- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
گریه کردن، یک واکنش معمول انسانی است و می تواند به واسطه احساسات مختلف بروز کند. اما چرا انسانها گریه می کنند؟ محققان دریافته اند که گریه کردن می تواند هم برای جسم و هم برای ذهن مفید باشد، و این فواید از آغاز تولد با اولین گریه نوزاد آغاز می شوند. گریه کردن از دیدگاه روانشناسی دارای فواید مهمی است که در ادامه به آنها می پردازیم.
فواید کریه کردن
۱-خاصیت آرامبخش بودن
گریه کردن اثر آرامبخش دارد. خودآرامبخشی زمانی است که فرد با آن می تواند احساسات خود را تعدیل کند، خودش را آرام کند و ناراحتی خود را کاهش دهد. مطالعه ای درباره فواید گریه کردن در سال ۲۰۱۴ نشان داد که گریه کردن می تواند تاثیری مستقیم و آرامبخش در افراد داشته باشد. این مطالعه نشان داد که گریه کردن چگونه می تواند سیستم عصبی پاراسمپاتیک (PNS) که به آرامش شخص کمک می کند را فعال کند.
۲-حمایت گرفتن از دیگران
گریه کردن علاوه بر این که اثری خودآرامبخش دارد، می تواند به فرد در پشتیبانی گرفتن از افراد پیرامونش کمک کند. مطالعه ای دیگر در مورد فواید گریه کردن در سال ۲۰۱۶ توضیح می دهد که گریه کردن در درجه اول یک رفتار وابستگی است، چون موجب افزایش حمایت گرفتن از افراد پیرامون ما می شود. گریه کردن به عنوان یک مزیت بین فردی و اجتماعی شناخته شده است.
۳-کمک به تسکین درد
تحقیقات نشان داده اند که گریه کردن و ریختن اشک های احساسی، باعث آزاد شدن اکسی توسین و اندورفین می شود. این مواد شیمیایی باعث می شوند که فرد احساس خوبی داشته باشد و نیز می توانند درد فیزیکی و عاطفی او را کاهش دهند. به این ترتیب، گریه کردن می تواند به کاهش درد و افزایش حس خوب بودن کمک کند.
۴-بهبود خلق و خو
گریه کردن می تواند به بالا بردن روحیه افراد کمک کند و باعث شود تا آنها حس بهتری داشته باشند، و علاوه بر کاهش درد، اکسی توسین و اندورفین می توانند به بهبود خلق خوی افراد کمک کنند. به همین دلیل است که این مواد شیمیایی غالبا به عنوان مواد شیمیایی “با حس خوب” شناخته می شوند.
۵-کاهش استرس
هنگامی که انسان در پاسخ به استرس گریه می کند، اشک های او حاوی تعدادی از هورمون های استرس و سایر مواد شیمیایی است. محققان در رابطه با فواید گریه کردن بر این باورند که گریه کردن می تواند سطح این مواد شیمیایی را در بدن کاهش دهند و این می تواند به نوبه خود باعث کاهش استرس شود. برای تایید این مسئله تحقیقات بیشتری لازم است.
۶-کمک به خوابیدن
مطالعه کوچکی در سال ۲۰۱۵ نشان داد که گریه کردن می تواند به خواب بهتر در کودکان کمک کند. این موضوع که آیا گریه کردن می تواند همین تاثیر را بر بزرگسالان هم داشته باشد، هنوز مورد بررسی قرار گرفته نشده است. با این حال، این موضوع استنباط می شود که اثرات آرامبخش، افزایش روحیه، و تسکین درد گریه کردن می تواند به راحت تر به خواب رفتن فرد کمک کند.
۷-مبارزه با باکتری ها
از آنجایی که اشک حاوی مایعی به نام لیزوزیم است، می تواند به از بین بردن باکتری ها و تمیز نگه داشتن چشم ها کمک کند. مطالعه ای در سال ۲۰۱۱ نشان داد که لیزوزیم دارای خواص ضد میکروبی قوی است که حتی می تواند به کاهش خطرات ناشی از عوامل بیوتروری، همچون سیاه زخم کمک کند. این یکی دیگر از فواید گریه کردن می باشد.
۸-بهبود بینایی
اشک های پایه، که با پلک زدن چشم را تغذیه می کنند، آنها را مرطوب نگه می دارند و از خشک شدن لایه موکوسی جلوگیری می کنند. اثر لزج کردن اشک های پایه به بینایی واضح تر فرد کمک می کند. زمانی که لایه ها خشک شوند، بینایی ممکن است تار شود.
