- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
مهدویت، موعود باوری به معنای اعتقاد به یک نجاتبخش است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد. اعتقاد به منجی، در ادیان و ملل و اقوام مختلف و با آیینها و فرهنگهای کاملاً متفاوت وجود دارد و در آنها منجی موعود و نجاتبخش به اَشکال و صور گوناگون و متنوعی مطرح شده است. در میان این گروهها، شیعه به ظهور حضرت مهدی(ع) معتقد است.
۱. معرفی: حضرت امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: «آن حضرت به سخن گفتن پرداخته و می فرمایند که ایها الناس منم فلانی (مهدی) پسر فلانی (حضرت امام عسکری ) منم پسر پیغمبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ دعوت می کنم شما را به آنچه پیغمبر خدا را دعوت می کرد.
۲. دفاع در برابر مهاجمان: در ادامه حدیث فوق آمده: « پس هجوم می آورند که او را بکشند پس سیصد و سیزده تن از او دفاع می کنند[۱]
۳. نیایش: پس از دفاع، «حضرت بین دو نقطه رکن و مقام (در خانه خدا) چهار رکعت نماز می گذارند.»[۲]
۴. بیعت گرفتن: حضرت امام صادق (علیه السلام): «پس آنگاه به اسم او از آسمان ندا شود و او در پشت مقام باشد. اصحاب به ایشان عرض می کنند: اکنون دیگر به اسم شما ندا شد، منتظر چه هستید؟ آنگاه دست او را بگیرند و برای بیعت عمومی بیاورند حضرت آمده و به حجرالاسود تکیه نموده و…»[۳]
۵. سخنرانی مراسم اخذ بیعت: «و اولین جمله ای که ایشان با آن کلام خود آغاز می کند این آیه است: «بقیه الله خیرٌ لکن إن کنتم مؤمنین: باقیمانده حجت خدا برای شما بهتر است البته اگر مؤمن بودهاید: سپس بگوید: منم بقیه الله.[۴]
آنگاه سیصد و سیرده نفر با او بیعت کرده و دیگران هم بیعت می کنند.
۶. ارجاء عدالت و حدود الهی: حضرت امام رضا (علیه السلام): آنگاه که مراسم بیعت تمام شود، سراغ طایفه بنی شیبه(کلید داران و خادمان خائن خانه خدا ) بیاید، دست های ایشان را قطع کند برای اینکه ایشان دزدهای خانه خدایند. دست و پایشان را قطع نموده ایشان را در مکه بگرداند و منادی ندا دهد: اینها دزدان خانه خدا هستند…»[۵] البته حضرت چنین اقداماتی را برای قبیله قریش هم انجام می دهند [۶]
۷. تکمیل تعداد یاران ۱۰ هزار نفر اصلی.
۸. تعیین حاکم برای مکه.
۹. خروج از مکه و عزیمت به مدینه.
ب) برخی اقدامات دیگر امام هنگام ظهور
۱. ویرانی مساجد.
اشاره: اگر خداوند در قرآن کریم درباره پیامبرش فرموده: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى»[۷] کار امام معصوم ـ علیهالسلام ـ نیز بدون حکمت و الهام گرفته از خداوند نمیباشد. بنابراین، روایاتی که درباره خرابی و ویران کردن مساجد آمده است چندنوع بوده که به نمونههایی از آن اشاره میشود.
الف: تخریب مساجد واصلاح آن: اصبغ بن نباته میگوید: امیرالمؤمنین ـ علیهالسلام ـ وقتی که وارد مسجد کوفه شد… و سپس فرمود: وای بر آنکه تو را از گل و خاک پخته بنا کرده و جهت قبله نوح را تغییر داد! و باز آنگاه فرمود: خوش بحال کسی که شاهد ویرانی تو در روزگار قائم از اهلبیت میباشد.[۸]
و همچنین از آن حضرت در مورد دیگر نقل شده است که فرمود: (بیگمان هنگامی که حضرت قائم، قیام کند مسجد کوفه را خراب کرده و قبله آن را اصلاح میکند.)[۹]
ب: تخریب مساجد در مسیر جاده و مشرف: ابوبصیر میگوید: امام باقر ـ علیهالسلام ـ فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند، چهار مسجد را در کوفه ویران میسازد. و همچنین مسجدی که مشرف بر دیگران باشد نمیگذارد. مگر اینکه حالت اشراف آنرا برداشته و با حالت سادگی میگذارد. و دیگر مسجدی که در مسیر جادهها قرار گیرد از بین میبرد.[۱۰]
بنابراین ما نمونههائی از روایاتی که بیان گردید و بسیاری از روایاتی که در این رابطه ملاحظه شده است که البته هیچ کدام حکایت از ویران کردن بسیاری از مساجد ندارد. همچنین در روایاتی که اشاره به خراب کردن مساجد دارد اولاً، مراد از این
خرابی نابود کردن نیست. و دیگر آنکه، در برخی روایات علت خراب کردن مساجد نیزتوضیح داده شده است که اصلاح قبله آن است و یا حالت اشرافی و تزیین دارد. وحالت اشرافی آنرا برداشته و به حالت سادگی میگذارد. بنابراین چنین نیست که حضرت مساجد زیادی را خراب کند، و اگر تعداد محدودی را خراب میکند بخاطر مصالحی است.[۱۱]
۲. خونریزیها: از آنجایی که هدف از قیام حضرت مهدی(عج) برپائی حکومت عدل الهی در سراسر جهان است. و اداره سرزمینی به گستردگی دنیا، کاری بس دشوار است، که تنها با برخورداری از رهبری الهی و حاکمیت اسلام امکانپذیر است. و حضرت مهدی(عج) زمانی زمام امور را بدست میگیرد که دنیا وارث انبوهی از نابسامانیها، بیعدالتیها و عقیدههای انحرافی میباشند. سرانجام روزگاری فرا میرسد که عدل و عدالت با دست توانای مرد الهی در روی زمینِ پر از ظلم و ستم پیاده میشود. و آثارکلام رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ : (…یحلا الارض قسطاً و عدلاً) (زمین را پر ازعدل و قسط میکند) در همهجا نمایان و آشکار میگردد.
