- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
علایم افراد یکی از امور روانشناختی و اخلاقی است که در جامعه از اهمیت خاصی برخوردارد است. علایم افراد از حیث ملکات اخلاقی به گونه های مختلفی تقسیم می شود. هر گروهی از انسان نشانه ای دارد که توسط آن قابل شناخت می گردد.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در وصیتی به امام علی (علیه السلام) علایم افراد و علامت طوایفی از اشخاص را بیان کرده است و برای هرکدام به سه نشانه اشاره فرموده است و سپس با اشاره ای به تعدادی از فضایل اخلاقی، توصیه ای در هنگام دیدن ماه و آینه به آن حضرت فرموده است.
متن حدیث
یَا عَلِیُّ إِنَّ لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ؛ الصِّیَامُ وَ الصَّلَاهُ وَ الزَّکَاهُ .
وَ إِنَّ لِلْمُتَکَلِّفِ مِنَ الرِّجَالِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ؛ یَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ یَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ یَشْمَتُ بِالْمُصِیبَهِ.
وَ لِلظَّالِمِ ثَلَاثَ عَلَامَاتٍ؛ یَقْهَرُ مَنْ دُونَهُ بِالْغَلَبَهِ وَ مَنْ فَوْقَهُ بِالْمَعْصِیَهِ وَ یُظَاهِرُ الظَّلَمَهَ.
لِلْمُرَائِی ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ؛ یَنْشَطُ إِذَا کَانَ عِنْدَ النَّاسِوَ یَکْسَلُ إِذَا کَانَ وَحْدَهُ وَ یُحِبُّ أَنْ یُحْمَدَ فِی جَمِیعِ الْأُمُورِ.
وَ لِلْمُنَافِقِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ؛ إِنْ حَدَّثَ کَذَبَ وَ إِنِ اؤْتُمِنَ خَانَ وَ إِنْ وَعَدَ أَخْلَفَ.
وَ لِلْکَسْلَانِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ؛ یَتَوَانَى حَتَّى یُفَرِّطَ وَ یُفَرِّطُ حَتَّى یُضَیِّعَ وَ یُضَیِّعُ حَتَّى یَأْثَمَ.
وَ لَیْسَ یَنْبَغِی لِلْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِی ثَلَاثٍ مَرَمَّهٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَهٍ لِمَعَادٍ أَوْ لَذَّهٍ فِی غَیْرِ مُحَرَّمٍ.
یَا عَلِیُّ إِنَّهُ لَا فَقْرَ أَشَدُّ مِنَ الْجَهْلِ وَ لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ وَ لَا وَحْدَهَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَا عَمَلَ کَالتَّدْبِیرِ وَ لَا وَرَعَ کَالْکَفِّ وَ لَا حَسَبَ کَحُسْنِ الْخُلُقِ. إِنَّ الْکَذِبَ آفَهُ الْحَدِیثِ وَ آفَهُ الْعِلْمِ النِّسْیَانُ وَ آفَهُ السَّمَاحَهِ الْمَنُ.
یَا عَلِیُّ إِذَا رَأَیْتَ الْهِلَالَ فَکَبِّرْ ثَلَاثاً وَ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَنِی وَ خَلَقَکَ وَ قَدَّرَکَ مَنَازِلَ وَ جَعَلَکَ آیَهً لِلْعَالَمِینَ.
یَا عَلِیُّ إِذَا نَظَرْتَ فِی مِرْآهٍ فَکَبِّرْ ثَلَاثاً وَ قُلِ اللَّهُمَّ کَمَا حَسَّنْتَ خَلْقِی فَحَسِّنْ خُلُقِی. یَا عَلِیُّ إِذَا هَالَکَ أَمْرٌ فَقُلِ اللَّهُمَّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا فَرَّجْتَ عَنِّی. [۱]
علایم افراد مومن
اى على! مومن دارای سه علامت است : روزه گرفتن، نماز گزاردن و زکات پرداختن.
البته این ها از علاین و نشانه های بارز شخص مومن است. علایم افراد مومن و اوصاف آنان در این امور خلاصه نمی گردد؛ زیرا رسول خدا (صلى الله علیه و آله وسلم) فرمود خداى عز و جل به چیزى عبادت نشده که از عقل بهتر باشد و شخص مومن خردمند نیست تا ده خصلت در او جمع شود:
به خیر او امید باشد و از شر او ایمن باشند، خیرى که از دیگرى دریابد بسیار شمارد و خیر بسیار خود را کم شمارد، در طول عمرش از تحصیل دانش خسته نشود، از رجوع حاجت مندان به سویش دلتنگ نشود، خوارى و فروتنى در نظر وى از عزت و سربلندى و فقر و تنگدستى از ثروت محبوب تر باشد، بهره وى از دنیا همان قوت باشد و دهم آن که هیچ کس را نبیند مگر آنکه با خود گوید او از من بهتر و پرهیزکارتراست.