گریه کردن های بی دلیل
همه ما در طول زندگی خود، روزهای خوب و بد بسیاری را پشت سر می گذاریم اما گاهی اوقات بدون دلیلی مشخص، گریه می کنیم. دلایل مختلفی می توانند در پس این شرایط قرار داشته باشند.
گاهی اوقات گریه کردن بی دلیل، شرایطی گذراست و بدون این که مساله ساز شود، خاتمه می یابد اما اگر با تغییرات احساسی شدید مواجه هستید که زندگی را برای شما دشوار کرده است، ریشه یابی و کشف دلیل این شرایط اهمیت دارد. در ادامه به برخی از دلایل گریه کردن بی دلیل اشاره می کنیم.
۱-کمبود خواب
به طور میانگین، فردی بزرگسال به حدود ۷ تا ۹ ساعت خواب در ۲۴ ساعت نیاز دارد. کمبود خواب می تواند بر چگونگی پردازش احساسات انسان تاثیرگذار باشد. به طور خاص، واکنش پذیری احساسی تغییر کرده و مغز توانایی خود برای تمایز بین مساله ای مهم و آنچه جزیی یا قابل مدیریت است را از دست می دهد. در نتیجه، هر چیزی می تواند شبیه به مشکلی بزرگ به نظر رسد. حتی محرک های کوچک می توانند موجب واکنشی با احساسات بیش از حد شوند.
۲-استرس و خستگی
سبک زندگی استرس زای شما ممکن است دلیل اصلی گریه کردن های بی دلیل باشد. در حقیقت بدن از طریق گریه دریچه ای برای خلاص شدن از فشار بیش از حد باز می کند. فشار بیش از حد می تواند احساس خستگی شدید و فقدان انرژی را موجب شود. همچنین، این شرایط می تواند موجب علائم جسمانی مانند سردرد، مشکلات گوارشی و درد شود.
۳-سندرم پیش از قاعدگی
گریه کردن بی دلیل، می تواند نشانه ای از سندرم پیش از قاعدگی باشد که نوسانات خلقی در یک یا دو هفته منتهی به قاعدگی را به همراه دارد. این شرایط با آغاز قاعدگی متوقف می شود. همچنین، سندرم پیش از قاعدگی می تواند موجب احساس افسردگی، تنش، اضطراب، و خشم شود. علائم جسمانی می توانند شامل حساسیت به لمس در پستان، خستگی، سردرد، نفخ، گرسنگی، مشکلات گوارشی و درد شوند.
۴-پیش یائسگی و یائسگی
اگر در اواخر دهه سوم یا آغاز دهه چهارم زندگی خود قرار دارید، گریه کردن بدون دلیلی مشخص می تواند نشانه ای از تغیرات هورمونی باشد. نوسانات خلقی، حشکی واژن، گرگرفتگی، و اختلالات خواب می توانند نشانه هایی از پیش یائسگی یا یائسگی باشند. پیش یائسگی می تواند ماه ها یا حتی سالها پیش از یائسگی یا در پایان قاعدگی آغاز شود.
این شرایط به واسطه افت عملکرد تخمدان شکل گرفته و به طور معمول با چرخه های قاعدگی نامنظم حدود یکسال پس از آخرین قاعدگی آغاز می شود. پژوهش ها نشان داده اند احتمال مواجهه با افسردگی و نوسانات خلقی طی دوران پیش یائسگی، یعنی زمانی که زن نوسانات هورمونی چشمگیر را تجربه می کند، بیشتر است.
۵-اندوه پساآمیزشی
این شرایط به نام «اندوه پساآمیزشی» (Postcoital Dysphoria) شناخته می شود و با احساس ناراحتی، بیقراری، یا اضطراب پس از رابطه جنسی تعریف می شود. نتایج یک مطالعه نشان داد که ۴۶ درصد زنان این شرایط را حداقل یک بار در طول زندگی خود تجربه می کنند. هورمون ها از جمله عواملی هستند که می توانند در پس بروز اندوه پساآمیزشی قرار داشته باشند.
۶-بی ثباتی عاطفی
بی ثباتی عاطفی (Pseudobulbar Affect) شرایطی است که معمولا در افراد مبتلا به آسیب های عصبی یا بیماری هایی که بر شیوه پردازش احساسات توسط مغز اثرگذار هستند، دیده می شود. بی ثباتی عاطفی موجب گریه کردن یا خندیدن های ناگهانی، غیر قابل کنترل و بیجا می شود. این شرایط بیشتر در افراد مبتلا به صدمات مغزی تروماتیک، بیماری ام اس، زوال عقل، بیماری لو گهریگ (ALS)، یا نجات یافتگان از سکته مغزی دیده می شود.
