- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 12 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
ضرورت شناخت رذایل اخلاقی و پرهیز از آنها، موضوعی است که بر سلامت اخلاقی خانواده و روابط زوجین، نقش و تاثیری عمیق و تعیین کننده دارد. برخی از این رذایل اخلاقی عبارتند از: عصبانیت و تندخویی، دشنام و ناسزاگویی، استهزا، سرزنش و سرکوفت زدن؛ در ادامه به توضیح هر یک از آن ها می پردازیم.
۱- خشونت و تندخویی
خشونت و تندخویی، یکی از شایع ترین رذایل اخلاقی است. این صفت رذیله، از جنبه اجتماعی، مشکلات جدی در روابط ما با دیگران ایجاد می کند و از محبوب شدن ما نزد دیگران می کاهد. داد زدن بر سر همسر و فرزندان و تندی کردن با آنها، آنان را رنجیده خاطر کرده، نسبت به زندگی خانوادگی دلسرد می نماید.
خانواده، نهادی است که بر اساس مهر و محبت بنا شده و جایی است که در آن زن و شوهر در کنار هم به آرامش دست می یابند؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «و از نشانه های خدا این که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفریده تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد».(۱)
پیامبر اکرم (ص) به دلیل نرمی و ملاطفت و پرهیز از رذایل اخلاقی و نداشتن زبانی تند و غلیظ، چنین مورد ستایش خداوند قرار گرفته است: «فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛(۲) به (برکت) رحمت الهی، با مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.»
طبق این آیه، برخورد تند و خشن با افراد، آنان را از انسان میرنجاند و اطراف او را از دوستان خالی می کند. این رفتار بد، آرامش حاصل از ازدواج و تشکیل خانواده را از بین می برد و همسر را به اضطراب و افسردگی دچار می کند. در هنگام تندی و عصبانیت، برخورد انسان از روی عقل و منطق نیست و از هیجان روحی و عصبی ناشی می شود و معمولاً پشیمانی در پی دارد.
از این رو روایات اسلامی تندخویی را به عنوان یکی از بدترین رذایل اخلاقی، نکوهش و نرمی و ملاطفت را ستایش کرده اند. علی (ع) می فرماید: «الحده راس الحمق؛(۳) تندخویی، نهایت حماقت است».
از امام صادق (ع) نقل است: «مؤمن، در دین خود قوی و در عین نرمی و ملایمت با تدبیر است… و سست و خشن و سنگدل نیست.»(۴)
زوجین در زندگی مشترک خود باید همواره مراقب باشند تا به رذایل اخلاقی و از جمله آنها خشم آلوده نشوند. اگر یکی از زوجین، فردی عصبانی باشد، طرف مقابل باید بکوشد با درک موقعیت، از عصبانی کردن او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، وی را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری رساند. پس از فروکش کردن خشم و عصبانیت می توان در یک فرصت مناسب با همسر به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها برحذر داشت.
به طور معمول، اشخاص عصبی در مواقع خستگی و ناراحتی، زمینه بیشتری برای عصبانی شدن دارند و رعایت حال آنها در این مواقع ضروری تر است.
آزار جسمی همسر، یکی از رذایل اخلاقی
یکی از رذایل اخلاقی و کارهای بسیار زشت و غیر انسانی که از نمودهای تندخویی است و در روایات به شدت از آنها نهی شده، اذیت و آزار همسر است.
زن و مردی که با یکدیگر پیوند ازدواج می بندند و آرزو می کنند که همیشه در کنار هم با خوبی و خوشی زندگی کنند، شاید به ذهن هیچ یک از آنها نرسد که ممکن است کارشان به جایی برسد که مرد همسر خود را بزند؛ با این حال در مواردی این اتفاق می افتد. قرآن کریم ما را به رفتار شایسته با زنان فرا میخواند: «وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛(۵) با زنان به شایستگی معاشرت کنید».
