- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
از منظر ائمه هدى
على(ع) فرمودهاند: و صوم شهر رمضان فانّه جنّه من العقاب؛(۲۱) و روزه ماه رمضان که سپرى است در برابر مجازات خدا، آن حضرت در حکمت عبادات مىفرمایند: خداوند بندگانش را با نماز، زکات و تلاش در روزه دارى حفظ کرده است تا اعضاء و جوارحش آرام و دیدگانش خاشع و جان و روان او فروتن و دلهایشان متواضع باشد.
کبر و خودپسندى از آنان رخت بربندد چرا که در سجده بهترین جاى صورت را به خاک مالیدن فروتنى آورد و گذاردن اعضاى پر ارزش بر زمین اظهار کوچکى کردن است و روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت عامل فروتنى است…به آثار عبادات بنگرید که چگونه شاخههاى درخت کبر را در هم مىشکند.(۲۲)
امام مؤمنان تأکید فرمودهاند: زکاه البدن الصیام؛(۲۳) زکات بدن روزه دارى است. آن حضرت روزه را آزمونى براى میزان اخلاص بندگان معرفى کردهاند.(۲۴)
از امام باقر(ع) روایت شده است که پیامبر به جابربن عبداللّه فرمود: این ماه رمضان است که هر که روزاش را روزه بدارد و پارهاى از شبش را به عبادات بایستد و شکم و اندامش را از حرام بازدارد و زبانش را نگاه دارد، از گناهان خود بیرون مىرود چنان که از ماه بیرون مىرود، جابر گفت چه نیکوست این سخن که فرمودید، حضرت افزود ولى چه سخت است این شرطهایى که کردهام.(۲۵)
امام سجاد(ع) در فراز دعایى که هنگام دخول ماه مبارک رمضان زمزمه فرمودهاند، گفتهاند: ستایش خدایى را که از آن طرف بهشت رضوان یکى را ماه خود یعنى ماه رمضان قرار داد.
ماه روزه دارى که ویژه اسلام است و روزه دار را پاک مىکند و بندگان را از آلودگىها مىرهاند، ماه قیام اهل ایمان است و خدا در آن براى هدایت مردم و برهان اهل ایمان و تمییز حق از باطل، قرآن عظیم الشأن نازل کرد و بدین جهتها فضیلت و شرافت این ماه را بر سایر ماهها پدیدار ساخت .
به واسطه شرف و برترى و احترامات فراوان از آن جمله امورى که در غیر این ماه حلال است، حرام گردید و براى روزه این ماه وقت تمام ماه (از سپیده صبح تا مغرب) معین شده و ایزد متعال ابداً تقدیم و تأخیر آن را اجازه نفرموده، دیگر آن که شبى از شبهاى این ماه را بر هزار ماه برترى بخشیده و آن را شب قدر نام نهاده است .
فرشتگان عالم بالا و روح اعظم به امر پروردگار جهان براى تعیین و تقدیر و تمامى امور قضاى الهى با سلام و تحیّت و برکت تا طلوع فجر صبح از آسمان بر آن کس که مشیت ازلى خدا خواسته است فرود آمدند تا حکم مبرم و قضاى حتمى الهى را انجام دهند.(۲۶)
امام صادق(ع) فرمودهاند: بدون شک روزه، تنها دست کشیدن از طعام و آشامیدنى نیست و براى آن شرطى است که تنها با رعایت آن، روزه متحقق مىگردد و آن نگاهبانى معنوى و درونى است، پس هنگامى که روزه دارید زبان خود را از دروغ نگاه دارید و دیدگان را از ناروا فرو پوشید…
اى روزهدار چنان باش که در راه خدا از آن چه غیر اوست بیزارى جستهاى و با روزهاى کامل از آن چه خدایت نهى کرده در آشکار و نهان به سوى او تقرّب یافتهاى و خشیت خدا را آن چنان که حق اوست در آشکار و نهان پیشه ساخته و جانت را در روزه دارى به پیشگاه خداوند به طور کامل تقدیم داشتهاى و دلت را براى او از هر چیز فارغ کرده و بر آن چه خدایت فرمان داده و به انجام آن فراخوانده برگماردهاى.