۷-کمبود ویتامین B12
ویتامین B12 نقش مهمی در حفظ سلامت سلول های خونی و عصبی ایفا کرده و به تشکیل DNA کمک می کند. کمبود این ماده مغذی می تواند به افسردگی و گریه کردن های بی دلیل، بی احساسی، و تحریک پذیری منجر شود. همچنین، کمبود ویتامین B12 می تواند به بروز علائمی مانند ضعف، خستگی، کاهش وزن، بی اشتهایی، یبوست، مشکلات عصبی، مشکلات تعادلی، حافظه ضعیف، سردرگمی، احساس درد در زبان یا دهان و کم خونی مگالوبلاستیک منجر شود.
۸-قند خون پایین
قند خون پایین یا هیپوگلیسمی به طور معمول در افراد مبتلا به دیابت دیده می شود و می تواند در نتیجه به تاخیر افتادن وعده غذایی، مصرف کمتر از حد معمول کربوهیدرات ها، ورزش شدید، زیاده روی در مصرف نوشیدنی های الکلی، یا زیاده روی در مصرف داروهای دیابت رخ دهد.
جدا از گریه کردن، تحریک پذیری و بدخلقی، قند خون پایین می تواند موجب علائم دیگری مانند گرسنگی، تعریق، لرز، خستگی، سرگیجه و تپش قلب شود. در صورت تشدید شرایط احتمال تجربه علائمی مانند تاری دید، سردرگمی، ناتوانی در تکلم درست و خواب آلودگی وجود دارد. یک خوراکی شیرین می تواند سطوح قند خون را به حالت عادی بازگرداند.
۹-مشکلات تیروئید
مشکلات تیرویید، به ویژه کمکاری تیرویید که در آن غده تیرویید به میزان کافی هورمون تولید نمی کند، ممکن است در گریه کردن های بی دلیل شما نقش داشته باشند. کمکاری تیرویید بیشتر به واسطه حمله اشتباه سیستم ایمنی به غده تیرویید رخ می دهد. آسیب دیدن غده تیرویید به واسطه روش درمان سرطان تیرویید یا پرکاری تیرویید نیز می تواند محرکی دیگر باشد. افسردگی، افزایش وزن و خستگی از علائم این شرایط هستند.
۱۰-افسردگی
افسردگی، یک اختلال خلقی است که می تواند زندگی روزانه انسان را تحت تاثیر قرار دهد. جدا از گریه کردن های بی دلیل، ممکن است علائم دیگری مانند احساس غم و اندوه، بی ارزشی، ناامیدی یا کمبود انرژی می توانند شکل بگیرند. همچنین، ممکن است فرد مبتلا به افسردگی علاقه خود به فعالیت هایی که تا پیش از این از آنها لذت می برد را از دست داده یا بیشتر یا کمتر از حالت عادی بخوابد.
افسردگی بعد از زایمان و اختلال عاطفی فصلی، از دیگر اشکال افسردگی هستند. برخی زنان پس از تولد نوزاد با احساسات قوی ناراحتی، خستگی و اضطراب مواجه می شوند که مراقبت از خود و فرزند را برای آنها دشوار می سازد. شاید جالب باشد بدانید که ۱۰ درصد پدران نیز افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند.
اختلال خلقی فصلی نیز نوعی افسردگی است که طی فصل زمستان، یعنی زمانی که روزها کوتاه شده و مواجهه با نور خورشید کمتر می شود، شکل می گیرد. این شرایط به طور معمول طی بهار یا تابستان بهبود می یابد. از علائم اختلال خلقی فصلی می توان به خواب زیاد، انزوای اجتماعی و افزایش وزن اشاره کرد.»
به طور کلی گریه کردن در پاسخ به احساساتی همچون غم، شادی، یا ناامیدی طبیعی است و دارای چندین مزیت سلامتی است. با این حال همانگونه که اشاره شد، گریه کردن مکرر گاهی می تواند نشانه افسردگی باشد. فرد ممکن است افسرده باشد در صورتی که گریه او:
الف) به طور مکرر بروز کند.
ب) بدون دلیل واضحی اتفاق بیفتد.
ج) در فعالیت های روزانه شروع شود.