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «من اتخذ زوجه فلیکرمها؛(۶) کسی که همسر اختیار می کند، باید او را اکرام نماید». آن حضرت، کتک زدن زنان را از رذایل اخلاقی دانسته و در نهی از آن فرموده است: «کسی که همسر خود را بدون دلیل بزند، در روز قیامت، من دشمن او خواهم بود. زنانتان را نزنید. کسی که زنش را بدون دلیل بزند، خدا و رسولش را عصیان کرده است.»(۷)
همچنین در جای دیگر فرموده: «انی اتعجب ممن یضرب امرائه و هو بالضرب اولی منها (۸) تعجب می کنم از مردی که همسرش را کتک میزند؛ در حالی که خودش به کتک خوردن سزاوارتر است.»
کتک زدن همسر، از پست ترین رذایل اخلاقی است و یکی از دو پیامد زیر را خواهد داشت:
یا این که زن چنین وضعیتی را می پذیرد؛ در این حالت، شخصیت او خرد می شود؛ کرامت انسانی او آسیب می بیند؛ احساس بی ارزشی و بی فایدگی و بی لیاقتی می کند؛ چنین زنی قدرت ابراز وجود و اظهار نظر را در مسایل خانواده نخواهد داشت؛ زن در این وضعیت دچار افسردگی، اضطراب و انواع بیماری های روانی می شود.
یا این که در مقابل شوهر خود می ایستد و با مراجعه به دادگاه و شکایت علیه شوهر یا با آگاه کردن بستگان خود و کمک خواستن از آنها به مقابله بر می خیزد. در این حالت، مرد شأن و شخصیت خود را در جایگاه سرپرست خانواده از دست می دهد و حرکت او از بین میرود.
در چنین وضعیتی بنیان خانواده آسیب می بیند و قوام و استحکام خود را از دست می دهد؛ به طوری که کوچکترین برخوردی میان زن و شوهر، باعث فروپاشی خانواده می شود.
زن و شوهری که حرمت یکدیگر را نگه ندارند و به هم احترام نگذارند، زندگی شیرین و پرمحبتی نخواهند داشت. تفاهم و همدلی تنها در سایه صفا و صمیمت حاصل می شود.
۲- دشنام و ناسزاگویی
یکی دیگر از رذایل اخلاقی، دشنام گویی به دیگران است که در منابع اسلامی نکوهش شده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «ان من شر عبادالله من نکره مجالسته لفحشه؛(۹) همانا یکی از بدترین بندگان خدا کسی است که به دلیل فحاش بودنش، دیگران همنشینی با او را ناخوش دارند.»
دشنام دادن به دیگران، باعث ایجاد دشمنی میان افراد می شود. رسول خدا (ص) در این باره فرموده است: «لا تسبوا الناس فتکسبوا العداوه منهم؛(۱۰) به مردم ناسزا نگویید، چرا که این کار باعث دشمنی آنها با شما می شود.»
همسر بدزبان، زندگی را ناگوار می کند؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «ثلاثه تکدر العیش: السلطان الجابر، و الجار السوء، و المراه البذیه؛(۱۱) سه چیز زندگی را تیره و تار می گرداند؛ حاکم ستمگر، همسایه بد و زن بددهان و فحاش».
بنابراین، دشنام و ناسزاگویی به همسر به عنوان یکی از رذایل اخلاقی، تأثیر بسیار سوئی بر روابط میان زن و شوهر دارد؛ آنان را از یکدیگر متنفر و بنیان خانواده را متزلزل می کند. فردی که به همسر خود دشنام می دهد، از محبوب شدن و احترام معمول خانوادگی برخوردار نیست و شخصیت او نزد همسرش خرد می شود.
ناسزاگویی در محیط خانه، نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی کند، بلکه بر مشکلات می افزاید. شخص ناسزاگو در خانواده، فردی نامتعادل شناخته می شود که می خواهد همه مشکلات را با زبان زشت خود حل کند؛ او به جهت بی احترامی پیاپی به افراد خانواده و ناسزاگویی به آنان، کم کم حرکت خویش را نیز از دست خواهد داد.
