- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
نویسنده: سیدمحمد تقی موسوی اصفهانی
مترجم: سیدمهدی حائری قزوینی
ناشر: دفتر تحقیقات و انتشارات بدر
چاپ: دوم، ۱۳۷۲
مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم یکی از کتابهای ارزشمند شیعه، نوشته آیت اللّه سیدمحمد تقی موسوی اصفهانی (۱۳۴۸ ـ ۱۳۰۱ق) است که به قصد اداء حق حضرت بقیه اللّه ـ که حقش بر گردن ما افزون تر از همه مردم است و احسانش بیشتر و بهتر از همه شامل حال خلق می شود و نعمتها و منتها بر ما دارد ـ به رشته تحریر درآمده است.
اصل کتاب به زبان عربی است و مؤلف در مقدمه می نویسد:
چون ما نمی توانیم حقوق آن حضرت را ادا نماییم و شکر وجود و فیوضاتش را آنطور که شایسته است به جا آوریم بر ما واجب است آن مقدار از ادای حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است انجام دهیم… بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت، انتظار فرج آن بزرگوار و دعا کردن برای تعجیل فرج او و اهتمام به آنچه مایه خشنودی آن جناب و مقرب شدن در آستان اوست می باشد. در باب هشتم کتاب ابواب الجنات فی آداب الجمعات هشتاد و چند فایده از فوائد دنیوی و اخروی دعا کردن برای فرج آن حضرت را ذکر کردم؛ سپس به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در این باره بنگارم که آن فوائد را دربرگیرد و به نظم جالبی آن را به رشته تحریر درآورم؛ ولی حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتیهای پی در پی مانع از انجام کار شد تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود؛ یعنی مولی و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: «این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام آن را بگذار مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم». همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم ولی توفیق یاریم نکرد تا این که در سال ۱۳۳۰ق به مکه معظمه سفر کردم و چون آنجا را وبا گرفت با خداوند، عزّوجلّ، عهد بستم که هرگاه مرا از مهلکه نجات دهد و بازگشتم را به سوی وطن آسان گرداند تألیف این کتاب را شروع کنم.
و به این ترتیب مؤلف وفای به عهد نمود و کتابی «بهشتی، بالابلند و عالی مرتبه که ثمراتش در دسترس و نزدیک به فهم است» در اختیار دوستداران حضرت مهدی(ع) قرار داد تا مایه تذکر متذکران و عمل عاملان شود.
بخش اول کتاب اختصاص دارد به شناخت امام زمان(ع) از طریق دلایل عقلی و نقلی که مؤلف نقل حدیث را در این بخش منحصر به ذکر روایات متواتر از اصول کافی ثقه الاسلام محمدبن یعقوب کلینی کرده است و در بخش دوم به اثبات امامت حضرت حجه بن الحسن العسکری(ع) پرداخته و در پایان این بخش می نویسد:
چون این مطلب [اثبات امامت] را دانستی باید گفت که امامت مولا و سید ما حجه بن الحسن العسکری صاحب الزمان(ع) به هر دو راه (نص و معجزه) به وسیله روایات متواتره ثابت است که در دو فصل قسمتی از آنها را می آوریم تا این کتاب خالی از دلیل نباشد.
ایشان در فصل اول به ذکر شش حدیث متواتر که به طور خصوص به امامت آن حضرت دلالت دارند اکتفا و بیان می کند که:
ثقه جلیل شیخ علی بن محمد بن علی الخزّاز قمی در کتاب کفایه الاثر فی النص علی الأئمّه الإثنی عشر یکصد و هفتاد حدیث از طریق شیعه و سنی روایت کرده که همه آنها به امامت حضرت قائم منتظر(ع) تصریح دارد.
وی در فصل دوم اندکی از روایات مربوط به معجزات و کرامات متواتر مولا را نقل می کند که در خانه اگر کسی است یک حرف بس است.
