- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
جهان بینی الهی بر سه اصل استوار است:
۱) اعتقاد به خدای یگانه
۲) اعتقاد به معاد و زندگی ابدی برای هر فردی از انسان در عالم آخرت
۳) اعتقاد به بعثت پیامبران توسط خدا برای هدایت بشر به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.
این اصول سهگانه در واقع پاسخ هایی است به اساسی ترین سؤالاتی که برای هر انسان آگاهی مطرح می شود: مبدأ هستی کیست؟ پایان زندگی چیست؟ از چه راهی می توان بهترین برنامه ی زیستن را شناخت؟۱
تعریفی که مطابق این جهان بینی از «زندگی» در دنیا می شود، تعریفی جامع و کامل و مردودکننده ی ادعاها و نگرش موجود در جهان بینی مادی است. تفسیر این جهان بینی از زندگی، مبتنی بر سرشاخه ها و سرفصل های متعددی است که عمده ی آنها به شرح ذیل است:
۱- زندگی دنیوی، ابزاری برای نیل به زندگی اخروی
در جهان بینی الهی، زندگی واقعی، زندگی اخروی است و زندگی دنیوی، همچون ابزار و مزرعه ای است که بایستی تا می توان در آن کاشت تا در جهان دیگر درو نمود و به هدف اصلی رسید.
شمه ای از متون دینی در این زمینه به شرح ذیل است:
حضرت على (علیه السلام): اجْعَلوا ـعبادَ اللّهِـ اجتهادَکُمْ فی هذِه الدُّنیا التَّزَوُّدَ مِن یومِها القَصیرِ لیومِ الآخِرهِ الطّویلِ؛ فإنَّها دارُ عَمَلٍ و الآخِرهُ دارُ القَرارِ و الجَزاءِ؛ بندگان خدا! بکوشید تا از چند روزه دنیا براى آخرت که دورهاش دراز و طولانى است، توشه برگیرید؛ چه، دنیا سراى عمل است و آخرت سراى بقا و جزا(الکافی، ٨/١٧۴/١٩۴).
حضرت على (علیه السلام): إنّما الدُّنیا دارُ مَجازٍ و الآخِرهُ دارُ قَرارٍ، فَخُذُوا مِن مَمَرّکُم لِمَقَرِّکُم؛ همانا دنیا سراى گذر است و آخرت سراى ماندن؛ پس، از گذرگاه خود براى اقامتگاهتان توشه برگیرید(نهجالبلاغه، خطبهی ٢٠٣).
حضرت على (علیه السلام): إنّما الدنیا مُنتهى بَصَرِ الأعمى، لا یُبصِرُ مِمّا وراءَها شیئاً و البَصیرُ یَنفُذُها بَصَرُهُ و یَعلَمُ أنّ الدارَ وراءَها، فالبصیرُ مِنها شاخِصٌ و الأعمى إلَیها شاخِصٌ و البصیرُ مِنها مُتزوِّدٌ و الأعمى لها مُتزوِّدٌ؛ همانا دنیا، آخرین دیدرس انسان کور است و فراتر از آن را نمی بیند، اما شخص بینا و با بصیرت، نگاهش را از دنیا فراتر می برد و می داند که سراى حقیقى در وراى این دنیاست. پس بینا از دنیا دل برکَند و کور به آن روى آورد. شخصِ با بصیرت از آن توشه برمی دارد و کور براى آن توشه فراهم می آورد(نهجالبلاغه، خطبهی ١٣٣).
۲- عامل خوشی و سعادت زندگی، یاد خدا
مطابق این جهان بینی، خوشی و سعادت زندگی در خوردن و آشامیدن و بهرهگیری هر چه بیشتر از مواهب مادی نیست، بلکه در قرآن کریم آمده است: «وَ مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یَومَ القیامَهِ أعمى… وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیَاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذَابُ الاْخِرَهِ أَشَدُّ وَ أَبْقَى؛
هر کس که از یاد من دل بگرداند، زندگى تنگى خواهد داشت و در روز رستاخیز [نیز] او را نابینا محشور می کنیم… و این چنین هر که را زیادهروى کرده و به آیات پروردگارش ایمان نیاورده، سزا می دهیم، هر آینه عذاب آخرت سختتر و پایدارتر است.»(سورهی طه، آیات ١٢۴ تا ١٢٧)
حضرت على (علیه السلام): اُذکُرُوا اللّه َ ذِکراً خالِصاً تَحْیَوا بِهِ أفضَلَ الحیاهِ و تَسلُکُوا به طُرُقَ النجاهِ؛ خدا را خالصانه یاد کنید، تا بهترین زندگى را داشته باشید و با آن راه نجات را بپویید(بحار الأنوار، ٧٨/٣٩/١۶).