پس چون این اعمال را کامل به جاى آورى روزه دار حقیقى خواهى بود و آن چه را که خدایت فرموده بنا نمودهاى اما اگر از این اعمال بکاهى به همان مقدار از فضل و ثواب روزهات کاستهاى به راستى روزه صرفاً دست کشیدن از خوراک و آشامیدنى نیست بلکه خداوند آن را مانعى در برابر رفتار و گفتارى که روزه را باطل مىکند قرار داده است، چه کم اند روزه دارند و چه بسیارند آنان که گرسنگى بر خود روا مى دارند.(۲۷)
شیخ طوسى با سند خود از محمد بن فضل بغدادى نقل مىکند که گفت: به امام هادى(ع) نوشتم فدایت شوم ماه رمضان مىآید و در دل انسان هواى زیارت امام حسین(ع) و زیارت پدر بزرگوار تو در بغداد (کاظمین) می افتد.
آیا در وطن خود بماند و روزه بگیرد تا ماه رمضان به پایان برسد یا در این ماه مسافرت کند و افطار نماید؟ امام در پاسخ نوشت: ماه رمضان از آن چنان فضیلت و اجرى برخوردار است که هیچ ماهى ندارد پس چون فرا رسید به آن عمل بشود.(۲۸)
امام حسن عسکرى(ع) فرمودهاند: هر کس ده ماه رمضان بطور متوالى روزه بگیرد وارد بهشت گردد.(۲۹)
حکمت روزه
چند نفر یهودى به محضر رسول خدا(ص) آمدند و یکى از آنان مسایلى از آن حضرت پرسیداز جمله عرضه داشت: براى چه خداوند عزّ و جلّ سى روز، روزه بر امت تو واجب کرده ولى بر امم گذشته بیش از سى روز فرض و لازم قرار داده بود؟
نبى اکرم(ص) فرمودند: وقتى جناب آدم از شجره نهى شده تناول کرد و آن چه خورده بود سى روز در شکمش باقى ماند پس حق تعالى بر ذریهاش واجب کرد که سى روز گرسنه و تشنه باشند و آن چه را که در بین این سى روز (خوردن و آشامیدن در شبها) می خورند و در خوراکىها مجازند تفضلى است از جانب حق تعالى و همین حکم بر جناب آدم نیز ثابت بود. بارى حق عزّ و جلّ حکم مزبور را بر امّت من واجب گردانید.(۳۰)
ناگفته نماند که روزه از احکام انسان ساز است و پى بردن به فلسفه کامل آن همچون سایر احکام الهى براى انسان عادى امکانپذیر نخواهد بود.
دانش محدود بشر نمىتواند راهگشاى همه اسرار نهفته باشد و اندیشه خود را به سوى کشف تمام مجهولات رهنمون نماید اما انسان مؤمن معتقد و خردمند مىداند که خداوند خیر محض است و جز خوبى و سعادت براى بندگانش نمىخواهد پس اگر به چیزى فرمان می دهد.
براى انسان مزایایى دارد و بشر را به کمال و فضیلتى مىرساند و هرچه را نهى مىفرماید براى جوامع بشرى زیان بخش بوده و بر مصالح مادى و معنوى آدمى لطمه مىزند.
در عین حال مىتوان ابعادى از حکمت روزه را روشن کرد چنانچه در بالا به نمونهاى بر اساس روایت معتبرى اشاره کردیم و اگر ما به تمامى جنبههاى فلسفه روزه پىنبردیم به هیچ وجه این حالت بهانهاى براى سرپیچى از امر الهى نمی باشد.
روزه یک عبادت جامع است یعنى بدن، قلب و روح را پاک مىسازد، در تمام عبادات دستورات دینى یکى از این بعدها مطرح شده اما روزه همه را شامل می شود.
به همین دلیل رسول اکرم(ص) فرمودهاند روزه قلب عبادات است، روزه آدمى را به یاد آخرت مىاندازد و انسان را متوجه سراى جاوید و فرجام خویش می سازد .
زیرا وقتى آدمى بر خلاف غریزه تنازع بقاء و شهوات حیوانى و تمایلات نفسانى دمى چند از پرورش بدن و رسیدگى به خواهشهاى خود چشم پوشى کرد.
متوجه مىشود عمر خویش را نباید در این دنیا صرف خوردن، خفتن و شهوترانى بکند و به فکر تدارک توشه آخرت خواهد بود، به علاوه خالى بودن شکم بشر را متوجه معارف و احکام مىکند. سعدى سروده است:
اندرون از طعام خالىدار
تا در او نور معرفت بینى
تهى از حکمتى به علت آن
که پرى از طعام تا بینى
یکى از عرفا هم چه نیکو گفته است:
این دهان بسته دهانى باز شد
که خورنده دانههاى راز شد
جوع مرخاصان حق را دادهاند
تا شوند از جوع شیر زورمند
علماى روان شناس هم تصریح نمودهاند اعراض از خواهشهاى مادى و بدنى، جاذبههاى روحى و معنوى را تقویت می کند.