بخش سوم کتاب قسمتی از حقوق و مراحم آن حضرت نسبت به شیعیان را دربردارد که به ذکر عناوین آن اکتفا می کنیم.
۱. حق وجود و هستی؛
۲. حق بقا در دنیا؛
۳. حق قرابت و خویشاوندی پیغمبر(ص)؛
۴. حق منعم بر متنعم؛
۵. حق پدر بر فرزند؛
۶. حق آقا و ارباب بر بنده؛
۷. حق عالم بر متعلم؛
۸. حق امام بر رعیت.
بخش چهارم کتاب به درج الفبایی آن دسته از جهات و خصوصیات امام زمان(ع) اختصاص دارد که موجب دعا برای ایشان است. به گفته مؤلف اموری در این بخش بیان شده که اگر یکی از آنها در کسی یافت شود بر ماست که برای او به حکم عقل یا شرع یا فطرت انسانی و یا خوی حیوانی دعا کنیم، در صورتی که تمام این امور در وجود مقدس امام زمان(ع) جمع است.
مرحوم آیت اللّه موسوی اصفهانی بخش پنجم و آخرین بخش کتاب را با عنوان «بیان نتایج خوب حاصل از دعا برای فرج» مقصود اصلی تألیف خود دانسته و ذکر می کند:
البته منظور این نیست که تمام آثار و فوائدی که ذکر می کنیم مربوط به این عمل (دعا) می دانیم و نیز نمی توان گفت که فوائد این دعای منحصر در همین مطالبی است که می آوریم بلکه چه بسا کسی در احادیث و روایات جست وجو کند و اضافه بر آنچه آورده ام، مطالبی بیابد که آنچه ندانسته ام بیشتر از آن است که دانسته ام و آنچه نگاشته ام از برکات آقا و مولایم حضرت صاحب الزمان(ع) است.
در این بخش نویسنده نخست فهرستی از آثار و فوائد و ویژگیهایی را ـ که بر دعا کردن برای فرج حضرت مترتب است ـ برمی شمارد و سپس به طور مشروح با ذکر دلایل عقلی و نقلی به اثبات یکایک این آثار و فوائد آنها به شرح زیر می پردازد:
۱. اجابت فرمایش حضرت ولی عصر(ع): «و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است»؛
۲. سبب زیاد شدن نعمتها است؛
۳. اظهار محبت قلبی؛
۴. نشانه انتظار؛
۵. زنده کردن امر ائمه اطهار(ع)؛
۶. مایه ناراحتی شیطان لعین؛
۷. نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان؛
۸. اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است)؛
۹. تعظیم خداوند و دین خداوند است؛
۱۰. حضرت صاحب الزمان(ع) در حق او دعا می کند؛
۱۱. شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود؛
۱۲. شفاعت پیغمبر(ص) ان شاءاللّه شامل حالش می شود؛
۱۳. امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت او است؛
۱۴. مایه استجابت دعا می شود؛
۱۵. اداء اجر رسالت است؛
۱۶. مایه دفع بلا است؛
۱۷. سبب وسعت روزی است ان شاءاللّه ؛
۱۸. باعث آمرزش گناهان می شود؛
۱۹. تشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب؛
۲۰. رجعت به دنیا در زمان ظهور آن حضرت؛
۲۱. از برادران پیغمبر(ص) خواهد بود؛
۲۲. فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان(ع) زودتر واقع می شود؛
۲۳. پیروی از پیغمبر و امامان صلوات اللّه علیهم اجمعین خواهد بود؛
۲۴. وفای به عهد و پیمان خداوندی است؛
۲۵. آثار نیکی به والدین برای دعا کننده حاصل می گردد؛
۲۶. فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود؛
۲۷. زیاد شدن اشراف نور امام(ع)، در دل او؛
۲۸. طولانی شدن عمر ان شاءاللّه تعالی؛
۲۹. تعاون و همکاری در کارهای نیک و تقوی؛
۳۰. رسیدن به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند؛
۳۱. هدایت به نور قرآن مجید؛
۳۲. نزد اصحاب اعراف معروف می گردد؛
۳۳. به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاءاللّه ؛
۳۴. از عقوبتهای اخروی ان شاءاللّه در امان می ماند؛
