- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 14 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
ازدواج؛ مشکل روانى – اجتماعى
دانشجویانى که به پرسشهاى ما پاسخ دادند ۱۸ – ۲۷ ساله و مجرد بودند. طبیعتاً یکى از مشکلات دختران در این گروه سنّى، تجرّد است و ازدواج به عنوان نیاز روانى و اجتماعى براى آنها از مشکلات اساسى به شمار میرود. موانعى که بر سر راه ازدواج جوانان و به ویژه دختران دانشجو وجود دارد عبارت است از:
۱- مشکلات اقتصادى موجود براى آقایان که مانع از اقدام به ازدواج میشود و گاهى در صورت تمایل در نیمه راه با مخالفت خانواده دختر روبه رو میشود و به نتیجه نمیرسد.
۲- بالا بودن سطح توقعات در جامعه کنونى، هم از ناحیه دختران و هم از سوى پسران که عمدتاً ناشى از سطح پایین فرهنگ دینى در خانوادهها است.
۳- همکارى نکردن مسئولان فرهنگى کشور با جوانان طالب ازدواج و فراهم نکردن بستر مناسب براى پیوندها.
۴- وجود ارتباطهاى غیر شرعى که نیاز به ازدواج را در جوانان کمرنگ کرده استو جوانان براى ارضاى غرایز طبیعى خود به ادامه ارتباط با جنس مخالف بسنده میکنند.
۵ . نا آگاهى از ازدواج و پیامدهاى مثبت روانى و اجتماعى آن و در نتیجه ترس از ایجاد پیوند زناشویى به علت شکست احتمالى در آینده.
۶- منطقى نبودن معیارهاى ازدواج و توجه بیشتر به معیارهاى فرعى از سوى خانوادهها.
۷- همشهرى نبودن و تفاوت فرهنگى بین دانشجویان متقاضى ازدواج در میان دانشجویان خوابگاهى و مخالفتها خانوادهها.
۸ . جابهجایى ارزشها و ضدارزشها و ناهنجارىهاى اجتماعى که موجب میشود موقعیتهاى مناسب براى دختران محجّبه و باوقار و نجیب کمتر پیش آید (از جمله توجه به زیبایىهاى ظاهرى).
۹- فرهنگ غلط موجود در بین دانشگاهیان که ازدواج را مانع بزرگى براى پیشرفتهاى علمی و اجتماعى میدانند. گفتنى است دانشجویانى که تصمیم به ازدواج گرفته و مورد مناسبى را یافتهاند به مشکل خاصى برخورد میکنند.
آنها که متعهد بوده و در شأن خود نمیدانند که با نامحرم در دانشکده یا داخل محوطه دانشگاه سخن گویند و از طرفى میترسند که مورد سوء ظن و تهمت قرار گیرند و بیرون از دانشگاه نیز نمیخواهند با نامحرم ارتباط داشته و سخن بگویند حتى اگر صحبت آنها در زمینه ازدواج باشد، به علت نبودن مکان ویژه در دانشگاه براى گفتگو با مشکل مواجه میشوند و در موارد زیادى روزها و ماههاى متمادى به دنبال مکانى براى صحبت میگردند. زن و مرد مکمل یکدیگرند و هیچ مرد یا زنى بدون ورود همسر به زندگیاش، در هر درجه و مقام علمی و اجتماعى که باشد موفق نخواهد شد. نیاز به داشتن یک همراه، همدل و همراز در زندگى براى هر انسانى اعم از مرد یا زن ضرورى است و در زمره نیازهاى روانى افراد است. دانشجویان دختر براین باورند که با ورود به دانشگاه از خانواده خود فاصله گرفتهاند و نوعى اطمینان خاطر براى به دوش کشیدن بار زندگى را در خود یافتهاند و از سویى، به استقلال کامل در زندگى و تصمیمگیریها نیاز دارند و پیش از ازدواج گویى معلق اند؛ نه چونان گذشته وابستگى کامل به خانواده و والدین دارند و نه افق روشن و مشخصى را براى آینده خویش مییابند و براى خارج شدن از این برزخ تنها راه، ازدواج است. – راهکارها آنچه دانشجویان به عنوان راهکار ارائه دادهاند، برگزار کردن کلاسهاى آموزشى درباره