۳- استهزا و مسخره کردن
یکی از رذایل اخلاقی و رفتارهای بسیار زشت که سبب آزار و اذیت دیگران می شود، مسخره کردن آنان است. قرآن کریم به شدت از این عمل نهی می کند:
«ای کسانی که ایمان آورده اید، نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید. بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان آوردنش، نام کفرآمیز بگذارید؛ و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.»(۱۲)
مسخره کردن دیگران به هر شیوه ای، از قبیل گفتن عیب ها یا نقص های جسمی و اخلاقی، یا گذاشتن نام بد بر آنان، عملی بسیار ناپسند است که باعث ناراحتی شان شده و تخم کینه و دشمنی با فرد مسخره گر را در دل آنها می کارد.
از آنجا که ملاک شخصیت انسانی، یک سلسله امور ناپیدا است، مسخره کردن هیچ فرد با ایمانی جایز شمرده نشده است؛ زیرا ممکن است او از نظر ملکات نفسانی و فضایل اخلاقی به مراتب از شخص مسخره کننده بهتر باشد.(۱۳)
در روایات بسیاری، مسخره کردن و طعنه زدن به دیگران نکوهش شده و از آن منع گردیده است؛ امام باقر (ع) می فرماید: «ما من انسان یطعن فی عین مومن الا مات بشر میته و کان قمناً ان لا یرجع الی خیر؛(۱۴) هیچکس مؤمنی را مورد طعن و سر کوفت قرار ندهد، مگر این که به بدترین مرگ ها بمیرد و سزاوار است که به خیر و صلاح باز نگردد.»
انگیزه روانشناختی تمسخر دیگران
به طور کلی وجود رذایل اخلاقی در افراد، می تواند عامل و منشا درونی داشته باشد. از لحاظ روانشناختی، کسانی که مردم را مسخره می کنند، نوعی کمبود شخصیت دارند و از طریق کوچک کردن مردم، می خواهند کمبودهای خود را جبران و از این راه خود را اشباع کنند؛ لذا افراد با شخصیت که کمبود و نقصانی در خود احساس نمی کنند، هرگز دست به این کار نمی زنند و از مشاهده چنین رفتاری سخت رنج می برند.
افزون بر این، کسانی که از مسخره کردن دیگران لذت می برند و انبساط روحی پیدا می کنند، روح زندگی بر روانشان حاکم است و این حالت درونی با یک سلسله حالت های روانی آمیخته شده و به صورت مسخره کردن افراد، بروز می کند. درندگان با کشتن و دریدن جانداران ضعیف، گرسنگی خود را رفع می کنند و لذت می برند؛ این اشخاص نیز با حمله به افراد به ظاهر ناتوان و بیچاره و خرد کردن شخصیت و حیثت آنان، گرسنگی روانی خود را رفع نموده، لذت می برند.(۱۵)
اسلام برای تحکیم شخصیت تمام طبقات، دستور می دهد که از رذایل اخلاقی فاصله گرفته و به همه احترام بگذاریم و هیچ مسلمانی را کوچک و سبک نشماریم. پیامبر اکرم (ص) فرمود: «لا تحقرن احدا من المسلمین فان صغیرهم عندالله کبیر؛(۱۶) هیچ مسلمانانی را کوچک نشمار؛ زیرا مسلمانی که از نظر تو کوچک است، در پیشگاه خدا مقام بزرگی دارد.»
تردیدی نیست که رذایل اخلاقی و در راس آنها مسخره کردن دیگران، رشته های دوستی و محبت را قطع می کند و به جای آن، نهال دشمنی را می کارد. این امر در خانواده، به رنجیده خاطر شدن همسر و فرزندان، سردی و بی علاقگی در انجام وظایف مربوط به خانواده، اختلاف های خانوادگی و نارضایتی از زندگی زناشویی می انجامد.
زنی که شوهرش همیشه عیب های او را به رُخش می کشد و او را مسخره می کند و این چنین به شخصیت او توهین می کند، هرگز نخواهد توانست محبت به چنین فردی را در دل جای دهد.
امام صادق (ع) می فرماید: «لا یطمعن المستهزی بالناس فی صدق الموده؛(۱۷) کسی که دیگران را مسخره می کند، هیچ گاه به راستگویی مردم در دوستی با او طمع نداشته باشد».