۳۵. هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود؛
۳۶. این دعا اجابت دعوت خدا و رسول (ص) است؛
۳۷. با امیرالمؤمنین(ع) و در درجه آن حضرت خواهد بود؛
۳۸. محبوب ترین افراد نزد خداوند خواهد بود؛
۳۹. عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد پیغمبر(ص) می شود؛
۴۰. ان شاءاللّه از اهل بهشت خواهد بود؛
۴۱. دعای پیغمبر(ص) شامل حالش می گردد؛
۴۲. کردارهای بد او به کردارهای نیک مبدل شود؛
۴۳. خداوند متعال در عبادت او را تأیید فرماید؛
۴۴. ان شاءاللّه با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود؛
۴۵. ثواب کمک به مظلوم را دارد؛
۴۶. ثواب احترام به بزرگ تر و تواضع نسبت به او را دارد؛
۴۷. پاداش خونخواهی مولای مظلوم شهیدمان حضرت ابی عبداللّه الحسین(ع) را دارد؛
۴۸. شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار(ع) را می یابد؛
۴۹. نور او برای دیگران نیز ـ روز قیامت ـ درخشان می گردد؛
۵۰. هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند؛
۵۱. دعای امیرالمؤمنین(ع) در حق او روز قیامت؛
۵۲. بی حساب داخل بهشت شدن؛
۵۳. در امان بودن از تشنگی روز قیامت؛
۵۴. جاودان بودن در بهشت؛
۵۵. مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل او است؛
۵۶. روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد؛
۵۷. خداوند عزوجل از خدمتگزاران بهشت نصیبش فرماید؛
۵۸. در سایه گسترده خداوند قرار گرفته و رحمت بر او نازل می شود ـ مادامی که مشغول آن دعا باشد ـ؛
۵۹. پاداش نصیحت مؤمن را دارد؛
۶۰. مجلسی که در آن برای حضرت قائم(ع) دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد؛
۶۱. دعا کننده مورد مباهات خداوند شود؛
۶۲. فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند؛
۶۳. از نیکان مردم ـ پس از ائمه اطهار(ع) ـ می شود؛
۶۴. این دعا اطاعت از اولی الامر است که خداوند اطاعتشان را واجب ساخته است؛
۶۵. مایه خرسندی خداوند عزوجل می شود؛
۶۶. مایه خشنودی پیغمبر(ص) می گردد؛
۶۷. این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است؛
۶۸. از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاءاللّه تعالی؛
۶۹. حساب او آسان می شود؛
۷۰. این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مهربانی خواهد بود؛
۷۱. این عمل بهترین اعمال است؛
۷۲. باعث دوری غصه ها می شود؛
۷۳. دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور امام(ع) است؛
۷۴. فرشتگان درباره اش دعا می کنند؛
۷۵. دعای حضرت سیدالساجدین(ع) ـ که نکات و فوائد متعددی دارد ـ شامل حالش می شود؛
۷۶. این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است؛
۷۷. چنگ زدن به ریسمان الهی است؛
۷۸. سبب کامل شدن ایمان است؛
۷۹. مانند ثواب همه بندگان به او می رسد؛
۸۰. تعظیم شعائر خداوند است؛
۸۱. ثواب کسی را دارد که در رکاب پیغمبر(ص) شهید شده؛
۸۲. ثواب کسی را دارد که زیر پرچم حضرت قائم(ع) شهید شده؛
۸۳. ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان(ع) را دارد؛
۸۴. در این دعا ثواب گرامی داشتن عالم هست؛
۸۵. پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد؛
۸۶. در میان گروه ائمه اطهار(ع) محشور می شود؛
۸۷. درجات او در بهشت بالا می رود؛
۸۸. از بدی حساب در روز قیامت در امان ماند؛
۸۹. نائل شدن به بالاترین درجات شهدا روز قیامت؛
۹۰. رستگاری به شفاعت فاطمه زهرا(ع).
