- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
معجزه دلیل و برهان نبوت است که فقط توسط پیامبران با اراده خداوند انجام می گیرد. اما برخی کسان به خصوص صوفیان و مرتاض های هندی و ساحران کارهای خارق العاده ای انجام می دهند و بسیاری را با این اعمال فریب داده و به سوی خود می کشانند. برخی از عوام تصور می کنند که این کارها به اراده خداوند انجام شده و در نتیجه بین معجزه پیامبران و این کارها خلط می کنند. در این نوشته مطالبی بیان گردیده تا تفاوت این اعمال با معجزات پیامبران برای خواننده حاصل گردد.
کارهای خارق العاده ای که بر خلاف عادت و ناموس طبیعت انجام می شود(۱) خارج از صورت های زیر نمی تواند باشند که یکی از آنها معجزه است و سایر آنها با معجزه هیچ ربطی ندارند.
۱. حقیقت معجزه:
معجزه از ماده عجز به معنای ناتوانی است و به کاری گفته می شود که دیگران در مقابل آن ناتوانند. اشاعره به جای معجزه از کلمه خرق عادت استفاده می کنند، لکن در قرآن کریم نه کلمه معجزه آمده است، نه کلمه خرق عادت بلکه به جای آن ها کلمه «آیت» به کار برده شده است و آیت به معنای نشانه و دلیل محکم است.
مرحوم آیت الله خویی می فرماید: معجزه در اصطلاح به کاری گفته می شود که مدعی منصبی از مناصب الهی آن را بر خلاف ناموس طبیعت بیاورد، در حالی که شاهد بر صدق و راستگویی او بوده و غیر از او دیگران عاجز از آوردن آن باشند.(۲)
معجزه به دلیل این که ماهیت و حقیقت ممتازی دارد آن را از سایر کارهای خارق العاده جدا می کند، و لذا محال است که به دست غیر نبی یا غیر وصی نبی، انجام گیرد. پس معجزه از کارهای خارق العاده ای است که فقط از انبیا و یا اوصیای آنها صادر می شود و ربطی به غیر آن ها از علما و مردم عادی ندارد.
۲. تفاوت معجزه با تأثیر اراده انسان:
یکی از کارهای خارق العاده که ممکن است از انسان عادی صادر بشود ایمان و تاثیر نیروی ارادی و نفسانی او در اجسام است و این قدرت برای اراده انسان به وسیله ریاضت های مشروع و غیر مشروع حاصل می گردد.(۳)
اگر یک انسان با اراده خود حالا به عنوان کرامت یا به عنوان غیر آن که در مثل مرتاضان هندی و چینی دیده شده است، کار خارق العاده ای را ایجاد کند، این کار او حکایت از توانمندی نفس و اراده او دارد و بر هیچ چیز دیگری نمی تواند دلالت داشته باشد. همان طوری که بدن یک شخص در اثر تمرین های جسمی به حدی از توان و قدرت می رسد که کارهای شگفت آور مادی را انجام می دهد، این کارهای او از قدرت بدنی او حکایت می کند. پس در این حوزه مسئله حقانیت و امثال آن موضوعیت ندارد تا به وسیله این کارها قابل اثبات باشد.
لکن اعمالی که به عنوان کرامت از نفوس پاک بعضی از علما گاهی صادر می شود از زهد و تقوا و عبادت مشروع نشات می گیرد و برای اثبات هیچ گونه حقانیتی از طرف صاحبانشان اِعمال نمی گردد. این نوع اعمال هیچ ربطی با معجزه ندارند.
۳. تفاوت معجزه با خواص نا شناخته ماده
استفاده کردن از خواص ناشناخته فیزیکی و شیمیایی اجسام نیز باعث ایجاد کارهای خارق العاده می شود و علوم خاصی به آنها اختصاص دارد، هرچند خود انجام این کارها در شریعت اسلام حرام نیست، لکن اگر در مسیر اغفال مردم صورت بگیرد حرام است.(۴)
به هر حال اگر کسی از نظر علمی به حدی برسد که بتواند با استفاده از خواص فیزیکی و شیمیایی عناصر، امور خارق العاده پدید آورد، این کار فقط دلالت بر سطح علمی او دارد و اگر در مسیر اغفال مردم انجام گیرد جز خیانت و کلاه برداری چیز دیگری بر آن صدق نمی کند و برای مسئله حق و حقانیت محلی در این قبیل کارها دیده نمی شود که بر آن مترتب گردد. بنابراین این نوع افعال با آموزش و یادگیری قابل تحقق است در حالی که معجزه با آموزش و یادگیری هیچ ربطی ندارد و با اراده خدا و پیامبرش محقق می گردد.