ازدواج و آثار آن و شناخت صحیح معیارها و در واقع الگوهاى عملى صحیح براى ازدواج است. نکته دیگر ایجاد زمینه مناسب مالى است؛ زمینههایى چون مسکن، کمک هزینه بیشتر و امکانات رفاهى در حدّ متعارف و معمول. قابل توجه است که احداث خوابگاههاى متأهلین در حد زیاد و واگذارى آن به دانشجویان یکى از این راهها است. اعطاى وامهاى ازدواج و ایجاد تسهیلات در زمینههاى گوناگون نیز موجب حل مشکل ازدواج میشود. بدیهى است که اگر بخواهیم براى حل این مشکل مراحلى را طى کنیم، آن مراحل را چنین میتوانیم برشماریم:
الف) ایجاد مراکز خاصى براى شناختن موقعیتهاى افراد طالب ازدواج و فراهم کردن زمینه خواستگارى در مواردى که با معیارهاى مورد نظر دختر و پسر با هم سازگارى دارد. البته وجود چنین مرکزى اگر به صورت رسمی باشد اشکالاتى را به همراه خواهد داشت ولى مراکز مشاوره میتوانند به صورت غیر رسمی در کنار کار مشاوره به این امر نیز بپردازند و اگر چنین طرحى پذیرفته شود باید هم در خوابگاههاى دختران و هم پسران، مراکز مشاوره دائمی برقرار شود و بین مسئولان این مراکز تبادل نظر صورت گیرد.
ب) تشکیل کلاسهاى آموزشى براى آشنایى دختران با امر ازدواج و ایجاد انگیزههاى قوى و تبیین معیارهاى عقلانى و منطقى و چگونگى برخورد با مشکلات مربوط به ازدواج.
ج) فراهم کردن امکانات ازدواج به دور از مخارج غیر ضرورى و سرسامآور که ارمغان رسم و رسوم باقى مانده از گذشتگان است و نه عقل آن را میپسندد و نه منفعتى در آن دیده میشود؛ از جمله ازدواجهاى گروهى که در سالهاى اخیر شاهد برگزارى ساده و صمیمی آنها بوده ایم(۱) تا به این وسیله، زوجین با استفاده از صرفهجویى در مخارج ازدواج براى آینده خویش پشتوانه اقتصادى فراهم سازند.
د) منحصر نکردن امکانات مادى و رفاهى به جوانان و زوجهاى ساکن در پایتخت و تقسیم تسهیلات و مساعدهها و… بین همه قشرها و گروهها در شهرها و شهرستانهاى مختلف ایران.
ه) قرار دادن افرادى که ازدواج کردهاند در اولویتهاى اشتغال و در واقع توجه به ضوابط و نه روابط؛ زیرا آنها که باید نفقه همسرشان را بپردازند بیش از دیگران به منبع درآمد نیاز دارند. برخى دیگر از مشکلات اجتماعى دانشجویان دختر عبارتند از: عدم مشارکت سیاسى، محروم بودن زنان از مشاغل مهم در کشور، محرومیت آنها از برخى مشاغل چون پلیس بودن و قاضى شدن و آزاد نبودن براى شرکت در همه اجتماعات از جمله اجتماعهاى ورزشى مثل فوتبال. بدیهى است که مطالب ذکر شده تنها انعکاس دیدگاه هاى دانشجویان است و نیاز به تجزیه و تحلیل دارد. در موارد زیادى دیده میشود که ذکر یک مطلب ناشى از نگرش غیر صحیحى است که جامعه امروز ما به دختران القا میکند. جابه جایى ارزشها و تبدیل برخى از ناهنجارها به هنجار موجب میشود که پارهاى از افراد در شناخت و بیان نیازهاى خود دچار خطا شوند و نیازهاى اساسى را نادیده گرفته، از یک نیاز کاذب به عنوان نیاز اصلى سخن گویند؛ براى مثال، حضور در ورزشگاهها به ویژه براى فوتبال هرگز براى زن و دختر نیاز جسمانى یا روانى نیست و این امر علاوه بر آسیبهاى روانى براى دختران موجب فساد و بروز اختلالهاى رفتارى میشود. لذا حضور دختران در استادیومهاى ورزشى مختلط غیر اخلاقى و غیر شرعى است ولى ساختن سالن هاى ورزشى اختصاصى براى دختران را میتوان به عنوان یک نیاز ضرورى مطرح کرد.