د)غیر قابل کنترل باشد.
آیا مرد گریه نمی کند؟!
اگر شما هم در کودکی پسربچه ای در اطرافتان بوده یا خودتان این تجربیات را دارید، حتماً زیاد به گوشتان خورده که مرد نباید گریه کند و این کار را مایه شرمندگی و خجالت پسربچه ها می دانستند. اطرافیان با مشاهده گریه کردن پسربچه ای، سعی می کردند در خفا ساکتش کنند و اجازه ندهند اشک های او را کسی ببیند.
این روش تربیتی یا عرفی که در جامعه ما شکل گرفته بود و متأسفانه هنوز در برخی فرهنگ ها وجود دارد، باعث یک تنش روانی و سرکوبی عاطفی در پسربچه ها می شود که آسیب های آن در سالهای جوانی و بالاتر بسیار شدید است. پسربچه هایی که در کودکی اجازه نداشتند احساسات واقعی خود را بروز دهند در بزرگسالی به افرادی سرکوب شده ترسو و بی احساس تبدیل می شوند.
آنها تلاش می کنند مردانگی خود را در غالب پنهان کاری و تخریب جنس مخالف نشان دهند و هیچوقت برای خود و احساسشان جایی نمی گذارند. آنها تصور می کنند اگر واکنش عاطفی به مسئله ای نشان دهند، از بار مردانگیشان کم می شود و در واقع خرد می شوند. این باور غلط متأسفانه در جامعه ما به شدت پررنگ بوده و هنوز هم در برخی مواقع شما با مادرانی روبرو می شوید که با مشاهده گریه کردن پسربچه از درد زمین خوردن، می گویند مرد که گریه نمی کند.
حالا نتیجه یک تحقیق ثابت کرده از دلایلی که سکته قلبی در مردان بیشتر است، این است که آنها احساسات خود را کمتر بروز می دهند. زن ها بطور میانگین ۴۷بار و مردها تنها ۷بار در سال گریه می کنند. این موضوع می تواند به عنوان یک خطر در جوامع ثبت شود.
چرا مردان جلوی بروز احساسات خود را می گیرند؟
باید بدانید مرد هم به اندازه زن، دارای احساسات پیچیده ای است اما آنها را پنهان می کند. احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار می رود، اما مردان هم به اندازه زنان، احساساتی می شوند و تجربیات عاطفی مشابهی دارند.
روش هایی که مردها برای ابراز احساسات خود استفاده می کنند، مشخص، هوشمندانه، متظاهرانه و مهارشده است. مردها کمتر تمایل دارند که برای فریبکاری گریه کنند. دلیل آن ساده است، از این روش موفقیتی در ارتباطات خود کسب نمی کنند.
اگر دقت کنید زن ها در بسیاری از موارد، با توسل به گریه کردن، نفوذ خود را در میان جمع یا در دل فرد خاصی، بیشتر می کنند، اما اگر مردی به هنگام صحبت ناگهان گریه کند، تنها باعث می شود به او به دیده تحقیر نگاه کنند و حتی مورد بی احترامی قرار بگیرد.
گریه کردن بیشتر مردها غالبا زمانی است که اتفاقی واقعی رخ داده باشد. مردها خیلی دیر و برای مدت زمان کوتاهی گریه می کنند و اشک چندانی از چشمان آنها سرازیر نمی شود. اکثراً بی صدا گریه می کنند و هنگام گریه کردن کمتر به خودشان توجه دارند. در بسیاری از موارد، آنها زمان گریه کردن، صورت خود را می پوشانند تا چهره آنها کمتر دیده شود.
مردها تمایل دارند تا در موقعیت های ویژه گریه کنند. تحقیقات نشان می دهد که مردها، تنها در پاسخ و واکنش به دو موقعیت که زن ها در آن شرایط گریه می کنند، می گریند، این دو موقعیت عبارتاند از: فوت معشوقه و خواندن دعای مذهبی.
مردها در واکنش به احساساتی که بخشی از هویت اصلی آنهاست، به طور منحصر به فردی گریه می کنند. همانطور که زن ها در واکنش به موضوعاتی همچون محبت و جدایی بسیار سریع اشک می ریزند. مردها در ریختن اشک هایی مهارت دارند که به ماهیت اصلی آنها مربوط می شود، به هر حال، بسیاری از مردها سعی می کنند جلوی بروز این احساسات را بگیرند.