زندگى انسان در این دنیا گاهى مقرراتى را برهم مىزند و آدمى را برده خویش مىسازد یکى از قیودى که جوامع انسانى را اسیر مىکند و طوق بندگى بر گردن آنان می افکند.
غذا خوردن در ساعاتى خاص است و چنان مردم را به اسارت وا مىدارد که مىگویند اگر فلان سفره با تزئینات نباشد و در ساعتى خاص مهیا نگردد، چه می شود.
روزه انسان را این گونه پرورش مىدهد که بر وجودش مسلم گردد این تمایلات درونى براى خوردن و عافیتطلبى ظالمانه است و اراده انسان را در اختیار مىگیرد و اگر روزى ترتیب غذایى او بهم بخورد، عنان نفس را از دست می دهد.
باید این زنجیر اسارت را با روزه پاره کرد که یک قوت روحى پدید آید و آدم را به عالم علوى سیر دهد.
روان شناسان ثابت کردهاند هرچند انسان درباره موضوعى زحمت بکشد، بیشتر آن را دوست می دارد و بدان علاقه افزونترى دارد و بهترین مثال در این مورد اشتیاق مادر است که نسبت به کودک خود ابراز می دارد و او هرچه بیشتر براى فرزندش رنج و بیدارى در شب را تحمّل می کند.
وى را بیش از گذشته دوست دارد و کودکانى که دور از مادر در پرورشگاهها و نزد دایگان بزرگ مىشوند چندان مورد توجه مادر خود نمی باشند.
هر دستور دینى که اجرا شود ایمان انسان را پایدارتر می نماید و آنان که در عبادات ثابتترند بیشتر نفس خود را وادار به آداب بندگى کردهاند، روزه براى این مقصود حداکثر استفاده را می بخشد.
چرا که روزهدارى به زحمت نفس نیاز دارد و انسانى که مدتى این سختىها را تحمّل کرده است به دلیل این که روح و دل را صفا و صیقل داده است در اواخر ماه رمضان به جاى خستگى و افسردگى و ناتوانى یک نوع وجد و شعفى را در اعماق وجود خود احساس می کند.
روزه یک آزمایش به ناراحتى هم هست، خداوند متعال در این سراى فانى به بشر اجازه زندگى اختیارى داده است که هم مىتواند در آن کار خوب انجام دهد و از این رهگذر مقام خود را بالاتر از فرشتگان نماید و هم مختار است که به شرارت و شقاوت و خلاف رویکرد نشان دهد .
به آن جا تنزل یابد که حتى از چهارپایان هم پستتر گردد. بنابراین کردار انسان در این جهان یک نوع آزمون است، گاهى امتحان به خوشىها و امکانات فراوان و نعمتهاى گوناگون است و دراین حال خداوند مراقب اعمال این فرد است که آیا شکر نعمت را به جاى مىآورد و این عطاها و نشاهاى لطف بى کرانش را کجاها مصرف می گردد.
در راه حق و یا باطل، یک وقت هم هست که پروردگار بندهاش را به امورى آزمایش مىکند که با یک کاستى و محرومیّت و تحمّل زجر و مشقت روبروست و در این حال آن شخص باید صبر پیشه کند، گرسنگى را تحمّل نماید و از برخى خواهشهاى نفسانى چشم بپوشد و لذتها را ترک کند و این امتحان دوم در روزه دارى کاملاً قابل مشاهده است.
یک حکمت دیگر هم این است که انسان در موقع خوشىها و راحتطلبىها خداوند را فراموش مىکند و هنگام گرفتارى و سختی ها به یاد خالق مىافتد، البته آنان که دل را به نور ایمان روشن کرده اند. در هیچ شرایطى ارتباط معنوى و ملکوتى خود را با آسمان قطع نمی کنند.
ولى اکثر مردم در خوشگذرانی ها و راحتطلبی ها ذکر حق را به بوته فراموشى می سپارند، روزه براى این گونه افراد دارویى بسیار درمان کننده است، زیرا در حالت روزه انسان خود را محتاج می بیند که به سوى برآورنده حاجات توجّه کند این است که رمضان را ماه عبادت خواندهاند و ماهى است که نفس آدمى بیش از همیشه یاد خدا را در دل می پروراند.
مادرى که بنا به برخى ضرورتها از فرزندش فاصله می گیرد، با وجود گرفتارى گاهى کودک را نزد خود مىآورد و با وى انس می گیرد و می کوشد او را با زندگى خود آشنا و مأنوس سازد.
