- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
حج در دین اسلام بسیار با اهمیت است. روایاتی زیادی درباره حج صادر شده است. در این نوشته به برخی از آنها تحت عناوین زیر اشاره شده است.
۱. حج جلوهگاه شریعت اسلام
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) … و الخامسه الحج و هی الشریعه[۱]
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در ضمن بیان علل فرائض الهی، درباره علت وجوب حج فرمود: حج معادل همه شریعت است یک مدل کوچک از اسلام بزرگ است گویا خداوند اراده کرده که اسلام با همه ابعاد در یک عبادت جمع کند تا حاجی یکباره کل اسلام را بطور خلاصه تجربه نماید. از این رو مرحوم صدوق (ره) در خصال در توضیح این روایت فرمود:
و قد جاء فی تعلیل الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) للحج ضمن تعلیله لسائر الفرائض بأنه معادل لتمام الشریعه اذ یقول (صلی الله علیه و آله و سلم) :
«جائنی جبرئیل فقال لی یا احمد الاسلام علی عشره اسهم أوَلُها شهاده ان لا اله الا الله و هی الکلمه (الملّه) و الثانیه الصلاه و هی الطهر (الفریضه) والثالثه الزکاه و هی الفطره (المطهره) و الرابعه الصوم و هی الجنه و الخامسه الحج و هو (هی) الشریعه»[۲]
پس با توجه به این روایت و روایات دیگر استفاده میشود که حج آئینه تمام نمای دین و تجلیگاه اسلام است که تکرارش در هر سال سبب تضمین اسلام در گذر زمان خواهد شد. شاهد بر این مدعا این است هر چه که از فوائد و آثار برای چهار واجب دیگر در این روایت ذکر شده در حج هم وجود دارد. چونکه در حج هم توحید است هم نماز است هم انفاق مالی و هم آزادی از جهنم و …
۲. حج پرچم اسلام
قال علی (علیه السلام) … و جعله سبحانه و تعالی للاسلام علما[۳]
همانطوری که در مسیر جاده و خیابان برای هدایت و راهیابی، نشانه و علامتی نصب میکنند تا انسان متحیر و منحرف نگردند خداوند منان هم برای کسانی که به علل مختلف راه گم کردهاند یا در غفلت فرو رفتهاند یا متحیر و سرگردان هستند کعبه و برنامه حج را علم و نشانه اسلام قرار داد تا با تفکر در کعبه و آیات روشن آن و مناسک حج و برنامههای آن، تحولی در آنها بوجود آید و با تمام وجود درک کند که اسلام دین توحید خالص است و از هر گونه شرک بری است دین مساوات است دین وحدت و اتحاد است دین فردی نیست بلکه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و … است و خلاصه اسلام دین جامع و در متن زندگی مردم و حکومت قرار دارد.
۳. حج از ارکان مهم اسلام
حج یکی از ارکان پنجگانهای است که کاخ رفیع اسلام بر آنها استوار گشته است: «بنی الاسلام علی خمس؛ علی الصلاه و الزکاه و الحج و الصوم و الولایه»[۴]
حج نه تنها یکی از ارکان خمسه اسلام است بلکه در میان این ارکان از همه مهمتر و جامعتر بشمار میآید چنانکه مرحوم صاحب جواهر در تعریف و برتری حج از ارکان دیگر فرمود:
«و هو من اعظم شعائر الاسلام و افضل ما یتقرب به الانام الی الملک العلام لما فیه من اذلال النفس و اتعاب البدن و هجران الاهل و التغرب عن الوطن و رفض العادات و ترک اللذات و الشهوات و المنافرات و المکروهات و انفاق المال و شد الرحال و تحمل مشاق الحل و الارتحال و مقاساه الاهوال و الابتلاء بمعاشره السفله و الانذال فهو حینئد ریاضه نفسانیه و طاعه مالیه و عباده بدینه قولیه و فعلیه، و جودیه و عدمیه و هذا الجمع من خواص الحج من العبادات التی لیس فیها اجمع من الصلاه و هی لم تجتمع فیها من اجتمع فی الحج من فنون الطاعات … و علی کل حال فللحج اسرار و فوائد لا یمکن احصاؤها»[۵]
سپس مرحوم صاحب جواهر ادامه داد: «و من هنا ورد ان الحج المبرور لا یعدله شیئی» که هیچ چیز برابری با آن نمیکند و لذا امام صادق (علیه السلام) در پاسخ سؤال عمر بن یزید است که عرضه داشت ما یعدل الحج شیئ ؟ فرمود: «ما یعد له شیئ و الدرهم فی الحج افضل من الفی الف فیما سواء فی سبیل الله»[۶]
نکته قابل توجه در این روایت این است که یک درهم در راه حج برتر از هزاران خرجهائی است که آن خرجها هم در راه خدا مصرف شده باشد یعنی این مقایسه بین مصرف های فی سبیل الله است نه غیر آن.
