- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
موضوع خشم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) علیه ابوبکر و عمر از جمله موضوعاتی است که در متون حدیثی اهل سنت بیان شده است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دختر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از وفات پدر گرامی اش در معرض آزار و اذیت بسیاری از سوی قدرت طلبان قرار گرفت.
خشم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) علیه دو خلیفه اول، مشروعیت خلافت آنان را زیر سوال می برد. نارضایتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) علیه آنان چیزی نیست که قابل انکار باشد. خشم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از سوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) معیار تشخیص حق از باطل قرار داده شده است.
در نوشتار حاضر، ابتدا به احادیثی از پیامبر اسلام (سلام الله علیها) اشاره می شود که خشم حضرت فاطمه را خشم خود دانسته است و سپس حدیثی از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نقل می شود که خشم آن حضرت علیه این دو خلیفه را بیان می کند.
جایگاه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در پیشگاه خداوند
فضایل حضرت زهرا (سلام الله علیها) در متون اهل تسنن به مقدار فراوان منعکس شده است. مقام و جایگاه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در پیشگاه الهی و از سوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین بیان شده است که: «فَاطِمَهُ سَیدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّهِ».[۱] فاطمه سید زنان اهل بهشت است.
همچنین فرمود: «فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی، فَمَنْ أَغْضَبَهَا أَغْضَبَنِی»؛[۲] یعنی فاطمه پاره تن من است، هر که خشم فاطمه را برانگیزد مرا به خشم آورده است. همچنین فرموده است: «إِنَّمَا فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی. یؤْذِینِی مَا آذَاهَا»؛[۳] یعنی هر چیزی که فاطمه را اذیت کند مرا اذیت می کند.
روایات زیادی در متون معتبر اهل سنت از جمله صحیح بخاری و صحیح مسلم درباره جایگاه والای حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نقل شده است که هیچ بانوی دیگری در عالم به این مقام نمی رسد.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از زمره اهل کسا است که به دلالت آیه تطهیر از اهل بیت محسوب می گردد. ارتباط اهل کساء و آیه تطهیر توسط عایشه همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتاب صحیح مسلم نقل شده است.
آن حضرت پس از وفات پدر گرامی اش، از امام علی (علیه السلام) به حدی حمایت کرد که به خاطر آن مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به همین علت به شهادت رسید. این حادثه خشم حضرت فاطمه را موجب گردید که از سوی خود آن حضرت (سلام الله علیها) در حدیثی نقل شده است و در اینجا به آن اشاره می شود.
رنج و خشم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از سوی ابوبکر و عمر
احادیثی از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نقل شده که ایشان از سوی عمر و ابوبکر مورد آزار و اذیت قرار گرفته و عدم رضایت خود را از آنان اعلام نموده است.
- در روایتی نقل شده، بعد از اینکه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) متالم گردید خطاب به آن دو فرمود: «أ لم تسمعا رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلم و سلّم یقول: رضا فاطمه من رضای؟ و سخط فاطمه من سخطی؟ قالا: نعم قد سمعناه، فقالت: إنی أشهد اللّه و ملائکته أنکما قد أسخطتمانی، و لئن لقیت النبی صلّى اللّه علیه و آله و سلم و سلّم لأشکونکما إلیه؛[۴]
یعنی آیا شما دو نفر نشنیدید که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: رضای فاطمه رضای من است و سخط فاطمه سخط من است؟ گفتند: بلی شنیدیم. سپس فرمود: من خدا و ملائکه را شاهد می گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید و حتما اگر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را ملاقات نمودم از شما دو نفر پیش او شکایت می کنم.
- حضرت زهرا (سلام الله علیها) به حدی از عمر ناراضی بود که می خواست او را نفرین کند اما به دلایلی از آن کار اجتناب می فرمود. آن حضرت در حدیثی خطاب به عمر فرمود: «وَ اللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا إنّی اکْرَهُ انْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لاذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ انّی سَاءُقْسِمُ عَلَی اللّهِ ثُمَّ اجِدُهُ سَریعَ الاْجابَهِ.» [۵]
سوگند به خداوند، اگر نمی ترسیدم که عذاب الهی بر بی گناهی ، نازل گردد؛ متوجه می شدی که خدا را قسم می دادم و نفرین می کردم و می دیدی چگونه دعایم سریع مستجاب می گردید.
نتیجه گیری
از این احادیث کاملا خشم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) علیه دو خلیفه اول ثابت می گردد. و نیز روشن می شود که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) مورد آزار و اذیت از سوی خلفای اولیه اسلام قرار گرفته و آن حضرت به حدی از آنان ناراضی بوده است که می خواسته آنان را نفرین کند اما چنین نکرد و در فردای قیامت از آنان پیش پدر گرامی اش شکایت خواهد نمود.
پی نوشت ها
[۱]. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۱۹.
[۲]. صحیح البخاری، ج۶، ص۱۲۱.
[۳]. صحیح مسلم، ج۴، ص ۱۹۰۳.
[۴]. إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج۳، ص ۴۰۶.
[۵] . الکافی، ج ۱، ص۴۶۰.
منابع
- بخارى، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، قاهره، جمهوریه مصر العربیه، وزاره الاوقاف، المجلس الاعلى للشئون الاسلامیه، لجنه إحیاء کتب السنه ، چ ۲، ۱۴۱۰ق.
- شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات آله و سلمداه بالنصوص و المعجزات، بیروت، اعلمی، چ۱، ۱۴۲۵ ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ۴، ۱۴۰۷ق.
- مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، قاهره، دار الحدیث ، چ۱، ۱۴۱۲ ق.