اگر مادر چنین نکند و سالها کودکش نزد دایه باشد و یا در مکانى تحت نظارت مربیان قرار گیرد سرشت آن طفل به محیط زندگى دایه و کودکستان انس مىگیرد و همان تربیت را که در آن محیط مىبیند فرا مىگیرد و نسبت به والدین و تربیت خانوادگى بیگانه می شود.
انسان در این دنیا از خداى خویش بر اثر برخى حجابها و نسیانها فاصله گرفته است و از اصل خویش دور افتاده است. روزه یک شرایط معنوى ویژهاى فراهم مىکند که حداقل براى مدت معینى انسان را متوجه ملکوت و جهان والا می کند.
او را از این فرودگاه فانى به سوى آسمانها و عالم قدس و ملکوت سیر می دهد و به او هشدار می دهد مبادا این فضیلتها و معنویتها را فراموش کند، در عین این آشنایى روزه مانع از آن نیست.
که این انسان از برخى امکانات دنیا بهره گیرد، بنابراین یکى از حکمتهاى مهم روزه این است که مىتواند انسان روزهدار را متوجه مبدأ و تربیت حقیقى خویش کند .
به علاوه روزه جسم و روح را بهم متصل مىکند و هر دو را متوجه حقایقى مىنماید، خداوند در این ماه به بندگان نزدیکتر است و به همین دلیل توبهها را مىپذیرد و گناهان را مىبخشد و از فضل خویش بندگان را برخوردار می سازد.
پیامبران، ائمه هدى، دانشمندان اخلاق و عرفان و حکماء مدام به مردم نوید مىدهند که اگر کمى از توجه به دنیا کم کنیدخواهید دید لذتهاى بسیارى وجود دارد که حظّ جهان در برابرش اندک است امّا گوش شنوا در میان مردم وجود ندارد.
یا حداقل درصد آنان که به این فراخوانى نداى مثبت مىدهند ناچیز مىباشد و عموم اقشار جامعه غالباً، در لذتهاى مادى غرقاند و چنان وجودشان مسخّر این امور است که به آنان اجازه نمی دهد.
حقایق دیگرى را مشاهده کنند و نمونهاى از مسرّت روحانى را درک نمایند، براى چشانیدن این مسرّتها به مردم باید وسایلى باشد که خواهى نخواهى آنان را براى مدتى معین از عالم ماده دور کرده و درى از عالم معنا بر رویشان بگشاید.
بهترین این وسایل روزه است که طعم لذت معنوى را به همه مىفهماند و به مردمى که تصور مىکردند لذت منحصر به خوردن، خوابیدن و شهوت رانى است می آموزد که تنها فقدان و نقصان این لذائذ حظّ آدمى را کم نمی کند.
بلکه نفس را براى قبول لذتهاى جدید و جاویدان مهیّا مىکند. پس از این که آدمى نمونه مسرّت را چشید و معتقد شد که این حالات همان گونه که انبیاء و اولیاء فرمودهاند درجات مهمى دارند، روش خود را عوض مىکنند و دیگر تمام تلاش خود را صرف تنپرورى، عافیتطلبى و آرایش دنیایى نمىسازند.
کودکى را در نظر بگیرید که تا کنون مزه شیرینى حلوا را نچشیده است و هرچه والدین از مزایاى این ماده شیرین مىگویند نمىتواند بفهمد بالأخره حلوا چیست و احتمالاً از خوردن آن هم اجتناب می ورزد.
امّا مادرش به هر ترتیبى شده مقدارى حلوا به دهنش مىگذارد و او چون دید آن چه گفتهاند صحّت دارد دیگر نیاز نیست که با اصرار و اجبار دیگران حلوا بخورد، بلکه خود دنبالش دویده و از همان غذایى که ابتدا نمىخورد، مىخواهد بیشتر و فراوانتر تناول کند. اصولاً ترک لذتهاى بدنى و دنیایى خود با لذت معنوى توأم است:
اگر لذت ترک لذت بدانى
دگر لذت نفس لذت نخوانى
بنابراین روزه براى انسان امورى را فراهم مىکند که از مسرّتهاى دنیوى بالاتر است ممکن است برخى این تردید را مطرح کنند که مؤمنان پس از پایان ماه رمضان غالباً شادمان هستند که از روزه گرفتن نجات یافته اند.
در جواب آنان باید گفت: این همان نفس حیوانى است که مىخواهد به لذتهاى دنیا اکتفا کند و از لذات آخرتى غافل بماند. در برابر این تردید یک نکته دیگر مطرح است که اشاره به آن جالب خواهد بود: یک انسان روزهدار که گرسنه و تشنه است و ساعتها و روزها خود را از برخى امکانات و خواهشهاى نفسانى محروم کرده.