همچنین مسخره کردن دیگران و گفتن عیب های آنان همانند بسیاری از رذایل اخلاقی، عذاب آخرتی را برای فرد مسخره کننده در پی خواهد داشت.
۴- سرزنش و سرکوفت
از دیگر رذایل اخلاقی و جلوه های بد زبانی که آثار سوئی بر روابط زن و شوهر دارد، سرزنش و تحقیر یکدیگر است. هر چند سرزنش، گاهی به عنوان نهی از منکر و یک روش تربیتی، کاری صحیح تلقی شود، با این حال، به هیچ وجه در جای یک عمل صحیح که بتوان آن را مکرر انجام داد توصیه نمی شود.
تکرار سرزنش، طرف مقابل را به واکنش متقابل وا میدارد و او نیز با سرزنش اعمال زشت انسان و نیز با در پیش گرفتن لجاجت، عکس العمل نشان می دهد.
به فرموده علی (ع): «الافراط فی الملامه یشب نار اللجاجه؛(۱۸) زیاده روی در سرزنش دیگران، آتش لجاجت را شعله ور می کند.»
فردی که دیگری را پی در پی سرزنش و ملامت می کند، در واقع شخصیت او را مورد تهاجم قرار می دهد. طرف مقابل نیز برای آنکه کاملاً شکست نخورد و شخصیت خود را از دست ندهد، در مقابل سرزنشگر مقاومت می کند و با انجام همان عمل نادرست، استقلال خویش را آشکار می نماید.
همچنین طعن و سرکوفت به عنوان یکی از بدترین رذایل اخلاقی، باعث اهانت به شئون شخصی، خانوادگی، فامیلی و آبروی اجتماعی افراد دیگر شده و موجب آزردگی خاطر، آبروریزی و احساس حقارت و کوچکی در آنان می گردد.
شریعت مقدس اسلام – که عالی ترین و ارزنده ترین معیارهای اخلاقی را برای همگان به ارمغان آورده – پیروان خود را از رذایل اخلاقی به ویژه هر گونه طعن و سرکوفت به دیگران برحذر داشته است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «من غیر مومناً بشیء لم یمت حتی یرکبه؛( ۱۹) کسی که مؤمنی را به خاطر چیزی سرزنش کند، نمیرد تا آنکه آن را مرتکب شود.»
جر و بحث و منازعات لفظی، از رذایل اخلاقی
جروبحث بی مورد و بی دلیل می تواند از رذایل اخلاقی محسوب شود. از این رو، یکی از مسایل اساسی در برقراری ارتباط با دیگران، به ویژه در روابط زن و شوهر، پرهیز از جر و بحث بر سر مسایل کم اهمیت است؛ این گونه بحث و جدل ها، آثاری بسیار مخرب بر روابط انسان ها بر جا می گذارد و سبب دور شدن آنها از یکدیگر و دلخوری و رنجش خاطر دو طرف می گردد و روز به روز از میزان تفاهم آنها می کاهد.
اغلب می بینیم که زن یا شوهر، نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد؛ هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل نیز برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن می ایستد و از پذیرش آن سرباز می زند؛ اینجا است که دامنه حمله و دفاع، گسترده می شود و معمولاً کار به درگیری و مشاجره لفظی می کشد.
پیامبر اکرم (ص) در این می فرماید: «اورع الناس من ترک المراء و ان کان محقاً؛(۲۰) با تقواترین افراد کسی است که از بحث و جدل بیهوده بپرهیزد، هر چند حق با او باشد».
حضرت علی (ع) فرموده: «ایاک و المراء فانک تغری نبفسک السفهاء و تفسد الاخاء؛(۲۱) از بحث و جدل بپرهیز؛ چرا که با این کار سفیهان را علیه خود تشویق می کنی و دوستی و برادری خود را با دیگران فاسد می نمایی».