مشکلات اعتقادى:
یکى از معضلات دختران دانشجو، نگرش آنها به مسائل اعتقادى و باورهاى دینى است. بسیارى از آنها، فلسفه بسیارى از احکام را نمی دانند و در زمینه مسائل کلامی و اعتقادى، دچار مشکل شدهاند و سؤالهاى بیپاسخ زیادى دارند که آنها را رنج میدهد. از یک سو مسلمان هستند و شیعه، و از سوى دیگر، از مسلمانى و شیعه بودن و مسائل مربوط به آن، اطلاعات کافى ندارند و از سویى نیز شبهات و پرسشهاى طرح شده از سوى دشمنان داخلى و خارجى، اندیشه آنها را مشوّش کرده است. بسیارى از مسائل عبادى را انجام میدهند؛ از جمله حجاب دارند، برخى نماز میخوانند و جلسات دعا برگزار میکنند ولى از روح و فلسفه این اعمال، بیاطلاعاند. در زمینه مسائل اعتقادى با توجه به پاسخهاى موجود در پرسشنامهها، دانشجویان را میتوان به گروههاى زیر دستهبندى کرد:
الف) بعضى اعتقادات را اساس زندگى خود میدانند و از ناآگاهى دینى رنج میبرند؛
ب) برخى بى تفاوت به این مسئله نگریسته و نه به عناد از آن سخن میگویند و نه جایگاهى والا براى آن قائلند؛
ج) گروهى وجود اعتقادات دینى در دانشگاه را دست و پاگیر و مشکلات دختران دانشجو را ناشى از همین نگرش هاى موجود در جامعه میدانند که البته نسبت این گروه به دو گروه یادشده، حدود یک پنجاهم است. گروه اول در مورد ناآگاهى دانشجویان از حقیقت اسلام سخن میگویند و وجود منکرات در دانشگاه را به عنوان مشکل بزرگى مطرح میکنند که روح آنان را میآزارد. بیحجابى و بدحجابى و آرایش افراطى و نیز این مسئله که دخترانى – به ویژه از روستاییها – با چادر به دانشگاه میآیند و پس ازمدت کوتاهى بدون چادر میشوند، از مسائل مطرح شده آنها است و استفاده از نوارهاى موسیقى متبذل و حرام و شکستن حدود الهى در هر زمان نیز، مشکل مهم دیگر دانشگاه در نظر این گروه است. برخى با عبارت «گرایش به جمالگرایى زنانه و دورى از سادگى دخترانه» از این معضل سخن میگویند و پارهاى از اتباطهاى نامشروع دختر و پسر در محیط دانشگاه و کمرنگ شدن امر به معروف و نهى از منکر، نادیده گرفتن ارزشها و بى توجهى به خون شهیدان و به سخره گرفتن کسانى که احکام الهى را مراعات میکنند نام میبرند. این گروه راهکارهایى را براى حل این مشکل ذکر میکنند که عبارت است از:
۱- وجود برنامههاى دینى در دانشگاهها البته به زبان و ادبیات روز، به گونهاى که بتواند با جوان ارتباط برقرار کند.
۲- آگاهى بخشى از طرق گوناگون که وظیفه نهادهاى فرهنگى – دینى موجود در دانشگاههاست و این آگاهى از طرق گوناگون همچون گفتمان، جلسات پرسش و پاسخ و نشریات مناسب با نیاز دانشجو میتواند صورت گیرد. در این بخش دانشجویان از وجود مبلغان دینى در دانشگاه به صورت مستمر سخن میگوید و نیز حضور مشاورانى را که آگاهى دینى و معرفتى زیاد دارند براى خوابگاهها و دانشکدهها ضرورى میدانند.