چنانکه امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرماید: (به خدا سوگند، بطور حتم عدالت مهدی(عج) به درون خانهها نفوذ میکند، همچنانکه سرما وگرما در آن وارد میشود.)[۱۲]
و از طرفی، علم، رأفت و مهربانی، گسترش فرهنگ اسلامی وآثار مذهب و دینداری در همه جا تجلی میکند. وتمامی دنیا تحت تأثیر قرار میگیرد. و دستورات اسلامی بطور کامل اجرا میگردد: زیرا پس از تجلی حکومت الهی عقلها بیدار و خردها سالم میشود.[۱۳]
بنابراین، آنچه که از روایات بدست میآید، ظهور حضرت مهدی(عج)، ظهور حکومت عدل الهی، ظهور رحمت، رأفت، امنیت، آسایش، صمیمیت و… میباشد. غرض از حکومت الهی جز اجرای فرامین او و هدایت به صراط مستقیم چیزی دیگر نمیباشد.
با تمام دیدن این همه خوبیها، گسترش فرهنگ دین و دیانت، اعلام عفو و رحمت، بر اثرسوء تدبیر و خُبث باطن وکجاندیشی و از دست دادن قدرت و منافع ظاهری، سخنان حکمتآمیز وآثارعظمت الهی که سراسرجهان آنرا درک کرده و تسلیم آن میباشند نادیده گرفته، دست به طغیان و سرکشی میزند. که امام صادق ـ علیهالسلام ـ نیز میفرماید: (عدهای بر اثر کجاندیشی در هنگام ظهور قائم ما، در برابر آن حضرت ایستاده و با آن میجنگند.)[۱۴]
و یا اینکه امام باقر ـ علیهالسلام ـ فرموده است: حضرت برای بیعت گرفتن لشگریانش را به سراسرجهان میفرستد. و هر که از بیعت سر باز زند نابود میکند.[۱۵]
بنابراین، اگر از این احادیث چنین برداشت شودکه حتی این نیز خلاف عدالت اسلامی میباشد. اینها در حقیقت از ناشی عناد، تعصّب و کجاندیشی خود آنها است که با حضرت مخالفت نمودهاند. وخود مقصّرمیباشند. کسانی که بعد از اتمام حجّت و اعلام
تمامی آثار و نشانههای الهی که اثر عملی آن عافیّت، عدالت و آسایش است، باز هم سر از رهبری و اطاعت باز بزند، بدیهی است که در کمال عناد بوده و مانع از اجرای فرامین الهی و بر هم زدن آسایش دیگران میباشد. از بین بردن اینگونه انسانها، علاوه بر بیان روایات، در نزد عقلایی که عقل سلیم داشته باشند خلاف عدالت اسلامی نخواهد بود. و از طرفی، این عدّه انسانها محدود بوده که در روایات به آن اشاره شده است. و همچنین، کار امام معصوم ـ علیهمالسلام ـ کار حکیمانه است. و برای رفع مانع از اجرای حکومت عدل الهی، خلاف عدل و عدالت اسلامی نخواهد بود. امام صادق ـ علیهالسلام ـ میفرماید: (وای بر کسی که با قائم ما بنای مخالفت گذارد.)[۱۶] پس، بنای حکومت حضرت مهدی(عج)بنای رحمت و اظهار عدالت است. اگر کسی مخالفت کند، در حقیقت مخالفت با دستور خداوند است. و حضرت مهدی(عج) مجری و حاکم خدایند.
۳-مقابله باعالمان دین نما: نقش علما در هدایت جامعه بشری درطول تاریخ، چهره ظلم و ستم را سیاه و دین و دینداری را درخشان نمودهاند، در هر روزگاری که پردههای سیاهی و جهل، سایه خود را بر جوامع بشری گسترانده است، دانشمندان و علما دینی بودهاند که با مسؤولیت خود اندیشههای فساد و تباهی را از دامن مردم بخوبی پاک کردهاند. آنچه که از روایات فهمیده میشود، در آخرالزمان نیز نقش علما در هدایت جوامع بشری بخوبی مشهود است.