۴. خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم و تلهپاتی
خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم و تلهپاتی که امروز در غرب رواج دارد، علومی است که منشا کارهای خارق العاده می باشند که استفاده از این علوم به خودی خود کار مثبتی است، لکن اگر از آن ها سوء استفاده شود، نه تنها چیزی به وسیله آن ها ثابت نمی شود، بلکه کار حرامی انجام داده شده است.(۵) بنابراین این امور هرچند خارق العاده هستند اما با معجزه اختلاف ماهیتی دارند.
۵. جادوگری و شعبده بازی:
یکی از کارهای خارق العاده که هیچ ربطی با معجزه ندارد و معمولاً از بعضی ها صادر می شود جادوگری و شعبده بازی است. این اعمال یا یک نوع چشم بندی و تردستی است یا از یک نوع تاثیر روانی و خیالی برخوردار است و در لغت به معنای خدعه و نیرنگ و چیزهایی که عوامل آن نامرئی و مرموز است ذکر شده است و نیز به معنای جلب شیاطین از راه های خاص و کمک گرفتن از آن ها می باشد.(۶)
در قرآن کریم در حدود ۵۱ مورد کلمه سحر و مشتقات آن ذکر شده است و از آیات قرآن بدست می آید که سحر بر دو نوع می تواند باشد:(۷)
الف) یک نوع آن به صورت فریفتن و تردستی و چشم بندی است که هیچ حقیقتی در خارج ندارد، این نوع سحر از داستان سحره فرعون استفاده می شود که می فرماید:«ریسمانها و عصاهای جادوگران در اثر سحر خیال می شد که حرکت می کند.»(۸)
ب) نوع دوم سحر از قصه حضرت سلیمان و یهودیان و دو فرشته هاروت و ماروت به دست می آید، آن جا که می فرماید:«ولی آن ها از دو فرشته چیزی می آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند.»(۹)
به هر حال با سحر و جادوگری نیز هیچ نوع حق و حقانیتی قابل اثبات نیست. جز اینکه اگر کسی آن را مرتکب شود دست به عملی حرام و ناپسند زده است.
از مطالبی که بیان گردید چنین نتیجه گیری میشود که معجزه عبارت از حجت، آیت و نشانه الهی است که از طرف خداوند برای اثبات صدق پیامبران، به آنان اعطاء میگردد، چنانچه امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده است:«معجزه علامت خداوند است که آن را اعطاء نمیکند مگر به انبیاء، فرستاده ها و حججش تا اینکه راستِ راستگو و دروغِ دروغگو با آن شناخته شود.»(۱۰)
امّا کارهای خارق العاده دیگر که از مبادی خاص خودشان نشأت می گیرند، هیچ ربطی به این موضوع ندارند. بنابراین اگر کسی به وسیله سحر، شعبده یا کرامت، و امثال این امور ادعای برتری بر دیگران بکنند این کار او جز به عنوان شیادی در جهت مقاصد مادی چیز دیگری نمی تواند به خود بگیرد. و حتی به وسیله این امور حقانیت گزاره های دینی به طور مطلق قابل اثبات نمی باشد، و لذا در تاریخ ادیان دیده نشده که این کارها در راستای اثبات حقانیت دین و گزاره ها و قوانین آن واقع شده باشند، چون برای تشخیص حق و حقانیت در این حوزه، معیارهای خاصی از قبیل براهین و استدلالات عقلی و عقلائی وجود دارد.
پی نوشت:
- طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، نشر الثقافه الاسلامیه، دوم، ۱۴۰۸ ق، ج۱،ص۶۳۸.
- خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، دار الزهراء، بیروت، ص۳۱، بیتا.
- شیرازی، ناصر مکارم، تفسیر نمونه، مدرسه الامام امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ ، قم،ج۱، ص۲۸۲، بیتا.
- تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۸۲.
- همان.
- راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، دفتر نشر الکتاب، اول، ۱۴۰۴ق، ص ۲۲۵.
- تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۷۷، ۳۷۸.
- طه:۶۶.
- بقره:۱۰۲.
- صدوق، علل الشرایع، مکتبه الحیدریه،۱۳۸۳ ق، نجف، ج۱۰، ص۱۲۲.
نویسنده: حمیدالله رفیعی