۳- هموار کردن فضاى فرهنگى و مذهبى با تعدیل فعالیت هاى تشکلها و پاک کردن فضاى دانشگاه از سیاسى کارى و پرداختن بیش از حد به فعالیتهاى سیاسى و جناحى، تا بستر مناسبى براى تعقل و تفکر منطقى فراهم گردد.
۴- تبیین و تغییر بخش امر به معروف و نهى از منکر و توسعه آن و نیز برداشتن ممانعتهایى که در این زمینه وجود دارد. در بسیارى از دانشگاهها افراد دین باور حق و اجازه امر به معروف ندارند و در صورت اداى این فریضه الهى با مخالفت و جوسازى مسئولان دانشگاه مواجه میشوند. گروه دوم که بى تفاوتها هستند در مورد اعتقادات و مشکل بودن یا نبودن آن سخنى به میان نمیآورند؛ یا به وضع موجود راضى هستند و یا عنایتى به این بخش از زندگى ندارند. اما گروه سوم که شمار آنها کم است، از وجود حجاب به عنوان مانع سخن میگوید و معتقدند که زنان جامعه باید خودشان را باور کنند. برخى میگویند: «نگرش به زنان در جامعه ما به عنوان جنس دوم و موجودى است که ناگزیر به تبعیت است» و نیز «تمام امتیازات امروزه اختصاص به دختران چادرى دارد [ ! ] و دخترها و پسرها امتیازات برابر ندارند» و «در جامعه ما تنها به ظاهر دختران دانشجو توجه دارند و به پوشش ظاهرى آنها نگاه میکنند»، «حل مسائل و مشکلات زنان تاکنون در حد حرف بوده نه عمل و رسیدگى ظاهرى به مسائل زنان فقط در پایتخت بوده است» و… . به نظر میرسد تبلیغات سوء روشنفکر مآبان در کشور و نشریات و روزنامههاى مسموم در دانشجویان این گروه تأثیر زیادى گذاشته و دین و مذهب و نگرش دینى را عامل همه مشکلات دختران و زنان – که آن هم فقط نا برابرى امتیازات با مردان و زنان متدین است – میدانند!
مشکلات تحصیلى
یکى دیگر از مشکلات مطرح شده از سوى دانشجویان مربوط به تحصیل است. دور بودن دانشجویان دختر شهرستانى از خانواده و پیامدهاى روانى و اقتصادى آن و همچنین مشکل مالى در رفت و آمدها و وجود خطرهاى احتمالى و نیز دلتنگیها که در بخش روانى به آن خواهیم پرداخت، از جمله این مشکلات است. برخى از دانشجویان به علت دور بودن از خانوادهها و وسیع بودن محیط دانشگاه، جذب محیط شده و تغییراتى در رفتار آنها مشاهده میگردد؛ از آزادیها سوء استفاده کرده، باورهاى خود را فراموش میکنند و گاه در دام گروهها و فرقههاى ظاهرفریب میافتند و به مخالفت با دین و انقلاب میپردازند. برخى دیگر از مشکلات مربوط به تحصیل و نبودن امکانات براى درس خواندن است؛ مانند کمبود سالن مطالعه، عدم امکان مطالعه در خوابگاه به علت سر و صداى فراوان و احترام نگذاشتن به حدود دیگران. درس نخواندن، مشروط شدن، از دست دادن فرصتها و تغییر امیال و خواستههاى افراد به سبب همنشینى با دیگران – که برخى از آن با تعبیر «دانشگاه زدگى» سخن میگویند – از دیگر مسائل است. مطالب دیگر مطرح شده از سوى دانشجویان عبارتست از: بى توجهى مسئولان به مشکلات دانشجویان و تبعیض استادان و نیز نبودن روحیه تحقیق و پژوهشگرى به معناى واقعى. برخى از زیاد بودن فاصله خوابگاهها تا دانشکده و اتلاف وقت در رفت و آمد سخن میگویند و پارهاى نیز بیانگیزگى و ییتفاوتى را، عامل عمده اُفت تحصیلى خود میدانند. اینان معتقدند که بین آنچه در کتابها میخوانند و آنچه در جامعه میبینند تضاد فاحشى وجود دارد و این تضاد باعث بیانگیزه شدن آنان در مطالعه و تحقیق شده است. راهکارهاى مطرح شده در این قسمت از مشکلات را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- وضع قانون و اجراى برنام هاى که دختران دانشجو در شهرستان یا شهر خود و یا در نزدیکترین استان به محل زندگى خویش، مشغول به تحصیل شوند تا هم در هزینهها صرفه جویى شود هم خطرها کاهش یابد و هم زمینه سوء استفاده از آزادى موجود در دانشگاه کمتر گردد و آن دسته از دختران که منتظر فرصتى براى خود آراییاند بین خود و خانواده فاصلهاى نبینند و خانوادهها بیش از پیش از زندگى تحصیلى فرزندانشان با خبر باشند.
