- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
یوشع بن نون بن افرائیم بن یوسف (علیه السلام) وصی حضرت موسى (علیه السلام) بود و بعد از ایشان به نبوت رسید و مامور فتح منطقه «اریحا» شد.[۱]
او از خویشاوندان حضرت موسى (علیه السلام) یا پسر عموى[۲] آن حضرت و یا خواهر زاده ایشان بوده است.[۳] بنا بر برخی منابع، یوشع بن نون در زمان حیات موسى (علیه السلام) نیز خلیفه و جانشین وى بوده است.[۴]
یوشع بن نون جانشین حضرت موسی (علیه السلام)
طبق گفته منابع و عهد قدیم، حضرت موسى (علیه السلام) در کوه «عباریم»، زمین میعاد را دید و همان جا وفات کرد. [۵]
پس از وفات حضرت موسی (علیه السلام)، «یوشع بن نون» که از سبط «افرائیم بن یوسف» (علیه السلام) و از بستگان و دوست و خادم مخصوص حضرت موسى (علیه السلام) به شمار می رفت و نبوغ نظامى مثال زدنی داشت، از طرف حضرت موسى (علیه السلام) براى پیشوایى و سردارى بنى اسراییل تعیین شد و ماموریت یافت تا بنى اسرائیل را در کنعان سکونت داده و مستقر کند.
تصرف شهر اریحا
اولین شهرى که یوشع بن نون از کنعان تصرف کرد، «اریحا» بود؛ یوشع بن نون با قدرت تمام، فتوحات خود را ادامه داد و بنى اسراییل را بر روى زمین موعود مستقر ساخت و زندگی روستایی آن ها را به شهرنشینى تبدیل نمود.
جناب یوشع بن نون (علیه السلام) در کتاب مقدس
در کتاب قاموس مقدس به طور خلاصه مى نویسد: یوشع بن نون، هادى شهیر و ممتاز عبرانیان و خلیفه موسى بود، در ابتدا اسمش هوشع بود (یعنى او نجات می دهد)[۶]، بعد از آن در آیه ۱۶ به یهوشوع (یعنى یهوه نجات می دهد) مسمى شد.
یوشع بن نون در زمان خروج بنى اسراییل از مصر ۴۴ ساله بود و یوشع بن نون و کالیب بودند که عبرانیان را به دخول در زمین موعود تاکید نمودند.
حضرت موسى (علیه السلام) بنى اسراییل را به نزدیکی اردن رسانید و سپس وفات نمود و یوشع بن نون در سن هشتاد و چهار سالگى بنى اسراییل را تا آن سوی اردن رهبرى نمود و در مدت شش سال کنعان را از قادش برنیع و غزه تا صیدون و کوه لبنان به حیطه تصرف درآورد و هر چند برخی از مناطق در دست کنعانیان باقى ماند و بعد از آن یوشع بن نون و العازار پسر هارون آن مملکت را در میان دوازده سبط اسرائیل تقسیم نمودند و ۴۸ شهر به سبط لاوى دادند.
حضرت یوشع بن نون عمری بسیار طولانی داشته است، به گونه ای که سن او را صد و ده ساله ذکر کرده است، تاریخ وفات یوشع بن نون در سال ۱۴۲۶ قبل از میلاد بوده است، ایشان را در حدود ملک خودش در تمنه سارح که در کوهستان افرایم به طرف شمال کوه جاعش است دفن کردند.
کتاب حضرت یوشع بن نون (علیه السلام)
قسمتی از تورات (عهد عتیق) مربوط به یوشع بن نون می باشد. در این قسمت از تورات سرگذشت و جریانات دوران پیامبری و نبوت یوشع بن نون درج گردیده است، کتاب یوشع بن نون بعد از کتاب تثنیه و قبل از کتاب داوران ذکر شده است. فتح سرزمین شام، سرزمین فلسطین و چگونگی بازگشت قوم بنی اسرائیل به سرزمین خود از جمله وقایع منتشر شده در کتاب یوشع است.[۷]
کتاب یوشع بن نون مشتمل بر تمام وقایع فوق است که به دست یوشع یا به فرمان او در سنه ۱۴۲۷ قبل از مسیح نوشته شده و کتاب مشتمل بر بیست و چهار باب است که دوازده باب اول آن حکایت تسخیر کنعان است و ده باب دیگرش درباره تقسیم نمودن زمین کنعان بین دوازده سبط است و دو باب آخر آن خطابه وداع آمیز یوشع را بیان میکند.[۸]
نبوت یوشع بن نون (سلام الله علیه)
نبوت یوشع بن نون در منابع گوناگون به طور صریح آمده است،[۹] حضرت موسی (علیه السلام) پس از مرگ برادرش هارون، یوشع را جانشین خود کرد.[۱۰] وی چند روز مانده به وفاتش، الواح مقدس را که احکام خدا بر آن نوشته شده بود به همراه زره به یوشع سپرد. جانشین شدن وی در ۹۰ سالگی و مدت نبوت یوشع را از ۲۷ سال،[۱۱] تا ۳۰ سال ذکر کرده اند.[۱۲]
معجزه یوشع بن نون (سلام الله علیه)
در برخی منابع آمده که یوشع بن نون مانند انبیا بزرگ دیگر چون حضرت داوود (علیه السلام)، حضرت سلیمان (علیه السلام) و رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از معجزه «رد الشمس» برخوردار شد. این معجزه بزرگ توسط ایشان در فتح بیت المقدس حاصل گردید.