سپس صاحب جواهر تمسک به روایات دیگر نمود تا برتر بودن حج از سایر عبادات را اثبات نماید. از جمله روایتی است که امام (علیه السلام) در مورد برتری حج از نماز و روزه فرمود:
«انه افضل من الصلوه و الصیام و سپس علت این افضل بودن را هم ذکر نمود لان المصلی یشتغل عن اهله ساعه و ان الصائم یشتغل عن اهله بیاض یوم و ان الحاج لیشخص بدنه و یضحی نفسه و ینفق ماله و یطیل الغیبه عن اهله لا فی مال یرجوه و لا فی تجاره»[۷].
چنانکه در روایت دیگر فرمود: «اما انه لیس شیئ افضل من الحج الصلوه سپس ادامه میدهد و فیالحج هنا صلوه و لیس فی الصلاه تدلکم حج»[۸]
مرحوم صدوق در جمع این روایت و روایت دیگر فرمود: فالحج بهذا الوجه افضل من الصلوه و صلوه فریضه افضل من عشرین حجه مجرده عن الصلاه[۹]
اما از آنجایی که حج متضمن نماز میباشد حج برتر از نماز خواهد بود. همچنانکه در روایت دیگری حج برتر از صیام و جهاد مطرح شده است.
انه افضل من الصیام و الجهاد و الریاط.[۱۰]
و بالاخره امام صادق (علیه السلام) با تصریح تمام و با تعبیر کان در مورد برتری حج از نماز و روزه فرمود: «کان ابی یقول الحج افضل من الصلوه و الصیام..»[۱۱] که از تعبیر کان ابی یقول استمرار این کلام استظهار میشود.
پس از مجموعه مطالب گذشته چنین بدست میآید که حج از اعظم شعائر اسلام و از مهمترین ارکان دین و از همه عبادت برتر و جامعتر میباشد و شاید بخاطر همین جهات بود که حج در بعض روایت در ردیف قرآن سامت و قرآن ناطق قرار داده شد.
ان لله عزوجل حرمات ثلاث لیس مثلهن شیئی کتاب الله و هو نور و حکمه، و بیته الذی جعله للناس قیاما و قبله و أنسا و لایقبل الله من احد یوجهها الی غیره، و عتره نبیکم.[۱۲]
۴. حج عامل تقویت دین
قال علی (علیه السلام): «فرض الله… و الحج تقویه للدین»[۱۳]
هر نهاد و انقلاب و .. به مرور زمان بر اثر عواملی رو به ضعف میگذارد یا متزلزل میگردد که احتیاج به عامل تقویت کننده یا پشتوانهای دارد تا ضعف و تزلزل آن جبران گردد.
از آنجائی که نهاد مقدس دین هم از این اصل مستثنی نیست و بر اثر تبلیغات سوء دشمنان و قلم بدستان مزدور از یک سو، و طغیان هوسها و شهوات از سوی دیگر، دین و اعتقادات مردم به مرور زمان کم رنگ می گردد و مردم در خواب غفلت قرار خواهند گرفت که ناگاه نسیم لطف الهی میوزد و ندای «لله علی الناس حج البیت» پرده غفلت را کنار زده و دلها را تکان داده و کاروانهای حج از کنار و گوشه جهان و با جنب و جوش چشمگیر براه افتاده و اجتماع باشکوهی از مسلمین تشکیل میگردد و روح تازهای به اصل دیدن دمیده و باعث تقویت ایمان میگردد و در همان لحظه اول با کندن زر و زیور و پوشیدن جامعه سفید، انسان را به یاد مرگ و قیامت میاندازد انسانی که غرقی در زرق و برق دنیا بود و خیال میکرد همیشه میخواهد در این دینا بماند اما در همان گام اول حج، زنگ بیدار باش به صدا در میآید و چنان تکانی به انسان میدهد که ای انسان کجا میروی (این تذهبون).