۲- ایجاد امکانات تحصیلى براى دانشجویان و ازدیاد اتاق مطالعه و امکانات تحقیق و پژوهش و تشکیل کلاسهاى روششناسى مثل روش تفکر، روش مطالعه و روش تحقیق و… .
۳- در جلسات توجیهى که هر ساله قبل از شروع ترم برگزار میشود، از تجربیات تحصیلى فارغ التحصیلان براى بیدارگرى دانشجویان استفاده کنند. از جمله در کیفیت استفاده از فرصتها و آگاهى بخشى نسبت به این که از دست دادن فرصت هاى طلایى خسارت بزرگى محسوب میشود و این که چگونه از موقعیت دانشجویى استفاده شود.
۴- افزایش کمک هزینه تحصیلى براى جلوگیرى از بحرانهاى اقتصادى دختران به ویژه مخارج سنگینى که براى رفت و آمد بین وطن و محل تحصیل وجود دارد.
مشکلات روانى:
شاید بتوان گفت که مسائل و مشکلات روانى، از عمدهترین مشکلات دانشجویان دختر است و اگر چه آنها در پاسخگویى ابتدا مسائل اجتماعى و اقتصادى را مطرح میکنند ولى شاید طرح این مسائل به سبب محسوس و ملموس بودن آنها است و بسیارى از مسائل اجتماعى دختران مبتنى بر مسائل و مشکلات روانى است. گفتنى است که قرار دادن مشکلات روانى به عنوان گروه چهارم مسائل و مشکلات دختران در این مقاله، به علت اولویتبندى خود خواهران است و به احترام پاسخهاى آنان چنین چنیش شده است. اگر بنا بود نویسنده با استفاده از تجربیات کسب شده خود در دانشگاهها که حاصل ارتباط مستمر با دانشجو در برهه هاى گوناگون بوده است اولویتبندى کند، به یقین مشکلات روانى را در اولویت قرار میداد. بحران هاى روانى همچون افسردگى و تضاد با خود و جامعه تحت عنوان ناکامیها و تعارضها در علم روانشناسى مطرح میشود. کمرویى،!خود ناباورى و عدم اعتماد به نفس، دلتنگیها و گرفتگیهاى روحى، از جمله مشکلات روانى دختران دانشجو است که هر یک طبیعتاً علتى دارد و بررسى این علل، از عهده این مقاله خارج است.
