن همه اشعار بلندی توحیدی که از ابوطالب با اسناد معتبر موجود است آیا دلیل بر ایمان محکم ایشان نمی باشد؟ اگر کسی به دلایل ایمان ابوطالب کمی بدون تعصب بنگرد یقین خواهد نمود که این بزرگ مرد الاهی جام وجودش لبریز از توحید بوده است.
ابوطالب عموی پیامبر، شاعری نام آور
ابوطالب شاعری نام آور بود و ابیات فراوانی به او منسوب است، البته همه آن ها متواتر نیست، اما مجموعه ای از اشعار بهگونه ای متواتر نقل شده که انتساب آن ها را به او نمی توان انکار کرد. این اشعار در چهار دیوان، به نام اشعار ابوطالب جمع شده است.
نمونه ای از اشعار ابوطالب عموی پیامبر اسلام (ص)
أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّا وَجَدْنَا مُحَمَّدًا
نَبِیا کمُوسَی خُطَّ فِی أَوَّلِ الْکتُبِ
وَأَنَّ عَلَیهِ فِی الْعِبَادِ مَحَبَّهً
وَلَا خَیرَ مِمَّنْ خَصَّهُ اللهُ بِالْحُبِّ
ترجمه آیا نمی دانید که ما او (محمد) را مانند موسی پیامبر یافته ایم
و نام و نشان او در کتاب های آسمانی قید گردیده است،
و بندگان خدا محبت مخصوصی به وی دارند،
و هیچ شخصی برتر نیست از کسی که خدا او را به محبت ویژه خود اختصاص داده است.[۶]
وفات حضرت ابوطالب عموی پیامبر اسلام (ص)
مورخان نوشته اند: «ابوطالب سه سال قبل از هجرت، بعد از آن که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش از «شعب ابوطالب» [۷]خارج شدند، در ماه شوال یا ذى القعده در سن ۸۴ سالگى از دنیا رفت.»[۸]
او در بستر مرگ، بنی عبد المطلب را فرا خواند و گفت: شما هرگز بهتر از آن چه از محمد می شنوید و او بدان امر می کند، نمی یابید، پس از او پیروی و او را یاری کنید تا رشد یابید.[۹]
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز وفات ابوطالب فرمود: تا زمانی که ابوطالب زنده بود قریش از من ترس و واهمه داشت.[۱۰]
شیخ مفید می نویسد: هنگام درگذشت ابوطالب، جبرئیل بر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل گردید و به ایشان گفت: «اُخْرُجْ مِنْ مَکهَ فَقَدْ مَاتَ نَاصِرُک؛ از مکه خارج شو که یاوری در این شهر نداری![۱۱]
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روز وفات وی در حالی که به شدت محزون بود و می گریست، به امام علی (علیه السلام) دستور غسل و کفن او را داد و برای وی طلب رحمت کرد.[۱۲]
ابوطالب عموی پیامبر مانند پدرش عبد المطلب در منطقه حجون مکه به خاک سپرده شد. [۱۳] امروزه قبرستانی که وی را در آن به خاک سپردند، در میان فارسی زبانان به «قبرستان ابوطالب» مشهور است.
از هند بن ابی هاله اسدی نقل شده: «وقتی ابوطالب عموی پیامبر از دنیا رفت حضرت به شدت مورد اذیت و آزار قریش قرار گرفت تا جایی که فرمود: ای عمو! چه زود جای خالی تو را احساس کردیم صله رحم تو برایت مفید باشد و خداوند به تو جزای خیر عنایت فرماید.[۱۴]
جمع بندی
ابوطالب عموی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر مولای متقیان علی (علیه السلام) است. این شخصیت بزرگ اسلام، بعد از مرگ برادرش عبدالله سرپرستی پیامبر عطیم الشان اسلام را به عهده گرفت و تمام تلاش خود را صرف نگهداری و حفاظت از آن حضرت نمود تا این که دوران رسالت پیامبر فرا رسید.
حضرت ابوطالب (علیه السلام) در طول دوران حیاتش از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با تمام توان حمایت نمود و حامی و پشتیبانی بزرگ برای آن حضرت محسوب می شد. مرگ ابوطالب عموی پیامبر (ص) ده سال بعد از بعثت اتفاق افتاد.
پی نوشت ها
[۱] . « عبدالمطلِب بن هاشم بن عبدمناف (۱۲۷-۴۵ قبل از هجرت، ۵۰۰-۵۷۹م) جد حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، بزرگ قبیله قریش و از بزرگان مکه. نام عبدالمطلب، «شیبه» و کنیه اش «ابوالحارث» بوده؛ عبدالمطلب به دلیل حسن مدیریت و کرامت هایی که از خود نشان داد، در مکه به مقبولیت عمومی دست یافت و قریش وی را به سروری پذیرفتند»؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۷۷؛ ابن خلدون، العبر التاریخ، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۸۶.
[۲] . « عام الفیل (سال فیل)، سال حمله ابرهه، پادشاه یمن، با لشکری معروف به اصحاب فیل به سمت مکه برای تخریب کعبه بود. به دلیل این که لشکر ابرهه در این حمله با خود فیل به همراه داشت، به این سال، عام الفیل گفته اند.»؛ دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۷۱ش، ص۹۲
[۳] . الاصابه، ج ۷، ص ۱۹۶.
[۴] . مناقب ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۳۵.
[۵] . بحارالانوار ج ۳۵ ، ص ۱۱۲
[۶] . ابن هشام، السیره النبویه، دارالمعرفه، ج۱، ص۳۵۲.
[۷] . « شعب ابی طالب، دره ای میان دو کوه ابوقبیس و خندمه در مکه است. وقتی قصی بن کلاب بر مکه حاکم شد، هر خاندانی از قریش را در جایی از مکه سکونت داد. او وجه کعبه (قسمت رو به روی درب کعبه) را که دربردارنده شعب ابی طالب و به سمت معلاه مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش عبد مناف و عبد الدار برگزید. این شعب به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطه مکه بود.»؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۳۴۷
[۸] . کامل ابن اثیر، ج ۱، ص ۵۰۷.
[۹] . ابن جوزی، علی بن محمد، المنتظم، ج۳، ص۹.
[۱۰] . انساب الاشراف بلاذری، ج۲، ص۲۸۸
[۱۱] . ایمان ابی طالب (ع) شیخ مفید، ص۲۴
[۱۲] . مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۱۶۳؛ ابن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۴۵.
[۱۳] . بلاذری، احمد بن یحیی بن جابر، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۹.
[۱۴] . شیخ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۶۳، قم، دار الثقافه، ۱۴۱۴.
منابع
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، قم، مجمع جهانی اهلبیت، ۱۴۲۶ق.
- ابن هشام، محمد بن عبدالملک، السیره النبویه، تحقیق محی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبه صبیح، ۱۳۸۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن محمد، ایمان ابیطالب، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق.
- احمد بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ج۱، ص ۱۲۶، به کوشش سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
- أبو الفرج ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، دار الکتب العلمیه، بی تا.
- طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی( للطوسی)، دار الثقافه، قم، اول، ۱۴۱۴ ق.
- ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، العبر تاریخ، ترجمه عبد المحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۴ش.
- حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، ۱۹۹۵م.
- دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، اخبارالطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ چهارم، ۱۳۷۱ش.