پایان بخش جلد اول کتاب فصلی است متضمن بیان ده خصوصیت که موجب برآورده شدن حاجت مؤمنان می شود.
شروع جلد دوم کتاب (بخش ششم) مشتمل است بر اوقات و حالات تأکید شده برای دعا در ۳۹ عنوان و همچنین اماکن هشتگانه ای که دعا در آنها بیشتر تأکید شده است.
بخش هفتم کتاب بر سه مقصد مشتمل است:
در مقصد اول بیست بند به منظور یادآوری مطالبی که سزاوار است پیش از شروع به مقصود توجه داده شوند ذکر شده و در لابه لای آنها به آیات قرآن و روایات متقن استناد گردیده است.
مقصد دوم به چگونگی دعا برای تعجیل فرج و ظهور آن حضرت(ع) آشکارا یا به کنایه و به زبان دعا در بیست فراز اشاره دارد.
و مقصد سوم نیز ذکر بعضی از دعاهای روایت شده از امامان معصوم(ع) است.
و بخش هشتم در بیان ۸۰ تکلیف از تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت است که عمل بدانها مایه نزدیک شدن به آن جناب و سرور حضرت ایشان می گردد و این تکالیف عبارتند از:
۱. به دست آوردن شناخت صفات و آداب آن جناب؛
۲. رعایت ادب نسبت به یاد امام(ع)؛
۳. محبت امام عصر به طور خاص؛
۴. محبوب نمودن او در میان مردم؛
۵. انتظار فرج و ظهور امام(ع)؛
۶. اظهار اشتیاق به دیدار آن حضرت(ع)؛
۷. ذکر مناقب و فضائل آن حضرت(ع)؛
۸. اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت(ع)؛
۹. حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت(ع)؛
۱۰. تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت(ع)؛
۱۱و۱۲ سرودن و خواندن شعر در ذکر فضائل آن حضرت(ع)؛
۱۳. قیام هنگام شنیدن نام آن حضرت(ع)؛
۱۴و۱۵و۱۶. گریستن و گریانیدن و… بر فراق آن حضرت(ع)؛
۱۷. درخواست معرفت امام عصر(ع) از خداوند؛
۱۸. تداوم بر دعای به آن حضرت(ع)؛
۱۹. مداومت کردن بر خواندن دعا، برای آن حضرت(ع)؛
۲۰. دعا در زمان غیبت آن حضرت(ع)؛
۲۱. شناختن علامتهای ظهور آن حضرت(ع)؛
۲۲. تسلیم بودن و عجله نکردن در امر فرج آن حضرت(ع)؛
۲۳. صدقه دادن به نیابت آن حضرت(ع)؛
۲۴. صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت(ع)؛
۲۵و۲۶. حج رفتن به نیابت و فرستادن نایب از طرف آن حضرت(ع)؛
۲۷و۲۸. طواف بیت اللّه الحرام به نیابت و فرستادن نایب از طرف آن حضرت(ع)؛
۲۹. زیارت مشاهد رسول اکرم و ائمه معصومین(ع)؛
۳۰. استحباب نیابت و زیارت از سوی آن حضرت(ع)؛
۳۱. سعی در خدمت کردن به آن حضرت(ع)؛
۳۲. اهتمام ورزیدن به یاری آن حضرت(ع)؛
۳۳. تصمیم قلبی بر یاری آن حضرت(ع)؛
