- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
سؤال:
خداوند متعال براى آخرت بر اساس اعمال خوب و بد بهشت و جهنم را قرار داده و وعده داده کسانى که به معاد و توحید کفر بورزند من آنها را در اتش جهنم مى سوزانم آیا این آتش جسمانى است یا روحانى؟
پاسخ:
عذاب اخروى صرفا عذاب روحانى نیست بلکه شامل جسم نیز میگردد ما معتقدیم که معاد روحانى و جسمانى است. چرا که: انسان موجودى دو ساحتى است که از دو بعد جسمانى و روحانى فراهم آمده به گونهاى که هر دو در حقیقت او دخیلاند و چنین نیست که یکى (مثلاً بعد جسمانى) جنبه عارضى و موقتى داشته باشد البته بعد روحانى انسان در مقایسه با ساحت جسمانى او از نوعى اصالت برخوردار است اما فرعیت بعد جسمانى لزوما به معناى خروج آن از حقیقت ذات آدمى نیست از این رو به بعضى عذابهاى جسمانى و روحانیدوزخ اشاره میگردد.
عذابهاى جسمانى دوزخ
۱. آتش سوزان: مهمترین بعد عذاب دوزخ سوزانندگى آتش آن است و عموم اسامى دوزخ (مانند جحیم، سعید و سقر) به نوعى اشاره به این بعد از عذاب دارند. بیتردید آتش دوزخ تفاوتهایى اساسى با آتش دنیوى دارد از اینرو در قرآن به نار کبرى (آتش بزرگتر) شهرتیافته است، (سوره اعلى ۱۳ – ۱۱).
۲. غذا و نوشیدنى ناگوار. بر اساس آیات متعدد قرآنى به دوزخیان غذاهایى بسیار ناگوار و نوشیدنیهاى تلخ و سوزان میخورانند که بر عذاب آنان میافزاید، (غاشیه ۷ – ۴).
۳. لباس آتشین، لباس دوزخیان از جنس آتشسوزان است، (حج / ۱۹).
۴. بادهاى کشنده و سایههاى سوزان، (واقعه ۴۴ – ۴۱).
۵. اسارت در غل و زنجیر، (غافر ۷۲ – ۷۱).
عذابهاى روحانى
۱. حسرت بیپایان، اهل دوزخ پس از مشاهده تحقق وعدههاى الهى و آگاهى از فرجام نامبارک خویش و سرانجام نیکوى بهشتیان به حسرتى جانکاه دچار میشوند که هیچگاه از شکنجه آن رهایى نخواهد داشت از اینرو روز رستاخیز یوم الحسره نام گرفته است،(مریم / ۳۹).
۲. غم و اندوه بیکران، از دیگر آلام روحانى دوزخیان غم و اندوهى است که هماره روح و جان آنان را میآزارد به گونهاى که تا ابد از شادى و شادمانى بى نصیب میشوند، (حج – ۲۲).
۳. رسوایى و ذلت بزرگ، از آنجا که احوال انسانها در روز رستاخیز در معرض مشاهده فرشتگان و انبیاء دیگر انسانها قرار دارد محرومیت دوزخیان از بهشت و افکنده شدن آنان در دوزخ که با آشکار شدن باطن آنان و ظهور حقیقت اعمالشان همراه است رسوایى و خواریجبرانناپذیرى به دنبال دارد که همواره روح و جان آنان را میآزارد، (آلعمران – ۱۹۲).
۴. محرومیت از رحمت الهى. بى تردید بزرگترین نعمت و عذاب معنوى دوزخیان محرومیت آنان از الطاف و عنایات ویژه حق تعالى است آنان نعمت بزرگ حضور در بارگاه قرب پروردگار و مشاهده جمال او را از کف میدهند و از لقاى حق بى نصیب میمانند و مشمولبیمهرى و غضب او میگردند و چه عذابى بالاتر و دردناکتر از این خواهد بود؟، (بقره – ۱۷۴؛ مطففین – ۱۵؛ ر.ک: آموزش کلام اسلامى ۲، محمد سعیدیمهر، صفحات ۳۳۳ تا ۳۲۹ -۲۵۶).
