- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
یکی از یاران فداکار امام حسین (علیه السلام) که در روز عاشورا به شهادت رسید نافع بن هلال بجلی یا نافع بن هلال جملی است، او از اصحاب امام علی (علیه السلام) نیز بوده که در جنگ های جمل، صفین و نهروان فعالانه شرکت داشته و از جمله شهدای کربلا است که با جان و مال در رکاب امام حسین (علیه السلام) حضور یافت و در برابر دشمن جنگید تا به لقای پرودگار نائل آمد. نافع بن هلال بجلی در «عذیب هجانات» به کاروان امام حسین (علیه السلام) ملحق گردید.
توضیح یک اشتباه در مورد نام نافع بن هلال بجلی
در برخی منابع تاریخی و مقاتل در مورد نام این صحابی عالیقدر امام حسین (علیه السلام) اشتباهی صورت گرفته است. نام ایشان را به جای نافع بن هلال اشتباها هلال بن نافع ذکر کرده اند.[۱] این در حالی است که هلال بن نافع فرد دیگری است که او هم در کربلا حضور داشته ولی در لشکر مقابل امام حسین (علیه السلام) و با عمر سعد همراه بوده و یکی از گزارشگران واقعه و حوادث غم بار کربلا است.
نسب نافع بن هلال بجلی
درباره نسب نافع بن هلال بجلی در منابع تاریخی آمده است که این صحابی جلیل القدر و مخلص و با فضیلت تبار یمنی داشته است و از تیره جمل بوده که یکی از شاخههای قبیله مذحج است. در منابع تاریخی با نسبت جملی، بجلی، مرادی و بجلی مرادی از او یاد شده است.[۲]
نافع بن هلال بجلی در واقعه کربلا
نافع بن هلال بجلی پیش از آن که حضرت مسلم بن عقیل (علیهما السلام) به شهادت برسد کوفه را ترک نمود و با چهار نفر دیگر از شیعیان به امام حسین (علیه السلام) ملحق گردید؛ امام از آن ها سوال نمود که وضعیت مردم کوفه چگونه است، یعنی بر تعهد شان باقی هستند یا تبلیغات دشمن بر آن ها اثر گذاشته است؟ آن چهار نفر در جواب امام فرمود: «اشراف و بزرگان کوفه به جهت رشوه هایی که گرفتهاند علیه شما هستند و بقیه مردم، دلشان با شما ولی شمشیرشان علیه شما است.»[۳]
نافع بن هلال بجلی و تجدید بیعت
نافع بن هلال بجلی از جمله یارانی امام حسین (علیه السلام) است که بعد از صحبت های امام (علیه السلام) و زهیر بن قین صحبت نمود و در وفاداری و حمایت از امام سخنانی ایراد کرد و تا پای جان در کنار امام ماند تا به درجه رفیع شهادت نائل آمد.[۴]
نافع بن هلال بجلی و ماجرای آوردن آب
بعد از اینکه لشکر دشمن، آب را بر روی امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بست، شب هنگام امام حسین (علیه السلام) حضرت عباس (علیه السلام) را با سی نفر از اصحاب خویش به منظور تهیه آب به شریعه فرات فرستاد، از جمله کسانی حضرت عباس (علیه السلام) را در آوردن آب همراهی کرد نافع بن هلال بود، نافع در جلوی آنان در حرکت بود تا به شریعه فرات رسیدند. آنان مقداری آب به خیمه ها رساندند.[۵]
نافع بن هلال بجلی در شب عاشورا
در نیمه شب عاشورا، ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) از خیمه خارج شد تا به بررسی تپه ها و گردنه های اطراف بپردازد. در این هنگام نافع، امام (علیه السلام) را دید و آهسته به دنبال ایشان به راه افتاد. امام (علیه السلام) متوجه حضور نافع شدند پس از او پرسیدند: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟»؛
نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، خروج شما از خیمهگاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت انداخته است.» امام (علیه السلام) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این تپه ها و بلندی ها و پستی ها بازدید کنم.» پس از انجام بازرسی، حضرت (علیه السلام) به سوی خیمه برگشتند.