همه اعمال حج تاثیر بسزائی در تقویت ایمان و در نتیجه دین خواهد داشت از این رو امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود حج باعث تقویت دین میشود و بخاطر همین تقویت، واجب و لازم شمرده شده است بطوری که اگر حج تشریع نمیشد اصل دین رو بسردی میگرائید چنانکه امام صادق (علیه السلام) هم فرمود: «لا یزال الدین قائماً ماقامت الکعبه»[۱۴]
و نه تنها بقاء دین در گرو حج و کعبه است بلکه بقاء مسلمین هم در گرو حج است همچنانکه امیر بیان (علیه السلام) در این باره فرمود: «لا تترکوا حج بیت ربکم فتهلکوا»[۱۵]
این مضامین در جوامع روائی عامه هم نقل شده است چنانکهه جابر بن عبدالله از رسول خدا نقل میکند که «هذا البیت دعامه الاسلام»[۱۶] و یا از حسن نقل کردهاند که گفته «لا یزال الناس علی دین ما حجوا البیت و استقبلوا القبله»[۱۷]
ظاهرا این روایات در راستای همان آیه مبارکه سوره مائده است که فرمود «جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاما للناس»[۱۸] چه قوام دینی و چه دنیوی چنانکه امام صادق (علیه السلام) در تفسیر «قیاماً للناس فرمود جعلها لدینهم و معایشهم»[۱۹].
بررسی تاریخ هم نشان میدهد ایام حج فرصتی بسیار مناسب و بینظیر برای تبلیغ و نشر فرهنگ غنی اسلام در میان قشر وسیع مسلمان که بر اثر تبلیغات سوء، ایمان آنها کم رنگ گردیده، میباشد.
به علاوه این تبلیغ و نشر فرهنگ اسلامی منجر به زائرین و حجاج نمیشود بلکه هر کدام در بازگشت به شهر و آبادی خود فرهنگی را که با خود آورده نشر میدهد و تکرار این عمل در هر سال عامل بسیار قوی در بقاء و تقویت دین و ضامنی برای جاودانگی اسلام محسوب میشود چنانکه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) درباره حج فرموده:
«… الحج تشییدا للدین» [۲۰]. همچنانکه امام سجاد (علیه السلام) حج راسبب اصلاح ایمان دانسته است «حجوا و اعتمروا…یصلح ایمانکم»[۲۱]
چه اینکه حج یک دوره عملی آموزش دین است تا هر کس آنرا حداقل یکبار در تمام عمر بجا نیاورد به حقیقت ایمان نمیرسد برای اینکه در گذرگاه های حج، ایمان و اعتقاد از ناخالصیها جدا و اصلاح میگردد. و اگر این مرکز بزرگ مسلمین تحت نفوذ استکبار و حامیان آن باشد اسلام ناب محمدی پشتوانه مهمی را از دست خواهد داد و بر اثر تبلیغات و اکاذیب، قدرت معنوی آن کمکم سست و در نتیجه اعتقاد و ایمان مردم کم رنگ میگردد.
از این رو یکی از رؤسای ممالک مسیحی در جلسهای گفت: نفوذ در مسلمانان تا وقتی که سه چیز در آنها پا بر جا باشد و نسبت به آن ایمان داشته باشند امکان ندارد یا مشکل است که
یکی از آنها را حج ذکر کرد[۲۲]و در همین راستا کلارستون یکی از سران انگلیس، دنیا را برای گرفتن حج از دست مسلمانان فراخواند[۲۳].
۵. حج و مسئولیت حکومت اسلامی
از آنجائیکه حج از اعظم شعائر دین و سبب قوام و استواری اسلام و مسلمین و دارای ابعاد و آثار وسیع فردی، و اجتماعی، مادی و معنوی، فرهنگی و سیاسی است لذا ارتباط تنگاتنگ با حکومت اسلامی دارد بطوری که برگزاری و تشکیل هر ساله حج یکی از وظائف حکومت اسلامی بشمار میآید تا آنجا که اگر مردم از رفتن حج تعلل ورزند بر حاکمان اسلامی لازم است این گونه افراد را ملزم به انجام اعمال حج نماید چه آنها تمایل داشته باشند یا نه بطوری که اگر نرفتن حج بخاطر نداشتن هزینه باشد بر حاکمان لازم است هزینه آنها را از بیتالمال مسلمین تأمین نمایند تا این کنگره جهانی همه ساله با عظمت برگزار گردد.