عذاب قبر جسمانى و روحانى است، ولى جسم و بدن برزخى معذب است نه بدن مادى و دنیایى. توضیح مطلب با توجه به دو نکته روشن میشود:
۱ـ روح انسان پس از مرگ و انقطاع از بدن مادى، خود را با بدن برزخى و قالب مثالى مییابد و میبیند، در واقع روح آدمی با رفتن از حیات دنیوى به حیات برزخى، بدن مادى خود را رها کرده و با بدن مثالى خود متحد میگردد، بدنى که متناسب بانظام برزخى بوده و اتحادش با روح قویتر از اتحاد آن با بدن مادى در زندگى دنیوى است. قالب مثالى موجود در خواب میتواند ما را به بدن برزخى تا حدودى هدایت کند چرا که هنگام خواب که تعلق روح به بدن مادى تا اندازهاى کم میشود و از خدود مادى تا اندازهاى آزاد میگردد، روح خود را با یک نوع تمثیل مثالى یافته و خود را با بدنى شبیه بدن مادى و دنیوی میبیند و این دلیل روشنى است که روح انسان در صورت عدم تعلق به بدن مادى یا تعلق کمتر، قدرت تمثل به بدن مثالى را دارد. انسان در هنگام خواب و خواب دیدن خودش را با همان بدن میبیند با همان شکل و تصویر و این حکایتگر وجود بدن مثالى و قالب برزخى است که با انتقال روح از این عالم مادى به نظام برزخى به وجود نیامده بلکه قبلاً هم در آن نظام وجود داشته ولى ما از آن محجوب بودهایم و اگر این حجاب را ـ که تعلق و توجه به نظام مادى و مادیات است ـ کنار زنیم هم اکنون نیز خود را در آن قالب مثال متمثل میبینیم چنانکه درخواب تا حدودى که تعلق روح به بدن مادى که میشود در عالم خواب و خواب دیدن در حالى که بدن مادى ما در رختخواب افتاده و در حال آرامش است. خود را با بدنى مشابه با این بدن یافته و سیرها و حرکتها و فهمها و دیدنیها و شنیدنیها و خوردنیها و خواستنها با آن داریم. (نک: استاد شجاعى، محمد، خواب و نشانهای آن، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفى، کانون اندیشه جوان، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۹، صص ۵۸ـ۶۲)
ناگفته نماند که از نظر روایات وجود بدن برزخى امرى مسلم و قطعى است چنان که امام صادق(ع) فرمودند: «اما [ارواح مؤمنان [در بدنهایى شبیه بدنهاى دنیوى آنان است» (بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۶۸، روایت ۱۱۹) یا در جاى دیگرى فرمودهاند: «ارواح انسانها به صورت جسدهاى دنیوى در درختى در بهشتاند» (همان، ص ۲۶۹، روایت ۱۲۱) که هر دو حکایتگر وجود بدن برزخى و مثالى در عالم برزخ است.
۲ـ میان قبر برزخى و قبر خاکى ارتباط خاصى حاکم است، یعنى میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاکی ارتباط وجود دارد و این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادى که در طول زندگى دنیوى با یکدیگر یک نوع اتحاد داشتهاند سرچشمه میگیرد که با قطع تعلق روح از بدن، پس از مرگ به کلى از میان نمیرود، بلکه یک نوع ارتباط در حد پایینترى میان روح برزخى و بدن خاکى و مادى وجود دارد البته نه در حد و اندازهاى که در زندگى دنیوى و در دوران تعلق روح به بدن بود و نه با آن کیفیت و کمیت بلکه در میزانى ضعیفتر و با کم و کیفى دیگر، از همین رو قبر خاکى با قبر و عالم برزخى روح ارتباطى دارد که جاها و نقاط دیگر این ارتباط را ندارد و به همین جهت است که علیرغم حضور روح در عالمی فوق ماده، زمان و مکان [برزخ] توجه خاصى به بدن مادى و به نقطهاى که بدن خاکى در آن است، دارد و بر اساس همین ارتباط میان قبر برزخى و قبر خاکى است که دستورات و احکام خاصى در باب قبر خاکى، تشییع جنازه، کفن، دفن، حرمت قبور، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر قبور و نظایر آنها در شریعت اسلامى وجود دارد. ناگفته نماند که این ارتباط میان روح انسان در برزخ و بدن مادى او در قبر خاکى در ساعت و روزهاى اول مرگ، بیش از روزها و اوقات بعدى است و این به دلیل ألفت شدیدى است که روح با بدن مادى در این دنیا داشته که البته به تدریج با انس گرفتن روح با بدن برزخى و قالب مثالى از این توجه و ارتباط کاسته شده و ارتباط ضعیفى میان روح و بدن خاکى باقى میماند.