همانا مردم دو قسم اند. یک قسم که واقعا از او بهتر و پرهیزکارتر است و دیگرى که از او بدتر و پست تر است. چون به کسى برخورد کند که از او بهتر و پرهیزکارتر است براى او تواضع کند تا خود را به او برساند و چون به کسى برخورد کند که از او بد تر است و پست تر، بگوید شاید خیر او در نهان است و شر او در عیان و شاید سرانجامش خیر باشد. اگر مومن این کار را انجام دهد بزرگ شود و بر اهل زمان خود آقا گردد.[۲]
علایم افراد ظاهر ساز
مرد ظاهر ساز دارای سه علامت است: پیش روى چاپلوسى، در پشت سر بدگویى کند و در مصیبت شماتت نماید.
همچنین علایم افراد ظاهر ساز در این علامات منحصر نیست و روایت شده ظاهر ساز را سه علامت است: در پیش مردم اظهار فعالیت و کوشش کند و در خلوت تنبل باشد، و دوست دارد که در هر کارى ستایش گردد.[۳]
امام باقر (علیه السلام) فرمود مردى در بصره حضور امیرالمومنین علی (علیه السلام) ایستاد عرض کرد یا امیرالمومنین خبر ده مرا از برادران. فرمود برادران دو قسم اند برادران صمیمى و برادران ظاهر ساز، برادران صمیمى همانا دست و بال و اهل و مال اند چون برادر خود را صمیمى یافتى مال و جانت را از او دریغ مکن با دوستان او دوست باش و با دشمنان او دشمن، سر و عیب او را بپوش نیکى او را اظهار کن؛ ولى اى سائل بدان که این ها از کبریت احمر کمیاب تر اند. از برادران ظاهر ساز لذت معاشرت را دریغ مدار و توقع بیش از آن هم از دل آن ها نداشته باش و خوشرویى و خوشگویى که بتو بذل می کنند به آن ها بذل کن.[۴]
علایم افراد ستمکار
علایم افراد ستم کار سه تا است: هنگام داشتن قدرت، زیر دست خود را سرکوب کند؛ از ما فوق خود سرپیچى نماید و پشتیبان ستمکاران باشد.
علایم افراد ریاکار
ریاکار دارای سه نشانه و علامت است: نزد مردم شاداب و با نشاط است، چون تنها گردد افسرده و بى حال است و دوست دارد در همه کارها از او تعریف و تجلیل شود.
انسان ریاکار به کسی گفته می شود که در عبادات و انجام تکالیف ظاهر سازی می کند و می خواهد خدا را بفریبد.
از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمود: از پیغمبر خدا (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) پرسیده شد: فرداى قیامت نجات در چیست؟ فرمود: مسلما نجات در این است که خدا را نفریبى تا او نیز تو را نفریبد، چون هر کس که در صدد مکر و فریب خدا بر آید، خداوند به او مکرى رساند، و رشته ایمان را از او جدا کند، و نفسش او را مى فریبد، اگر بفهمد.
به آن حضرت عرض شد: چگونه خداوند او را فریب مى دهد؟ فرمود: فرمان خدا را انجام مى دهد و با آن عمل، دیگرى را جز خدا در نظر دارد؛ بنا بر این از ریاکارى و جلب توجه دیگران بپرهیزید؛ زیرا آن شرک به خداى عز و جل مى باشد. همانا روز قیامت شخص ریاکار و ظاهر ساز به چهار نام خوانده مى شود: اى کافر، اى فریبنده، اى بى وفاى عهد شکن، اى زیانکار! کردارت باطل و هدر رفت و مزدت فاسد و ناچیز شد، امروز نصیبى از خیر برایت نیست، پس از همان کس که عملت را براى خوش آمدش انجام داده اى مزدت را بخواه.[۵]
علایم افراد منافق
منافق سه علامت دارد: چون سخن گوید دروغ گوید، چون به او اعتماد شود خیانت کند و چون وعده دهد بى وفایى نماید.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره خطر منافق فرموده است: انّى لا اخافُ عَلى امَّتى مُؤْمِناً وَ لا مُشْرِکاً، امَّا الْمُؤْمِنُ فَیَمْنَعُهُ اللَّهُ بِایمانِهِ وَ امَّا الْمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْکِهِ، وَ لکِنّى اخافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ، یَقولُ ما تَعْرِفونَ وَ یَفْعَلُ ما تُنْکِرونَ. [۶]
امام علی (علیه السلام) می گوید که پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به من گفت: من بر امتم از مومن و مشرک نمى ترسم، زیرا مومن را خداوند به سبب ایمانش باز مى دارد و مشرک را به خاطر شرکش خوار مى کند، ولکن بر شما از هر منافق دل زبان دان مى ترسم که آنچه را مى پسندید مى گوید و آنچه را ناشایسته مى دانید انجام می دهد.