احساسات در زندگی مردان، در پشت سر و در زندگی زنان، در پیش رو قرار دارند. هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تأثیر می گذارد و باعث می شود آنها بیشتر به طبقه بندی و تفکر منطقی بپردازند.
به نظر می رسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملاً برابر می شود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانه تری خواهند بود.
سیم کشی مغز مردان، متفاوت است. نتایج ۱۲۵ مورد مطالعه در فرهنگ های مختلف نشان می دهد که مردها و پسرها همواره در تفسیر پیام های غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.
پسرها در کودکی در مقایسه با دختران، ارتباط چشمی کمتری برقرار می کنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان می دهند. متأسفانه پدرها و مادرها با پسرانشان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت می کنند و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژه های مربوط به احساسات می شود.
نتیجه این کار باعث می شود در سنین بزرگسالی، مردان از کلمات کمتری استفاده کنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود بدانند. بر عکس خانم ها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت می شوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستانشان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند.
مردها به دلیل وضعیت بیولوژیکی خود، مقدار بیشتری از انرژی مردانه را ابراز می کنند و زنان نیز به علت ویژگی بیولوژیکی خاص خود، انرژی زنانه بیشتری نشان می دهند. اگر زن یا مردی تعادل خوب و کافی داشته باشد، خصوصیات زنانه مرد و خصوصیات مردانه زن هر دو ابراز می شوند. مرد یا زنی واقعی است که انسانی ایده آل با تعادل از هر دو انرژی جنسی خود باشد.
وقتی به پسربچه ها اجازه داده شود انرژی مردانه خود را خوب رشد دهند، در آینده می توانند بدون ترس و خجالت و یا تهدید برای از دست دادن مردانگی خود، انرژی زنانه خود را نیز ابراز کنند. چنین مردی می تواند پیش روی میلیون ها مرد و زن به گریه بیفتد و اشک بریزد و با تمام این حرف ها باز جذاب ترین مرد جمع باشد.
اما وقتی مردانگی مردی، خوب رشد نکرده و قوی نباشد یعنی در کودکی جلوی بروز آن را گرفته باشند، سعی خواهد کرد که بخش زنانه خود را پنهان کند (کارهایی مثل گریه کردن، حساس بودن، مراقبت کردن، …)؛ زیرا چنین مردی، هنوز از مردانگی خود هم مطمئن نیست. به همین دلیل سعی خواهد کرد چهره بسیار خشن تری از خود نشان دهد.
از طرف دیگر، مردها هنگام گریه کردن، بیشتر به علائم درونی توجه دارند تا علائم بیرونی. مردها در مقابل علائم مختلف، شروع به گریه کردن و گریستن می کنند، به خصوص اگر این علائم به جای بیرونی از علائم درونی باشد. در حالی که زن ها بیشتر علائم بیرونی محیط و تعاملات اجتماعی را مدنظر قرار می دهند.
مردها شخصیت منحصر به فردی دارند، در بیشتر فرهنگ ها یک قالب مشخص برای آنها وجود دارد و نقش های نان آور، مدافع، جنگجو، ورزشکار، شوهر و پدر را ایفا می کنند. بعضی از احساسات خاص با نقش های واگذار شده و برگزیده مربوط است ـ مردها هنگام احساس غرور، شجاعت، وفاداری، پیروزی و شکست، اشک از چشمانش جاری می شود.
با همه این تفاسیر، باید یاد بگیریم از پسربچه های امروز خود، مردان ضعیف و در خود فرو رفته فردا را نسازیم. مردان باید یاد بگیرند در زمان مناسب با گریه کردن احساسات خود را نشان دهند و با تربیت غلط و غیر واقعی، از آنها افراد بی عاطفه و سردی نسازیم.
نتیجه گیری
گریه کردن در پاسخ به احساساتی همچون غم، شادی یا ناامیدی، طبیعی است و مزیت های زیادی برای سلامتی انسان دارد که به بخشی از آنها اشاره شد؛ با این حال به جهت فرهنگ و آموزش غلط در بین خانواده ها، گریه کردن و ابراز احساسات برای مردان، رفتاری نادرست تلقی می شود که این امر نیازمند اصلاح نگرش جامعه و خانواده هاست. اگر گریه کردن بصورت مکرر و بی دلیل باشد نیازمند بررسی و ریشه یابی است؛ در این خصوص به ده علت شایع برای گریه کردن های بی دلیل اشاره شد.
منابع اقتباس: وبسایت فرادید؛ میگنا؛ ویکی روان؛ عصر ایران