در مسائل و مشکلات روانى دختران دانشجو، آنچه بیش از همه ذکر شده، بحث «عدم امنیت» و سلب آرامش روحى و روانى است. بسیارى از پاسخگوها از مزاحمتهاى درون دانشگاه و نیز بیرون آن (شهر) سخن میگوید و براى رفع این مشکل راهکارهایى همچون در نظر گرفتن سرویسهاى مناسب براى دختران براى رفت و آمد به دانشگاه و دانشکدهها یا تشکیل کمیته رسیدگى به برخوردهاى مزاحمها با دختران و یا مستقر کردن نیروهاى انتظامی به ویژه در شبها براى محیطهایى که دانشجویان دختر در آن به سر میبرند، ارائه میدهند. روانشناسان بزرگى چون «مزلو» وجود امنیت را دومین نیاز اساسى انسان میشمارند و بعد از نیازهاى فیزیولوژیایى، از امنیت سخن میگویند. بدیهى است که امنیت اقسامی دارد و یکى از مهمترین آنها امنیت روانى است. این نیاز را مسئولان باید برآورند تا اختلالات روانى و رفتارى در دختران ایجاد نشود. برخى دیگر از دختران در زمینه مشکلات روانى نیز از بیانگیزگى سخن میگویند و آن را عامل افسردگى و بى نشاطى خود میدانند. واضح است که کلیه فعالیتها و رفتارهاى انسان تحت تأثیر انگیزش است و اگر انگیزه در زندگى نباشد امید، عشق، محبت و نشاط از زندگى رخت بر میبندد. براى ایجاد انگیزه قوى باید تعالیم ویژهاى را در نظر گرفت. استادان دانشگاه و مسئولان آموزشى و مهمتر از همه، مسئولان امور بانوان در ایجاد انگیزه براى تحصیل، اشتغال، ازدواج و تمامی جنبههاى زندگى بسیار مؤثر خواهند بود. یکى دیگر از مشکلات روانى، کمبود محبت است که گاه ناشى از غفلت و ناآگاهى خانوادهها است و گاه بى مهرى جامعه به یک گروه، موجب این کمبود میشود. حتى به نظر میرسد محبتهاى کاذب و افراطى موجود در خوابگاههاى دختران، براى پاسخگویى به این نیاز اولیه او است و به علت نداشتن راهنماى مناسب و یا وضعیت نامطلوب در خوابگاهها، برآورده شدن این نیاز روانى، پیامدهاى ناگوارى دارد؛ مانند محبتهاى افراطى که قطع آن، موجب اختلالهاى شدید روانى و نیز انحرافات جنسى چون همجنسگرایى و خودارضایى میگردد.
ترس مرضى که موجب اضطراب میشود و یکى از انواع نوروز (روان رنجورى) و شایعترین نشانههاى این اختلال و بیمارى رفتارى است، یکى دیگر از مشکلات دختران دانشجو است. از نظر روانشناسان، این اضطراب، اگر به صورت خفیف و دائمی باشد، نگرانى ایجاد میکند و اگر به صورت اتفاقى اما شدید باشد، مولّد وحشت است. به هر حال، حالتهاى روان رنجورى و نیز روان پریشى (پسیکوز) در میان دختران دانشجو دیده میشود و آنها تحت عنوان ترس دائم از مسخره شدن، افسردگى به سبب نداشتن تکیه گاه – به ویژه دختران خوابگاهى – و کمرویى و… از آن سخن میگویند. البته موارد ذکر شده در بسیارى از موارد مقطعى است ولى در پارهاى از افراد، همیشگى است و آنها را منزوى و افسرده و مضطرب میسازد. نکته جالب دیگر که در محدوده مشکلات روانى است و دانشجویان از آن سخن میگویند، خود ناباورى بانوان است. راهکارهاى ارئه شده از سوى پاسخگویان در این باره عبارت است از:
الف) ایجاد برنامه هاى آموزشى در سطح کشور براى زنان واستفاده از صدا و سیما براى تبیین این مطلب که زنان باید خود را باور کنند، بدون آن که به مقایسه بین زن و مرد بپردازند.
ب) بالا بردن سطح سواد و علم زنان از طرق گوناگون و وضع قوانینى که زنان بیسواد و کم فرهنگ را تشویق به فهمیدن بیشتر و دانستن کند و اجراى برنامههایى در همین راستا.
ج) برخى در این زمینه میگویند: «راه حل اصلى، راه حل دینى و اعتقادى ما است» و معتقدند که باید زنان را با ارزش واقعى آنها آشنا کنیم و آنان را از محدود اندیشیدن و سطحى نگرى نجات دهیم.