۳- بازیچه و بیارزش بودن زندگی مادی دنیوی
اگر دنیا ارزشی دارد، از آن حیث است که می تواند ابزاری باشد برای نیل به سعادت اخروی و زندگی واقعی وگرنه به سبب زوالپذیری و و توأم بودن آن با سختی ها و… ارزش واقعی ندارد و جز بازیچه ای موقتی برای کسانی که از خدا غافل شده اند نیست. لذا قرآن کریم می فرماید:
– «وَ ما هذِهِ الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاْخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛ این زندگانى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست. زندگانى واقعى، سراى آخرت است، اگر می دانستند.»(سورهی عنکبوت، آیهی ۶۴)
«بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیَا وَ الاْخِرَهُ خَیْرٌ و أبْقَى؛ بلکه زندگى دنیا را بر می گزینند، در حالى که آخرت بهتر و ماندگارتر است.»(سورهی الأعلى، آیات ١۶ و ١٧)
– «فَأَمّا مَنْ طَغَى وَ آثَرَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى؛ پس هر که طغیان کرده و زندگى این جهانى را برگزیده، جهنم جایگاه اوست.»(سورهی النازعات، آیات ٣٧ و ٣٩)
– «وَ ما الْحَیاهُ الدُّنْیا إلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ الآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أ فَلاَ تَعْقِلُونَ؛ و زندگى دنیا چیزى جز بازیچه و لهو نیست و سراى آخرت براى پرهیزگاران بهتر است، آیا نمی اندیشید؟»(سورهی أنعام، آیهی ٣٢)
۴- متأثر بودن خوشی و ناخوشی «زندگی» از عوامل غیرمادی
بر حسب جهان بینی الهی، خوشی و ناخوشی دنیا صرفاً متأثر از بهره مندی یا فقدان امکانات مادی دنیوی نیست، بلکه اساساً خوشی و شیرینی زندگی در این دیدگاه تعریف دیگری دارد و عوامل فراهمکننده ی مجزایی برای آن تعریف شده است؛ برخی از آنها عبارت است از:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): مُداراهُ النّاسِ نِصفُ الإیمانِ و الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَیشِ؛ مدارا کردن با مردم، نصف ایمان است و نرمى و مهربانى کردن با آنان نصف زندگى است(الکافی، ٢/١١٧/۵).
– حضرت على (علیه السلام): ما زالَتْ نِعمَهٌ و لا نَضارَهُ عَیشٍ إلاّ بذُنوبٍ اجتَرَحُوا، إنّ اللّه َ لَیسَ بِظَلاَّمٍ لِلعَبیدِ؛ هیچ نعمتى و هیچ خرّمى زندگى اى زایل نشد، مگر به سبب گناهانى که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمی کند(الخصال، ۶٢۴/١٠).
– حضرت على (علیه السلام): السّهَرُ أحَدُ الحیاتَینِ؛ شبزندهدارى، یکى از دو زندگى است(غرر الحکم، ١۶٨۴).
– حضرت على (علیه السلام): لا تَهنَأُ حیهاٌ مَعمَخافَهٍ و عدمُ العقلِ عدمُ الحیاهِ، و لا تُعاشَرُ الأمواتُ؛ زندگى توأم با ترس گوارا نیست. نابخردى نیز مُردن است و کسى با مردگان معاشرت نمی کند(غرر الحکم، ٣٧٨۵).
– امام صادق (علیه السلام): یَعیشُ النّاسُ بإحسانِهِم أکثرَ مِمّا یَعیشُونَ بأعمارِهِم و یَموتُونَ بذُنوبِهِم أکثرَ مِمّا یَموتُونَ بآجالِهِم؛ مردم بیش از آن که با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خویش می زیند و بیش از آن که به سبب فرا رسیدن اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خویش می میرند(بحار الأنوار، ۵/١۴٠/٧).