تجربه نشان داده است که در همه این موارد، به طور معمول جدال بر سرحق و باطل یا درست و نادرست نیست؛ بلکه بر سر “خود” و به کرسی نشاندن حرف “خود” است؛ بنابراین کسانی که با آفت “خودخواهی” آشنایی دارند و گرفتاری در چنگ این صفت پلید را برای خود ننگ می دانند، از وارد شدن به عرصه این گونه جدال ها و مشاجره ها پرهیز می کنند.
آنها حتی اگر در مواردی خودشان را بر حق بدانند، با بحث های تند و بی ثمر، خود را به این گونه مشاجره ها آلوده نمی کنند؛ زیرا می دانند که حتی اگر در آغاز، هدف اثبات حق باشد، به تدریج در جریان این گونه مجادله ها، دفاع ازخود و به کرسی نشاندن حرف خود، جای آن را می گیرد. فضای این جر و بحث ها معمولاً آکنده از لجاجت و خصومت ورزی است؛ لذا در اثر آن، دوستی و محبت میان افراد تضعیف می شود و کینه و دشمنی جای آن را می گیرد.
از فرموده های امام هادی (ع) این است: «گفتگوهای خصومت آمیز، دوستی های دیرین را از بین می برد و پیوندهای محکم را زایل می کند و کمترین زیان این جدال ها آن است که هر یک از طرفین می خواهد بر دیگری غلبه کند؛ و این خود مایه اصلی افتراق و جدایی است».(۲۲)
از این رو، هرگاه یکی از طرفین، با لجاجت بر نظر خود پافشاری کند، طرف مقابل باید از پیگیری بحث خودداری ورزد و با سکوت، بی علاقگی اش را به ادامه بحث نشان دهد.
شیوه حل اختلافات در خانواده
میان زن و شوهر، همیشه اختلاف نظر وجود دارد و شیوه مدیریت و حل این اختلاف ها با شادکامی یا نارضایتی از زندگی خانوادگی ارتباط دارد. یک مورد تفاوت میان زن و شوهرهای شادکام و ناراضی، در این است که آیا به محض پدیدار شدن اختلاف نظر، به طور مستقیم از آن صحبت می شود یا نه.
زن و شوهرهای شادمان، هنگام بروز مشکل و اختلاف نظر، به بحث درباره آن می پردازند؛ در حالی که زوجهای ناراضی، به ظاهر آن را نادیده می گیرند. اما این زوجها مشکلات خود را از یاد نمی برند، بلکه آنها را همچون راز نهانی نگه می دارند تا در یک مشاجره بزرگ، دوباره آن را به جریان بیندازند. همسران ناراضی صبر می کنند رنجش و دلخوری شان در طول زمان بر روی هم انباشته شوند؛ آن گاه به بحث راجع به آنها بپردازند.
شیوه بحث و گفتگو درباره مشکلات در خانواده، بسیار اهمیت دارد. در ازدواج شادکام، وقتی یکی از طرفین گلایه می کند، طرف مقابل با توجه کردن به او و پاسخ دادن به شیوه ای بیطرفانه، و توأم با درک، به صحبت های همسر واکنش نشان می دهد؛ اما هنگامی که در یک ازدواج ناموفق، یکی از طرفین دست به شکوه یا گلایه می زند، طرف مقابل به صورت مقابله به مثل پاسخ می دهد.
زن و شوهر شادکام بر موضوع ها و اختلاف نظرهای اساسی تمرکز می کنند؛ حال آنکه زوجهای ناراضی، عبارت ها و گفته های طرد کننده شخصی را به کار میبرند (تو آدم خشک و بی روحی هستی، تو یک آدم کاملاً غیر منطقی هستی، تو اصلاً نمی فهمی در مورد چی داری صحبت می کنی) و از زور و فشار علیه یکدیگر استفاده می کنند (این کار حتماً باید صورت گیرد؛ امشب باید به فلان مهمانی برویم). زوجهای شادمان در زمان اختلاف نظر، به جای پرخاشگری دست به ابراز وجود می زنند. افزون بر آن، ابراز مخالفت در یک زمینه خاص، بهتر از بحث کردن درباره چند مسأله در یک زمان است.(۲۳)
به طور کلی، مسایلی اختلاف برانگیز در خانواده را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
۱- ممکن است زن و شوهر در مورد مسایل خانواده و تصمیم گیری صحیح درباره آنها با یکدیگر اختلاف داشته باشند. در اینجا باید آنان با اندیشه و تأمل درباره مشکل پیش آمده و در صورت لزوم با مشورت کردن با دیگران، با توافق یکدیگر تصمیم درست را در پیش گیرند. همچنین با توجه به حق مدیریت و سرپرستی کلان مرد بر خانواده، تصمیم گیری در این موارد بر عهده او است و اگر با مشورت با همسر و دیگران به نتیجه ای رسید، باید همسر و فرزندان از او اطاعت کنند.