ایشان در حالی که دست نافع را گرفته بود، به او فرمود: «آیا نمیخواهی در این شب تار از بین دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟» نافع خود را به روی قدم های امام (علیه السلام) انداخت و در حالی که بر آن بوسه می زد گفت: «انّ سیفی بالفٍ و فرسی مثله، فوالله الّذی منّ بک علیّ لا فارقتک حتّی یکلا عن فریٍ و جریٍ؛ شمشیری دارم که به هزار درهم می ارزد و اسبی دارم که به همین اندازه می ارزد، پس به آن خدایی که بر من به حضور در رکاب شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامی که شمشیرم به کار آید از شما جدا نمی شوم.»[۶]
نافع بن هلال بجلی روز عاشورا
در برخی منابع تاریخی آمده است که نافع بن هلال بجلی به تازگی ازدواج کرده بوده است و هنگام رفتن به میدان، همسرش به این کار راضی نبوده و گویا مانع وی شده است، اما نافع بن هلال بجلی برای دفاع ازامام تصمیم خود را گرفته و اصرار به رفتن داشت.
وقتی امام حسین (علیه السلام) از اختلاف آن دو آگاه می گردد به نافع بن هلال می فرماید: «همسرت نگران است و من دوست ندارم در جوانی به فراق یکدیگر مبتلا شوید؛ اگر می خواهی عیالت را بردار و از این بیابان برو.
نافع بن هلال عرض کرد: ای پسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اگر در سختی تو را رها کنم و سراغ عیش و نوش خود روم، فردای قیامت پاسخ جدت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را چه گویم.»[۷]
رجزخوانی نافع بن هلال بجلی
نافع در تیر اندازی مهارت خوبی داشته است و از ابومخنف نقل شده که امام علی (علیه السلام) به او آیین رزم آموخته بود.[۸]
گفته شده است که نافع در روز عاشورا، در حالی که نامش را بر روی تیرهای خود نوشته بود، آن ها را مسموم و به سوی دشمن پرتاب می کرد. و در حین پرتاب تیرها این رجز را می خواند:
أرمی بِها مُعلَّماً أفواقُها
مَسمومهً تَجری بها أخفاقُها
لَتَملَأَنَّ أرضَها رِشاقُها
وَالنَّفسُ لایَنفَعُها إشفاقُها
«تیر هایی پرتاب می کنم که نامم بر بالای آن نوشته شده است، در حالیکه مسموم و مستانه جلو می رود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کندو جان را ترس از آن سودی نبخشد؛» [۹]
أنَا الغُلامُ الیَمَنِیُّ الجَمَلِی
دینی عَلى دینِ حُسَینٍ وعَلِی
إن اُقتَلِ الیَومَ فَهذا أمَلی
فَذاکَ رَأیی واُلاقی عَمَلی
«من جوان یمنی جملی هستم، که دینم همان دین حسین و علی (علیهما السلام) است؛ آرزویم امروز این است که کشته شوم. پس آن رای من است و عملم را خود ملاقات می کنم.»[۱۰]
إن تُنکِرونی فَأنَا ابنُ الجَمَلِی
دینی عَلى دینِ حُسَینٍ وعَلِی
«اگر مرا نمیشناسید خودم را معرفی کنم، من از قبیله جَمَلی هستم و آیین و دینم همان دین حسین بن علی (علیهما السلام) است».[۱۱]
شهادت نافع بن هلال بجلی
از برخی منابع تاریخی استفاده می شود که او در میدان نبرد و در حین جنگ، ۱۲ نفر از سپاهیان عمر بن سعد را با تیر کشت و هنگامی که تیرهایش تمام شد، با شمشیر به لشکر عمر بن سعد حمله می کرد.[۱۲]
لشکر دشمن در حمله دسته جمعی، او را محاصره کرده و از چهار سو، وی را هدف تیر و سنگ قرار دادند که در نتیجه بازوان نافع شکسته شد و او را به اسارت گرفتند. شمر ملعون و گروهی از دشمنان، نافع بن هلال را نزد عمر بن سعد بردند. عمر بن سعد به نافع ابن هلال گفت: «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟»
نافع در حالیکه خون بر محاسنش جاری بود، گفت: «پروردگار من از قصد من آگاه است. به خدا سوگند، من به جز تعدادی که مجروح ساختم، دوازده نفر از شما را کشتم و خودم را ملامت نمی کنم، اگر بازوان من سالم بود، نمی توانستید مرا اسیر کنید.»
