- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
بدان که رغبت به دنیا، موجب احتجاب از حق و بازماندن از سلوک الى اللَّه است، و مقصود از دنیا، هر چیزى است که انسان را از حق تعالى به خود مشغول کند. و چون این معنى در عالم ملک بیشتر تحقق دارد، این اسم احق است از براى آن. و اشاره به این معنى است . حدیث مصباح الشریعه که زهد را تعبیر فرماید به ترک هر چیزى که انسان را از حق تعالى مشغول کند و غافل نماید.
اهل معرفت، حجب نورانیّه و ظلمانیّه را- که در حدیث است که از براى خداى تعالى هفتاد هزار حجاب از نور است و هفتاد هزار حجاب از ظلمت[۱]- به وجود اشیاء و عوالم و تعیّن آنها تفسیر فرمودند[۲]؛ چه که اشتغال به هر یک، انسان را از وجه جمالِ جمیل محروم و محجوب نماید. و گاهى از این حجب کثیره به حسب کلیّات به هفت حجاب تعبیر شده، چنانچه در احادیث شریفه وارد است.
در باب سجده وارد است که سجود به تربت قبر حسین بن على- علیهما السلام- خرق کند حجابهاى هفتگانه را[۳] و ممکن است، این هفت حجاب فوق این حجب باشد، چنانچه از حدیث «علل» ظاهر شود.
از علل به سند خود از هشام بن الحکم نقل نموده که گفت: به حضرت ابى الحسن موسى- علیه السلام- گفتم: به چه علّت در افتتاح نماز، هفت تکبیر افضل شده است؟ فرمود: «اى هشام! همانا خلق آسمانها هفت است و زمینها هفت است و حجابها هفت است، پس چون سیر داده شد در شب معراج پیغمبر، و گردید نزدیک به پروردگار خود کَ «قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنى»، رفع شد از براى او حجابى از حجب حق، پس تکبیر گفت رسول خدا و بنا کرد کلماتى را که در افتتاح است گفتن. پس چون رفع حجاب دوّم شد، تکبیر گفت. پس لا زالَ چنین بود، تا به هفت حجاب رسید و هفت تکبیر گفت. و از این جهت است که در نماز براى افتتاح، هفت تکبیر گفته شود».[۴]
در هر صورت، وجود هر موجود یا عالم حجابى است، و تعیّن آن نیز حجابى است. و این حجب انسان را از جمال محبوب بازدارد و دلبستگى به هر چه که غیر حق است، خار طریق سلوک الى اللَّه است. پس سالک الى اللَّه و طالب وصول به لقاء اللَّه و صعود به معارج معارف الهیّه، این خار طریق را باید با ریاضت شرعى از بین بردارد. و با دلبستگى و علاقهمندى به غیر حق و تبعیت از شهوات بطن و فرج، عروج به کمالات روحانیّه و وصول به لقاء جمال جمیل امکان ندارد، بلکه کلیه حجب به یک معنى به خود انسان رجوع کند:
تو خود حجاب خودى حافظ از میان برخیز[۵]
بینی و بینک «إنّیّی» یُنازِعُنی
فارفعْ بلُطفِکَ «إنّیّی» مِنَ البیْنِ[۶]
تفصیل این اجمال عجالتاً با این حال مناسب نیست.[۷]
پی نوشت:
[۱] – بحار الأنوار، ج ۵۵، ص ۴۴، کتاب السماءِ و العالم، باب الحُجُب و الأستار( ۵)، ح ۱۲ و ص ۴۵، ذیل ح ۱۳.
[۲] – نگاه کنید به: أنوار جَلیّه، مولى عبد اللَّه زنوزى( ره)، ص ۳۶۰.
[۳] – متن حدیث امام صادق- علیه السلام- این است:
« إنَّ السُّجُودَ عَلى تُرْبَهِ أبِی عَبْدِ اللّهِ- عَلَیْهِ السَّلامُ- یَخْرُقُ الْحُجُبَ السَّبْعَ».
( وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۶۶، کتاب الصَّلاه، باب ۱۶ از أبواب ما یسجد علیه، ح ۳).
[۴] – وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۳، کتاب الصَّلاه، باب ۷ از أبواب تکبیره الإحرام، ح ۷؛ علل الشرائع، شیخ صدوق( ره)، ج ۲، ص ۳۳۳، ح ۴.
[۵] – تمام بیت این است:
میان عاشق و معشوق، هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودى حافظ از میان برخیز
( دیوان حافظ، تصحیح انجوى شیرازى، ص ۳۰۱).
[۶] – میان من و تو، إنیّت من با من در نزاع است، پس به لطف خودت، إنیّت مرا از میان بردار.
( دیوان حلّاج، ص ۹۰).
[۷]. خمینى، روح الله، « جنود عقل و جهل »، ص۳۰۰-۳۰۲، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (س) – ایران – قم، چاپ: ۷، ۱۳۸۲ ه.ش.