مرحوم صاحب وسائل در کتاب ارزشمند وسائلالشیعه در این باره بابی احداث کرده بنام باب وجوب اجبار الوالی الناس علی الحج و زیاره الرسول و الاقامه بالحرمین کفایه و وجوب الانفاق علیهم من بیتالمال ان لم یکن لهم مال[۲۴] که از این عنوان استظهار میشود که مرحوم صاحب وسائل از این روایات، وجوب استفاده نموده است و این روایات نوعاً در جوامع روائی نقل شده است که برخی از آنها بشرح ذیل است:
عن الصادق (علیه السلام): «لو ان الناس ترکوا الحج لکان علی الوالی ان نجبرهم علی ذلک… فان لم یکن لهم ما لا، انفق علیهم من بیت مال المسلمین»[۲۵]
عن عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال:«لو عطل الناس الحج لوجب علی الامام (کان ینبغی للامام) ان یجبرهم علی الحج ان شاؤوا و ان ابوا فان هذا البیت انما وضع للحج»[۲۶]
با آنکه نفی اکراه در دین یک امر مسلم است کقوله تعالی لا اکراه فی الدین[۲۷] اما حج از آنجائی که معادل شریعت و علم اسلام و سبب تقویت دین.. میباشد از این اصل قرآنی تخصیص خورده بطوری که بعنوان یک واجب الهی بر عهده حاکمان اسلامی نهاده شده است و شاید در همین راستا بوده که مولی علی (علیه السلام) به سفیر خودش در مکه یعنی فثم بن عباس نوشت: فاقم للناس الحج و ذکر بایام الله.[۲۸]
۶. حج بیعت با امام
گرچه کعبه، قبله و مطاف مسلمین است گرچه کعبه بهترین نقطه روی زمین است و دارای فضایل و برکات زیادی است اما همه این مزایا و ویژگیها بدون اعتقاد به ولایت و امامت ارزشی نخواهد داشت و حج بدون ولایت حج جاهلی خواهد بود چنانکه امام باقر (علیه السلام) در حالیکه مردم را در حال طواف نگاه میکرد فرمود:
«… هکذا کانوا یطوفون فی الجاهلیه انما امروا ان یطوفوا بها ثم ینظروا الینا فیعلمونا ولایتهم و مودتهم و یعرضوا علینا نصرتهم ثم قراء هذه الایه فاجعل افئده من الناس تهوس الیهم»[۲۹].
حتی از روایت دیگر استظهار میشود که کعبه بدون ولایت سنگی بیش نیست و طواف دور آن مثل طواف دور سنگ است چنانکه امام باقر (علیه السلام) فرمود: «انما امر الناس أن یأتوا هذه الاحجار فیطوفوا بها ثم یأتونا فیخبرونا بولایتهم و یعرضوا علینا نصرهم»[۳۰]
از این دو روایت مطالب زیر استظهار می شود.
. از تعبیر کعبه به سنگ و حجر استفاده میشود که کعبه بدون ولایت سنگی بیش نیست
. یکی از اهداف امر به طواف، ملاقات با امام و اظهار ولایت و محبت با امام و عرضه کردن نصرت و یاری بر امام (علیه السلام) است.
. اعمال حج بدون ولایت مثل اعمال حج در زمان جاهلیت است و امام (علیه السلام) در این روایت اشاره به آن حدیث معروف پیامبر اکرم نمود. «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه»
. اگر مرگ آنها جاهلی است زندگی آنها هم جاهلی خواهد بود پس حج آنها هم بدون ولایت حج جاهلی است که هیچ ارزشی نخواهد داشت و هرگز از ضیافت الهی برخوردار نمی باشند و در نتیجه ارزشی برای استقبال و بوسیدن و به زیارت آمدن چنین حاجی نخواهد داشت[۳۱].
به علاوه دسته دیگر از روایات ، حج بدون ولایت را ، حج ناقص و تکمیل آن را با لقاء و زیارت امام معصوم (علیه السلام) دانستهاند.