سرانجام نافع ابن هلال بجلی به دست شمر ملعون به شهادت رسید.[۱۳]
جمع بندی
یکی از یاران با وفای امام حسین (علیه السلام) که در روز عاشورا با تمام وجود در دفاع از حق و در برابر باطل ایستاد و تا پای جان مقاومت نمود نافع بن هلال بجلی است، او بعد از هجوم دشمن زخمی شد و در چنگال دشمن اسیر گردید ولی مردانه و مقاوم در برابر دشمن سخن گفت و با زبان از امام حسین (علیه السلام) دفاع کرد. تا اینکه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پی نوشت ها
[۱] . ابصارالعین، ص۵۰-۱۵۰؛ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.
[۲] . الملهوف، ص۱۷۷.
[۳] . ابن نما حلی، مثیر الاحزان، ص۳۱.
[۴] . ابومخنف، وقعه الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۳۸.
[۵] . البلاذری، انساب الاشراف، ج ۳، ص۱۸۱؛ الطبری، تاریخ االامم و الملوک، ج ۵،
[۶] . موسوی مقرم، عبد الرزاق، مقتل الحسین (علیه السلام)، ص۲۱۹، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۹۷۹.
[۷]. روضه الشهدا، ص۲۹۸. ناسخ التواریخ، ج۲، ص۲۷۷.
[۸] . وقار شیرازی، عشره کامله، ص۴۰۲.
[۹]. الکوفی، الفتوح، ص۱۱۰؛ البحرانی، العوالم، ص۲۷۱.
[۱۰]. ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص۱۰۴.
[۱۱]. الطبری، تاریخ، ص۴۳۵؛ شیخ مفید؛ الارشاد،ج ۲، ص۱۰۳.
[۱۲] . البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۷؛ الطبری، تاریخ، ص۴۴۱ – ۴۴۲ و ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص۷۱ – ۷۲.
[۱۳] . البلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۷ و الطبری، تاریخ، ص۴۴۱ – ۴۴۲ و ابن اثیر، الکامل، ج ۴، ص۷۱ – ۷۲.
منابع
- ابومخنف کوفی، وقعه الطف، جامعه مدرسین، چ: سوم، قم، ۱۴۱۷ق.
- محمد السماوی، ابصار العین فی انصار الحسین (علیه السلام)، تحقیق محمد جعفر الطبسی، مرکز الدرسات الاسلامیه لممثلی الولی الفقیه فی حرس الثوره الاسلامیه، چاپ اول.
- الموسوی المقرم، عبد الرزاق؛ مقتل الحسین (علیه السلام)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ۱۹۷۹.
- ابن اعثم الکوفی، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱، ج ۵.
- عبدالله البحرانی، العوالم الامام الحسین (علیه السلام)، تحقیق مدرسه الامام المهدی(عج)، قم، مدرسه الامام المهدی(عج). چاپ اول، ۱۴۰۷.
- احمد بن یحیی البلاذری، انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷، ج ۳.
- محمد بن جریر الطبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج ۵.
- ابن اثیر، علی بن ابی الکرم؛ الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر – داربیروت، ۱۹۶۵، ج ۴.
- شیخ مفید؛ الارشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳، ج ۲.
- وقار شیرازی، عشره کامله، شیراز، نشر فروزنگه، ۱۳۹۰.
- ابن نما حلی، مثیر الاحزان و منیر سبل الاشجان، المطبعه الحیدریه، نجف، ۱۳۶۹ق.
- ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، مصحح: آشتیانی، محمدحسین و رسولی، هاشم: علامه، قم، اول، ۱۳۷۹ ق.
- کاشفی، حسین بن علی، روضه الشهدا، تصحیح: ابوالحسن شعرانی، تحقیق: علی یزدی، ادیبان، تبریز، ۱۳۹۴ش.