۵- پرهیز از دلبستگی و توجه افراطی به زندگی دنیوی
استفاده از مواهب مادی در حد نیاز نه تنها اشکالی ندارد، بلکه ضرورت و مقتضای تداوم حیات مادی است؛ ولی هر گونه دلبستگی و توجه افراطی بدان مورد نکوهش واقع شده است:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): إنَّ اللّه َ تَعَالى یُعطی الدُّنیا على نِیّهِ الآخِرهِ و أبى أنْ یُعطیَ الآخرهَ على نِیّهِ الدُّنیا؛ خداوند متعال دنیا را با نیّت آخرت [به آدمى] می دهد، اما از دادن آخرت با نیّت دنیا اِبا دارد(جامعالصغیر، ١/٢٩٢/١٩١٧).
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): مَن أصبَحَ و أمسى و الآخِرهُ أکبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللّه ُالغِنى فی قلبِهِ و جَمَع لَه أمرَهُ، و لَم یَخرُج مِن الدُّنیا حتّى یَستکمِلَ رزقَهُ و مَن أصبحَ و أمسَى و الدُّنیا أکبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه ُالفَقْرَ بینَ عینَیهِ و شتَّتَ علَیهِ أمْرَه و لَم یَنَلْ مِن الدُّنیا إلاّ ما قُسِمَ لَهُ؛
هر آن کس که در شب و روز بزرگترین همّش آخرت باشد، خداوند بىنیازى را در دل او جاى می دهد و کارش را سامان می بخشد و از دنیا نمی رود، مگر وقتى که روزى اش را کامل دریافت کرده باشد و هر آن کس که شب و روز، بزرگ ترین همّش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار می دهد(همیشه چشمش گرسنه دنیا است) و کارش را پریشان می سازد و از دنیا به چیزى بیش از قسمت خود نمی رسد(بحار الأنوار، ٧٧/١۵١/١٠۴).
حضرت على (علیه السلام): اُحَذِّرُکُمُ الدنیا، فَإنّها غَرّارهٌ، و لا تَعدُو ـإذا هِیَ تَناهَتْ إلى اُمْنِیَّهِ أهلِهاـ ما قالَ اللّه ُ عزّ و جلّ: «و اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَیاهِ الدُّنیا کَماءٍ أنزَلْناهُ مِنَ السماءِ فاختلَطَ بِهِ نَباتُ الأرضِ فأصبَحَ هَشیما تَذْرُوهُ الرِیاحُ و کانَ اللّه ُ عَلى کلِّ شَیءٍ مُقتَدِرا»
شما را از دنیا پرهیز می دهم؛ زیرا که بسیار فریبنده است ـو زمانى هم که دنیاپرستان به آرزوى خود برسندـ دنیا از این توصیف خداوند عزّ و جلّ فراتر نیست که «براى آنان زندگى دنیا را مثل بزن که مانند آبى است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، سپس گیاه زمین با آن درآمیخت و [چنان] خشک گردید که بادها پراکندهاش کردند و خداست که همواره بر هر چیزى تواناست.»(سورهی کهف، آیهی ۴۵) و(نهجالسعاده، ٣/٢٨۴)
امام صادق (علیه السلام): مَن أحَبَّ الحیاهَ ذَلَّ؛ هر که شیفته زندگى شود، خوار گردد(الخصال، ١٢٠/١١٠).
۶- بهرهگیری بیش از حد کفاف، عامل تباهی زندگی
بر حسب جهان بینی الهی، انسان در زندگی دنیایی مسافری بیش نیست که مقصدش زندگی آخرت است و زندگی دنیا، منزلگاه و مسافرخانه ی سر راهی اوست و ناگفته پیداست که راحتی هر مسافری در سبک بالی اوست:
– رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): اعمَلْ لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أبدا و اعمَلْ لآخرتِکَ کأنّکَ تَموتُ غَدا؛ براى دنیاى خود چنان کار کن که گویى تا ابد زندهاى و براى آخرتت چنان کار کن که گویى همین فردا خواهى مُرد(تنبیهالخواطر، ٢/٢٣۴).
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): اُترُکوا الدنیا لأهلِها فإنّه مَن أخَذَ مِنها فوقَ ما یَکفِیهِ أخَذَ مِنحَتفِهِ و هُوَ لا یَشعُرُ دنیا را براى اهلش واگذارید؛ زیرا هر که از دنیا بیش از حدّ کفایت خود برگیرد، نادانسته، مرگ خود را شتاب بخشیده است(کنزالعمّال، ۶٠۵٨).