د) مشکلات طبیعى و فیزیکى با توجه به پاسخ هاى دانشجویان و بر خلاف آنچه تا کنون شنیده ایم مشکلات طبیعى و جسمی از نظر رتبه اى در پایینترین مرحله قرار دارند و اکثر قریب به اتفاق دختران دانشجو این گونه مشکلات را در آخرین مورد مطرح کردهاند. مشکلاتى همچون نبودن یا کم بودن امکانات رفاهى و فضاهاى تفریحى، کمبود سالنهاى مطالعه، مناسب نبودن نور اتاقها، پایین بودن سطح بهداشت در خوابگاهها، نامناسب بودن غذا چه از نظر کیفى و چه کمّى، کمبود سالنهاى ورزشى براى دختران، اصولى نبودن ساختمانسازى براى خوابگاههاى دختران و پسران – که خود، موجب ناهنجاریها و نابسامانیهاى زیادى در زمینههاى گوناگون میشود – از جمله این مشکلات به شمار میآیند. برخى از دانشجویان از آثار تغییر هوا و ناسازگارى جسم آنها با هواى شهرى که در آن تحصیل میکنند و نیز از به خطر افتادن بهداشت جسمیشان به علت وجود برخى از افزودنیها در غذاى دانشگاهها سخن میگویند و معتقدند که به محض ورود به دانشگاه و استفاده از غذاى آن با رویش غیرطبیعىِ مو در صورت مواجه شدهاند و این آنها را نگران کرده است و افزون از آن بر زیبایى آنها – که همیشه مورد توجه دختران و زنان است – تأثیر گذاشته. به هر حال نامناسب بودن وضعیت فیزیکى خوابگاهها و محیطهاى تفریحى و تحصیلى یکى از مشکلات دختران محسوب میشود که براى رفع این مشکلات راهکارهاى زیر پیشنهاد شده است:
الف) احداث اماکن تفریحى مناسب و به دور از شائبههاى منفى براى دختران به گونهاى که به محوطه خوابگاه نزدیک باشد و مسائل امنیتى در آن مراعات شود و دختران با آسودگى خاطر به تفریح بپردازند؛
ب) ایجاد سالنهاى ورزشى مناسب با شئون دینى و اجتماعى براى دختران تا نیازهاى جسمانى آنها نیز برآورده شود، بى آن که به روح و روان آنها به سبب اختلاط با نامحرم ضربه وارد شود؛
ج) ایجاد تغییرات اساسى در وضعیت بهداشتى محیط تغذیه دانشگاه؛
د) وضع قوانین ویژه تسهیلات براى دختران دانشجو. در مجموع با رفع نیازهاى طبیعى دانشجویان میتوان زمینه مساعدى براى پیشرفت علمی و فرهنگى آنان فراهم ساخت و بسیارى از نگرانیهاى آنها را تقلیل داد.
مسئولان امور بانوان؛ بایستهها و شایستهها
دختران دانشجو در پاسخ به این سؤال که روند حل مسائل و مشکلات زنان را در جامعه کنونى چگونه میبینند و چه راه حلهایى براى بهتر شدن وضعیت زنان پیشنهاد میکنند، مطالبى گفته اند که مواضع و دیدگاه هاى آنان را میتوان به صورت زیر طبقهبندى کرد:
الف) تا حدى در این زمینه کار شده است ولى کافى نیست و به تلاش بیشتر نیاز است. این گروه معتقدند که بعد از انقلاب، تغییراتى در وضع حقوقى، اجتماعى و سیاسى زنان رخ داده و تا حدى ارزش واقعى آنها در جامعه بیان شده است ولى «این رشته سرى دراز دارد» و باید بیش از پیش تلاش کرد و با توجه به این که تهاجم فرهنگى بسیارى از برنامهها را خنثا میکند باید جریانشناسى صحیحى داشت. مشکلات موجود این است که زن در سینماى ما مانند گذشته به کالا تبدیل شده است و روند هنر، به ویژه هنر تصویرى، در کشور ما رو به قهقرا است و بسیارى از ضد ارزشهاى رژیم گذشته به تازگى از زیر خاک سر بر آوردهاند. ایرانىگرى(ناسیونالیستى) و بازگشت به زندگى تجمل گرایانه افراطى چونان گذشته، بى توجهى به ارزشهاى اخلاقى و معنوى و تجارى شدن کارهاى فرهنگى از این قبیل هستند که باید براى رفع این مشکلات کفشى آهنین سفارش داد.