هیچگاه وقتى یک آدم روزه خوار را مشاهده مىکند به هیچ عنوان از دیدنش احساس حسادت نمىکند که چرا از شرایط او محروم است.
بر عکس یک خوشحالى و شادمانى معنوى را در وجود خود مىبیند این مسرّت از جسم و تمایلات مادى او که نیست زیرا بدنش در رنج و سختى است بلکه این روح و سرشت اوست که احساس لذّت مىکند که خداوند چنین توفیقى را نصیب او کرده و این سعادت جاوید را برایش در نظر گرفته است.(۳۱)
فضل بن شاذان از حضرت امام رضا(ع) درباره علت وجوب روزه سؤال کرد، حضرت فرمود: مسلمانان مأمور شدهاند روزه بگیرند تا درد گرسنگى و عطش را درک کنند و به فقر آخرت راهنمایى شوند.
روزه دارى که خود را محتاج خدا ببیند پاداشش افزوده مىشود، با روزه گرفتن هواى نفسانى کنترل مىگردد و روزه براى روزهدار اندرز گوى خوبى است و او را براى انجام واجبات تشویق مىنماید.(۳۲)
پى نوشت ها
۱. تفسیر ادبى و عرفانى قرآن مجید، خواجه عبداللّه انصارى، ذیل تفسیر آیات ۱۸۵ و ۱۸۷ سوره بقره.
۲. قاموس کتاب مقدس، ص ۴۲۷.
۳. نک: تورات، فصل نهم، ش ۹.
۴. انجیل متى، باب چهارم، ش اول و دوم.
۵. قاموس کتاب مقدس، ص ۴۲۸.
۶. سوره بقره، آیه ۱۸۵.
۷. دائرهالمعارف تشیع، ج ۸، ص ۳۷۲.
۸. سوره بقره، آیات ۱۸۳ تا ۱۸۷ و نیز آیه ۱۹۶، سوره نساء، آیه ۹۲ ، مجادله، آیه ۴، مائده، آیه ۹۵، احزاب، آیه ۳۵، مریم، آیه ۲۶ (بنگرید به المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، وضعه فواد عبدالباقى، ص ۴۱۷).
۹. قاموس قرآن، سید على اکبر قرشى، ج ۴، ص ۱۶۵، فرهنگ اصطلاحات قرآنى، یوسف حریرى.
۱۰. از جمله بنگرید به تحریر الوسیله، ج ۱، ص ۲۷۸، من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۱۳۲.
۱۱. چنان که در آیه ۴۱ آل عمران و آیه دهم سوره مریم آمده است.
۱۲. سوره مریم،آیه ۲۶.
۱۳. نک:وسایل الشیعه فى تحصیل مسایل الشریعه، شیخ حرّ عاملى، کتاب الصوم.
۱۴. جامع السعادات، مولى مهدى نراقى، فصل ۱۰۹(درجات روزه)، ص ۴۷۶-۴۷۵؛مصباح الشریعه، باب بیستم و مستدرک الوسایل، ج اول، ص۵۹۰ – ۵۸۹.
۱۵. بحار الانوار، ج۹۶، ص۲۵۵.
۱۶. همان، ص۲۵۵.
۱۷. همان.
۱۸. همان، ج۴۰، ص۵۴.
۱۹. همان، ج۹۶، ص ۳۴۰-۳۴۲.
۲۰. متن کامل این خطبه در بحارالانوار، ج۹۶ و اقبال الاعمال سید بن طاووس آمده است.
۲۱. نهج البلاغه، خطبه۱۱۰.
۲۲. همان، خطبه ۱۹۲.
۲۳. همان، حکمت ۱۳۶.
۲۴. همان، حکمت ۲۵۲.
۲۵. مفاتیح الجنان، بخش اعمال ماه رمضان.
۲۶. صحیفه سجّادیّه، دعاى ۴۴، با استفاده از ترجمه حکیم میرزا مهدى الهى قمشهاى.
۲۷. وسایل الشیعه، کتاب الصوم، ج ۷، ص ۱۱۷-۱۱۹.
۲۸. تهذیب الاحکام، ج ۲، ص۱۱۰، حدیث ۱۴، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱۵، حدیث۲۳.
۲۹. خصال، شیخ صدوق، ص ۴۴۵، حدیث ۴۲؛ وسایل الشیعه، ج ۷، ص ۱۷۶.
۳۰. علل الشرایع، شیخ صدوق، جلد سوم، باب ۱۱۰.
۳۱. روزه از نظر دین و طب، ص ۲۵- ۲۳.
۳۲. عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ص۳۵۳-۳۵۲.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام ، ش ۳۰۹