در اینجا رسول اللَّه از ناحیه نفاق و منافق اعلام خطر مى کند، زیرا عامه امت، بى خبر و ناآگاهند و از ظاهرها فریب مى خورند و باید توجه داشت که هر اندازه احمق زیاد باشد، بازار نفاق داغ تر است. مبارزه با احمق و حماقت، مبارزه با نفاق نیز هست زیرا احمق ابزار دست منافق است. قهراً مبارزه با احمق و حماقت خلع سلاح کردن منافق، و گرفتن شمشیر از دست منافق است[۷]
علایم افراد تنبل
تنبل دارای سه علامت است: سستى کند تا به کوتاهى کشد، کوتاهى و تفریط نماید تا تباه سازد و تباه کند تا گناهکار شود.
علایم افراد عاقل
عاقل را نشاید که جز در سه مورد سفر نماید: بهبود وضع معاش، گام برداشتن براى روز معاد و یا کامیابى از غیر حرام.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از بیان علایم افراد مختلف به یک سلسله مطالب اخلاقی و عملی پرداخته است و آنها را به امام علی (علیه السلام) گوشزد فرموده است.
فضائل انسانی
اى على! هیچ فقرى سخت تر از نادانى، هیچ ثروتى سودمندتر از عقل، هیچ تنهایى دهشت زاتر از خودپسندى، هیچ عملى چون اندیشیدن، هیچ پارسایى چون خویشتن دارى و هیچ اصالت خانوادگى چون خوش اخلاقى نیست. به راستى دروغ آفت سخن، فراموشى آفت دانستن و منت نهادن آفت بخشش است.
تکبیر در هنگام رویت ماه
اى على! چون ماه نو را رویت کردى سه بار تکبیر گوى و آنگاه بگو: سپاس آن خدایى را سزاست که مرا آفرید و تو را پدید آورد و براى تو منزلگاه هایى معین کرد و تو را براى همه مردم جهان نشانه اى ساخت.
تکبیر در هنگام نگاه کردن به آینه
اى على! چون در آینه بنگرى سه بار تکبیر گوى و سپس بگو: بار الها! همان طور که آفرینش مرا نیکو ساختى، اخلاق مرا [نیز] نیکو گردان.
اى على! هر گاه کارى تو را به هراس افکند بگو: بار خدایا! از تو انتظارى جز این نیست که به حق محمد و آل محمد از این بیم و اضطراب رهایم سازى.[۸]
نتیجه گیری
این وصیت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مبنی بر علایم افراد در حقیقت راهکارهای شناخت افراد را برای امت خود بیان فرموده است. از این رو مسلمانان می توانند بر طبق نشانه و علامتی که در کسی مشاهده می شود او را تشخیص دهد که از کدام طایفه و گروه است. این تشخیص در برخوردهای اجتماعی بسیار مفید واقع می شود و یک انسان مومن می تواند چه برخوردی با آنان انجام دهد.
پی نوشت ها
[۱] . تحف العقول، ص ۱۰ -۱۱.
[۲]. خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۱۹۹.
[۳] . ترجمه شریف کتاب مکارم الأخلاق، ج۲، ص۳۹۱.
[۴] . خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۸۹.
[۵] . متن و ترجمه معانى الأخبار، ج۲، ص۲۹۹.
[۶] . نهج البلاغه، نامه ۲۷.
[۷] . مجموعه آثار، ج۱۶، ۳۳۸.
[۸] . ترجمه تحف العقول، ص ۱۹ – ۲۱.
منابع
[۱] . ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، قم، جامعه مدرسین، چ۲، ۱۴۰۴ق.
[۲]. ابن بابویه، محمد بن على، خصال شیخ صدوق، ترجمه کمرهاى، تهران، کتابچی، چ۸، ۱۳۷۷ش.
[۳] . طبرسى، حسن بن فضل، ترجمه شریف کتاب مکارم الأخلاق، ترجمه میرباقرى،تهران، فراهانى، چ ۲، ۱۳۶۵ش.
[۴] . ابن بابویه، محمد بن على، خصال شیخ صدوق(ترجمه کمره اى)، تهران، کتابچى ، چ ۸، ۱۳۷۷ ش.
[۵] . ابن بابویه، محمد بن على، متن و ترجمه معانى الأخبار، ترجمه محمدى، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ ۲، ۱۳۷۷ش.
[۶] . نهج البلاغه، نامه ۲۷.
[۷] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، بی تا.
[۸] . ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ترجمه تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، انتشارات آل علی علیه السلام، چ۱، ۱۳۸۲ش.