۳۴. تجدید بیعت در فرائض، روزها و هر جمعه با آن حضرت(ع)؛
۳۵. صله به وسیله مال با آن حضرت(ع)؛
۳۶. صله شیعیان و دوستان صالح ائمه(ع) به وسیله مال؛
۳۷. خوشحال کردن مؤمنین؛
۳۸. طلب خیر برای آن حضرت(ع)؛
۳۹. زیارت و سلام کردن در هر مکان با آن حضرت(ع)؛
۴۰. دیدار مؤمنین صالح و شیعیان مخلص آن حضرت(ع)؛
۴۱. درود فرستادن بر آن حضرت(ع)؛
۴۲. هدیه ثواب نماز به آن حضرت(ع)؛
۴۳. هدیه نماز مخصوص به هر یک ائمه(ع)؛
۴۴. هدیه نماز به آن حضرت(ع)؛
۴۵. اهداء قرائت قرآن به آن حضرت(ع)؛
۴۶. توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت(ع)؛
۴۷. عرضه کردن خواستها و حاجات به آن حضرت(ع)؛
۴۸. دعوت مردم به آن حضرت(ع)؛
۴۹. رعایت حقوق آن حضرت(ع)؛
۵۰. خشوع دل هنگام یاد آن حضرت(ع)؛
۵۱. عالم باید علمش را آشکار سازد؛
۵۲. تقیه کردن از اشرار؛
۵۳. صبر کردن بر اذیت و تکذیب؛
۵۴. درخواست صبر از خدای تعالی؛
۵۵. سفارش همراهان به صبر در زمان غیبت آن حضرت(ع)؛
۵۶. عدم شرکت در مجالسی که نام آن حضرت را مسخره می کنند؛
۵۷. تظاهر کردن با ستمگران و اهل باطل؛
۵۸. ناشناس ماندن و پرهیز از شهرت یافتن؛
۵۹. تهذیب نفس؛
۶۰. اتفاق و اجتماع بر نصرت آن حضرت(ع)؛
۶۱. متفق شدن بر توبه واقعی و بازگردان حقوق به صاحبان آنها؛
۶۲و۶۳. پیوسته به یاد او بودن و به آدابش عمل کردن؛
۶۴. دعا برای جلوگیری از نسیان یاد آن حضرت(ع)؛
۶۵. خاشع بودن بدن در هنگام یاد آن حضرت(ع)؛
۶۶. مقدم داشتن خواسته آن حضرت(ع) بر خواسته خود؛
۶۷. احترام کردن نزدیکان و منسوبین به آن حضرت(ع)؛
۶۸. بزرگداشت اماکنی که به قدوم آن حضرت(ع) زینت یافته اند؛
۶۹و۷۰. وقت ظهور را تعیین نکردن و وقت گذاران را تکذیب کردن؛
۷۱. تکذیب کردن مدعیان نیابت خاصه در زمان غیبت کبرای آن حضرت(ع)؛
۷۲. درخواست دیدار آن حضرت(ع)؛
۷۳. اقتدا کردن و تأسی جستن به اخلاق و اعمال آن حضرت(ع)؛
۷۴. حفظ زبان به غیر از یاد خدا؛
۷۵. خواندن نماز آن حضرت(ع)؛
۷۶. گریستن در مصیبت مولایمان امام حسین(ع)؛
۷۷. زیارت قبر مولایمان حضرت امام حسین(ع)؛
۷۸. بسیار لعنت کردن بنی امیه در آشکار و پنهان؛
۷۹. اهتمام در ادای حقوق برادران دینی؛
۸۰. مهیا کردن سلاح و اسب در انتظار ظهور آن حضرت(ع).
مطالعه این کتاب را به همه منتظران حضرت مهدی(ع) و کسانی که می خواهند بیش از پیش یاد و نام آن حضرت در زندگی شان جاری باشد توصیه می کنیم.
پی نوشت :
۱ .سوره شوری(۴۲)، آیه ۲۳.
منبع :موعود – تیر و مرداد ۱۳۸۳، شماره ۴۵ – گزارشی از یک کتاب.