گفته شده که تصرف و فتح بیت المقدس توسط ایشان در غروب جمعه محقق شد. و از آنجا که حضرت یوشع نگران بوده که جنگ طول بکشد و به روز بعد منتهی نگردد و بر اساس گزارش برخی منابع جناب یوشع اجازه نداشته که روز های دیگر، غیر جمعه به جنگ ادامه دهد.[۱۳] از این رو از خدا خواست غروب خورشید را به تاخیر بیندازد تا آنان بتوانند عملیات فتح بیت المقدس را کامل کنند. به امر خدا غروب خورشید برای فتح بیت المقدس به تاخیر افتاد.[۱۴]
قبر یوشع پیامبر (علیه السلام)
مورخان و محققان نوشته اند که یوشع بن نون در زمان کورش به همراه سایر زندانیان از اسارت بابل نجات یافت و به ایران مهاجرت کرد و در اصفهان در محلى که به آن لسان الارض گفته مى شود در گورستان تاریخى تخت فولاد مدفون گردید.[۱۵]
استاد عماد الدین حسین اصفهانى از فحواى اخبار تاریخ، نسبت به حضرت یوشع (علیه السلام) و زمان و محل دفن، چنین استنباط کرده که احتمالا دو یوشع بوده یکى وصى حضرت موسى (علیه السلام) و دیگرى قبل از حضرت عیسی می زیسته است. اولى قبرش در جبل افرائیم بن یوسف و دومى قبرش در اصفهان است.[۱۶]
رجعت حضرت یوشع بن نون (علیه السلام)
یکی از باورهای مکتب اهل بیت (علیهم السلام) مساله رجعت است، یعنی پس از ظهور امام زمان (علیه السلام)، برخی از خوبان زنده می شوند و دولت حضرت را درک می کنند، بنابراین بر اساس برخی روایات اسلامی، یوشع بن نون در زمان ظهور امام مهدی (علیه السلام) رجعت می کند و به همراه عیسی (علیه السلام) در کنار امام خواهد بود.[۱۷]
نتیجه گیری
- یوشع بن نون از بستگان حضرت موسی (علیه السلام) بوده است که ایشان را در عرصه های مختلف یاری و همراهی می نمود و برخی گفته اند که در زمان حیات حضرت موسی (علیه السلام) نیز جانشین ایشان بوده است.
- بعد از وفات حضرت موسی (علیه السلام) یوشع بن نون خلیفه و جانشین ایشان می گردد و برنامه های حضرت موسی (علیه السلام) را دنبال می کند.
- طبق برخی روایات حضرت یوشع بن نون به مقام نبوت رسید و سال ها این مسئولیت را به عهده داشت.
- معجزه یوشع بن نون رد شمس بوده است که در یکی از جنگ ها به علت خاصی اتفاق افتاد.
پی نوشت ها
[۱] . ابن جریر طبری، تاریخ طبرى، ج ۱، ص ۲۵۶ و ۳۰۶.
[۲] . عیاشی، تفسیر عیّاشى، ج ۱، ص ۳۰۳، ح ۶۸.
[۳] . طبرسی ، مجمع البیان، ج ۳- ۴، ص ۲۸۱.
[۴] . اعلام قرآن، خزائلى، ص ۷۱۲.
[۵] . توراه سفر تثنیه ۳۲.
[۶] . توراه سفر اعداد ۱۳: ۸.
[۷] . کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب ۱-۲۴.
[۸] . قاموس مقدس و باب ۲۴. نقل از حجه التفاسیر و بلاغ الإکسیر، مقدمهاول، ص: ۴۱۱
[۹] . مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۱۵.
[۱۰] . مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۶۶ و ۴۶۸.
[۱۱] . طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۳۶۵.
[۱۲] . شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۰۸۲.
[۱۳] . مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۱.
[۱۴] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۸۱؛ بیهقی، دلائل النبوه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۴۰۴.
[۱۵] . قبور پیامبران الهى در ایران، عباس صالح مدرسهاى، مجله میراث جاویدان سال سوم، شماره اول، ص ۳۱.
[۱۶] . عمادزاده اصفهانى، تاریخ انبیاء، ص ۵۸۲. به نقل باستان شناسى و جغرافیاى تاریخى قصص قرآن، متن، ص: ۲۵۶
[۱۷] . عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲.
منابع
- بلاغى، عبدالحجه، حجه التفاسیر و بلاغ الإکسیر، حکمت ( چاپخانه)، ۱۳۸۶ق، ایران- قم.
- جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، تهران، طهورى، ۱۳۴۹ ش، یاقوت حموى، معجم البلدان، تهران، ۱۹۶۵ م.
- بى آزار شیرازى، عبدالکریم، باستان شناسى و جغرافیاى تاریخى قصص قرآن، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ایران- تهران، ۱۳۸۰ ه. ش.
- محمد بن جریر الطبرى، تاریخ الطبرى، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۷ ق.
- طبرسى، فضل بن الحسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۶ ش.
- خزائلى، محمد، اعلام قرآن، چاپخانه سپهر، ۱۳۷۱ ش.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، آفرینش و تاریخ، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق: هاشم رسولی، تهران، مکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- شبستری، عبدالحسین، اعلام القرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مقریزی، احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید نمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.
- بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه و معرفه أحوال صاحب الشریعه، تحقیق عبدالمعطی قلعجی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.