با توجه به این دو نکته روشن میشود که روح ما از انتقال به عالم برزخ با بدن برزخى ما یا در عذاب است اگر اهل عذاب باشد یا در نعمت و بهجت است اگر اهل نعمت باشد. عذاب و نعمت متوجه به روح ما در قالب بدن برزخى است نه به بدن مادى و خاکى ما که در این عالم مادى در زیر خاک مدفون میباشد. این بدن مادى پس از مرگ نه حرکتى دارد و نه احوالى، اما در عین حال روح با قالب مثالى در همان حال، در عالم برزخ یا در عذاب وحشتناکى بسر میبرد و فریادش بلند که تصورش بسیار مشکل است، یا در نعمت و ابتهاج بسر میبرد که تصویر آن هم بسى مشکل است. اما از آنجا که گفتیم میان بدن مادی در زیر خاک با روح در قالب مثالى در عالم برزخ ارتباط ضعیفى وجود دارد، آن عذابها یا نعمتها تأثیر ضعیف و ناچیزى بر بدن مادى میگذرد ولى آنچه که در اصل در عذاب یا در نعمت است روح با قالب مثالى در عالم برزخ است.
برخى میگویند: این که گفته میشود انسان پس از مرگ یا معذب است یا متنعم، چرا هنگامى که بدن مادى را در قبر میگذاریم و روى آن را میپوشانیم، پس از مدتى قبر را میشکافیم، هیچ خبرى نمییابیم، نه از سوختن بدن و سوزش قبر خبرى است و نه از مصفا گشتن آن، آنچه میبینیم تنها همان بدن خاکى است که در قبر با سکون کامل افتاده و هیچ اثرى از آثار وحشت یا نعمت در آن نیست. برخى نیز دوربین در درون قبر کار میگذارند و مسائل آن را از هنگام دفن تا مدتى بعد دنبال میکنند ولى هیچ اثر و تغییر و تحولى که دلالت بر رنج یا شادى داشته باشد، نمییابند، تنها آنچه آنها از طریق دوربین فیلمبردارى مشاهده میکنند، همان بدن خاکى است که در کمال سکوت و سکون آرمیده است.
آیا این امور دلالت میکند بر اینکه هیچ عقابى [چه خوب و چه بد] در کار نیست و فشار قبر، سؤال منکر و نکیر عذابها و نعمتها پوچ است و غیرواقعی؟
با توجه به توضیحات گذشته پاسخ این پرسش روشن است ولى در عین حال براى بهتر روشن شدن اصل پرسش شما و نیز پاسخ به این پرسش، توجه به خواب دیدن بسیار راهگشاست. اگر در خواب دیدن تأمل کنیم در خواهیم یافت که خواب دیدن چه آیت خوبى و چه حکایتگر عجیبى است از نسبت میان قبر خاکى و قبر برزخى، چرا که بدن شخصى که میخوابد و خواب وحشتناکى میبیند، به صورتى که آن را از خواب برخیزد خدا را شکر میکند که خواب بوده است، در این حالت که خواب میبینید در سکون و آرامش نیست؟ البته که چنین است، کسانى که کنار بدن این خواب بیننده حضور داشته باشند، بدن او را در هنگام خواب در کمال سکون و سکوت مییابند، به صورتى که اگر خواب بیننده، از خواب وحشتناک خود آنها را مطلع نکند، اینان آگاه نخواهند شد که در آن زمانى که آنها نظارهگر بدن ساکن و آرام این شخص بودهاند، او در چه عذابى و دهشتى بوده است بر عکسش را هم حساب کنید، بدن کسى که خواب فرحناک و دلپذیر میبیند نیز در کمال آرامش و سکون است و افرادى که در کنار او حضور دارند این امر را تصدیق خواهند کرد. این بهترین نشان است میان نسبت قبر خاکى و قبر برزخى که به ما میفهماند، میشود انسان در برزخ در حال نعمت یا وحشت باشد و در عین حال اثرى در بدن خاکى او، در قبر از عذاب یا ابتهاج نباشد. البته گاهى که انسان خواب ترسناک و ناراحت کنندهاى میبیند بدن او عرق میکند که اثرى از خواب او بوده است ولى اولاً این امر همیشگى نیست. ثانیا میان عالم خواب و برزخ تفاوت است در عالم خواب ارتباط روح با بدن مادى کاملاً قطع نشده است ولى در عالم برزخ ارتباط روح با بدن مادى به کلى منقطع است مگر ارتباط بسیار محدود و ناچیزى که در صورت معذب بودن عذاب روح در عالم برزخ تأثیر چندانى در بدن مادى در زیر خاک که قابل مشاهده باشد، نخواهد گذاشت. (نک: خواب و نشانهاى آن، صص ۷۱ـ ۷۵)
اما اینکه ماهیت فشار و عذاب یا نشاط و شادى برزخى چیست، از گنجایش این مقال خارج است. (بهترین کتاب در باب مسائل برزخ براى مطالعه: استاد شجاعى، محمد، عروج روح، مقدمه و تدوین محمدرضا کاشفى، کانون اندیشه جوان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹).
منبع :نهاد نمایندگى ولى فقیه در دانشگاهها