چنانکه از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: «تمام الحج لقاء الامام»[۳۲] «اذا حج احدکم فلیختم بزیارتنا لان ذلک من تمام الحج»[۳۳]
و شاید رمز تولد حضرت علی (علیه السلام) در درون کعبه همین باشد که کعبه با ولایت پیوند عمیق دارد و هر کس با صاحبخانه کاری داشته باشد باید از طریق خانه زاد وارد بشود و در همین راستا پیامبر مکرم اسلام هم در حجهالوداع با نزول آیه «بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته»[۳۴] متذکر امر ولایت شد یعنی حج با ولایت و رهبری پیوند عمیقی دارد که مسئله رهبری باید در موسم حج مطرح شود و براساس این آیه کریمه اگر رسالت بدون ابلاغ ولایت، هیچ است حج هم بدون اعتقاد به ولایت هیچ و کعبه هم بدون ولایت سنگی بیش نخواهد بود و این همان رمز کلام امام سجاد (علیه السلام) در خطبه معروف شام است که در مقام معرفی خود فرمود: انا بن مکه و منی و انا بن زمزم و صفا.
همچنانکه امام صادق (علیه السلام) به داوود بن کثیر فرمود: نحن الحج و نحن الشهر الحرام و نحن البلد الحرام و نحن الکعبه…
و ظاهراً آیه مبارکه «لا اقسم بهذا البلد و انت حل بهذا البلد»[۳۵] هم در همین راستا باشد که مکه بدون رهبران آسمانی شهر بتپرستان و بتخانه میگردد[۳۶]
پس اگر کعبه و مکه بدون رهبران الهی بیارزش می شود زائران هم بدون ولایت ارزشی نخواهند داشت و اعمال و مناسک آنها جاهلی میگردد از این رو وقتی که ابو حمزه ثمالی از امام چهارم پرسید کدام بقعه افضل است فرمود افضل بقاع میان رکن و مقام است و هرگاه کسی عمر نوح کند و در این مقام روزها روزه و شبها به عبادت مشغول باشد اما بدون ولایت ما خدا را ملاقات کند او را بهرهای نخواهد بود[۳۷]
البته این نوع روایات در جوامع روائی معتبر ما زیاد نقل شده اما از آنجائی که ما در صدد اثبات چنین مطلبی نیستیم به همین مقدار اکتفی میشود.
۷. حج و شفاعت
یکی از چیزهای دیگری که دلالت بر اهمیت حج دارد این است که حاجی حق شفاعت داشته و شفاعت او مورد پذیرش واقع میشود یعنی نه تنها خودش اهل بهشت میشود بلکه دیگران را هم میتواند با شفاعت وارد بهشت کند و این دسته از روایات در کتب فریقین ذکر شده است که نمونهای از آنها بشرح ذیل است.
قالالباقر (علیه السلام): «الحاج و المعتمر و فدالله ان سألوه اعطاهم و ان دعوه اجابهم و ان شفعوا شفعهم»[۳۸]
عن جعفربن محمد … «فان الحاج لیشفع فی ولده و اهله و جیرانه»[۳۹]
ابی هریره و ابن عباس از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کردند که آن حضرت فرمود: «… فاغتنموا دعوته اذا قدم قبل ان یصیب الذنوب فان الله لایرد دعائه فانه یشفع فی مأه الف رجل یوم القیمه»[۴۰]
قال(صلی الله علیه و آله و سلم): «الحاج و المعتمر و فدالله عزوجل… و ان شفعوا شفعوا»[۴۱].
ادامه دارد…
پی نوشت ها
[۱] . وسائل الشیعه، ج ۱ ص ۲۶.
[۲] . خصال صدوق، ج ۲ ص ۴۴۷.
[۳] . نهج البلاغه در ضمن خطبه ۱ و وسائل الشیعه، ج۱۱ ص ۱۵.
[۴] . وسائل الشیعه، ج ۱ ص ۲۹-۱۳ باب ۱ رجوب العبادات الخنس قابل توجه اینکه. روایات زیادی در این باب نقل شده و ارکان خمسه در این روایات متفاوت ذکر شده است اما در همه این روایات حج بعنوان یکی از ارکان ذکر شده است.
[۵] . جواهر الکلام ،ج ۱۷ ص ۲۱۴ تا ۲۱۸ کتاب الحج.