۷- هر زیستنی زندگی نیست
در جهان بینی الهی، هر زیستنی زندگی نیست، بلکه باید برخی اقتضائات مانند خداشناسی و توحید در آن موجود و برخی موانع همچون ذلتپذیری و معصیت در آن مفقود باشد تا اسم زندگی بر آن صدق کند:
– امام صادق (علیه السلام): المَوتُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیَّ مِن الحیاهِ فی مَعصیهِ اللّهِ و الفَقرُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیّ مِن الغِنى فی مَعصیهِ اللّه ِ و البلاءُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَیّ مِن الصِّحّهِ فی مَعصیهِ اللّه؛ مرگ در راه طاعت خدا را خوش تر دارم از زندگى آلوده به معصیت خدا و فقر در راه طاعت خدا را دوست تر دارم تا ثروت با نافرمانى خدا و بلا و سختى دیدن در راه طاعت خدا برایم خوشایندتر است از سلامت و عافیت در معصیت خدا(بحار الأنوار، ٨١/١٧٣/٩).
امام حسین (علیه السلام): مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِن حیاهٍ فی ذُلٍّ و أنشَأ (علیه السلام) یَومَ قُتِلَ: الموتُ خیرٌ من رُکُوبِ العارِ و العارُ أولى من دُخُولِ النارِ؛
مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است. آن حضرت در روز شهادت خود این ابیات را می خواند: مرگ، بهتر است از ننگ و ننگ، سزاوارتر از آتش [دوزخ] است، به خدا سوگند که نه ننگ را به خود راه دهم، نه آتش را(المناقب لابن شهرآشوب، ۴/۶٨).
حضرت على (علیه السلام): لا حیاهَ إلاّ بالدِّینِ و لا مَوتَ إلاّ بجُحودِ الیَقینِ، فاشْرَبوا العَذْبَ الفُراتَ یُنَبِّهْکُم مِن نَوْمَهِ السُّباتِ و إیّاکُم و السَّمائم المُهْلِکاتِ زندگى جز به دیندارى نیست و مرگ جز با از دست دادن یقین نیست. پس از آب شیرین و گوارا(اسلام ناب) بنوشید، تا شما را از خواب غفلت بیدار کند و از سموم کشنده(دینهاى ساختگى) بپرهیزید(الإرشاد، ١/٢٩۶).
حضرت على (علیه السلام): التّوحیدُ حیاهُ النّفْسِ؛ توحید، حیات جان است(غرر الحکم، ۵۴٠).
۸- رفاهزدگی خط قرمز زندگی
اسلام، مانع رفاه زندگی نیست، بلکه انسان را دعوت به زندگی بهتر و سالمتر می کند. اسلام از رفاهی که افراطی و سرطانی باشد و تنپروری در آن باشد، بر حذر می دارد؛ توصیه ی اسلام، اجتناب از تجمل گرایی، اشرافی گری و انگشت نما شدن در بهره برداری از مواهب مادی دنیوی است:
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): ابن مسعود! آن که در دنیا با نازپروردگى زیست می کند، چه سودى می برد آنگاه که در آتش جاودانه می گردد؟! «آنان به جلوهی بیرونى زندگى دنیا آگاه اند، اما از آخرت بى خبرند» خانه ها می سازند، کاخ ها بر پا می کنند، مسجدها را به زیور می آرایند، مقصد همه ی تلاش هایشان تنها دنیاست و به آن روى آورده اند و دلبسته اند. خداىِ آنان شکم هایشان است.
خداىِ برترین فرموده است: «با این پندار که همواره زندهاید، دژها و کاخها برمی افرازید؟ و به گاه انتقام گیرى، همچون سرکشان رفتار می کنید؟ پس تقواى خدا را پیش گیرید و از من فرمان برید» و نیز خداى برترین فرموده است: «آیا دیده اى آن که هوسش را خداى خود گرفت و خدا با وجود علم گمراهش ساخت و بر گوش و دلش مهر نهاد و بر دیدهاش پرده انداخت؟ پس از خدا چه کسى هدایتش خواهد کرد؟ آیا پند نمی گیرید؟»
چنین کسى جز منافق نیست که هوس خویش را دین خود ساخته و شکمش را خداى خویش، از هر چه دلش بخواهد، خواه حلال و خواه حرام، نمی پرهیزد.