۲- گاهی اختلاف نظر بر سر مسائل شخصی و مقدم دانستن خود بر دیگری است؛ در چنین مواردی اولاً چون بنیان خانواده بر مهر و محبت میان زن و شوهر است و هر یک از ایشان خوشی و ناخوشی همسر را خوشی و ناخوشی خود قلمداد می کند، حاضر است به خاطر خشنودی دیگری از حق خود گذشت نماید.
زن و شوهر به یکدیگر علاقه دارند و می کوشند رضایت یکدیگر را جلب کنند و نه تنها همسر خود را رنجیده خاطر نکنند، بلکه خشنود نمایند. در چنین فضایی که پر از صفا و صمیمیت است، اختلاف پیش نخواهد آمد. ثانیاً خداوند حق سرپرستی بر زن را بر عهده مرد گذاشته تا به شایستگی با او معاشرت نماید. «و عاشروهن بالمعروف».(۲۴) مرد نیز باید در راه احسان به همسر و فراهم ساختن اسباب آسایش و راحتی او تلاش کند.
در آموزه های اسلام همواره به پرهیز از رذایل اخلاقی در روابط زوجین سفارش شده و پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «خیرکم خیرکم لنسائه و أنا خیرکم لنسائی؛(۲۵) بهترین شما کسی است که برای همسر[ان] خود بهترین باشد و من بهترین شما برای همسر[ان] خود هستم.»
جمع بندی
شناخت هر یک رذایل اخلاقی و پرهیز از آنها، تاثیری عمیق بر سلامت اخلاقی خانواده و روابط همسران دارد. برخی از رذایل اخلاقی مانند عصبانیت و تندخویی، دشنام و ناسزاگویی، استهزا، سرزنش و سرکوفت زدن و جروبحث های بیهوده و بی دلیل، می تواند بر صمیمیت زوجین تاثیر سوء گذاشته و زندگی مشترک آنان را با تعارضات و چالش های جدی مواجه کند. از این رو، همان گونه که اشاره شد این قبیل رذایل اخلاقی در آیات و روایات، به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است.
پی نوشت ها
۱- روم/۲۱
۲- آل عمران/۱۵۹
۳- بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۶۰
۴- کافی، ج ۲، ص ۲۳۱
۵- نساء/۱۹
۶- مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۵۰
۷- ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۷۵
۸- مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۲۵۰
۹- کافی، ج ۲، ص ۳۲۵
۱۰- همان، ص ۳۶۰
۱۱- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۳۴
۱۲- حجرات/۱۱
۱۳- نظام اخلاقی اسلام، ص ۱۰۷
۱۴- کافی، ج ۲، ص ۳۶۱
۱۵- نظام اخلاقی اسلام، ص ۱۰۸
۱۶- مجموعه ورام، ج ۱، ص ۳۱
۱۷- بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۴۴
۱۸- شرح غرر الحکم، ج ۲، ص ۴۳، ح ۱۷۶۸
۱۹- کافی، ج ۲، ص ۳۵۶
۲۰- من لایحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۹۴
۲۱- مستدرک الوسائل، ج ۹، ص ۷۷
۲۲- بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۶۹
۲۳- بهداشت روانی، ص ۲۹۶-۲۹۷
۲۴- نساء/۱۹
۲۵- وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۱۷۱
منبع اقتباس: دینداری و رضامندی خانوادگی؛ حیدری، مجتبی؛ قم؛ انتشارات مؤسسه امام خمینی (ره)