امام هادی ـ علیهالسلام ـ میفرماید: اگر در دوران غیبت قائم آل محمد(عج) دانشمندان نبودند که مردم را به سوی او هدایت کنند و با حجتهای الهی از دینش دفاع نمایند، کسی در دین خدا پابرجا نمیماند. و همه مرتد میشدند. ولی آنان همانند ناخدای کشتی، سکان کشتی رانگاه میدارد. و آنان نزد خدا، والاترین انسانها هستند.[۱۷]
و یا اینکه حضرت مهدی(عج) در اوائل غیبت کبری توقیعی بر این مضمون صادر فرمود: (بعد از این، به راویان حدیث ما (فقهای عادل) مراجعه نمائید، آنها حجت من بر شما و من حجت بر آنها هستم.)[۱۸]
و آنچه که نمونه از روایات درباره نقش علما در طول تاریخ وخصوصاً در آخرالزمان اشاره شد. و یا اینکه حضرت مهدی(عج) آنها را حجت خود یاد میکند. بدیهی است که علما حقیقتاً کسانی هستند که مردم را به سوی حقیقت هدایت و راهنمائی نموده و مهدی(عج) و قیام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفی میکنند. و اگر در حدیث آمده که اگر کسی امام خود را نشناسد و به آن حال از دنیا برود، به مرگ جاهلی این دنیا رفته است. و این نقش علما است که مردم را از مرگ جاهلی نجات داده و امام وحجت خدا را بر آنها معرفی نموده تا با معرفت کامل از دنیا برود و…
بنابراین، اگر احادیثی همانند اینگونه حدیث مشاهده شده است که گفته است: حضرت مهدی(عج) بعد از ظهور رهسپارکوفه میگردد و در آنجا عدّهای، با سلاح در برابر حضرت میایستد و میگوید: ای فرزند فاطمه از همان راهی که آمدی برگرد، ما بتو نیازی نداریم.
پی نوشت:
[۱] . بحارالانوار، مجلسی، ۵۲،ب ۲۶، ص ۳۰۶، ح ۷۹، ط بیروت، الوفاء.
[۲] . از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) : معجم الاحادیث، الامام المهدی (علیه السلام) ، ۳/۲۹۵/-۸۳۱.
[۳] . بحار/۶۲/۲۶/۲۹۴/۴۳.
[۴] . بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۳۰۵، ح ۷۸ـ و مهدی منتظری (علیه السلام) ، آیت الله محمد جواد خراسانی، نورالاصفیاء، ص ۳۴۴.
[۵] . عیون اخبار الامام الرضا (علیه السلام) ، ط کتابفروشی طوسی، ۱/ب ۲۸/ ص ۲۷۳/فرهنگ؛ بحارالانوار، ط الوفاء، ۵۲/۲۷/۳۱۳/۶؛ مهدی منتظر (علیه السلام) ، آیت الله خراسانی، ۳۴۸.
[۶] . ر. ک: مهدی منتظر ، همان. البته بر اساس آنچه محققان پس ازتلاش وکنکاش به آن رسیده اندهیچکدام ازاحادیث دال بر خشونت وسخت گیری در زمان حضرت سند قطعی وصحیح ندارد فصلنامه انتظار ،ش۱۴،مقاله بررسی چندحدیث شبهناک درباره آفتاب عالمتاب ،ص ۸۹- ۱۳۰
[۷] . شوری: آخر سوره.
[۸] .شیخ طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن، کتاب الغیبه، ص ۲۸۲، کتابفروشی نینوا، تهران.
[۹] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲،ص ۳۶۴، مؤسسه الوفا، بیروت.
[۱۰] . شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، ارشاد، ص۳۶۵، انتشارات بصیرتی، قم.
[۱۱] . مجلسی، محمدباقر، مهدی موعود، ص ۹۴۱، ترجمه علی دوانی، انتشارات آخوندی، تهران.
[۱۲] . بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲، مؤسسه الوفاء، بیروت.
[۱۳] . شیخ صدوق، محمدبن علی بابویه قمی، کمالالدین، ج ۲، ص ۶۵۳، مکتبه الصدوق، تهران.
[۱۴] . نعمانی، محمد بن ابراهی، کتاب غیبت، ص ۲۹۹، انتشارات صدوق، تهران.
[۱۵] . ابن طاووس، علی،ملاحم و الفتن، ص ۴۶، اعلمی، بیروت.
[۱۶] . شیخ صدوق، محمد بنعلی بابویه قمی، علل الشرائع، ص ۱۵، مکتبه الصدوق، تهران.
[۱۷] . فیض کاشانی، ملامحس، محجه البیضا، ج ۱، ص ۳۲، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[۱۸] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۸۱، باب توقیعات، مؤسسه الوفاء، بیروت.