خداى برترین فرموده است: «اینان به همین زندگى پست خشنودند، اما این زندگى در برابر زندگى آخرت، تنها کالایى ناچیز است» ابن مسعود! محرابهاى اینان زنانشاناند، شرافت ایشان در درهم و دینار است، همه ی توانشان را در راه شکم خود به کار می گیرند. اینان در میان بَدان، بدترین اند، هم خاستگاه فتنه اند و هم بازگشتگاه آن. ابن مسعود! سخن خداى برترین چنین است: «مگر نمی دانى اگر سالها آنان را برخوردار کنیم، آنگاه عذاب موعود به آنها رسد، آنچه از آن برخوردار می شدند به کارشان نمی آید؟»(مکارمالأخلاق، ٢/٣۴۴ /٢۶۶٠)
۹- مذمت دلبستگی و فریفته شدن به زینتها و جاذبههای مادی زندگی
– قرآن کریم: «اَلْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَهُ الحَیاهِ الدُّنْیا و الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَثَوابَاً وَ خَیْرٌ أَمَلاً؛ دارایى و فرزندان زیورهاىزندگى دنیا هستند و کردارهاى نیک، که همواره بر جاى می ماند، نزد پروردگارت بهتر و امید بستن به آنها نیکوتر است.»(سورهی کهف، آیهی ۴۶)
– قرآن کریم: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّهَ فَقَدْ فَازَ وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إلاّ مَتاعُ الْغُرُور؛ هر نفسى مرگ را می چشد و به تحقیق در روز قیامت مزد اعمال شما را به تمامى خواهند داد و هر کس را از آتش دور سازند و به بهشت درآورند به پیروزى رسیده است و این زندگى دنیا جز متاعى فریبنده نیست.»(سورهی آل عمران، آیهی ١٨۵)
– قرآن کریم: «یَا أَیُّهَا النّاسُ إنَّ وَعْدَ اللّه ِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاهُ الدُّنیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّه ِ الْغَرُور؛ اى مردم! وعدهی خدا حق است. مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و آن شیطان فریبنده به خدا مغرورتان بگرداند.»(سورهی فاطر، آیهی ۵)
– قرآن کریم: «ذلِکُم بِأَنَّکُمُ اتَّخَذْتُم آیاتِ اللّه ِ هُزُواً وَ غَرَّتْکُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا فَالْیَوْمَ لا یُخرَجُون مِنْهَا وَ لاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ؛ و این به کیفر آن است که آیات خدا را به مسخره می گرفتید و زندگى دنیوى شما را بفریفت. پس، امروز کسى از این آتش بیرونشان نبرد و کسى عذرشان را نپذیرد.»(سورهی جاثیه، آیهی ٣۵)
۱۰- دوری از صاحبان نگاه ناصواب به زندگی
جهان بینی الهی نه تنها ترسیم زیبا و دقیقی از زندگی دنیوی را به خداپرستان ارائه می نماید، بلکه از مصاحبت و نزدیکی با افرادی که تحت لوای جهان بینی مادی هستند نیز بر حذر می دارد؛ به دلیل آن که آنها به سبب وجود افکار و اندیشههای غلط و شیطانی در قلوبشان، همچون افراد مریض هستند و مرضشان مسری است. لذا، توصیه به تولی و تبری در اینجا نیز و البته به گونهی خاص خودش جریان دارد:
– قرآن کریم: «فَأعرِض عَن مَّن تَوَلّى عَن ذِکرِنا وَ لَم یُرِد إلاّ الحَیاهَ الدُّنیا* ذلِکَ مَبلَغُهُم مِنَ العِلمِإنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهتَدَى؛ پس، تو نیز از کسى که از سخن ما رویگردان می شود و جز زندگى دنیوى را نمی جوید اعراض کن؛ منتهاى دانش آنان همین است. پروردگار تو به آن که از راهش گمراه می شود یا به راه هدایت می افتد داناتر است.»(سورهی نجم، آیات ٢٩ و ٣٠)(*)
پی نوشت
۱- محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج ۱ و ۲، ص ۳۰
منبع: سایت برهان؛ بخشی از مقاله ماهیت و مفهوم زندگی در سبک زندگی اسلامی و غربی