ب) تاکنون هیچ کارى انجام داده نشده و برنامهها در حد حرف بوده است. از جمله سخنان این گروه میتوان به مطالب زیر اشاره کرد: «در کشور ما شأن زنها پایینتر از مردها است»، «تا حال که در حد حرف و شعار بوده است و در عمل هیچ»، «روند کار سیر نزولى داشته، اگر هم چیزى بوده براى پایتخت بوده است»، «شعار ندهند، عمل کنند»، «سطح آگاهى دختران را بالا ببرند نه این که فقط به توزیع جملاتى که هزاران بار گفته شده است، بپردازند»، «با وضعیت کنونى کشور هیچ راه حلى وجود ندارد» و… .
ج) نسبت به زمان قبل از انقلاب که بسیار بد بود، الآن بهتر است ولى باز هم با توجه به جمعیت زیاد بانوان در کشور به برنامهریزى جامع و درازمدت نیازمندیم؛ خصوصاً از این نظر که الآن ورودى دختران به دانشگاه بیش از پسران است. دختران دانشجو و راهکارهاى پیشنهادى به مسئولان در مجموع میتوان گفت انتظار دانشجویان از مسئولان امور بانوان، حل مشکلات به صورت عمقى و همه جانبه است و براى رفع این مشکلات راهکارهاى زیر را پیشنهاد میکنند: – رسیدگى به مسائل زنان به ویژه در مکانها و مناطق محروم که در آنها مردها خشن و زورگویند و همسران خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهند، به زن ارزش نمیگذارند و آنان را خدمتکارى براى خود و فرزندانشان میدانند و در مورد تربیت فرزندان هیچ مسئولیتى نمیپذیرند و خود را صاحب مال زنان میدانند؛ – بالا بردن سطح آگاهى و سواد زنان و نیز ارتقاى بینش دینى و سیاسى در زنان تا نسبت به خود و فرزندانشان با نگرش وسیعترى نظر دهند و در مسائل تربیتى آگاهى بیشترى یافته، سطح فرهنگ خود و جامعه را بالا ببرند؛- دفاع از حقوق زنان در مقابل مردان و ایجاد فضاى مناسب و باز براى گفتگوى بانوان و پرورش استعدادهاى آنها و زمینه مناسب براى ابراز و اظهار خلاقیّت بانوان؛ – برگزارى سمینارها و کنگرههایى که نتیجه کار بردى داشته باشد نه تنها یک سرى مباحث نظرى؛ – تغییر نگرشهاى موجود در جامعه به زنان و جایگاه انسانى آنها در جامعه؛ – ایجاد بستر مناسب براى مشارکت سیاسى – اجتماعى زنان در کشور با حفظ شئون اسلامی و دینى و طبیعى آنها (مشارکت در حدى که با فطرت و طبیعت آنها مخالفتى نداشته باشد)؛ – تشکیل گروه بزرگى از بانوان که از همه قشرهاى جامعه اعم از باسواد، بیسواد و شهرى و روستایى و… در آن شرکت داشته باشند و مشکلات مربوط به قشر خود را مطرح کنند و سپس این مشکلات رفع شود؛ – توجه به زنان بى سرپرست که خود سرپرست خانوادهاند و مشکلات فراوانى را متحمل میشوند؛ – طبقه بندى مشکلات زنان و رفع موانع سعادت و کامیابى آنها؛ – حل معضل بزرگ ازدواج، جهیزیه و مخارج کمر شکن؛ – حمایت از نمایندگان زن در مجلس و افزایش تعداد آنها و تقاضاى حمایت از حقوق زنان در مجلس؛ – حمایت از حقوق جزایى زنان و حقوق خانوادگى آنها؛ – برنامهریزى صحیح و اصولى در مدارس و صدا و سیما براى ایجاد حس خود باورى و اعتماد به نفس در زنان؛ – مبارزه با فسادهایى که به گونهاى دامنگیر زنان است و اجراى برنامههایى براى اصلاح امور فرهنگى و اجتماعى زنان؛ – افزایش امکانات رفاهى و تفریحى و فرهنگى براى زنان.
پی نوشت:
۱ . این مراسم توسط نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها به ویژه در تهران صورت میگیرد.
منبع: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.