[۶] . جواهر الکلام، ج ۱۷ ص ۲۱۴ تا ۲۱۸ و وسائل الشیعه ج ۱۱ ص ۱۲۰.
[۷] . بحار الانوار، ج۹۶ ص ۱۸؛ محجهالبیضاء ج۲ ص۱۵۰ و جواهر الکلام ج۱۷ و وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۱۲.
[۸] . جواهرالکلام، ج۱۷ کتاب کتاب الحج و وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۱۱.
[۹] .وسائل الشیعه، ج۱۱ ص۱۱۲.
[۱۰] . جواهرالکلام ج۱۷ کتاب الحج و وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۱۲.
[۱۱] . جواهرالکلام ج۱۷ کتاب الحج و وسائل ج۱۱ ص ۱۱۲.
[۱۲] . بحارالانوار ج۹۶ ص۶۰.
[۱۳] . نهج البلاغه فیض حکمت ۲۴۴.
[۱۴] . نهج البلاغه فیض حکمت ۲۴۴.
[۱۵] . فروع کافی ج ۴ ص ۲۷۱ . وصائل الشیعه ج۱۱ ص۲۱.
[۱۶] . بحارالانوار ج۹۶ ص۱۹.
[۱۷] . المنثور ج۲ ص۵۳ و ج۳ ص۲۰۲.
[۱۸] . مائده ۹۷.
[۱۹] . بحارالانوار ج۹۶ ص۶۵.
[۲۰] . الاحتجاج طبرسی ج۱ ص۹۹ و اعیان الشیعه ج۱ ص۳۱۶.
[۲۱] . بحارالانوار ج۹۶ ص۲۵ و وسائل الشیعه ج۱۱ ص۱۵.
[۲۲] . گفتار ماه شماره ۱۰ ( به نثل از راهنمای حرمین شریفین و حج برنامه تکامل).
[۲۳] . گفتار ماه شماره ۱۰ ( به نقل از راهنمای حرمین شریفین و حج برنامه تکامل).
[۲۴] . فروغ کافی ج۴ ص ۲۷۲ و وسائل ج ۱۱ ص ۲۴.
[۲۵] . وسائل الشیعه ج۱۱ ص۲۴ و فروع کافی ج۴ ص۲۷۲ بحار الانوار ج۹۶ ص۱۸. من لایحضره الفقیه ج۲ ص۲۵۹.
[۲۶] . فروع کافی ج۴ ص ۲۷۲ و وسائل الشیعه ج۱۱ ص ۲۴.
[۲۷] .بقره ۲۵۶.
[۲۸] . نهجالبلاغه نامه ۶۷.
[۲۹] .اصول کافی مج۱ ص ۳۹۲. تفسیر صافی ج۳ ص۹۴.
[۳۰] . بحار الانوار ج۹۶ ص۳۷۴ وسائل الشیعه ج۱۴ ص۳۲۱. نظیر آن اصول کافی مجلد ۱ ص ۳۹۳ و ۳۹۲.
[۳۱] . حضرت آیه.. جوادی آملی هم به این معنا اشاره فرمودهاند جرعه ای از بیکران زمزم ص ۱۲۶ ببعد و کتاب الحج مجموعه مقالات ص ۶۲ و ۶۳.
[۳۲] . بحار الانوار ج۹۶ ص ۳۷۴ وسائل الشیعه ج۱۴ ص۳۲۴.
[۳۳] . بحار الانوار ج۹۶ ص۳۷۴ و وسائل الشیعه ج۱۴ ص۳۲۴.
[۳۴] . مائده، ۶۷.
[۳۵] . بلد، ۱ و ۲.
[۳۶] . آیه الله جوادی آملی کتاب حج مجموعه مقالات، ص ۶۱.
[۳۷] . بحار الانوار ج۹۶ ص۲۲۹ ؛ من لایحضره الفقیه ج۲ ص ۱۵۸.
[۳۸] . جوامع الاحادیث، ج۱۰ ص ۲۵۳ و ۱۶۳.
[۳۹] . جوامع الاحادیث، ج۱۰ ص ۲۰۳ و ۱۶۳.
[۴۰] . جوامع الاحادیث، ج۱۰ ص ۲۰۲ و ۱۶۳.
[۴۱] . احیاء علوم الدین، ج۱ ص ۲۸۷.